GDP

تولید ناخالص داخلی (GDP) چیست و چه چیزی را در اقتصاد نشان می‌دهد؟ 

تولید ناخالص داخلی یا Gross Domestic Product (GDP)  عبارت است از کل ارزش پولی یا کل ارزش بازار نهایی تمامی کالاها و خدمات تولید شده درون مرزهای جغرافیایی یک کشور در یک دوره زمانی مشخص. GDP به طور معمول در اشل سالانه محاسبه و اعلام می شود. در ایالات متحده دولت GDP  سالانه را در هر فصل محاسبه و اعلام می کند.

GDP

شاخص GDP به عنوان معیاری گسترده از کل تولید داخلی یک کشور است و بنابراین، می تواند تخمینی از اندازه یک اقتصاد و نیز چشم اندازی از سلامت کل اقتصاد و نرخ رشد آن  را به دست  دهد. همانطور که در نمودار زیر قابل مشاهده است در حال حاضر ایالات متحده با 23.9% سهم از اقتصاد جهانی، بزرگترین اقتصاد را در جهان دارد.

در محاسبه GDP تمامی مصارف خصوصی و عمومی، هزینه های دولتی، سرمایه گذاری ها، هزینه های ساخت و ساز و تراز تجاری لحاظ می شود. در مورد تراز تجاری، صادرات به مقدار GDP اضافه و واردات از مقدار آن کسر می شود.

GDP

تولید ناخالص داخلی (GDP) چگونه محاسبه می‌شود؟

تولید ناخالص داخلی را با سه رویکرد اصلی می توان محاسبه کرد:

رویکرد  مخارج، رویکرد تولید و رویکرد درآمد.

در صورت محاسبه صحیح، خروجی هر سه رویکرد باید عددی یکسان باشد.

رویکرد مخارج:

به رویکرد هزینه نیز معروف است و GDP را از طریق هزینه های گروه‌های مختلف مشارکت کننده در اقتصاد محاسبه می کند. فرمول محاسبه تولید ناخالص داخلی از رویکرد هزینه عبارت است از:

تولید ناخالص داخلی (GDP)=  مصارف+هزینه های دولت+  سرمایه گذاری+ خالص صادرات

در اینجا مصارف به هزینه های مصرف کننده اشاره دارد  و غالبا بزرگترین بخش از GDP را به خود اختصاص می دهد. هزینه های مصرف کننده می تواند از خرید خوار و بار تا خرید لوازم خانگی  و … را در بربگیرد.

هزینه های دولت به مخارج دولت و سرمایه گذاری ناخالص و سرمایه گذاری به مخارج سرمایه ای یا سرمایه گذاری داخلی خصوصی  اشاره دارد. خالص صادرات نیز عبارت است از تمامی کالاهای صادر شده به کشورهای دیگر منهای تمامی کالاهای وارد شده از دیگر کشورها.

رویکرد تولید:

به رویکرد خروجی نیز معروف است و با رویکردی کاملا برعکس رویکرد مخارج، ارزش کل خروجی اقتصاد را- با کسر هزینه کالاهای واسطه ای مانند مواد اولیه یا خدمات که در این بین مصرف می شوند- تخمین می زند. در این روش فرمول  GDP برابر است با:

تولید ناخالص داخلی= ارزش ناخالص تولید – ارزش مصارف میانی

ارزش ناخالص تولید عبارت است از ارزش کل فروش کالاها و خدمات به اضافه ارزش تغییرات موجودی‌ها

و ارزش مصارف میانی  عبارت است از: ارزش کالاها و خدمات تبدیل شده یا مورد استفاده در فرآیند تولید. به عنوان مثال، فرسودگی دارایی ها در اینجا به عنوان ارزش مصرف شده  ثبت می شود.

رویکرد درآمد:

رویکرد درآمد یک رویکرد بینابینی برای محاسبه تولید ناخالص داخلی است و درآمد حاصل از تمام عوامل تولید در یک اقتصاد را محاسبه می کند از جمله: دستمزد پرداختی به نیروی کار، اجاره ملک، سود شرکت و بازگشت سرمایه به شکل بهره. در این روش فرمول  GDP برابر است با:

تولید ناخالص داخلی = کل درآمد حاصل از تمامی عوامل تولید + مالیات بر فروش+ استهلاک+ درآمد خالص عامل خارجی

در این فرمول مالیات بر فروش عبارت است از مالیاتی که دولت بابت فروش کالاها و خدمات دریافت می کند.

استهلاک به معنی هر گونه کاهش ارزش دارایی هاست که در یک اقتصاد اتفاق افتاده است

 و درآمد خالص عامل خارجی به هر گونه درآمد کسب شده توسط شرکت ها یا افراد خارجی در داخل یک کشور اشاره دارد.

آیا GDP به خوبی میزان رفاه یک کشور را نشان می‌دهد؟

GDP اندازه اقتصاد یک کشور را به دست می دهد اما، نمی تواندسطح استاندارد زندگی در یک کشور را نشان دهد چرا که جمعیت و هزینه های زندگی در تمام کشورها یکسان نیست. به عنوان مثال مقایسه تولید ناخالص داخلی اسمی (تولید ناخالص داخلی بدون در نظر گرفتن تورم)  چین با تولید ناخالص داخلی اسمی ایران درست نیست چرا که جمعیت چین  18 برابر جمعیت ایران است.  برای اینکه بتوان از تولید ناخالص داخلی برای برآورد میزان رفاه یک کشور استفاده کرد، اقتصاددانان از تولید ناخالص داخلی سرانه استفاده می کنند که GDP  کل تقسیم بر جمعیت کشور است.

اما این عدد هم نمی تواند سطح رفاه در یک کشور را نشان دهد چرا که مشخص نیست هزینه های زندگی در یک کشور به چه صورت است و آیا درآمد افراد متناسب با هزینه هایشان هست یا خیر؟

 به عنوان مثال ممکن است که سرانه GDP در یک کشور  دو برابر یک کشور دیگر باشد اما، همزمان هزینه زندگی در کشور اول سه برابر هزینه زندگی در کشور دوم باشد. در اینصورت درآمد واقعی افراد در کشور دوم از درآمد واقعی افراد در کشور اول، بیشتر است.

برای تعدیل GDP، اقتصاددانان هزینه های زندگی در یک کشور را نیز در محاسبه GDP در نظر گرفته و به آن “GDP سرانه واقعی”  می گویند. GDP سرانه واقعی تا حد زیادی می تواند تصویری از میزان رفاه افراد در یک کشور را به دست دهد.

انتشار داده های GDP چگونه بر بازار فارکس تاثیر می‌گذارد؟

بسیاری از دولت ها GDP  را به صورت ماهانه و فصلی منتشر می کنند. در ایالات متحده داده های  اولیهGDP یک ماه پس از پایان فصل  و داده های نهایی سه ماه پس از پایان هر فصل منتشر می شود.  این داده ها حاوی جزییات فراوان و بسیار کامل و دقیق هستند و دید بسیار خوبی  در مورد وضعیت کلی اقتصاد به اقتصاددانان و تحلیلگرا ن می دهند.

از طرف دیگر، تاثیر آنی انتشارداده ها بر بازار بسیار کم است چرا که با فاصله زمانی بسیار زیاد از پایان فصل منتشر می شود اما، اگر داده های واقعی بسیار متفاوت از انتظارات باشدمی تواند بر بازار تاثیرگذار باشد.

معامله‌گران چگونه از نتایج GDP در معاملات خود استفاده می‌کنند؟

برخی موارد کاربرد GDP توسط معامله گران  به شرح زیر است:

سیاست های پولی: اگر داده ها حاکی از کم شدن نرخ رشد اقتصاد باشد، سیاست گذاران یک سیاست پولی انبساطی را برای  تقویت اقتصاد اجرا خواهند کرد و اگر نرخ رشد زیاد باشد، سیاست پولی انقباضی برای کاهش سرعت رشد و جلوگیری از بالا رفتن تورم اجرا خواهد شد.

تحلیل فاندامنتال بازار سهام: از آنجا که GDP یک ارزیابی خوب از محیط اقتصادی شرکتی را ارائه می دهد در تحلیل فاندامنتال بازار سهام یک شاخص کلیدی به حساب می آید.

تحلیل فاندامنتال بازار فارکس: از آنجا که بازار فارکس آینه ای از پویایی اقتصاد کشورهاست  لذا، انتشار داده های  GDP می تواند یک محرک اصلی در بازار فارکس باشد.

نظارت بر رکود: از آنجا که از منظر تئوریک دو خوانش منفی متوالی  GDP فصلی به ” رکود فنی” تلقی می شود، در دوره های رکود  اقتصادی شاخص GDP  شاخصی است که توسط سیاست گذاران و اقتصاددانان به دقت رصد می شود.

چه انتقاداتی به  GDP وارد است؟

علاوه بر تاخیر داشتن و به موقع نبودن داده ها، اشکالات زیر نیز بر GDP به عنوان یک شاخص اقتصادی وارد است:

  • ارزش فعالیت های اقتصادی غیر رسمی و ثبت نشده را در نظر نمی گیرد و تنها به معاملات ثبت شده و داده های رسمی متکی است. به عنوان مثال GDP  ارزش تولیدات خانگی، فعالیت های داوطلبانه، اوقات فراغت و فعالیت بازار زیر زمینی را  که جزئی جدایی ناپذیر از جوامع بشری هستند در نظر نمی گیرد.
  • در دنیایی با اقتصاد باز جهانی، به مرزهای جغرافیایی محدود است. به عنوان مثال GDP سود کسب شده ملی که توسط شرکت های خارجی کسب شده و به سرمایه گذاران خارجی برخواهد گشت را در نظر نمی گیرد.
  • صرفا بر خروجی مادی اقتصاد تاکید می کند و در برآورد رفاه شهروندان چندان موفق نیست. همچنان که یک کشور می تواند رشد تولید ناخالص داخلی بسیار سریعی را تجربه کند  اما، این افزایش GDP همزمان هزینه های زیست محیطی جبران ناپذیر و افزایش اختلاف درآمد را به جامعه تحمیل کند. 
  • فعالیت های B2B (کسب و کار به کسب و کار)  و تراکنش ها و هزینه های بین کسب و کارها را ندیده گرفته و صرفا بر محصول نهایی و سرمایه گذاری های جدید تمرکز می کند . با این کار، GDP اهمیت بسیار بیشتری برای مصرف در مقایسه با تولید قایل می شود.
  • تولید ناحالص داخلی تمام هزینه ها و مخارج دولتی و خصوصی را به عنوان بازده و اضافه بر درآمد جامعه در نظر می گیرد؛ صرفنظر از اینکه این مخارج سودآور یا مولد هستند یا نه.

چگونه می‌توانیم به داده‌های تولید ناخالص داخلی (GDP) کشورها دسترسی داشته باشیم؟

یکی از قابل اعتمادترین منابع داده های تولید ناخالص داخلی کشورها  وبسایت بانک جهانی است.

صندوق بین المللی پول نیز از طریق پایگاه های داده خود GDP کشورهای جهان را ارائه می دهد.

دیگر منبع قابل اعتماد GDP سازمان همکاری اقتصادی و توسعه یا  OECD است. دقت کنید که OECD تنها GDP کشورهای عضو را منتشر و دنبال می کند و بسیار محدودتر از منابع قبلی است.

Instagram Facebook Twitter LinkedIn