آشنایی با نقاط پیوت در تحلیل تکنیکال

Rate this post

نقاط پیوت (Pivot Points) یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال محبوب هستند، که برای شناسایی سطوح احتمالی حمایت و مقاومت در بازارهای مالی به کار می‌روند. این سطوح به معامله‌گران کمک می‌کنند تا نقاط ورود و خروج مناسبی را برای معاملات خود پیدا کنند و روند بازار را بهتر درک کنند. چندین سال پیش استراتژی‌های پیوت بسیار مطرح بودند تا جایی که بانک‌ها و پول هوشمند از نقاط پیوت برای ورود و خروج به معاملات خود استفاده می‌کنند چرا که شاهد نوسانات زیادی در این محدوده‌ها می‌شدیم. با گذشت زمان، اما این نقاط به شکل دیگری در معاملات مورد استفاده قرار گرفت. در این مقاله به تعریف نقاط پیوت و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال می‌پردازیم.

مفهوم نقاط پیوت

نقاط پیوت بر اساس قیمت‌های بالاترین، پایین‌ترین، و بسته شدن یک بازه زمانی معین (معمولاً روزانه، هفتگی یا ماهانه) محاسبه می‌شوند. با این محاسبات، سطوح پیوت مرکزی (PP) و چندین سطح حمایتی و مقاومتی (S1, S2, S3 و R1, R2, R3) به دست می‌آیند. معامله‌گران این سطوح را به عنوان نقاط کلیدی در نظر می‌گیرند که قیمت ممکن است در این نواحی تغییر جهت دهد.

 

به طور کلی، اگر قیمت بالاتر از نقطه پیوت مرکزی قرار گیرد، به عنوان یک سیگنال صعودی تلقی می‌شود و اگر قیمت پایین‌تر از نقطه پیوت مرکزی باشد، سیگنال نزولی محسوب می‌شود. البته این نقاط به تنهایی برای تصمیم‌گیری کافی نیستند و باید در ترکیب با سایر ابزارهای تحلیلی مورد استفاده قرار گیرند.

کاربرد نقاط پیوت در تحلیل تکنیکال

نقاط پیوت به عنوان یک ابزار پیش‌بینی برای حرکات قیمت آینده مورد استفاده قرار می‌گیرند. در واقع، این نقاط به معامله‌گران کمک می‌کنند تا سطوح احتمالی حمایت و مقاومت را پیش‌بینی کنند و از این طریق می‌توانند تصمیمات بهتری درباره معاملات خود بگیرند. به چارت زیر دقت کنید: 

نقاط پیوت به معامله‌گران کمک می‌کنند تا سطوحی را شناسایی کنند که ممکن است قیمت در آنجا حمایت یا مقاومت شود. در چارت‌ بالا مشخص است که قیمت نسبت به این محدوده‌ها چه واکنشی دارد. این سطوح از نظر روانی و تاریخی به عنوان نقاط مهمی در نظر گرفته می‌شوند که معامله‌گران دیگر نیز به آن توجه دارند.

برای بوجود آوردن یک استراتژی معاملاتی، می‌توان از نقاط پیوت هم استفاده کرد. به عنوان مثال، معامله‌گران روزانه از نقاط پیوت روزانه برای تشخیص نقاط ورود و خروج سریع در طول روز استفاده می‌کنند. به عنوان یک سویینگ، تریدر از این محدوده‌ها به عنوان پله‌های ورود یا حتی خروج پله‌ای استفاده کرد. از آنجایی که این محدوده‌ها مورد توجه مقدار زیادی معامله‌گر و در پی آن مقدار زیادی نقدینگی است، بنابراین احتمال هانت شدن نقدینگی در این محدوده‌ها زیاد است که یک معامله‌گر باید نسبت به این موضوع آگاه باشد.

چرا نقاط پیوت مهم هستند؟

نقاط پیوت به دلیل سادگی در محاسبه و استفاده و همچنین کارآیی در شناسایی سطوح کلیدی در بازارهای مالی، بسیار مورد توجه معامله‌گران قرار گرفته‌اند. آنها به عنوان یکی از ابزارهای پایه‌ای در تحلیل تکنیکال شناخته می‌شوند و به معامله‌گران کمک می‌کنند تا بازار را بهتر درک کنند و تصمیمات معاملاتی خود را با دقت بیشتری اتخاذ کنند. بطور کلی همیشه ابزارهایی که در آنها سادگی در استفاده است محبوب‌تر هستند. چه بسا یک معامله‌گر با صدها اندیکاتور کار کرده باشد و به این نتیجه رسیده باشد که زیبایی در سادگیست و سادگی کاربردی‌تر است. 

انواع نقاط پیوت

در معاملات بازارهای مالی، چندین نوع نقاط پیوت وجود دارند که معامله‌گران بسته به نیاز و استراتژی معاملاتی خود از آن‌ها استفاده می‌کنند. هر کدام از این نقاط پیوت دارای فرمول‌ها و محاسبات متفاوتی هستند که به شناسایی سطوح حمایتی و مقاومتی کمک می‌کنند. در ادامه، به توضیح برخی از مهم‌ترین انواع نقاط پیوت می‌پردازیم:

پیوت استاندارد (Standard Pivot Points)

پیوت استاندارد، رایج‌ترین نوع نقطه پیوت است که معامله‌گران در تحلیل‌های تکنیکال از آن استفاده می‌کنند. این نوع پیوت بر اساس میانگین قیمت‌های بالا (High)، پایین (Low) و بسته شدن (Close) روز معاملاتی قبلی محاسبه می‌شود. به طور کلی، نقاط پیوت استاندارد شامل سطوح حمایتی و مقاومتی S1، S2، S3 (برای حمایت) و R1، R2، R3 (برای مقاومت) است.

فرمول محاسبه پیوت استاندارد

این نقاط پیوت برای تعیین سطوح کلیدی در معاملات روزانه بسیار مفید هستند و به شناسایی روندها و نقاط ورود و خروج کمک می‌کنند.

پیوت فیبوناچی (Fibonacci Pivot Points)

این نوع پیوت از نسبت‌های فیبوناچی برای محاسبه سطوح حمایتی و مقاومتی استفاده می‌کند. نسبت‌های فیبوناچی (23.6%، 38.2%، 50%، 61.8% و 100%)، اغلب در تحلیل تکنیکال به منظور شناسایی نقاط برگشت قیمت استفاده می‌شوند. نقاط پیوت فیبوناچی از این نسبت‌ها برای تعیین دقیق‌تر سطوح استفاده می‌کنند و معمولاً به عنوان یک ابزار مکمل در کنار پیوت استاندارد به کار می‌رود.

فرمول محاسبه پیوت فیبوناچی

پیوت فیبوناچی به ویژه در بازارهایی که نوسانات زیادی دارند، مانند فارکس، برای شناسایی دقیق نقاط برگشت کاربردی است.

پیوت کاماریلا (Camarilla Pivot Points)

پیوت کاماریلا توسط معامله‌گری به نام Nick Stott در سال ۱۹۸۹ معرفی شد و به ویژه برای بازارهای نوسانی و معاملاتی روزانه مناسب است. این نوع پیوت از فرمولی پیچیده‌تر استفاده می‌کند و شامل سطوح بیشتری نسبت به پیوت استاندارد است. در پیوت کاماریلا، ۴ سطح حمایتی و ۴ سطح مقاومتی محاسبه می‌شود. این نقاط پیوت برای شناسایی نقاط برگشت در محدوده‌های بسیار نزدیک به قیمت‌های فعلی مفید هستند.

فرمول محاسبه پیوت کاماریلا

ویژگی‌های پیوت پوینت کاماریلا

سطوح نزدیک‌تر به قیمت فعلی در پیوت کاماریلا به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا نقاط ورود و خروج دقیق‌تری را شناسایی کنند. معمولاً از سطوح R3 و S3 برای ورود به معاملات و از  R4 و S4 برای شکست‌های قوی استفاده می‌شود.

کاربرد نقاط پیوت در معاملات فارکس

  • تشخیص روند کلی بازار: برای شناسایی روند بازار با توجه به نقاط پیوت کافیست قیمت را با نقطه پیوت اصلی مقایسه کنیم، اگر قیمت بالاتر از نقطه پیوت اصلی قرار گیرد، به‌طور کلی نشان‌دهنده روند صعودی است و اگر قیمت زیر نقطه پیوت باشد، معمولاً نشانه‌ای از روند نزولی است.

 

  • تعیین نقاط ورود و خروج: نقاط پیوت همچنین به عنوان سطوح کلیدی برای تعیین نقاط ورود و خروج معاملات مورد استفاده قرار می‌گیرند. به عنوان مثال، اگر قیمت به سطح حمایتی (S1) نزدیک شود و نشانه‌ای از برگشت قیمت دیده شود، معامله‌گران می‌توانند وارد معامله خرید شوند. به‌طور مشابه، اگر قیمت به سطح مقاومتی (R1) برسد و از آن برگردد، می‌تواند زمان مناسبی برای ورود به معامله فروش باشد.
  • مدیریت ریسک: یکی از مزایای مهم نقاط پیوت این است که به معامله‌گران کمک می‌کند تا سطوح مشخصی برای حد ضرر(Stop Loss) و حد سود (Take Profit) تعیین کنند. سطوح حمایتی و مقاومتی به عنوان نقاط مرجع برای تعیین این حدو به‌کار می‌روند و به مدیریت ریسک معاملات کمک می‌کنند.

مثال کاربردی از پیوت پوینت‌ها در فارکس

فرض کنید قیمت جفت‌ارز EUR/USD در روز گذشته به بالاترین حد خود یعنی 1.2000 و پایین‌ترین حد 1.1900 رسیده است و در نهایت در قیمت 1.1950 بسته شده است. با استفاده از این اطلاعات، می‌توان نقاط پیوت و سطوح حمایتی و مقاومتی را محاسبه کرد:

در این مثال، اگر قیمت به سطح 1.1900 (S1) نزدیک شود و نشانه‌هایی از بازگشت قیمت دیده شود، معامله‌گران ممکن است وارد معامله خرید شوند و از 1.2000 (R1) به‌عنوان هدف قیمتی استفاده کنند.

انواع چارچوب‌های زمانی برای نقاط پیوت در فارکس

در معاملات فارکس، نقاط پیوت می‌توانند بر اساس بازه‌های زمانی مختلف مانند روزانه، هفتگی و ماهانه محاسبه شوند. هر یک از این بازه‌های زمانی کاربردهای خاص خود را دارند:

  1. پیوت روزانه: برای معامله‌گران روزانه یا اسکالپرها بسیار مفید است، زیرا سطوح کلیدی را برای معاملات کوتاه‌مدت ارائه می‌دهد.
  2. پیوت هفتگی: برای معامله‌گرانی که به دنبال معاملات میان‌مدت هستند، نقاط پیوت هفتگی مناسب است و به شناسایی سطوح کلیدی هفتگی کمک می‌کند.
  3. پیوت ماهانه: برای معامله‌گران بلندمدت و سرمایه‌گذاران مناسب است و می‌تواند به شناسایی نقاط ورود و خروج در تایم‌فریم‌های بالاتر کمک کند.

ابزارهای لازم برای تحلیل نقاط پیوت

برای بهره‌برداری کامل از نقاط پیوت و تحلیل دقیق‌تر آنها، معامله‌گران نیازمند ابزارها و نرم‌افزارهای مناسب هستند. این ابزارها به شما کمک می‌کنند تا نقاط پیوت را به‌طور خودکار روی نمودارهای قیمتی رسم کرده و بتوانید سطوح حمایتی و مقاومتی را به راحتی شناسایی کنید. اغلب پلت‌فرم‌های معاملاتی قابلیت نصب و استفاده از اندیکاتورهای پیوت پوینت را بر روی خود دارا هستند.  در این بخش به بررسی اندیکاتورهای مختلفی که برای محاسبه نقاط پیوت در دسترس هستند، می‌پردازیم.

  1. Pivot Point Indicator: این اندیکاتور پایه‌ای‌ترین نوع اندیکاتور نقاط پیوت است که سطوح پیوت مرکزی (PP)، حمایت‌ها (S1، S2، S3) و مقاومت‌ها (R1، R2، R3) را روی نمودار نمایش می‌دهد.
  2. Camarilla Pivot Points: این اندیکاتور از روش محاسبه نقاط پیوت کاماریلا استفاده می‌کند که برای تحلیل بازارهای نوسانی و شناسایی سطوح برگشتی در بازه‌های زمانی کوتاه‌مدت بسیار مناسب است.
  3. Fibonacci Pivot Points: این اندیکاتور سطوح پیوت را با استفاده از نسبت‌های فیبوناچی محاسبه می‌کند. معامله‌گران معمولاً از این ابزار برای تعیین نقاط دقیق برگشت قیمت در بازارهای پرنوسان استفاده می‌کنند.

ترکیب نقاط پیوت با ابزارهای دیگر

استفاده از ابزارهای مختلف در کنار نقاط پیوت می‌تواند تحلیل شما را بهبود بخشد. در اینجا به چند ابزار مهم که می‌توانند همراه با نقاط پیوت به کار روند، اشاره می‌کنیم:

مووینگ اوریج‌ها (MA)

ترکیب نقاط پیوت با میانگین‌های متحرک به معامله‌گران کمک می‌کند تا روندهای کلی بازار را به همراه سطوح کلیدی حمایت و مقاومت مشاهده کنند. به عنوان مثال، اگر قیمت بالاتر از یک مووینگ اوریج و همچنین بالاتر از نقطه پیوت باشد، این می‌تواند یک سیگنال صعودی قوی باشد.

اندیکاتور RSI

RSI یک اندیکاتور نوسانی است که قدرت و ضعف حرکت قیمت را اندازه‌گیری می‌کند. معامله‌گران می‌توانند از RSI برای تأیید یا رد سیگنال‌های نقاط پیوت استفاده کنند. به عنوان مثال، اگر قیمت به سطح حمایتی پیوت نزدیک شود و RSI نیز نشان‌دهنده اشباع فروش باشد، این ممکن است زمان مناسبی برای خرید باشد.

باندهای بولینگر (Bollinger Bands)

باندهای بولینگر به معامله‌گران کمک می‌کنند تا نوسانات قیمت را مشاهده کنند. استفاده از این ابزار در کنار نقاط پیوت می‌تواند به شناسایی سیگنال‌های معکوس قیمتی کمک کند. به عنوان مثال، اگر قیمت به نقطه پیوت برسد و باندهای بولینگر فشرده شده باشند، می‌توان انتظار داشت که یک حرکت قوی در قیمت رخ دهد.

مزایا و معایب استفاده از نقاط پیوت

نقاط پیوت چندین مزیت مهم دارند. اولین مزیت آن‌ها سادگی در استفاده است؛ به راحتی قابل محاسبه بوده و می‌توان آن‌ها را به سرعت روی نمودار اعمال کرد. علاوه بر این، نقاط پیوت به معامله‌گران کمک می‌کنند تا سطوح حمایتی و مقاومتی کلیدی را شناسایی کنند که می‌تواند نقاط احتمالی برگشت قیمت را نشان دهد. یکی دیگر از مزایای نقاط پیوت این است که قابلیت ترکیب با دیگر اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال مانند RSI و مووینگ اوریج‌ها را دارند، که منجر به دریافت سیگنال‌های قوی‌تر می‌شود. همچنین، این نقاط برای معامله‌گران روزانه و کوتاه‌مدت بسیار مناسب هستند، زیرا به شناسایی سریع فرصت‌های معاملاتی کمک می‌کنند.

در مقابل، نقاط پیوت نیز معایبی دارند. یکی از معایب آن‌ها محدودیت در بازه‌های زمانی بلندمدت است؛ به این معنا که این نقاط معمولاً برای معاملات کوتاه‌مدت مفیدتر هستند و در بازه‌های زمانی طولانی‌تر دقت کمتری دارند. همچنین، در بازارهای پرنوسان ممکن است نقاط پیوت نتوانند سطوح دقیق حمایت و مقاومت را ارائه دهند و در نتیجه، سیگنال‌های نادرستی ایجاد کنند.

مدیریت ریسک در معاملات بر اساس نقاط پیوت

مدیریت ریسک یکی از مهم‌ترین اصول در معاملات است و استفاده از نقاط پیوت می‌تواند به تعیین دقیق‌تر نقاط ورود، خروج و تنظیم حد زیان کمک کند.

۱. تعیین حد زیان (Stop Loss): با استفاده از نقاط پیوت، می‌توان حد زیان را در سطوح حمایتی و مقاومتی قرار داد. برای مثال، اگر وارد یک معامله خرید شدید و قیمت نزدیک به سطح حمایتی S1 است، می‌توانید حد زیان خود را کمی پایین‌تر از S1 قرار دهید. به همین ترتیب، اگر وارد معامله فروش شده‌اید و قیمت به R1 نزدیک است، حد زیان را می‌توان بالاتر از R1 تنظیم کرد.

۲. تعیین حد سود (Take Profit): نقاط پیوت به معامله‌گران کمک می‌کنند تا سطوح هدف برای خروج از معاملات را مشخص کنند. سطوح R1، R2 یا R3 می‌توانند به عنوان نقاط سود در معاملات خرید استفاده شوند و S1، S2 یا S3 برای معاملات فروش کاربرد دارند.

۳. اندازه پوزیشن (Position Sizing):  معامله‌گران می‌توانند با توجه به فاصله قیمت تا نقاط پیوت و نوسانات بازار، اندازه موقعیت‌های خود را تنظیم کنند. هرچه فاصله تا نقاط حمایت و مقاومت بیشتر باشد، معامله‌گران می‌توانند میزان ریسک کمتری در هر معامله در نظر بگیرند.

نحوه ورود و خروج در معاملات نقاط پیوت

نقاط پیوت به عنوان سطوح کلیدی حمایت و مقاومت، به معامله‌گران کمک می‌کنند تا به طور دقیق‌تر زمان ورود و خروج از معاملات را تشخیص دهند. در این بخش، به استراتژی‌های رایج ورود و خروج بر اساس نقاط پیوت می‌پردازیم.

ورود به معامله بر اساس شکست (Breakout)

وقتی قیمت یک سطح پیوت (مثلاً R1 یا S1) را به سمت بالا یا پایین بشکند و این شکست با حجم معاملاتی بالا همراه باشد، می‌تواند نشانه‌ای از ورود به معامله باشد. معامله‌گران معمولاً پس از تأیید شکست، وارد معامله می‌شوند.

  • ورود به معامله خرید: اگر قیمت از نقطه پیوت و یا سطح مقاومت (R1) عبور کند و شکست تأیید شود، معامله‌گران می‌توانند وارد معامله خرید شوند.
  • ورود به معامله فروش: اگر قیمت زیر نقطه پیوت یا یک سطح حمایت (S1) بسته شود، این می‌تواند سیگنالی برای ورود به معامله فروش باشد.

ورود به معامله بر اساس بازگشت (Reversal)

معامله‌گران ممکن است از سطوح پیوت به عنوان نقاط بازگشتی استفاده کنند. به این معنا که وقتی قیمت به یکی از سطوح پیوت نزدیک می‌شود و نشانه‌هایی از بازگشت را نشان می‌دهد، معامله‌گران وارد معامله می‌شوند.

  • خرید در نزدیکی سطح حمایتی: اگر قیمت به سطح S1 نزدیک شده و علائمی از بازگشت (مثل کندل‌های بازگشتی) مشاهده شود، می‌توان وارد معامله خرید شد.
  • فروش در نزدیکی سطح مقاومتی: اگر قیمت به سطح R1 نزدیک شده و نشانه‌های بازگشت مشاهده شود، می‌توان وارد معامله فروش شد.

خروج از معامله (Take Profit)

معمولاً سطوح بعدی نقاط پیوت برای تعیین حد سود (Take Profit) استفاده می‌شوند. برای مثال، اگر شما وارد یک معامله خرید در نزدیکی سطح S1 شده‌اید، می‌توانید R1 را به عنوان هدف قیمتی خود در نظر بگیرید.

تأثیر نوسانات بازار بر نقاط پیوت

نوسانات بازار نقش بسیار مهمی در عملکرد نقاط پیوت دارند. نوسانات بیشتر می‌تواند منجر به تغییرات سریع‌تر در سطوح پیوت و افزایش احتمال شکست یا بازگشت از سطوح حمایتی و مقاومتی شود. در این بخش، به بررسی نحوه تأثیر نوسانات بر معاملات بر اساس نقاط پیوت می‌پردازیم.

نوسانات بالا و شکست سطوح پیوت

در بازارهای با نوسانات بالا، احتمال شکست سطوح پیوت افزایش می‌یابد. معامله‌گران در این شرایط باید بیشتر دقت کنند و از اندیکاتورهای دیگری برای تأیید شکست‌ها استفاده کنند. به عنوان مثال، استفاده از حجم معاملات برای تأیید شکست می‌تواند در کاهش ریسک کمک کند.

نکته: نوسانات بالا ممکن است باعث شود که شکست‌های کاذب (False Breakouts) بیشتر رخ دهند، بنابراین صبر برای تأیید شکست بسیار مهم است.

نوسانات پایین و بازگشت از سطوح پیوت

در بازارهایی با نوسانات کم، قیمت تمایل بیشتری به بازگشت از سطوح حمایتی و مقاومتی دارد. در این شرایط، معامله‌گران می‌توانند از استراتژی‌های بازگشتی (Reversal) بیشتر استفاده کنند و در نزدیکی سطوح پیوت وارد معاملات شوند.

نکته: در نوسانات پایین، حرکت قیمت به کندی صورت می‌گیرد، بنابراین ممکن است زمان بیشتری برای رسیدن به اهداف قیمتی نیاز باشد.

روانشناسی معامله‌گر در استفاده از نقاط پیوت

معاملات بر اساس نقاط پیوت، مانند هر استراتژی معاملاتی دیگر، نیازمند تسلط بر جنبه‌های روانشناختی است. در این بخش به تأثیرات روانشناسی بر تصمیم‌گیری معامله‌گران در استفاده از نقاط پیوت می‌پردازیم.

اعتماد به سطوح کلیدی

نقاط پیوت به عنوان سطوح مهم حمایت و مقاومت شناخته می‌شوند، اما معامله‌گران باید به توانایی خود در تشخیص و استفاده از این سطوح اعتماد داشته باشند. گاهی اوقات معامله‌گران به دلیل ترس از اشتباه، فرصت‌های خوب را از دست می‌دهند.

  • راهکار: داشتن یک برنامه معاملاتی دقیق که بر اساس نقاط پیوت تنظیم شده و تمرین مداوم با حساب‌های آزمایشی می‌تواند اعتماد به تصمیم‌گیری‌ها را افزایش دهد.

اجتناب از تاثیرات احساسی

معامله‌گران ممکن است در زمان‌هایی که قیمت به سطوح پیوت نزدیک می‌شود، دچار استرس شوند و تصمیمات احساسی بگیرند. این موضوع می‌تواند منجر به ورود زودهنگام یا خروج دیرهنگام از معاملات شود.

  • راهکار: داشتن استراتژی خروج و ورود مشخص و پایبندی به قوانین معاملاتی می‌تواند از بروز تصمیمات احساسی جلوگیری کند.

کنترل طمع و ترس

در معامله با نقاط پیوت، دو احساس رایج طمع و ترس می‌توانند معامله‌گران را تحت تأثیر قرار دهند. طمع می‌تواند باعث شود معامله‌گران از نقاط خروج مناسب عبور کنند و به امید سود بیشتر در معاملات بمانند. از طرف دیگر، ترس می‌تواند منجر به بستن معاملات پیش از موعد شود.

  • راهکار: تعیین سطوح سود و زیان پیش از شروع معامله و پایبندی به آنها می‌تواند به مدیریت این احساسات کمک کند.

صبر و شکیبایی

معامله‌گران باید صبور باشند تا سیگنال‌های مناسب از نقاط پیوت تشکیل شوند. عجله در ورود به معامله ممکن است منجر به ورود نادرست شود و ضرر به دنبال داشته باشد.

  • راهکار: معامله‌گران باید به نقاط پیوت به عنوان بخشی از استراتژی بلندمدت خود نگاه کنند و تنها زمانی وارد معامله شوند که شرایط کاملاً با استراتژی آنها همخوانی داشته باشد.

نتیجه گیری

پیوت‌ها از قدیمی‌ترین ابزارها هستند که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می‌گیرند. استفاده از پیوت‌ها در کنار دیگر ابزارهای تحلیلی، یک استراتژی معاملاتی قدرتمند می‌سازد که با رعایت مدیریت سرمایه درست می‌تواند منجر به سود مستمر گردد.

برای مطالعه بیشتر: اندیکاتور پیوت چیست؟

Instagram Facebook Twitter LinkedIn