در بازارهای مالی، معاملهگران همیشه به دنبال ابزاریهایی هستند که بتوانند قیمتهای پیشرو را پیشبینی کنند. یکی از روشهای محبوب برای این کار، استفاده از ابزارهای فیبوناچی است. این ابزارها بر پایه نسبتهای ریاضی ساخته شدهاند و به ما کمک میکنند نقاط احتمالی تغییر روند یا ادامه حرکت قیمت را شناسایی کنیم. در میان این ابزارها، فیبوناچی پروجکشن جایگاه ویژهای دارد، زیرا میتواند قیمتهای آینده را بعد از یک اصلاح در روند پیشبینی کند.
در ادامه به توضیح بیشتر این ابزار فیبوناچی پرداختهایم.
- سطوح پروجکشن در تایم فریمهای بالاتر دقیقتر عمل میکنند.
- فیبوناچی پروجکشن به معاملهگر کمک میکند نسبت ریسک به ریوارد معامله را به طور دقیق محاسبه کند.
- واکنش قیمت در سطوح پروجکشن با افزایش حجم معاملات اعتبار بیشتری پیدا میکند.
- پروجکشن در بازارهای پرنوسان مثل کریپتو، طلا و نفت نیز کاربرد بالایی دارد.
فیبوناچی پروجکشن چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟
فیبوناچی پروجکشن یک ابزار تحلیل تکنیکال است که برای تعیین اهداف قیمتی در روندها به کار میرود. این ابزار پس از یک اصلاح قیمتی فعال میشود و کمک میکند بفهمیم قیمت در ادامه مسیر خود تا کجا میتواند حرکت کند.
برخلاف فیبوناچی اصلاحی که فقط از دو نقطه (شروع و پایان حرکت) تشکیل میشود، فیبوناچی پروجکشن سه نقطه دارد:
- نقطه شروع حرکت؛
- نقطه پایان حرکت اولیه؛
- نقطه اصلاح.

با این سه نقطه، سطوحی مانند ۱۰۰٪، ۱۶۱.۸٪ یا ۲۶۱.۸٪ روی نمودار مشخص میشوند. این سطوح معمولا به عنوان محدودههای مقاومتی یا حمایتی عمل میکنند و میتوانند سیگنالهای مهمی برای ورود یا خروج از معامله بدهند.
به زبان ساده، اگر یک سهم یا جفت ارز پس از رشد اولیه کمی اصلاح کند، فیبوناچی پروجکشن به ما نشان میدهد که احتمال دارد حرکت بعدی آن تا چه سطحی ادامه پیدا کند. به همین دلیل این ابزار برای تعیین حد سود یا پیدا کردن نقاط برگشت بسیار کاربردی است.
تفاوت فیبوناچی پروجکشن با فیبوناچی اصلاحی (Retracement)
فیبوناچی اصلاحی ابزاری است که با مشخص کردن دو نقطه اصلی در نمودار (یک سقف یا Swing High و یک کف یا Swing Low) رسم میشود. هدف آن پیدا کردن سطوح احتمالی حمایت و مقاومت در زمانی است که قیمت وارد یک اصلاح قیمتی یا بازگشت موقت میشود.
به بیان ساده، وقتی قیمت در یک روند صعودی یا نزولی کمی به عقب برمیگردد، فیبوناچی اصلاحی نشان میدهد این بازگشت ممکن است در چه محدودههایی متوقف شود و دوباره به مسیر اصلی برگردد.
طبق توضیحات Investopedia، سطوح کلیدی مانند ۳۸.۲٪، ۵۰٪ و ۶۱.۸٪ در فیبوناچی اصلاحی بیشترین کاربرد را دارند.

اما فیبوناچی پروجکشن یک قدم جلوتر میرود. این ابزار به سه نقطه نیاز دارد و پس از مشخص کردن این سه نقطه، سطوحی مانند ۱۰۰٪، ۱۶۱.۸٪ یا ۲۶۱.۸٪ روی نمودار ترسیم میشوند.
ترکیب فیبوناچی پروجکشن با حجم معاملات نشان میدهد کدام سطوح صرفاً روانی هستند و کدامها واقعاً پشتوانه نقدینگی دارند.
سطوح مهم فیبوناچی پروجکشن
در ابزار فیبوناچی پروجکشن چند سطح کلیدی وجود دارد که معاملهگران بیشترین توجه را به آنها دارند. این سطوح بر اساس نسبتهای معروف دنباله فیبوناچی به دست میآیند و به ما کمک میکنند محدودههای احتمالی حرکت قیمت را شناسایی کنیم.
سطوح پرکاربرد فیبوناچی پروجکشن عبارتاند از:
- ۱۰۰٪: جایی که قیمت معمولا به اندازه حرکت قبلی خود ادامه میدهد.
- ۱۶۱.۸٪: سطح طلایی و بسیار مهم که اغلب به عنوان هدف اصلی معاملهگران برای حد سود در نظر گرفته میشود.
- ۲۶۱.۸٪: سطحی قدرتمند که اگر روند با قدرت ادامه پیدا کند، میتواند به آن برسد.
- ۴۲۳.۶٪: سطحی دورتر که بیشتر در روندهای پرشتاب و بلندمدت دیده میشود.
به بیان دیگر، این سطوح مانند ایستگاههای احتمالی قیمت عمل میکنند. وقتی یک دارایی پس از اصلاح دوباره وارد روند اصلی میشود، احتمال زیادی وجود دارد که در این محدودهها متوقف شود، تغییر جهت دهد یا حداقل واکنشی نشان دهد. به همین دلیل معاملهگران از این سطوح برای تعیین نقاط ورود، خروج و مدیریت ریسک استفاده میکنند.
نحوه رسم فیبوناچی پروجکشن در چارت
برای رسم فیبوناچی پروجکشن (Fibonacci Projection) کافی است سه نقطه کلیدی روی نمودار مشخص کنید. این سه نقطه در تصویر بالا با حروف A، B و C نشان داده شدهاند:

- نقطه A : جایی است که حرکت اصلی/نزولی آغاز شده است.
- نقطه B : بالاترین / پایینترین نقطه حرکت اولیه که روند در آن متوقف شده و وارد اصلاح میشود.
- نقطه C : کف/سقف اصلاحی که بعد از حرکت اول شکل میگیرد.
وقتی این سه نقطه را انتخاب کنید، ابزار فیبوناچی پروجکشن به طور خودکار سطوح هدف قیمتی (Price Targets) را روی نمودار نمایش میدهد. این سطوح شامل ۱۰۰٪، ۱۶۱.۸٪، ۲۶۱.۸٪ و ۴۲۳.۶٪ هستند.
- سطح ۱۰۰٪ یعنی قیمت همان اندازه حرکت اولیه (AB) را بعد از اصلاح (BC) تکرار کند.
- سطح ۱۶۱.۸٪ یکی از مهمترین اهداف است که اغلب معاملهگران آن را برای حد سود در نظر میگیرند.
- سطوح بالاتر مثل ۲۶۱.۸٪ و ۴۲۳.۶٪ معمولا در روندهای پرقدرت دیده میشوند.
در تصویر، همانطور که میبینید قیمت پس از اصلاح (C) دوباره وارد روند صعودی شده و به سمت سطوح پروجکشن حرکت کرده است. این سطوح میتوانند نقش مقاومت/حمایت داشته باشند یا نقاطی باشند که بازار در آنها واکنش نشان دهد.

ترکیب فیبوناچی پروجکشن با پرایس اکشن برای ورود و خروج دقیق
تصویر زیر نشان میدهد که چگونه میتوان فیبوناچی پروجکشن را با پرایس اکشن ترکیب کرد تا نقاط ورود و خروج به معامله دقیقتر شوند.

- در نمودار، ابتدا یک Swing Low (کف قیمتی) و یک Swing High (سقف قیمتی) مشخص شده است. سپس پس از یک اصلاح قیمت (Price Retracement)، ابزار فیبوناچی پروجکشن رسم شده و سطوح مهمی مانند ۱۰۰٪، ۱۶۱.۸٪، ۲۰۰٪ و ۲۶۱.۸٪ روی چارت ظاهر شدهاند.
- هر بار که قیمت به این سطوح میرسد، معاملهگر میتواند با استفاده از پرایس اکشن (مانند شکلگیری کندلهای بازگشتی، شکستها یا پولبک) واکنش بازار را بررسی کند.
برای مثال، اگر قیمت در سطح ۱۶۱.۸٪ به یک کندل بازگشتی نزولی برخورد کند، این حالت میتواند نشانهای برای خروج از معامله خرید یا حتی ورود به معامله فروش باشد.
برعکس، شکست قدرتمند سطح ۲۰۰٪ همراه با حجم معاملات بالا میتواند سیگنالی برای ادامه خرید تا سطح بعدی (۲۶۱.۸٪) باشد.
استفاده از فیبوناچی پروجکشن در امواج اصلاحی پیچیده (مثل زیگزاگ دابل یا تریپل) معمولاً سیگنالهای فریبنده تولید میکند و نیاز به فیلترهای جانبی دارد.
ترکیب فیبوناچی پروجکشن با MACD
در تصویر میبینیم که چگونه میتوان فیبوناچی پروجکشن را با اندیکاتور MACD ترکیب کرد تا تصمیمهای معاملاتی دقیقتر شوند.

- ابتدا سطوح فیبوناچی پروجکشن روی نمودار مشخص شدهاند.
- در پایین نمودار، اندیکاتور MACD قرار دارد که با استفاده از دو میانگین متحرک نمایی (EMA)، تغییرات مومنتوم بازار را نشان میدهد.
- معاملهگر میتواند با مقایسه حرکت قیمت در سطوح فیبوناچی و سیگنالهای MACD (مانند کراس خط سیگنال، تغییرات هیستوگرام یا واگراییها)، نقاط ورود و خروج مطمئنتری پیدا کند.
به طور مثال:
اگر قیمت به سطح ۶۱.۸٪ فیبوناچی برسد و همزمان MACD یک واگرایی نزولی نشان دهد، این موقعیت میتواند هشدار برای ریزش قیمت و زمان مناسب خروج باشد.
برعکس، اگر قیمت در نزدیکی سطح ۳۸.۲٪ فیبوناچی حمایت شود و MACD یک کراس صعودی بدهد، احتمال شروع یک حرکت افزایشی قوی وجود دارد و میتواند سیگنال ورود باشد.
ترکیب فیبوناچی پروجکشن با اندیکاتور RSI
یکی از روشهای قدرتمند برای داشتن تصمیمهای دقیقتر در بازارهای مالی، ترکیب فیبوناچی پروجکشن با اندیکاتور RSI است.
فیبوناچی پروجکشن سطوح هدف قیمتی را بعد از یک اصلاح مشخص میکند. این سطوح مانند ایستگاههای احتمالی عمل میکنند که قیمت میتواند به آنها برسد یا در آنها واکنش نشان دهد.
RSI شاخصی است که میزان قدرت روند و وضعیت اشباع خرید و فروش را نشان میدهد. وقتی عدد RSI بالای 70 قرار بگیرد یعنی بازار در حالت اشباع خرید است و احتمال اصلاح یا برگشت وجود دارد. وقتی زیر 30 قرار بگیرد یعنی بازار در حالت اشباع فروش است و امکان صعود دوباره زیاد میشود.
ترکیب این دو ابزار یعنی وقتی قیمت به یکی از سطوح فیبوناچی پروجکشن برسد، معاملهگر به RSI نگاه میکند تا تأیید بگیرد:
- اگر قیمت به سطح ۱۶۱.۸٪ فیبوناچی پروجکشن برسد و همزمان RSI در محدوده اشباع خرید باشد، این موقعیت میتواند سیگنالی برای خروج از معامله خرید یا ورود به فروش باشد.
- اگر قیمت روی سطح ۱۰۰٪ یا ۱۶۱.۸٪ فیبوناچی پروجکشن قرار گیرد و RSI نزدیک محدوده اشباع فروش باشد، این حالت میتواند نشانهای از شروع یک روند صعودی جدید و موقعیت مناسب برای خرید باشد.

کاربرد فیبوناچی پروجکشن در الگوی هارمونیک سایفر (Cypher)
الگوی سایفر یکی از الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال است که بر پایه نسبتهای فیبوناچی شکل میگیرد. این الگو شامل چهار موج اصلی (X-A، A-B، B-C و C-D) است و معاملهگران از آن برای شناسایی نقاط برگشت قیمت استفاده میکنند.
نقش فیبوناچی پروجکشن در این الگو بسیار مهم است، زیرا به کمک آن میتوان نقطه تکمیل الگو یعنی نقطه D را به دقت شناسایی کرد.
- در حرکت B-C، معاملهگران از ابزار فیبوناچی پروجکشن استفاده میکنند تا امتداد این موج را اندازهگیری کنند.
- طبق قوانین الگوی سایفر، نقطه D معمولا در محدوده ۱۲۷.۲٪ تا ۱۴۱.۴٪ فیبوناچی پروجکشن موج B-C قرار میگیرد.
- وقتی قیمت به این محدوده میرسد و همزمان نشانههای بازگشتی در پرایس اکشن دیده میشود، احتمال تشکیل نقطه D و تکمیل الگو بسیار بالا میرود.
به بیان دیگر، فیبوناچی پروجکشن در این الگو به معاملهگر کمک میکند بفهمد کجا باید منتظر برگشت بازار باشد. در تصویر زیر، سطوح پروجکشن به عنوان راهنما عمل کردهاند تا معاملهگر تشخیص دهد محدوده دقیق ورود یا خروج در نقطه D کجاست.

بنابراین ترکیب الگوی سایفر با فیبوناچی پروجکشن باعث میشود معاملهگر بتواند حد ضرر و حد سود خود را با دقت بیشتری تعیین کند و ریسک معامله کاهش پیدا کند.
در داراییهایی با سیکلهای تکراری (مثل طلا و بیت کوین)، فیبوناچی پروجکشن در تایم فریم ماهانه میتواند نقش «چارت بلندمدت رفتاری» بازار را ایفا کند.
کاربرد فیبوناچی پروجکشن در الگوی کوسه (Shark)
الگوی کوسه (Shark Pattern) یکی از الگوهای هارمونیک است که مانند سایر الگوهای هارمونیک، بر پایه نسبتهای فیبوناچی ساخته میشود. این الگو معمولا پنج نقطه کلیدی (X، A، B، C و D) دارد و به معاملهگران کمک میکند نقاط احتمالی برگشت قیمت را شناسایی کنند.
در این میان، فیبوناچی پروجکشن نقش اصلی در تعیین محدوده تکمیل الگو و نقطه ورود دارد:
- در حرکت B-C یا X-A، ابزار فیبوناچی پروجکشن اعمال میشود تا امتداد حرکتها مشخص شود.
- طبق قوانین الگوی کوسه، نقطه D معمولا در محدوده ۱۱۳٪ تا ۱۶۱.۸٪ پروجکشن موج B-C و همچنین نزدیک به ۸۸.۶٪ اصلاحی موج X-A قرار میگیرد.
- زمانی که قیمت به این محدودهها میرسد و همراه با آن نشانههای بازگشتی در پرایس اکشن یا اندیکاتورها دیده میشود، احتمال تکمیل الگو بسیار زیاد است.

در تصویر بالا ، به وضوح میبینیم که پس از شکلگیری نقاط X، A، B و C، قیمت در نقطه D با استفاده از سطوح فیبوناچی پروجکشن پیشبینی شده است. بعد از رسیدن قیمت به این سطح، بازار تغییر جهت داده و اهداف قیمتی (PT1 و PT2) محقق شدهاند.
اشتباهات متداول در استفاده از فیبوناچی پروجکشن
در ادامه به متداولترین اشتباهات استفاده از فیبوناچی پروجکشن اشاره میکنیم:
انتخاب نادرست سوئینگها
یکی از بزرگترین خطاها، مشخص نکردن صحیح نقاط شروع و پایان حرکت (Swing Points) است. اگر نقاط A، B و C درست انتخاب نشوند، کل سطوح پروجکشن جابهجا میشوند و پیشبینی قیمت اشتباه خواهد بود.
استفاده از فیبوناچی پروجکشن در بازارهای بدون روند
این ابزار برای روندهای صعودی و نزولی طراحی شده است. به کار بردن آن در شرایط رِنج یا بازارهای خنثی معمولا سیگنالهای کاذب ایجاد میکند.
تکیه صرف بر فیبوناچی بدون تأیید سایر ابزارها
بعضی معاملهگران تصور میکنند سطوح فیبوناچی پروجکشن همیشه به تنهایی کافی هستند. در حالی که باید آنها را همراه با ابزارهایی مثل پرایس اکشن، اندیکاتور RSI یا MACD استفاده کرد تا اعتبار بیشتری پیدا کنند.
نادیده گرفتن تایم فریم مناسب
سطوح فیبوناچی پروجکشن روی تایم فریمهای کوتاه مدت (مثل ۵ دقیقه یا ۱۵ دقیقه) به تنهایی قابل اعتماد نیستند. تحلیل در تایم فریمهای بالاتر (۴ ساعته یا روزانه) تصویر دقیقتری از اهداف قیمتی میدهد.
عدم مدیریت ریسک
بسیاری از تریدرها به محض رسیدن قیمت به سطوحی مانند ۱۶۱.۸٪ یا ۲۶۱.۸٪ بدون در نظر گرفتن حد ضرر وارد معامله میشوند. در حالی که هیچ ابزاری قطعیت ۱۰۰٪ ندارد و همیشه باید مدیریت ریسک رعایت شود.
نتیجهگیری
فیبوناچی پروجکشن یکی از کاربردیترین ابزارهای تحلیل تکنیکال برای شناسایی اهداف قیمتی و نقاط برگشت در روندها است. این ابزار زمانی بیشترین کارایی را دارد که در کنار دیگر روشها مانند پرایس اکشن، MACD، RSI و الگوهای هارمونیک به کار گرفته شود. به کارگیری درست آن، همراه با مدیریت ریسک و انتخاب دقیق سوئینگها، میتواند به معاملهگر کمک کند تا نقاط ورود و خروج خود را با دقت بیشتری تنظیم کند و معاملات سودمندتری داشته باشد.
در نهایت، فیبوناچی پروجکشن نه یک ابزار جادویی، بلکه یک راهنمای قدرتمند است که اگر هوشمندانه استفاده شود، تصویر شفافتری از آینده بازار ارائه میدهد.