معامله گری پوزیشن یا پوزیشن تریدینگ یکی از روشهای مورد استفاده در بازارهای مالی است که در آن، مشارکت کنندگان بازار به دنبال تحلیل و پیشبینی روند بازار هستند. در این روش، معامله گران به دنبال ایجاد یک پوزیشن خرید یا فروش در کف یا سقف روند هستند که برای آنها سودآور باشد. در این مقاله، ما به بررسی مفاهیم اساسی معامله گری پوزیشن و نحوه استفاده از آنها در بازارهای مالی خواهیم پرداخت.
معامله گری پوزیشن در واقع یک دسته بندی زمانی از نحوه معامله گری است. معاملاتی که در بازه ماهانه صورت می گیرد. در واقع معامله گران با دید بلندمدت اما به شکل تغییر در دارایی ها اقدام به خرید و فروش می کنند. بنابراین بیش از اینکه یک معامله گر به نوسانات کوتاه مدت بپردازد، به دلایل بنیادین و فاندمنتالی حرکت یک دارایی توجه دارند.
این مدل معاملات به دلیل دارا بودن بازه زمانی طولانی از چندین ماه تا حتی سال، نیازمند علم و صبر بسیار است. معامله گری پوزیشن دارای معایب و مزایا خاصی است، که هر تیپ شخصیتی باید قبل از انتخاب این شیوه معاملاتی از آنها آگاه باشد. به طور مثال در کلاس دیتاهای فاندامنتالی، صرفاً در سطح کلان و داده های مهمی همچون نرخ بهره، تورم، رشد اقتصادی و … باید توجه ویژه داشت.
به علت بازه زمانی طولانی مدت، افراد قادر به بررسی بازار و رصد آن هستند. بنابراین برای افراد مبتدی که تازه وارد دنیای مالی و معامله گری شده اند، این سبک معاملاتی برای شناسایی روندها و کسب تجربه الزامی است. خیلی از افراد این سبک معاملاتی را با سرمایه گذاری اشتباه می گیرند. سرمایه گذاری در واقع خرید دارایی و نگه داری آن است. اما در معامله گری پوزیشن شما به دنبال شناسایی روندها و کسب سود هستید. در واقع شما یک سوداگر بلندمدت تلقی می شوید. که پس از دریافت سود مدنظر به سرعت قادر به تسویه و تعویض معاملات هستید.
در معامله گری به سبک پوزیشن ترید، شما در بازارهای دارای اهرم قادر به معامله گری هستید. در صورتی که اغلب سرمایه گذاری ها بدون اهرم معاملاتی و به صورت نقدی شکل می گیرد. هرچند هر دو مدل معاملات با افق زمانی طولانی مدت همراه هست. معامله گری پوزیشن در واقع سوداگر بلندمدت است. پرداختن به معاملات پر ریسک به امید کسب سود بالاتر و هنگفت است.
فهرست مطالب
معامله گری پوزیشن چیست؟
از نظر لغوی کلمه پوزیشن Position به معنای معامله است، و کلمه تریدرTrader اشاره به معامله گر دارد. معامله گری پوزیشن به معنای خرید یا فروش یک دارایی با هدف حفظ یا کسب سود در آینده است. در این روش، معامله گران به دنبال خرید یا فروش داراییهایی هستند که به نظر آنها قیمت آنها در آینده افزایش یا کاهش خواهد یافت. در این روش، معامله گران به دنبال کسب سود از طریق روندهای اصلی در بازار هستند و به نوسانات و روندهای میان مدت کاری ندارند. در واقع ترکیبی از افق زمانی سرمایه گذاری و شیوه عملکرد در معامله گری و بهره مندی از اهرم است.
گروهی از معامله گران که یک معامله یا پوزیشن را به مدت طولانی (از چند ماه یا سال) باز نگه میدارند، معامله گر پوزیشن می گویند. این گروه از معامله گران توجهی به نوسانات کوتاهمدت بازار ندارند. از دید آنها نوسانات کوتاهمدت و جزئی بازار در بلندمدت جبران خواهند شد. و بازار با شیب ملایمی حرکت خواهد کرد. معاملهگرانی که با سبک Position Trading کار میکنند، بیشتر از اطلاعات بنیادی استفاده میکنند. با این حال از قدرت تحلیل تکنیکال خوبی هم برخوردارند. معمولاً این گروه از معامله گران به جای معامله از قیمتهای آنی بازار، از دستورات پندینگ (Pending Orders) به صورت کاشت در یک محدوده (Zone) استفاده میکنند. در این سبک عملاً معاملهگر نیازی به حضور دایم در پشت سیستم برای ورود یا خروج از بازار ندارد.
در واقع معامله گری پوزیشن Position Trader یک افق بلندمدت معامله گری در بازارهای مالی حساب می شود. که بیشتر افراد آن را با سرمایه گذاری اشتباه می گیرند و در مقالات زیادی به تفکیک این دو نپرداختند، و به اشتباه آنها را یکسان تلقی می کنند. به دلیل بازه زمانی زیاد در این نوع معاملات، به مراتب ریسک در معاملات بیشتر است. چرا که تعداد معاملات کمتری سیگنال دهی می شود، و از حیث احتمالات به دلیل بررسی ها و فرصت های بیشتر از نظر دیتاها و اخبار به مراتب قوی تر از نوع دیگر معاملات است.
معاملات پوزیشن هرچند دارای بازدهی بیشتری است، اما به دلیل بازه زمانی بلند، حفظ موقعیت در سود یا ضرر بار روانی سنگینی بر روی معامله گر باقی می گذارد. همچنین میزان تخصیص ریسک برای هر معامله و انتخاب دارایی ها یک پروسه محاسباتی دقیق است. هر اشتباه در معامله گری پوزیشن هزینه فرصت بالای را برای شخص دارد. چون زمان قابل برگشت نیست!
بهترین معاملات از نوع پوزیشن به ترتیب در بازارهای زیر شکل می گیرد:
بازار اوراق قرضه
بازار سهام
بازار کالا
بازار فارکس
هر چه بازاری دارای روندی با ثبات تر، ریسک کمتر و تحلیل پذیر تر باشد، بیشتر مورد استفاده از این سبک معامله گری قرار می گیرد.
معامله گران برای استفاده از معاملات پوزیشن، باید ابتدا با تحلیل و پیشبینی بازار آشنا شوند. در این روش، معامله گران باید به دنبال داراییهایی باشند که به نظر آنها در آینده افزایش یا کاهش قیمت خواهند داشت. سپس، آنها باید به دنبال خرید یا فروش داراییهای مورد نظر باشند.
برای نگهداری معاملات در افق زمانی بلندمدت نیازمند دانش های زیر هستید:
تحلیل فاندامنتال (اقتصاد کلان و خرد)
تحلیل تکنیکال و فنی (تشخیص روندها و نقاط ورود خروج)
تحلیل بازارهای موازی یا بین بازاری (دنبال کردن جریان سرمایه با توجه به چرخه های اقتصادی)
مدیریت ریسک
مدیریت معاملات و سبد معاملاتی
مدیریت پوزیشن
روانشناسی فردی
گاهی معامله گران به دلیل ضرر در معاملات و عدم تسویه آنها، مجبور به نگهداری معامله برای مدت زیاد می شوند. باید برای نگهداری بلندمدت یک معامله دارای برنامه بود. چون نگهداری معاملات برای زمان طولانی شامل بهره شبانه، کارمزد و … خواهد شد. پس مهمترین قسمت در معامله گری پوزیشن داشتن یک “برنامه” منسجم است. در ادامه به تفصیل به این موضوع می پردازیم.
برنامه یک دستور کار است. مجموعه کارهای که به هدف مشخصی ختم می شود. پیشروی بدون برنامه، یعنی استقبال به سمت شکست است. هر تلاشی که بر پایه برنامه ریزی استوار نباشد، جز کوشش بیهوده چیزی نیست. البته هیچ برنامه ای قادر به تضمین موفقیت نیست. هیچ برنامه ای دربرگیرنده قوانین و دستورات کاملی نیست، که معامله گر را به سوی موفقیت حتمی سوق دهد.
همه معامله گران موفق دارای یک برنامه معاملاتی روشن و مکتوب هستند. هر برنامه، نقاط قوت و ضعف خود را داراست. هیچ برنامه، قاعده یا رویکردی وجود ندارد، که موفقیت را تضمین کند. اما عدم برنامه قطعاً شکست را حتمی می کند. تمام قواعد و پیشامد های ممکن به همراه واکنش لازم در برابر هر رخداد، باید در برنامه معاملاتی لحاظ شود.
خیلی ضروری است که فلسفه، برنامه و قواعد معاملاتی به صورت مکتوب ثبت شوند. معامله در بازارهای مالی مانند هر کسب و کار دیگری است. موفقیت در این امر همه اش علم نیست، بلکه به برنامه ریزی هم وابسته است. این تفکر غلطی است که فکر کنیم بیشتر کسب و کارهـا بـه خـاطر فقدان سرمایه ی کافی خیلی زود ورشکست می شوند. بیشتر کسب و کارها به خاطر نداشتن یک برنامـه ی مـدون و دانش ناکافی و سوء مدیریت رو به شکست می روند. این امر در مورد کسب و کار معامله در بازارهای مالی نیز صادق است.
فلسفه معامله، نگرش کلی و اهـداف کسب و کار شماست. فلسفه معامله بیانگر ایـن اسـت، کـه شـما می کوشید چه چیزی را به سرانجام برسانید. برنامه ی معاملاتی رشته ای از بنیان هایی است از قواعـدی که تصمیمات معاملاتی خود را بر آن استوار کرده اید. برنامه ی معاملاتی راهنمایی برای فعالیت روز به روز شماست. قواعد معاملاتی راهنماهای مشخصی هستند که قبل انجام هر کاری در بازار باید برآورده شوند.
هر معامله گری باید قواعد، برنامه و فلسفه ی کاری خودش را داشته باشد. هرگز با دنباله روی از قواعـد برنامه و فلسفه ی کاری دیگران نمیتوانید در مسیر موفقیت قرار گیرید.
نمونه از فلسفه معامله که باید شامل موارد زیر باشد:
چارچوب زمانی معامله، هدف معامله چیست؟ کوتاه، میان یا بلندمدت ؟ در هر معامله از چه چارچوب زمانی ای استفاده می شود؟
چه فعالیت هایی از بازار لازم است اتفاق بیفتند تا به وجود یک موقعیت معاملاتی بالقوه اشـاره کنند؟ آیا فقط به دنبال معامله در برگشت های روند هستید یا فقط در شکست ها معامله می کند و یا در هر دو موقعیت؟
مقدار سرمایه ی در معرض خطر قابل قبول و اهداف قیمتی برای برداشت سود
در اینجا به ذکر دو نمونه از برنامه معامله می پردازیم. این دو نمایانگر دو هـدف معاملاتی کاملا متفاوت هستند. هر کدام قواعد و برنامه ی معاملاتی خاص خود را دارند. هدف این است که شرایط انجام معامله را برای درجات کوتاه مدت و میـان مـدت شناسایی کنیم. یعنی موقعیت هایی که از چند روز تا چند هفته به طول می انجامند.
مثال اول:
معاملات را به صورت دو قسمتی انجام می دهیم تا یک قسمت را در هدف میان مدت ببندیم. و قسمت دوم را برای هدف بلندمدت باز نگه داریم.
هر وقت زمان، قیمت، الگو و دیتاهای کلان اقتصادی در هماهنگی با هم باشند، در برگشت های روند اقدام به معامله می کنیم. چنانچه پس از وقوع برگشت از انجام معامله جا ماندیم، اخطارهای ادامه دهنده را در نظر می گیریم.
سرمایه ی در معرض خطر برای هر معامله نباید بیش از سه درصد کل موجودی حساب شود.
تمام معاملات باید از طریق حد ضرر شناور بسته شوند.
میزان کل ریسک در یک دوره ماهانه یا فصلی، 10 درصد است. پس اگر معامله ای 10 درصد وارد ضرر شد، به میزان یک دوره معاملاتی از انجام معامله خودداری می کنیم.
این فلسفه ی معامله، اصول نخستین برای برنامه و قوانین معاملاتی کوتاه مدت و بلندمدت را پایه گذاری می کند. و معاملات نیز از طریق حدضرر شناور بسته می شوند .
نوع دیگری از یک فلسفه ی معاملاتی با چارچوب زمانی کوتاه مدت:
هدف شناسایی روند کلی و وارد شدن به معاملات کوتاه مدت (یک تا سه روزه) در جهت روند اصلی است. حد ضور با فاصله ی بسیار کمی از قیمت جاری بازار جابجا و سود در اهداف کوتاه مدت برداشت می شود.
باز هم ماننده سایر کسب و کارها، زمانی موفق کی شوید، که راه مشخص و مخصوص به خود را در پیش بگیرید. باید سبک خاص خود را داشته باشید. نمی توان یـک اسکالپر باشید، و هم معاملات طولانی مدت چندهفته ای داشته باشید. نوع تحلیل و استراتژی های معاملاتی هر یک متفاوت است. تقریبا همه معامله گران موفق بر یک نگرش معاملاتی تمرکز می کنند.
درباره ی اینکه اهداف معاملاتی شخصی اتان چه چیزی هستند، بیندیشید! و فلسفه ی معاملاتی مختص خودتان را طرح ریزی کنید.
بعضی از مزایای استفاده از معامله گری پوزیشن
– حفظ سرمایه: با استفاده از معامله گری پوزیشن، افراد قادر به حفظ سرمایه خود در برابر ریسک بازار هستند.
– کسب سود: معامله گران سود بیشتری نسبت به معاملات روزانه قادر به کسب می باشند.
– افزایش فرصتها: تریدرها به دلیل بررسی بازارهای مختلف و مطالعه دیتاها و اخبار به زمان و فرصت بیشتری دسترسی دارند.
برخی از معایب معامله گری پوزیشن
– ریسک بالا: استفاده از معاملات پوزیشن همراه با ریسکهای بالایی است، زیرا معامله گران باید تحلیل و درک درستی از بازار داشته باشند.
– هزینه های بالا: استفاده از معاملات پوزیشن همراه با هزینههای بالایی است، زیرا معامله گران باید به عنوان هزینه خرید یا فروش داراییهای مورد نظر پول پرداخت کنند.
– ابهامات: استفاده از معاملات پوزیشن همراه با ابهاماتی است، زیرا معامله گران باید به دنبال داراییهایی باشند که به نظر آنها در آینده افزایش یا کاهش قیمت خواهند داشت. و این امر نیازمند سناریو سازی است.
در نتیجه، این روش همراه با ریسکهای بالایی است، زیرا معامله گران باید تحلیل و درک درستی از بازار و خود داشته باشند. با این حال، استفاده از معاملات پوزیشن میتواند به معامله گران فرصتهای بیشتری در بازار مالی ارائه دهد.