استراتژی خرید و نگهداری
خرداد 25, 1402
استراتژی خرید و نگهداری
برخی از استراتژی های سرمایه گذاری در بازار های مالی به عنوان استراتژی منفعل وجود دارند. از جمله استراتژی خرید و نگهداری دارایی ها و عدم تناوب خرید و فروش معامله با آنهـا بـرای جلوگیری از هزینه های معاملاتی بالاتر است. سرمایه گذاران معتقدنـد کـه بـه دلیل نوسانات بازار قادر به عملکرد بهتری از خود نیستند. به همین علت با استراتژی های خرید و نگهداری با ریسک کمتری تمایل دارند. از سوی دیگر، استراتژی های فعال مقابل استراتژی خرید و نگهداری شامل استراتژی های خرید و فروش مکرر است. چون معتقدند عملکرد بهتری نسبت به بازار قادر به کسب هستند، و بازده بیشتری نسبت به یک سرمایه گذار معمولی دارند.
ما در این مقاله قصد بر معرفی سرمایه گذاری و استراتژی خرید و نگهداری داریم. شما قادر به مطالعه انواع استراتژی ها در سایت آرون گروپس هستید.
فهرست مطالب
سرمایه گذار کیست؟
فردی کـه بـرای بـازده مالی در یک واحـد تـجـاری مانند یک تجارت، پول می گذارد، سرمایه گذار می گویند. هدف اصـلی هـر سـرمایه گذار به حداقل رساندن ریسک و به حداکثر رساندن بـازده است. این در تضـاد بـا امر سفته بازی و معامله گری است. معامله گر به سرمایه گذاری در دارایی پرریسک با امید به دست آوردن سود بیشتر تمایل دارد. در واقع:
- معامله گری: سوداگری نسبتاً کوتاه مدت
- سرمایه گذاری: سوداگری نسبتا بلندمدت
انــواع مختلفی از ســرمایه گذاران وجـود دارد. کسانی که پول خود را در ازای مالکیت بخشی از شرکت در یک تجارت قرار می دهند. یا برخی نیز در ازای پرداخت سود سهام، سهام را خرید و نگهداری می کنند.
سرمایه گذاری چیست؟
به عمل قرار دادن پول در یک کسب وکار یا سازمان برای کسب سود، سرمایه گذاری می گویند. با یک کسب و کار کوچک، یک شخص، ریسک اضافی کسب سـود کم یا بدون سود را به عهده می گیرد. زیرا ممكـن اسـت، کسب وکار مـوفـق یـا شکست بخورد. با این حال ، در یک شرکت سهامی عام، انبـوهی از اطلاعات در مورد وضعیت مالی شرکت وجود دارد. که سرمایه گذار قادر به تصمیمات بهتری است. و قادر به تصمیم گیری به انتخاب استراتژی خرید و نگهداری یا خرید و فروش مکرر آن است.
محدودیت های استراتژی خرید و نگهداری
علاوه بر وضعیت های مربوط به گرایش های افراد به ریسک (ریسک پذیری، ریسک گریزی و بی تفاوتی به ریسک) استراتژی خرید و نگهداری یک سرمایه گذار از بعضی محدودیت ها نیز متاثر است. لذا در اینجا ما ۵ محدودیت با اهمیت تر را به شرح زیر مورد بحث قرار می دهیم.
منابع
یکی از مهمترین محدودیت های که استراتژی های خرید و نگهداری سرمایه گذاران را مورد تاثیر قرار می دهد، منابع در دسترس می باشد. بدیهی است اگر شما پول کافی نداشته باشید، قادر به انجام سرمایه گذاری و پیاده سازی استراتژی خرید و نگهداری نیستید. انواع سرمایه گذاری های مطمئن و استراتژی های خرید و نگهداری لااقل یک نیازهای حداقلی (حداقل منابع) دارند.
حال سوال این است، که چه سطحی از منابع را باید حداقل منابع مورد نیاز در نظر گرفت؟ بعضی ها معتقدند که حداقل منابع لازم به استراتژی های سرمایه گذاری وابسته است. و بعضی دیگر نیز معتقدند این سوال پاسخ دقیقی ندارد.
امروزه در بازار سهام از طریق صندوق ها و نهادهای سرمایه گذاری حتی با ۵۰۰ هزار تومان نیز قادر به خرید و نگهداری سهام هستید. و حتی از طریق سرمایه گذاری های فرعی با مبلغ ۱۰۰هزار تومان و حتی کم تر از آن نیز می توان سرمایه گذاری نمود. با این همه؛ با توجه به حداقل کمیسیون کارگزاران و معامله گران، هزینه های مرتبط با خرید و فروش اوراق بهادار، حداقل نیاز سرمایه گذاران فعال در بازارهای سرمایه ایران مبالغی بین 50 تا 100 میلیون تومان است.
افق زمانی
افق زمانی دیگر محدودیتی که بر استراتژی خرید و نگهداری تاثیر می گذارد. افق زمانی سرمایه گذاری به عمر طرح سرمایه گذاری ارجاع داده می شود. برای مثال افراد به تناوب برای زمان بازنشستگی خود استراتژی خرید و نگهداری سهام استفاده می کنند. در این حالت افق زمانی سرمایه گذاری به سن افراد وابسته است که می تواند خیلی طولانی مدت باشد. فردی که تمایل دارد در آینده ای نزدیک مسکن را خریداری کند، از این بابت اقدام به پس انداز نماید، لذا افق زمانی او نسبتاً کوتاه مدت است.
وقتی شما به طور مثال نیاز به پرداخت شهریه خود در هر ۳۰ روز دارید، دیگر استراتژی خرید و نگهداری سهام یک سرمایه گذاری مناسب نیست. بلکه پیاده سازی استراتژی خرید و نگهداری در اوراق قرضه کوتاه مدت بدون ریسک، سرمایه گذاری مناسب تری است.
نقدشوندگی
بعضی سرمایه گذاران هر چند با انتخاب استراتژی خرید و نگهداری مجبور به فروش دارایی خود به سرعت هستند. در چنین موردی، درجه نقد شوندگی دارایی بسیار با اهمیت است. دارایی که دارای درجه ای بالا از نقد شوندگی است، بدون تغییری قابل توجه ای در قیمت آن به سرعت فروخته می شود. به چنین دارایی، دارایی نقدشونده گفته می شود.
نقدشوندگی دارای دو قسمت است. قسمت اول آن مربوط به فروش دارایی می گردد. و قسمت دوم آن مربوط به میزان کاهش قیمت دارایی در زمان فروش است. اگر چه اندازه گیری درجه نقدشوندگی کار ساده ای نمی باشد، اما بعضی دارای ها به وضوح از بعضی دارایی های دیگر نقد شونده تر هستند.
یک روش مناسب برای تعیین درجه نقدشوندگی دارایی ها آن است، که فکر کنیم یک دارایی خریداری و به سرعت فروخته می شود. و هر چه ضرر شما (کاهش قیمت در زمان فروش) در این سفر رفت و برگشت معامله ( خرید و فروش ) کمتر باشد، نقدشوندگی آن بیشتر است.
مالیات ها
سرمایه گذاری با استراتژی خرید و نگهداری، مشمول کدها و نرخ های مالیاتی مختلفی می شوند. وقتی درباره بازده های مختلف سرمایه گذاری صحبت به میان می آید، منظور بازده بعد از مالیات است. در نتیجه مالیات ها در استراتژی های خرید و نگهداری موضوعی حیاتی و بسیار حائز اهمیت هستند.
سرمایه گذارانی که مشمول نرخ های بالای مالیاتی می شوند، به طور معمول استراتژی های خرید و نگهداری را جستجو که پرداخت مالیات آنها را به تاخیر اندازد. در حالی که سرمایه گذارانی که مشمول نرخ های پایین مالیاتی می شوند (یا معاف از مالیات) به طور معمول بر روی بازده قبل از مالیات تمرکز می کنند. بنابراین موضوع مالیات ها می تواند به طور درآماتیکی بر استراتژی خرید و نگهداری تاثیر گذارد.
کیفیت منحصر به فرد
تقریباً همه ی افراد، فرصتها و نیازهای خاص یا منحصر به فرد خودشان را دارند. این موضوع یکی از عوامل مهم تاثیر گذار بر تصمیم های سرمایه گذاری در استراتژی خرید و نگهداری است و تعیین میزان آن نیز بسیار مشکل است.
سیاست ها در استراتژی خرید و نگهداری
سرمایه گذار باید فرصت های استراتژیک را برای دستیابی به اهداف تعیین کنند. سرمایه گذاران وقتی که استراتژی خرید و نگهداری را تعیین می کنند، نیاز به چند بررسی در حوزه های مختلف دارند:
- مدیریت سرمایه گذاری
- زمان بندی بازار
- تخصیص دارایی
- انتخاب دارایی
مدیریت سرمایه گذاری
این سرمایه گذاران هستند که در نهایت تصمیم های سرمایه گذاری (خرید و نگهداری) را اتخاذ می کنند. یعنی آنان هستند که در نهایت تصمیم می گیرند که خرید یا فروش را انجام دهند یا در این باره اقدامی نکنند. در ابتدا شاید این که خودتان سرمایه گذاری تان را مدیریت کنید، مسخره به نظر بیاید. بلکه در درجه اول شما باید ارزش وقت خودتان را در نظر بگیرید.
بعضی سرمایه گذاران مدیریت سرمایه گذاری را دوست دارند و به آن به چشم یک سرگرمی نگاه کنند . با این حال برای بیشتر سرمایه گذاران این عمل بسیار زمان بر است. از طرفی همه ی سرمایه گذاران دانش و هنر کافی برای مدیریت سرمایه گذاری را ندارند، در نتیجه با تحمل دستمزد مدیرانی را به اجاره در می آورند. اما انتخاب مدیر حرفه ای و تشخیص آنان از مدیران آماتور و همین طور تعارض های موجود بین منافع سرمایه گذار و مدیران خود چالشی بزرگ است.
زمان بندی بازار
تصمیم شما راجع به خرید و نگهداری دارایی در بازار با توجه به پیش بینی شما از حرکت بازار دومین موضوع با اهمیت در اتخاذ تصمیم های سرمایه گذاری است. برای مثال زمانی که شما فکر بر افزایش قیمت یک سهام را دارید، احتمال بالا پول را به داخل بازار سهام سوق دهید. و زمانی قیمت را کاهشی می بینید، یحتمل پول را به خارج بازار سهام حرکت دهید. به این فعالیت مبادلاتی “زمان بندی بازار” گویند.
سرمایه گذاران فعال ، پول خود را در بازارهای کوتاه مدت حرکت می دهند. فردی که استراتژی کاملاً منفعل (غیر فعال) را انتخاب می کند، هیچ فعالیتی برای زمان بندی بازار انجام نمی دهد. زمان بندی عملی خردمندانه به نظر می رسد. در واقع وقتی شما انتظار دارید ارزش پول کاهش یابد چرا از حرکت دادن پول در یک سرمایه گذاری خودداری می کنید؟
تخصیص دارایی
دیگر تصمیم اصلی که شما باید در زمان اتخاذ استراتژی خرید و نگهداری در نظر بگیرید، توزیع سرمایه گذاری شما در انواع دارایی ها است. هر یک از انواع دارایی ها، دارای ریسک و بازده خاص خود هستند. براساس فرمول بندی استراتژی خرید و نگهداری، سرمایه گذار باید تصمیم گیری کند، که چند درصد از پول خود را در کدام نوع دارایی سرمایه گذاری کند. به این تصمیم گیری “تخصیص دارایی” گویند.
دو نوع قاعده در این باره بیان می شود. اولین آنها قاعده سر انگشتی است. در این قاعده؛ به طور مثال، سرمایه گذار خیلی صریح و راحت ۶۰ ٪ از پرتفوی خود را سهام عادی و ۴۰ ٪ مابقی را اوراق قرضه انتخاب کند. قانون دوم که اندکی پیچیده تر از قانون سرانگشتی است به ما می گوید که درصد سهام شما باید مساوی با سن شما منهای 100 (یا 120 که بستگی به منابع دارد) باشد. بر اساس این قاعده به تدریج با افزایش سن سرمایه گذار از مقدار سهام در پرتفوی سرمایه گذاری کاسته می شود.
انتخاب اوراق بهادار
در نهایت ، پس از این که شما درباره مواردی مثل:
- چه کسی سرمایه گذاری شما را مدیریت کند
- آیا زمان بندی بازار را انجام دهید یا خیر
- کدام کلاس از دارایی ها را نگه داری کنید
آنگاه شما باید یک از دارایی ها را از میان کلاس های مختلف دارایی خریداری کنید. این عمل را در اصطلاح انتخاب اوراق بهادار در بازار بورس می گویند. برای مثال شما ممکنه40 درصد از پول خود را در سهام شرکت های کوچک سرمایه گذاری کنید. این عمل تخصیص دارایی است!! اما علاوه بر آن شما سهام کدام یک از شرکتهای کوچک را باید خریداری کنید. که این مربوط به انتخاب دارایی می باشد.
در این جا مجدداً شما باید بین استراتژی فعال و غیر فعال یکی را انتخاب کنید. اگر شما استراتژی فعال را انتخاب کنید ؛ شما باید از بین سهام شرکت های کوچک سهام آن شرکتی را انتخاب که در آینده احتمالاً عملکرد بهتری داشته باشد. به دیگر سخن شما برای برنده شدن تلاش می کنید. اگر استراتژی خرید و نگهداری یا همان غیر فعال انتخاب شود، شما به عنوان سرمایه گذار باید گروه های متنوعی از سهام شرکت ها را تحصیل کنید.
شاید این کار را از طریق خرید سهام صندوق های سرمایه گذاری که سهام صدها شرکت کوچک را دارند انجام دهید.