الگوی کندلی مرد دارآویز (Hanging Man) و الگوی کندلی چکش (Hammer)
مهر 20, 1403
الگوهای کندلی به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای تحلیل تکنیکال به تریدرها و سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا نقاط بازگشت و ادامه روند را بهتر تشخیص دهند. دو نمونه از این الگوها، الگوی کندلی مرد دارآویز (Hanging Man) و الگوی چکش (Hammer) هستند. این دو الگو جزء الگوهای تک کندلی می‌باشند که به تنهایی می‌توانند سیگنال‌های مهمی در مورد روند قیمت ارائه دهند. اگرچه این الگوها از لحاظ ظاهری شبیه به هم هستند، اما کاربرد و معناهای متفاوتی دارند.
منظور از الگو های کندل استیک چیست؟
الگوهای کندل استیک ابزارهای مهمی در تحلیل تکنیکال هستند که به معامله‌گران و سرمایه‌گذاران کمک می‌کنند تا رفتار بازار و احتمال تغییرات قیمت را بهتر درک کنند. کندل استیک، که به عنوان نمودار شمعی نیز شناخته می‌شود، از ترکیب قیمت‌های باز، بسته، بالا و پایین در یک دوره زمانی خاص تشکیل می‌شود. این ابزار به دلیل ارائه اطلاعات بصری واضح و کارآمد در تحلیل بازارها، به‌ویژه در تحلیل تکنیکال سهام، فارکس، و بازارهای ارز دیجیتال، بسیار محبوب است.
الگوهای کندل استیک چه کاربرد ها و چه انواعی دارد؟
الگوهای کندل استیک به دسته‌های مختلفی تقسیم می‌شوند و هر دسته شامل چندین الگو است که به طور خاص رفتار بازار را در شرایط مختلف توصیف می‌کنند. این الگوها می‌توانند سیگنال‌های خرید یا فروش را به معامله‌گران ارائه دهند و به پیش‌بینی تغییرات قیمت کمک کنند.
یکی از کاربردهای اصلی الگوهای کندل استیک، شناسایی نقاط احتمالی بازگشت روند است. برای مثال، الگوهایی مانند چکش و مرد دارآویز می‌توانند نشانه‌های قوی از تغییرات روند باشند. چکش که معمولاً در انتهای روند نزولی ظاهر می‌شود، نشان‌دهنده احتمال بازگشت به سمت بالا است. برعکس، مرد دارآویز که در انتهای یک روند صعودی شکل می‌گیرد، به احتمال تغییر روند به سمت پایین اشاره دارد.
انواع الگوهای کندل استیک شامل الگوهای تک کندلی، دو کندلی و سه کندلی هستند. الگوهای تک کندلی شامل الگوهایی مانند چکش و مرد دارآویز هستند که تنها به یک کندل وابسته‌اند. الگوهای دو کندلی شامل پوشای صعودی و پوشای نزولی هستند که با ترکیب دو کندل، سیگنال‌های متفاوتی ارائه می‌دهند. الگوهای سه کندلی، مانند ستاره صبحگاهی و ستاره شامگاهی، از ترکیب سه کندل برای پیش‌بینی تغییرات قیمت استفاده می‌کنند.
در نهایت، الگوهای کندل استیک به تنهایی نمی‌توانند به عنوان سیگنال‌های قطعی برای خرید یا فروش مورد استفاده قرار گیرند. برای افزایش دقت تحلیل و پیش‌بینی، معمولاً از این الگوها همراه با سایر ابزارهای تکنیکال و فاندامنتال استفاده می‌شود. این ترکیب ابزارها به تحلیل‌گران و معامله‌گران این امکان را می‌دهد که تصمیمات آگاهانه‌تری اتخاذ کنند و از تغییرات بازار بهره‌برداری بهتری داشته باشند.
الگوی کندلی مرد دارآویز (Hanging Man) چیست؟
الگوی مرد دارآویز یا مرد به دار آویخته شده معمولاً در بالای یک روند صعودی ظاهر می‌شود و نشان‌دهنده بازگشت احتمالی قیمت و آغاز روند نزولی است. این الگو به‌عنوان یک سیگنال بازگشتی نزولی تلقی می‌شود و به تریدرها هشدار می‌دهد که روند صعودی ممکن است به پایان برسد. الگوی مرد دارآوزیر به لحاظ شکل ظاهری معمولا دارای ویژگی های زیر است:
- بدنه کوچک: بدنه کندل می‌تواند صعودی (سبز) یا نزولی (قرمز) باشد، اما مهمتر از رنگ بدنه، موقعیت آن نسبت به سایه (Shadow) است. البته لازم به ذکر است که الگوی مرد دارآویز با رنگ بدنه ی قرمز دارای اعتبار بیشتری است.
- سایه پایینی بلند: سایه پایینی بلند نشان‌دهنده این است که خریداران در طول دوره معاملات موفق شده‌اند قیمت را به سمت بالا ببرند، اما فشار فروش در انتهای دوره معاملات بالا رفته و قیمت را به پایین و نزدیک به قیمت آغازین رسانده است.
- سایه بالایی کوتاه یا بدون سایه: این ویژگی نشان می‌دهد که تلاش برای افزایش قیمت بسیار محدود بوده است.
وقتی این الگو در بالای یک روند صعودی ظاهر می‌شود، می‌تواند به معنی این باشد که بازار در حال از دست دادن قدرت خود برای ادامه روند صعودی است و احتمالاً شاهد یک بازگشت به سمت پایین خواهیم بود. به همین دلیل، تأیید این الگو از طریق تحلیل سایر ابزارهای تکنیکال مانند حجم معاملات یا سایر الگوهای کندلی اهمیت دارد.
الگوی کندلی چکش (Hammer) چیست؟
الگوی چکش در پایین یک روند نزولی شکل می‌گیرد و به‌عنوان یک سیگنال بازگشتی صعودی شناخته می‌شود. این الگو نشان‌دهنده این است که فشار فروش کاهش یافته و ممکن است روند نزولی به پایان رسیده و روند صعودی جدیدی آغاز شود. الگوی کندلی چکش به لحاظ شکل ظاهری دارای ویژگی های زیر است:
- بدنه کوچک: بدنه کندل، مشابه الگوی مرد دارآویز، می‌تواند صعودی یا نزولی باشد البته الگوی چکش با رنگ بدنه ی سبز دارای اعتبار بیشتری است اما از آن مهمتر موقعیت آن نسبت به سایه (Shadow) است.
- سایه پایینی بلند: سایه پایینی بلند نشان می‌دهد که فروشندگان تلاش کردند قیمت را به سمت پایین بکشانند، اما خریداران وارد عمل شده و قیمت را به سطحی بالاتر بازگرداندند.
- سایه بالایی کوتاه یا بدون سایه: این ویژگی نشان می‌دهد که خریداران در نهایت کنترل را در دست گرفته‌اند و قیمت را به نزدیک قیمت باز شدن رسانده‌اند.
این الگو زمانی که در پایین یک روند نزولی ظاهر می‌شود، نشان‌دهنده احتمال بازگشت قیمت به سمت بالا است. اگر این الگو با افزایش حجم معاملات همراه باشد، اعتبار آن بیشتر می‌شود. همانند الگوی مرد دارآویز، تأیید الگوی چکش نیز از طریق سایر ابزارهای تکنیکال یا تحلیل بازار ضروری است.
شباهت‌ها و تفاوت‌های الگو های کندلی مرد دارآویز (Hanging Man) و چکش (Hammer) کدامند؟
الگوهای کندلی مرد دارآویز (Hanging Man) و چکش (Hammer) از الگوهای مهم در تحلیل تکنیکال هستند که به‌ویژه در پیش‌بینی تغییرات روند قیمت استفاده می‌شوند. این دو الگو شباهت‌ها و تفاوت‌های قابل توجهی دارند که در ادامه به معرفی و بررسی آنها می‌پردازیم:
شباهت‌ها
- ساختار کندلی مشابه: هر دو الگو دارای بدنه کوچک و سایه پایینی بلند هستند. این ویژگی‌ها به‌طور کلی نشان‌دهنده تضاد بین فشار خرید و فروش در طول دوره معاملاتی هستند.
- سایه پایینی بلند: در هر دو الگو، سایه پایینی بلند به این معناست که قیمت در طول دوره معاملاتی به‌طور قابل توجهی پایین آمده اما در انتها به سطحی نزدیک به قیمت بازگشایی برگشته است. این نشان‌دهنده تلاش برای تغییر روند است.
- بدنه کوچک: بدنه کوچک در هر دو الگو نشان‌دهنده این است که قیمت بسته شدن نزدیک به قیمت باز شدن است، که به معنای تعادل نسبی بین فشار خرید و فروش است.
تفاوت‌ها
- محل ظهور: الگوی مرد دارآویز معمولاً در بالای یک روند صعودی ظاهر می‌شود و به‌عنوان سیگنالی از احتمال بازگشت به روند نزولی تلقی می‌شود. اما الگوی چکش در پایین یک روند نزولی ظاهر می‌شود و به‌عنوان سیگنالی از احتمال بازگشت به روند صعودی در نظر گرفته می‌شود.
- معنی و تفسیر: الگوی مرد دارآویز: نشان‌دهنده ضعف در روند صعودی و افزایش فشار فروش است. این الگو به‌ویژه زمانی معتبرتر است که با حجم بالای فروش همراه باشد. اما الگوی چکش نشان‌دهنده کاهش فشار فروش و احتمال شروع روند صعودی است. این الگو به‌ویژه زمانی معتبرتر است که با حجم بالای خرید همراه باشد.
- رنگ بدنه: در الگوی مرد دارآویز رنگ بدنه (سبز یا قرمز) ممکن است به تنهایی نشان‌دهنده تاثیر خاصی نباشد، اما موقعیت آن در روند صعودی اهمیت دارد. در الگوی چکش نیز به‌طور مشابه رنگ بدنه تأثیر زیادی ندارد، اما بدنه سبز می‌تواند نشان‌دهنده قدرت بیشتر در بازگشت روند صعودی باشد.
الگوهای مرد دارآویز و چکش، با وجود شباهت‌های ساختاری، در شرایط مختلف بازار سیگنال‌های متفاوتی ارائه می‌دهند. مرد دارآویز در بالای یک روند صعودی به‌عنوان نشانه‌ای از احتمال تغییر به روند نزولی و چکش در پایین یک روند نزولی به‌عنوان نشانه‌ای از احتمال تغییر به روند صعودی عمل می‌کند. شناسایی و تفسیر صحیح این الگوها می‌تواند به تریدرها در اتخاذ تصمیمات معاملاتی مؤثر کمک کند.
نکات کلیدی در مورد استفاده از این الگوهای کندلی
1 . تأیید الگو: هر دو الگوی مرد دارآویز و چکش به‌تنهایی نمی‌توانند سیگنال قطعی برای خرید یا فروش باشند. استفاده از ابزارهای دیگر مانند اندیکاتورها (RSI ، MACD و …) برای تایید ضروری است.
2 . موقعیت در روند: مکان ظهور این الگوها در روندها اهمیت زیادی دارد. اگر الگوی چکش در میانه یک روند نزولی یا صعودی شکل بگیرد، احتمالاً معنای خاصی نخواهد داشت. و ظهور این الگوهای کندلی در نزدیکی نواحی حمایتی یا مقاومتی مهم بازار دارای اهمیت است.
3 . همراهی با حجم معاملات: افزایش حجم معاملات در زمان شکل‌گیری این الگوها می‌تواند اعتبار بیشتری به آنها ببخشد. به‌عنوان مثال، در صورت مشاهده الگوی چکش با حجم بالای معاملات، احتمال بازگشت قیمت به سمت بالا بیشتر خواهد بود.
مزایا و معایب استفاده از الگوهای کندلی در تحلیل بازار
استفاده از الگوهای کندلی در تحلیل بازار دارای مزایا و معایب خاص خود است که در ادامه به تفصیل آورده شده‌اند:
مزایای استفاده از الگوهای کندلی
مزایای استفاده از الگوهای کندلی عبارتند از:
- اطلاعات بصری واضح: الگوهای کندلی اطلاعات بصری واضحی درباره رفتار قیمت و تغییرات روند بازار ارائه می‌دهند، که می‌تواند تحلیل‌گران را در شناسایی نقاط ورود و خروج کمک کند.
- تشخیص سریع تغییرات روند: این الگوها می‌توانند به سرعت تغییرات احتمالی در روند بازار را شناسایی کنند، به‌ویژه در مواقعی که الگوهای بازگشتی یا ادامه‌دهنده ظاهر می‌شوند.
- کاربرد آسان: الگوهای کندلی به‌راحتی قابل شناسایی و تحلیل هستند و نیاز به محاسبات پیچیده ندارند، که این موضوع برای تحلیل‌گران مبتدی و حرفه‌ای مفید است.
- قابلیت ترکیب با سایر ابزارها: الگوهای کندلی به‌خوبی با سایر ابزارهای تکنیکال مانند اندیکاتورها و میانگین‌های متحرک ترکیب می‌شوند و می‌توانند سیگنال‌های دقیق‌تری ارائه دهند.
معایب استفاده از الگوهای کندلی
معایب استفاده از الگوهای کندلی عبارتند از:
- عدم تایید به تنهایی: الگوهای کندلی به‌تنهایی نمی‌توانند سیگنال‌های قطعی برای خرید یا فروش ارائه دهند و نیاز به تایید از طریق سایر ابزارهای تکنیکال و تحلیل‌های فاندامنتال دارند.
- عدم کارایی در بازارهای نوسانی: این الگوها ممکن است در بازارهای بسیار نوسانی و تغییرات سریع قیمت نتوانند به‌درستی عمل کنند و سیگنال‌های نادرستی تولید کنند.
- تاثیر عوامل خارجی: این الگوها ممکن است تحت تأثیر اخبار اقتصادی، رویدادهای سیاسی و سایر عوامل خارجی قرار گیرند که می‌تواند باعث تغییرات غیرمنتظره در روند قیمت شود.
- نیاز به تجربه: شناسایی و تفسیر صحیح الگوهای کندلی نیاز به تجربه و تمرین دارد و تحلیل‌گران مبتدی ممکن است در تشخیص صحیح این الگوها مشکل داشته باشند.
نتیجه‌گیری
الگوهای کندلی مرد دارآویز و چکش هر دو ابزارهای قدرتمندی در تحلیل تکنیکال هستند که می‌توانند به شناسایی نقاط بازگشت روند کمک کنند. با این حال، استفاده از آنها بدون تحلیل و بررسی دقیق سایر عوامل ممکن است منجر به سیگنال‌های نادرست شود. برای افزایش دقت، تریدرها باید این الگوها را همراه با سایر ابزارهای تکنیکال و فاندامنتال مورد بررسی قرار دهند تا به تصمیمات بهتری در بازارهای مالی برسند.
منبع: investopedia1, investopedia2
کپی لینک
کپی شد!
