نمودار کاگی چیست و چگونه به کمک آن بازار را تحلیل کنیم؟
اسفند 26, 1402
Rate this post
نمودار کاگی روشی متفاوت برای نشان دادن حرکات قیمت هستند. این نمودارها متشکل از خط های عمودی نازک و ضخیمی که توسط خط های افقی کوتاه و هم اندازه به یک دیگر متصل می گردند. در این روش مانند نمودارهای نقطه و رقم تا زمانی که قیمت به اندازه ی مشخصی حرکت نکند، خطی به نمودار اضافه نمی شود. همچنین تا زمانی که با توجه به معیارهای نمودار کاگی روند قیمت برنگردد خط های عمودی در جهت روند قبلی به نمودار اضافه می شوند و در صورت برگشت، روند خطی عمودی در جهت مخالف روند قبلی رسم می گردد.
اگر هیچکدام از دو مورد ذکر شده در بالا اتفاق نیافتد، خطی به نمودار اضافه نمی گردد. بنابراین محور زمان حاکی از زمان یکی از این دو رخداد است و به ازای هر دوره ی معاملاتی الزاما خطی رسم نخواهد شد.
در این مقاله می آموزیم:
معرفی نمودار کاگی
نمودار کاگی، مشابه نمودارهای رنکو، فاکتور زمان را در نظر نمیگیرد و فقط به قیمت تمرکز دارد. این نمودار فواصل زمانی را نادیده میگیرد و خطوط آن بر اساس عمل قیمت ترسیم میشوند. خطوط سبز یا خطوط یانگ در حالت صعودی شکل میگیرند و خطوط قرمز یا خطوط یین در حالت نزولی ظاهر میشوند. این فرضیه نسبتاً ساده است و از نقطه شروع به ترسیم خطوط میپردازد.
لغت کاگی در ژاپنی به معنای کلید است و اشاره به ابزاری L شکل در هنر حکاکی بر روی چوب در ژاپن قدیم دارد. نمودار کاگی در دهه 1870 در ژاپن ابداع گردید. گاهی از نمودار کاگی با نام نمودارهای کی ( KEY ) نیز یاد می گردد. نیسون با تشریح این شیوه نموداری در کتاب خود آن را به محبوبیت رساند.
ضخامت خط های نمودار کاگی به حرکات قیمت بستگی دارد. خط های ضخیم یانگ Yang و خط های باریک یین Yin می نامند. تغییر جهت نوسان قیمت از صعودی به نزولی که باعث تغییر جهت خط های عمودی می گردد، شانه Shoulder را به وجود می آورد و در مقابل تغییر جهت نوسان قیمت از نزولی به صعودی که باعث تغییر جهت خط های عمودی می شود، اصلاحا کمر یا تنه Waist را می سازد.
خط های عمودی افزایشی و کاهشی توسط خط های افقی کوچک به یک دیگر وصل می گردند و زمانی که یک خط باریک از شانه قبلی کاگی به سمت بالا عبور می کند، خط ضخیم شده و به طور مشابه زمانی که یک خط ضخیم به زیر کمر قبلی کاگی می رود خط باریک می شود.
شانه و کمر در نمودار کاگی حکم سقف و کف های قیمت را دارند تا زمانی که قیمت در جهت قبلی حرکت می کند خط های عمودی در جهت حرکت قبلی و با استفاده از قیمت های پایانی Close Price دوره ترسیم می شود. زمانی که قیمت پایانی طی یک دوره مثلاً یک روز به اندازه ای مشخص در خلاف جهت قبلی حرکت می کند، خط عمودی در خلاف جهت قبلی رسم می شود. خط های عمودی خلاف جهت با خط های افقی کوچک و هم اندازه در کل نمودار (حرکت مشابه L ) به یک دیگر متصل می گردند.
معیار رسم خط ها در جهت مخالف اندازهای مشخص از برگشت قیمت می باشد، که قابل خط عمودی جدید در جهت مخالف می تواند مقدار مشخصی از تغییر قیمت ( مثلاً ۱۰ واحد) یا درصدی مشخص از تغییر قیمت ( مثلاً ۵ درصد ) و یا با توجه به میانگین برد حقیقی ( ATR ) تعریف گردد.
مفهوم نمودار کاگی
ابتدایی ترین هشداری که به وسیله نمودار کاگی صادر می گردد، خرید در زمان ضخیمی خط و فروش در حالت نازکی خط است.
ضخامت خط به معنای این که قیمت از سقف قبلی مهم بازار عبور کرده است و به طور مشابه زمانی که خط های عمودی نازک می گردند، به این معنا که قیمت از کف قبلی خود به سمت پایین گذشته است. همچنین سطوح حمایت و مقاومت خطوط روند و الگوهای قیمت نیز با نمودار کاگی قابل شناسایی است. در واقع تشخیص سطوح مقاوم (حمایت و مقاومت) قدرتمند توسط نمودار کاگی به دلیل تصویر خاص و واضحی که از نوسانات قیمت به دست می دهند، آسان تر است.
تکنیک دیگری که توسط نیسون بیان می گردد، احتمال قوی بازگشت قیمت پس از تشکیل ۹ شانه و یا ۹ تنه ی متوالی است. نیسون معتقد بر این که پس از تشکیل این تعداد کمر یا شانه بازار پتانسیل بسیار بالایی برای برگشت های بلندمدت دارد .
نکته مهم: نمودار کاگی صرفاً در بازار روند دار عملکرد مطلوبی دارند.
سه روش برای تعیین معیار رسم خط در نمودار کاگی وجود دارد:
واحد معینی از قیمت
درصدی از تغییرات قیمت
میانگین برد حقیقی یا همان آی تی آر ATR
یکی از شیوه های تعیین پارامتر، تعریف اندازه ی معینی از تغییر قیمت است. برای نمونه مشخص میکنیم که اگر قیمت ۲۰ واحد (دلار یا هر چیزی بسته به دارایی مورد نظر) در جهت قبلی حرکت کرد، یک خط عمودی در جهت قبلی اضافه شود. و اگر معادل همین مقدار خلاف جهت حرکت قبلی خود تغییر کرد، یک خط عمودی در جهت مخالف روی نمودار رسم گردد.
از خاصیت های این روش تشخیص و تفسیر ساده آن است. ولی از آن جایی که دارایی های مالی قیمت های متفاوتی دارند، این معیار از دارایی به دارایی دیگر متفاوت می باشد. این موضوع در واقع از معایب این روش تعیین پارامتر محسوب می گردد.
یکی از روش های تعیین پارامتر، به صورت درصدی از قیمت دارایی مالی است. زمانی که قیمت بیش از درصد تعریف شده در جهت قبلی حرکت کرد، یک خط کاگی در همان جهت اضافه می شود. و موقعی که این تغییر در جهت مخالف صورت گرفت، روند نمودار کاگی بر میگردد و خط جدید خلاف جهت خط قبلی رسم می شود. با استفاده از این روش نیازی به تعریف مجدد معیار بعد از تغییرهای زیاد قیمت دارایی مالی وجود ندارد.
روش سوم نیز میانگین برد حقیقی (ATR) است. در این روش نرم افزار از میانگین برد حقیقی که توسط نمایانگر ATR مشخص می گردد، برای پارامتر بازگشت استفاده می کند. نمایانگر ATR قادر بر این موضوع که تا از نوسانات بی هدف قیمت چشم پوشی و به طور خودکار نقاط برگشت بهینه را بدون توجه به ارزش یا نوسانات غیر هدفمند دارایی مالی شناسایی نماید. مقدار دیفالت این نمایانگر ۱۴ دوره ای است. توصیه بر این هست که از همین مقدار استفاده کنید.
رحمان، دانش آموخته آی تی از دانشگاه امیرکبیر است که از سال 1388 در این حوزه فعالیت خود را آغاز کرده است. اما علاقه او به بازارهای مالی منجر به شروع فعالیت جدی او و پژوهش در این حوزه نیز شده است و در این زمینه دو کتاب نیز تالیف کرده که به بررسی و تحلیل عمیق مباحث مالی و اقتصادی میپردازند. در حال حاضر مسیر فعالیت خود در بازارهای مالی را به به عنوان کارشناس محتوا در بروکر آرون گروپس ادامه میدهد.
با رحمان از طریق زیر میتوانید در ارتباط باشید:
[email protected]