الگو کندلی نفوذی Piercing در تحلیل تکنیکال + کاربرد آن در معاملات
شهریور 15, 1403
5/5 - (4 votes)
آنچه در این مقاله می خوانید:
الگو کندلی نفوذی (Piercing Pattern)
یکی از الگوهای پرکاربرد و شناختهشده در تحلیل تکنیکال است که به تحلیلگران کمک میکند تا نقاط احتمالی تغییر روند در بازار را شناسایی کنند. این الگو بهویژه در بازارهای نزولی ظاهر میشود و به عنوان نشانهای از احتمال تغییر جهت بازار به سمت صعودی در نظر گرفته میشود. درواقع، زمانی که بازار در یک روند نزولی قرار دارد و قیمتها به طور پیوسته کاهش مییابند، الگو نفوذی میتواند نشاندهنده بازگشت قدرت خرید و تضعیف فشار فروش باشد.
این الگو از دو شمع (کندل) مجاور تشکیل شده است که ویژگیهای خاصی دارند:
شمع اول (شمع نزولی):
شمع اول در این الگو یک شمع نزولی با بدنهای بزرگ است. این شمع نشاندهنده ادامه فشار فروش و کاهش قیمتها است. در این مرحله، بازار تحت تأثیر فروشندگان قرار دارد و قیمت به سطوح پایینتری میرسد. طول بدنه این شمع نشاندهنده قدرت روند نزولی است و هر چه بدنه شمع بزرگتر باشد، نشاندهنده این است که فروشندگان در کنترل بازار بودهاند.
شمع دوم (شمع صعودی):
شمع دوم در این الگو یک شمع صعودی است که در پایینتر از سطح بسته شدن شمع اول باز میشود، اما در نهایت قیمت را به سمت بالا هدایت میکند و حداقل نیمی از بدنه شمع اول را پوشش میدهد. این شمع نشاندهنده ورود خریداران به بازار و تلاش آنها برای تغییر جهت روند است. وقتی که این شمع بخش قابلتوجهی از شمع نزولی قبلی را پوشش میدهد، تحلیلگران آن را به عنوان یک سیگنال صعودی میدانند که ممکن است نشاندهنده تغییر روند نزولی به صعودی باشد.
چرا الگو نفوذی مهم است؟
الگو نفوذی Piercing Pattern به دلیل توانایی آن در نشان دادن تغییرات احتمالی در جهت روند بازار، از اهمیت ویژهای برخوردار است. معاملهگران و تحلیلگران از این الگو بهعنوان یکی از ابزارهای پیشبینی تغییرات قیمتی استفاده میکنند. زمانی که این الگو در پایان یک روند نزولی ظاهر میشود، میتواند هشداری برای خروج از موقعیتهای فروش و بررسی فرصتهای خرید باشد.
برای اینکه یک الگو نفوذی بهعنوان سیگنال معتبری در نظر گرفته شود، برخی شرایط و معیارها باید رعایت شوند:
محل تشکیل الگو:
الگو نفوذی باید در انتهای یک روند نزولی شکل بگیرد. اگر این الگو در یک روند صعودی یا در بازارهای نوسانی تشکیل شود، احتمال کمتری برای تأثیرگذاری آن وجود دارد.
اندازه شمعها:
بدنه شمع دوم باید حداقل نیمی از بدنه شمع اول را پوشش دهد. هرچه این پوشش بیشتر باشد، اعتبار الگو افزایش مییابد. همچنین، طول بدنه شمعها باید به گونهای باشد که نشاندهنده یک حرکت قوی در بازار باشد.
حجم معاملات:
حجم معاملات در زمان شکلگیری شمع دوم باید بالا باشد. این موضوع نشان میدهد که خریداران بهطور فعال در حال ورود به بازار هستند و احتمال تغییر روند افزایش مییابد.
مفهوم الگو نفوذی
الگو نفوذی یکی از مفاهیم اساسی در تحلیل تکنیکال است که به معنای “نفوذ” یا “پیشروی” اشاره دارد. این الگو زمانی شکل میگیرد که بازار در یک روند نزولی قرار دارد و پس از آن یک شمع صعودی ظاهر میشود که بخشی از شمع نزولی قبل از خود را پوشش میدهد. این الگو بهعنوان یک سیگنال بازگشتی شناخته میشود و نشاندهنده این است که روند نزولی ممکن است به پایان رسیده باشد و روند صعودی جدیدی در حال شکلگیری است.
درک عمیقتر مفهوم الگو نفوذی نیازمند توجه به ساختار دقیق این الگو و روانشناسی بازار در زمان شکلگیری آن است:
1. ساختار الگو نفوذی:
شمع اول (شمع نزولی): این شمع نشاندهنده قدرت فروشندگان و ادامه روند نزولی است. در این مرحله، فروشندگان بازار را تحت کنترل دارند و قیمت به سطوح پایینتری میرسد. بسته شدن این شمع در نزدیکی کمترین قیمت روز، نشانهای از تداوم فشار فروش است.
شمع دوم (شمع صعودی): این شمع با فاصلهای از نقطه بسته شدن شمع اول باز میشود که معمولاً پایینتر از آن است، اما در ادامه قیمت افزایش مییابد و حداقل نیمی از بدنه شمع اول را پوشش میدهد. این نشاندهنده افزایش تقاضا و ورود خریداران به بازار است. هرچه این پوشش بیشتر باشد، نشانهای قویتر از تغییر احتمالی روند خواهد بود.
2. روانشناسی بازار در الگو نفوذی:
در تحلیل تکنیکال، الگوهای کندلی نه تنها به عنوان ابزارهای پیشبینی قیمت بلکه به عنوان نشانگرهای رفتار و روانشناسی بازار در نظر گرفته میشوند. در الگو نفوذی، شمع اول نمایانگر احساسات منفی و قدرت فروشندگان است که بازار را به سمت پایین میکشند. با این حال، شمع دوم نشاندهنده تغییر در احساسات بازار است. این تغییر بهواسطه ورود خریداران به بازار و افزایش تقاضا رخ میدهد، که نشان میدهد فروشندگان دیگر قدرت سابق را ندارند.
وقتی شمع دوم موفق میشود تا نیمی از بدنه شمع نزولی قبلی را بپوشاند، این تغییر احساسات به وضوح دیده میشود. معاملهگران و تحلیلگران این سیگنال را به عنوان نشانهای از احتمال پایان روند نزولی و شروع یک روند صعودی جدید تلقی میکنند.
3. نقش حجم معاملات در تأیید الگو:
یکی از مهمترین عوامل در اعتبارسنجی الگو نفوذی، حجم معاملات است. حجم معاملات بالا در زمان شکلگیری شمع دوم نشاندهنده ورود گسترده خریداران به بازار است که باعث افزایش قدرت الگو میشود. این افزایش حجم، تأییدکننده این است که تغییر روند در حال وقوع است و این تغییر توسط معاملهگران مهم بازار به رسمیت شناخته شده است. اگر حجم معاملات در شمع دوم بیشتر از حجم معاملات در شمع اول باشد، اعتبار الگو نفوذی بیشتر میشود و احتمال موفقیت آن در پیشبینی تغییر روند افزایش مییابد.
4. مقایسه با سایر الگوهای کندلی:
الگو نفوذی در کنار سایر الگوهای بازگشتی مانند “چکش” و “ستاره صبحگاهی” قرار میگیرد، اما تفاوت اصلی آن در ساختار و نحوه شکلگیری آن است. برخلاف “چکش” که تنها یک شمع دارد یا “ستاره صبحگاهی” که از سه شمع تشکیل شده است، الگو نفوذی از دو شمع با تعامل مشخص بین آنها تشکیل میشود. این تفاوت در ساختار، تحلیل و استفاده از این الگو را منحصر به فرد میسازد.
الگو نفوذی (Piercing Pattern) بهعنوان یکی از الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال دارای مزایا و معایبی است که معاملهگران باید قبل از استفاده از آن در تصمیمگیریهای خود، بهدقت آنها را مورد بررسی قرار دهند. در ادامه، به تشریح بیشتر مزایا و معایب این الگو پرداخته میشود.
مزایا:
پیشبینی تغییرات روند: الگو نفوذی بهعنوان یک سیگنال قابلاعتماد برای شناسایی تغییرات احتمالی در روند بازار از نزولی به صعودی عمل میکند. این الگو بهویژه در بازارهایی که تحت تأثیر یک روند نزولی قرار دارند، به تحلیلگران و معاملهگران کمک میکند تا نقاط ورود مناسبی را برای ورود به موقعیتهای خرید شناسایی کنند. شناسایی بهموقع این الگو میتواند به معاملهگران کمک کند تا از فرصتهای بازار استفاده کرده و از ضررهای احتمالی ناشی از ادامه روند نزولی جلوگیری کنند.
ساده و قابل تشخیص: یکی از ویژگیهای مهم الگو نفوذی، سادگی در شناسایی آن است. برخلاف برخی از الگوهای پیچیدهتر تحلیل تکنیکال که نیازمند بررسیهای دقیق و محاسبات پیچیده هستند، الگو نفوذی با نگاهی ساده به نمودار قیمتی قابل شناسایی است. این ویژگی باعث میشود تا معاملهگران مبتدی نیز بتوانند بهراحتی از این الگو در تحلیلهای خود استفاده کنند. همچنین، به دلیل ساختار دو شمعی آن، این الگو بهسرعت در میان سایر الگوهای کندلی قابل تشخیص است.
معایب:
اعتبار پایین در بازارهای نوسانی: یکی از معایب الگو نفوذی این است که در بازارهایی با نوسانات شدید و بیثبات، ممکن است سیگنالهای غلطی ارائه دهد. در چنین شرایطی، الگو نفوذی ممکن است بهصورت موقتی تشکیل شود و به دلیل نوسانات زیاد، ادامهی روند صعودی که پس از تشکیل الگو پیشبینی شده بود، محقق نشود. این وضعیت میتواند منجر به تصمیمگیریهای اشتباه و ایجاد ضررهای مالی برای معاملهگران شود. بنابراین، استفاده از الگو نفوذی در بازارهای نوسانی باید با احتیاط و ترکیب با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال انجام شود.
عدم تضمین تغییر روند: حتی در شرایطی که الگو نفوذی بهوضوح در نمودار شناسایی میشود، هیچ تضمینی برای تغییر قطعی روند از نزولی به صعودی وجود ندارد. بازارهای مالی تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارند که میتوانند روندها را تغییر دهند یا از ادامه آنها جلوگیری کنند. بهطور مثال، ممکن است پس از تشکیل الگو نفوذی، یک خبر اقتصادی منفی یا یک رویداد سیاسی باعث ادامه روند نزولی شود. بنابراین، معاملهگران باید همواره این احتمال را در نظر داشته باشند و تنها بر اساس یک الگو تصمیمگیری نکنند. استفاده از ابزارهای مکمل مانند شاخصهای فنی و بررسی شرایط کلی بازار میتواند به کاهش ریسک و افزایش دقت در تصمیمگیری کمک کند.
کاربرد الگو نفوذی در معاملات
استفاده از الگو نفوذی (Piercing Pattern) در معاملات بازارهای مالی میتواند ابزاری قدرتمند برای شناسایی نقاط بازگشتی باشد، اما برای بهرهگیری مؤثر از این الگو، نیاز به بررسی دقیقتر و استفاده از استراتژیهای تکمیلی است. در این بخش، به توضیح بیشتر درباره نکات کلیدی در استفاده از الگو نفوذی در معاملات میپردازیم.
تأیید سیگنال:
یکی از مهمترین مراحل در استفاده از الگو نفوذی، تأیید سیگنال آن است. این مرحله شامل بررسی سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال برای اطمینان از صحت سیگنال بازگشتی است. برخی از روشهای رایج برای تأیید سیگنال الگو نفوذی عبارتند از:
خطوط حمایت و مقاومت: بررسی اینکه آیا الگو نفوذی در نزدیکی سطوح مهم حمایت یا مقاومت شکل گرفته است یا خیر. در صورتی که الگو نفوذی نزدیک به یک سطح حمایت شکل بگیرد، احتمال تغییر روند بیشتر میشود. سطح حمایت به عنوان یک ناحیه قیمتی شناخته میشود که در آن تقاضا برای خرید افزایش یافته و فشار فروش کاهش مییابد. بنابراین، اگر الگو نفوذی در این ناحیه شکل بگیرد، میتواند نشاندهنده تقویت قدرت خریداران و بازگشت روند صعودی باشد.
شاخصهای فنی: استفاده از شاخصهای تکنیکال مانند RSI شاخص قدرت نسبی یا MACD میانگین متحرک همگرا-واگرا میتواند به تأیید سیگنال کمک کند. به عنوان مثال، اگر شاخص RSI در منطقه بیشفروش (Oversold) قرار داشته باشد و الگو نفوذی شکل بگیرد، احتمال بازگشت روند به سمت بالا بیشتر میشود.
حجم معاملات: افزایش حجم معاملات در هنگام شکلگیری الگو نفوذی میتواند تأییدکننده قدرت این الگو باشد. حجم معاملات بالا نشان میدهد که تعداد زیادی از معاملهگران به این الگو اعتماد کرده و وارد بازار شدهاند، که این موضوع به افزایش احتمال تغییر روند کمک میکند.
مدیریت ریسک:
مدیریت ریسک یکی از اصول اساسی در معاملات است، و این امر بهویژه در هنگام استفاده از الگوهای کندلی مانند الگو نفوذی اهمیت بیشتری پیدا میکند. حتی با وجود تأیید سیگنال، همیشه امکان وقوع شرایط پیشبینی نشده در بازار وجود دارد، بنابراین تدوین یک استراتژی مدیریت ریسک قوی ضروری است:
تعیین حد ضرر (Stop-Loss) : معاملهگران باید قبل از ورود به یک معامله بر اساس الگو نفوذی، حد ضرر مناسبی تعیین کنند. این حد ضرر میتواند در زیر کمترین نقطه شمع نزولی اول یا پایینترین سطح حمایت نزدیک به آن قرار گیرد. تعیین حد ضرر به معاملهگران کمک میکند تا در صورت حرکت بازار برخلاف پیشبینی، میزان زیان را محدود کنند.
تعیین حد سود (Take-Profit) : بهعلاوه، تعیین هدف سود نیز اهمیت دارد. معاملهگران میتوانند بر اساس سطوح مقاومت یا استفاده از نسبتهای فیبوناچی، هدف سود مناسبی تعیین کنند تا در زمان مناسب از معامله خارج شوند.
استفاده از نسبت ریسک به سود (Risk/Reward Ratio) : قبل از ورود به معامله، بررسی نسبت ریسک به سود میتواند کمک کند تا معاملهگران تنها در معاملاتی وارد شوند که دارای پتانسیل سود بیشتر نسبت به ریسک هستند.
توجه به شرایط بازار:
شرایط بازار میتواند تأثیر زیادی بر عملکرد الگو نفوذی داشته باشد. بنابراین، تحلیلگران و معاملهگران باید پیش از تصمیمگیری، شرایط کلی بازار را به دقت بررسی کنند:
بازارهای نوسانی: در بازارهایی که نوسانات شدیدی دارند، الگو نفوذی ممکن است سیگنالهای غلطی ارائه دهد. در چنین شرایطی، استفاده از الگو نفوذی به تنهایی ممکن است منجر به تصمیمگیریهای نادرست شود. ترکیب این الگو با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال یا استفاده از استراتژیهای دیگر مانند تحلیل بنیادی میتواند به افزایش دقت تصمیمگیری کمک کند.
بازارهای بدون روند (Range-bound): در بازارهایی که روند مشخصی ندارند و قیمتها در یک محدوده خاص نوسان میکنند، الگو نفوذی ممکن است عملکرد مناسبی نداشته باشد. در این حالت، بهتر است منتظر شکلگیری یک روند مشخص در بازار بمانید یا از استراتژیهای دیگری استفاده کنید که برای بازارهای بدون روند مناسبتر هستند.
جمعبندی
استفاده از الگو نفوذی در معاملات میتواند به عنوان یک ابزار قدرتمند برای شناسایی نقاط بازگشتی و ورود به معاملات موفق عمل کند. با این حال، به دلیل شرایط متغیر بازار و احتمال وقوع خطاهای تحلیل، تأیید سیگنالهای الگو نفوذی با استفاده از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال و رعایت اصول مدیریت ریسک اهمیت زیادی دارد. در نهایت، تحلیل جامع و توجه به شرایط بازار میتواند به افزایش شانس موفقیت در معاملات کمک کند.
رحمان، دانش آموخته آی تی از دانشگاه امیرکبیر است که از سال 1388 در این حوزه فعالیت خود را آغاز کرده است. اما علاقه او به بازارهای مالی منجر به شروع فعالیت جدی او و پژوهش در این حوزه نیز شده است و در این زمینه دو کتاب نیز تالیف کرده که به بررسی و تحلیل عمیق مباحث مالی و اقتصادی میپردازند. در حال حاضر مسیر فعالیت خود در بازارهای مالی را به به عنوان کارشناس محتوا در بروکر آرون گروپس ادامه میدهد.
با رحمان از طریق زیر میتوانید در ارتباط باشید:
[email protected]