ریجکشن بلاک (Rejection Block) یکی از الگوهای پرکاربرد در تحلیل تکنیکال است که به معاملهگران کمک میکند تا نقاط بازگشتی قیمت را شناسایی کنند. این الگو زمانی رخ میدهد که قیمت یک دارایی تلاش میکند از یک سطح کلیدی مانند مقاومت یا حمایت عبور کند، اما موفق نمیشود و به سرعت به مسیر قبلی خود بازمیگردد. ریجکشن بلاک نشانهای از ضعف در روند فعلی بازار است و میتواند به عنوان سیگنالی برای تغییر روند قیمتها در کوتاهمدت یا میانمدت عمل کند. در این مقاله، به بررسی مفهوم ریجکشن بلاک و نحوه استفاده از آن در معاملات میپردازیم.
آنچه در این مقاله می خوانید ...
ریجکشن بلاک چیست؟
بنا به این مقاله در وبسایت howtotrade، ریجکشن بلاک یکی از الگوهای تکنیکال پرکاربرد است که به دلیل دقت در نشان دادن نقاط بازگشتی قیمتها، توجه زیادی را به خود جلب کرده است. این الگو زمانی در نمودار قیمتی شکل میگیرد که قیمت پس از تلاش برای عبور از یک سطح مهم، مانند سطح مقاومت یا حمایت، با شکست مواجه شده و به سرعت به سطح قبلی خود بازمیگردد. به عبارتی، بازار پس از تلاش برای تغییر مسیر به دلیل فشار فروش یا خرید شدید، قادر به شکستن سطح کلیدی نمیشود و این ناکامی منجر به شکلگیری ریجکشن بلاک میگردد. این الگو به عنوان سیگنالی از کاهش تمایل بازار به ادامه روند فعلی شناخته میشود و معاملهگران میتوانند از آن برای پیشبینی تغییر روند در کوتاهمدت و میانمدت استفاده کنند.
به طور کلی، ریجکشن بلاک بیانگر ناتوانی خریداران یا فروشندگان در ادامه روند است. وقتی قیمت نمیتواند از سطح خاصی عبور کند و دوباره به سطح قبلی بازمیگردد، این نشانهای از ضعف در قدرت خریداران یا فروشندگان است. بنابراین، معاملهگران حرفهای از این سیگنال برای تنظیم استراتژیهای خود بهره میبرند.
مفهوم ریجکشن بلاک به دوران ابتدایی تحلیل تکنیکال بازمیگردد، زمانی که معاملهگران از نمودارهای قیمت برای بررسی روندهای بازار استفاده میکردند. در دهههای گذشته، با گسترش بازارهای مالی و ابزارهای تحلیلی، ریجکشن بلاک بهعنوان یک الگوی قابل اعتماد شناسایی شد. این الگو در بازارهای مالی مختلف از جمله سهام، فارکس و ارزهای دیجیتال مورد استفاده قرار گرفته است. با توسعه پلتفرمهای معاملاتی مدرن و افزایش دسترسی معاملهگران به ابزارهای تحلیل تکنیکال، شناخت و استفاده از ریجکشن بلاک بیشتر شده است.

چگونه از ریجکشن بلاک در استراتژیهای معاملاتی استفاده کنیم؟
ریجکشن بلاک به عنوان یکی از نشانههای قوی در تغییر روند بازار مورد استفاده قرار میگیرد. معاملهگران میتوانند این الگو را بهطور مستقل یا همراه با سایر ابزارهای تکنیکال مانند اندیکاتورها و خطوط حمایت و مقاومت بهکار ببرند. به طور مثال، اگر ریجکشن بلاک در نزدیکی یک سطح مقاومت شکل بگیرد، احتمال کاهش قیمت بالا میرود و این میتواند سیگنالی برای ورود به معاملات فروش باشد.
استفاده از ریجکشن بلاک در ترکیب با دیگر ابزارها، مانند اندیکاتور RSI (شاخص قدرت نسبی) یا MACD (میانگین متحرک همگرایی-واگرایی)، میتواند دقت سیگنالها را افزایش دهد و به معاملهگران کمک کند تا موقعیتهای مناسب برای ورود یا خروج از معاملات را با اطمینان بیشتری شناسایی کنند.
معیارهای دقیق شناسایی سطوح کلیدی
برای استفاده موثر از ریجکشن بلاک، شناسایی دقیق سطوح کلیدی در نمودارهای قیمتی ضروری است. این سطوح، نقاطی هستند که قیمت در آنها واکنشهای قوی نشان میدهد و اغلب محل تشکیل ریجکشن بلاک هستند. در ادامه، سه نوع سطح کلیدی مهم و نحوه شناسایی آنها توضیح داده شده است:
۱. سطوح حمایت و مقاومت معتبر (روزانه/هفتگی)
سطوح حمایت و مقاومت، نواحی قیمتی هستند که قیمت در گذشته چندین بار به آنها واکنش نشان داده است، مانند بازگشت یا توقف. این سطوح در تایمفریمهای بالاتر (مانند روزانه یا هفتگی) از اعتبار بیشتری برخوردارند، زیرا تعداد بیشتری از معاملهگران به آنها توجه میکنند.
نحوه شناسایی:
- نمودار را در تایمفریم روزانه یا هفتگی باز کنید.
- به دنبال نواحی باشید که قیمت چندین بار به آنها برخورد کرده و معکوس شده است (حداقل ۲-۳ برخورد).
- از خطوط افقی برای علامتگذاری این سطوح استفاده کنید.

۲. سقفها و کفهای قیمتی مهم قبلی
سقفها (Highs) و کفهای (Lows) قیمتی، نقاطی هستند که قیمت به اوج یا پایینترین سطح خود رسیده و سپس معکوس شده است. این نقاط معمولا به عنوان مرجع برای پیشبینی واکنشهای آینده قیمت استفاده میشوند.
نحوه شناسایی:
- نقاطی را پیدا کنید که قیمت به طور قابلتوجهی بالا یا پایین رفته و سپس تغییر جهت داده است.
- این نقاط اغلب با کندلهای قوی (مانند کندلهای بزرگ یا با حجم بالا) همراه هستند.

۳. سطوح کلیدی فیبوناچی
ابزار فیبوناچی برای شناسایی سطوح اصلاحی یا بازگشتی در بازار استفاده میشود. سطح ۶۱.۸٪ (نسبت طلایی) یکی از مهمترین سطوح فیبوناچی است که اغلب قیمت در آن واکنش نشان میدهد.
نحوه شناسایی:
- یک روند صعودی یا نزولی را انتخاب کنید.
- ابزار فیبوناچی را از پایینترین نقطه (کف) به بالاترین نقطه (سقف) یا بالعکس اعمال کنید.
- به سطح ۶۱.۸٪ توجه ویژه داشته باشید، زیرا قیمت اغلب در این ناحیه متوقف یا معکوس میشود.

شرایط ورود به معامله
برای ورود به معامله با الگوی بلاک، باید ابتدا محل تشکیل این الگو را در یکی از سطوح کلیدی شناسایی شده (حمایت، مقاومت، فیبوناچی، کف/سقف) بیابید. سپس با توجه به سبک معاملاتی خود، یکی از دو روش زیر را برای ورود انتخاب کنید:
۱. ورود تهاجمی
در این روش، بلافاصله پس از بسته شدن کندل ریجکشن وارد معامله میشوید. این سبک برای تریدرهایی مناسب است که ریسک پذیرترند و به دنبال موقعیتهای سریع هستند.

در این نمودار نمونه، یک کندل ریجکشن نزولی در نزدیکی یک ناحیه مقاومت قوی شکل گرفته است. پس از تشکیل این کندل با سایهی بلند در بالا و بسته شدن نزولی، قیمت شروع به کاهش کرده است؛ این دقیقا نشان میدهد که ورود تهاجمی به معامله فروش بلافاصله پس از بسته شدن کندل چگونه عمل میکند.
برای مطالعه بیشتر: استراتژی جوداس سویینگ
۲. ورود محافظهکارانه
در این حالت، منتظر میمانید تا یک کندل تاییدی در جهت برگشت قیمت ظاهر شود. مثلا پس از یک کندل ریجکشن صعودی، باید یک کندل سبز قوی تأییدی ظاهر شود تا ورود انجام شود.

این تصویر، شکلگیری یک بلوک ریجکشن صعودی را در نزدیکی یک سطح حمایت مهم نشان میدهد. قیمت پس از برخورد با سطح حمایتی و تشکیل کندل با سایه پایینی بلند، به سمت بالا بازمیگردد. این نمودار به خوبی ورود محافظهکارانه پس از تأیید برگشت روند را نمایش میدهد.
تعیین حد ضرر
یکی از اصول کلیدی در معامله با ریجکشن بلاک، قرار دادن حد ضرر در موقعیتی امن است تا از نوسانات طبیعی بازار آسیب نبینید.
نحوه تنظیم حد ضرر:
- در معاملات فروش (ریجکشن نزولی): حد ضرر را چند پیپ بالاتر از سایهی بالایی کندل ریجکشن قرار دهید.
- در معاملات خرید (ریجکشن صعودی): حد ضرر را چند پیپ پایینتر از سایهی پایینی کندل ریجکشن قرار دهید.
مثال:
اگر یک ریجکشن بلاک نزولی در سطح 1.0950 شکل گرفته و سایه کندل تا 1.0962 ادامه داشته باشد، حد ضرر میتواند روی 1.0965 تنظیم شود (3 پیپ بالاتر).
تعیین حد سود
بعد از شناسایی و ورود به معامله با الگوی ریجکشن بلاک، انتخاب حد سود دقیق یکی از عوامل کلیدی در موفقیت معامله است. تعیین حد سود به شما کمک میکند قبل از تغییر جهت بازار، بخشی یا کل سود خود را ذخیره کنید و از بازگشت قیمت جلوگیری نمایید.
روشهای تعیین حد سود عبارتند از:
- اهداف ساختاری بازار:
پیدا کردن نزدیکترین سطح حمایت یا مقاومت مهم، سقفها و کفهای قبلی یا نواحی نقدینگی، میتوانند به عنوان نقطه حد سود استفاده شوند.
مثال: اگر ریجکشن بلاک نزولی در نزدیکی مقاومت هفتگی شکل گرفته، اولین هدف سود میتواند کف نوسان قبلی باشد. - نسبت ریسک به ریوارد:
حد سود را با چند برابر فاصله از حد ضرر تعیین کنید؛ مثلا اگر حد ضرر ۱۰ پیپ باشد، ۱R میشود ۱۰ پیپ، ۲R میشود ۲۰ پیپ و ۳R میشود ۳۰ پیپ. بعضی تریدرها در هدف اول بخشی از سود را میگیرند و بقیه معامله را با تریلینگ استاپ یا اهداف دورتر ادامه میدهند تا سود بیشتری بگیرند. - سطوح فیبوناچی:
استفاده از سطوح ۱۲۷.۲٪ و ۱۶۱.۸٪ فیبوناچی در روندهای قوی میتواند اهداف دقیقتری ارائه دهد، به خصوص زمانی که این سطوح با حمایت/مقاومت یا نواحی عرضه و تقاضا همپوشانی داشته باشند.
نکته مهم:
حد سود باید منطقی و بر اساس تحلیل بازار انتخاب شود، نه به شکل اتفاقی. این کار باعث میشود نظم معاملاتی حفظ شده و در بلندمدت، نتایج پایدارتری کسب کنید.
عوامل موثر در تشکیل ریجکشن بلاک
عوامل متعددی بر شکلگیری ریجکشن بلاک تاثیر میگذارند که برخی از آنها عبارتند از:
- حجم معاملات: افزایش حجم معاملات در نزدیکی سطوح کلیدی، به خصوص زمانی که بازار سعی در عبور از یک سطح مقاومتی یا حمایتی دارد، میتواند نشاندهنده شکلگیری ریجکشن بلاک باشد.
- اخبار اقتصادی: انتشار اخبار مهم اقتصادی ممکن است باعث نوسانات شدید در قیمتها شود و در نتیجه ریجکشن بلاکها را ایجاد کند. این اتفاق بهخصوص در مواقعی که بازار به شدت به اخبار واکنش نشان میدهد، مشهود است.
- سطوح کلیدی تکنیکال: یکی از مهمترین عواملی که به تشکیل ریجکشن بلاک کمک میکند، سطوح حمایت و مقاومت است. قیمتها در برخورد با این سطوح ممکن است نتوانند از آن عبور کنند و به عقب بازگردند که این شرایط را برای شکلگیری ریجکشن بلاک فراهم میکند.
برای مطالعه بیشتر: معامله با اخبار در فارکس
شناسایی ریجکشن بلاک در نمودارهای قیمت
برای شناسایی دقیق ریجکشن بلاک، معاملهگر باید شناخت دقیقی از رفتار کندلها و ساختار حرکتی قیمت در نزدیکی سطوح کلیدی داشته باشد. ریجکشن بلاک معمولاً زمانی شکل میگیرد که بازار تلاش میکند از سطحی مانند مقاومت یا حمایت عبور کند، اما بهسرعت با فشار مخالف مواجه شده و به سطح قبلی بازمیگردد. این بازگشت ناگهانی معمولاً با الگوهای کندلی خاصی همراه است که درک آنها برای تحلیلگران ضروری است.
الگوی پینبار (Pin Bar)
یکی از مهمترین این الگوها، پینبار (Pin Bar) است. در این الگو، بدنه کندل کوچک است اما سایه (فیتیله) بلند در یکی از دو طرف دیده میشود. به عنوان مثال، پینبار صعودی که در ناحیه حمایتی شکل میگیرد، دارای سایه پایینی بلند است که نشاندهنده تلاش ناموفق فروشندگان برای پایین کشیدن قیمت است. در مقابل، پینبار نزولی در نزدیکی مقاومت با سایه بلند بالایی، خبر از ریجکت شدن قیمتهای بالا توسط بازار میدهد.

الگوی اینگالفینگ (Engulfing)
الگوی مهم دیگر، اینگالفینگ (Engulfing) است. در این حالت، یک کندل جدید بهطور کامل بدنه کندل قبلی را در بر میگیرد. اگر یک کندل نزولی بزرگ، کندل صعودی قبل از خود را بپوشاند، بهویژه اگر این الگو در نزدیکی یک سطح مقاومت شکل بگیرد، نشانهای قوی از برگشت روند به سمت پایین است. این ساختار زمانی در قالب ریجکشن بلاک معنا پیدا میکند که با بازگشت شدید قیمت از مقاومت همراه باشد.

الگوی دوجی سنگقبر (Gravestone Doji)
یکی دیگر از نشانههای قدرتمند ریجکشن در چارت، دوجی سنگقبر (Gravestone Doji) است. این الگو که بدنهای بسیار کوچک و سایهی فوقانی بلندی دارد، نشاندهنده ضعف شدید خریداران در حفظ قیمتهای بالا است. چنین الگویی، در صورت شکلگیری در نزدیکی یک مقاومت کلیدی، میتواند بهوضوح رد شدن قیمت توسط بازار را نمایش دهد و بهعنوان سیگنال بازگشتی تلقی شود.

الگوی دوجی معمولی (Doji)
همچنین نباید از الگوی دوجی ساده غافل شد. این کندل که با بدنه بسیار باریک و اغلب سایههایی در بالا و پایین همراه است، نمایانگر بلاتکلیفی بازار و تردید معاملهگران در مورد ادامه روند است. اگر یک دوجی در انتهای یک حرکت صعودی و در کنار سطح مقاومت ظاهر شود، میتواند با ایجاد یک ریجکشن بلاک ترکیب شده و هشداری زودهنگام برای معکوس شدن روند باشد.

ویژگیهای کندل و تأثیر آن بر قدرت ریجکشن بلاک
برای ارزیابی قدرت یک ریجکشن بلاک، توجه به ویژگیهای ظاهری کندل بسیار حائز اهمیت است. معمولاً کندلهایی که شدو (Shadow) بلند و بدنهای کوچک دارند، نشانه واضحتری از رد قیمت توسط بازار محسوب میشوند. محل بستهشدن کندل نیز نقش کلیدی ایفا میکند؛ هرچه کندل به سمت خلاف شکست (زیر مقاومت یا بالای حمایت) بسته شود، اعتبار سیگنال افزایش مییابد.
فرض کنید در سطح مقاومت، یک کندل پینبار شکل بگیرد که شدو بالایی بلندی دارد و بدنه کوچک آن نزدیک پایینترین قیمت کندل بسته شده است. این نوع کندل نشاندهنده فشار فروش قابل توجهی است و احتمال بازگشت قیمت از آن سطح بسیار زیاد است. در مقابل، اگر همان کندل دارای شدوی کوتاه یا بدنه بزرگتری باشد، سیگنال رد قیمت ضعیفتر تلقی میشود.
در نهایت، شناسایی ریجکشن بلاک تنها به تشخیص شکل کندل محدود نمیشود، بلکه باید در بستر موقعیت قیمتی، حجم معاملات، و رفتار کلی بازار تحلیل شود. زمانی که این الگوهای کندلی با بازگشت سریع قیمت از سطوح کلیدی همراه میشوند، اعتبار آنها بهمراتب افزایش مییابد و میتوانند بهعنوان سیگنالهای مهم برای ورود یا خروج از معاملات مورد استفاده قرار گیرند.
در تحلیل تکنیکال، ریجکشن بلاک یکی از ابزارهای موثر برای پیشبینی تغییرات در روند بازار است. این الگو بیانگر ناتوانی بازار در ادامه مسیر فعلی و احتمال بازگشت قیمت به سطح قبلی میباشد. معاملهگران با مشاهده این الگو، میتوانند به موقع وارد یا خارج از معاملات شوند و از نوسانات قیمتی به نفع خود استفاده کنند. ریجکشن بلاک بهعنوان یک نشانه از ضعف روند جاری، به ویژه در بازارهای پرنوسان کارایی بالایی دارد.

نتیجهگیری
ریجکشن بلاک بهعنوان یکی از الگوهای کلیدی در تحلیل تکنیکال به معاملهگران کمک میکند تا تغییرات احتمالی در روند بازار را شناسایی کنند. این الگو میتواند بهویژه در نزدیکی سطوح کلیدی، مانند مقاومت و حمایت، سیگنالهای قابل اعتمادی برای ورود یا خروج از معاملات ارائه دهد.