الگوهای سه قله و سه دره از مهمترین الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال هستند و برای شناسایی نقاط ورود و خروج مورد استفاده قرار میگیرند. الگوی سه قله یک الگوی بازگشتی نزولی است و تغییر روند بازار، از صعودی به نزولی را پیشبینی میکند. در مقابل، الگوی سه دره نشان دهنده تغییر روند بازار از نزولی به صعودی است.
در این مقاله، روی معرفی این الگوها، نحوه شناسایی آنها روی نمودار قیمت و تکنیکهای معامله با آنها تمرکز میکنیم، به مزایا و معایب این الگوها و مقایسه آنها با سایر الگوهای قیمت میپردازیم و خواهیم دید که نوسانات بازار، چگونه بر شکلگیری این الگوها تاثیر میگذارند. اگر به این موضوع علاقمندید، تا پایان مقاله با ما همراه باشید.
آنچه در این مقاله خواهید خواند...
معرفی الگوهای سه قله و سه دره در تحلیل تکنیکال
الگوهای سه قله و سه دره یا سقف و کف سه قلو (Triple Top & Triple Bottom) نوعی از الگوهای قیمت بازگشتی (Reversal Pattern) و از ابزارهای بسیار کارآمد در تحلیل تکنیکال هستند.
الگوی سه قله الگویی است که در انتهای یک روند صعودی شکل میگیرد و با دیدن آن، میتوانیم منتظر شروع یک روند نزولی در بازار باشیم. در مقابل، الگوی سه دره یا کف سه قلو، یک الگوی قیمتی است که در پایان روند نزولی شکل میگیرد و با مشاهده آن در نمودار، میتوانیم منتظر شروع یک روند صعودی در بازار باشیم.
شناسایی الگوهای سه قله و سه دره در نمودار قیمت
شناسایی الگوهای سه قله و سه دره در نمودار قیمت، کاری سخت و پیچیده و نیازمند صرف وقت و دقت فراوان است. با این وجود، اگر مراحل شکلگیری این الگوها را بدانیم تشخیص آنها در نمودار سادهتر میشود. مراحل شکلگیری این الگوها به شرح زیر هستند:
شناسایی الگوی سه قله در نمودار قیمت
برای شکلگیری الگوی سه قله، بایستی مراحل زیر طی شوند:
شکلگیری سقف اول: در یک روند صعودی، قیمت بالا و بالاتر میرود تا به یک مقاومت برخورد میکند. سپس، قیمت کاهش مییابد تا به یک حمایت برسد و کاهش آن متوقف شود؛
شکلگیری سقف دوم: پس از برخورد به حمایت، قیمت مجددا افزایش مییابد، اما این بار هم موفق نمیشود مقاومت را بشکند و دوباره تا خط حمایت نزول میکند؛
شکلگیری سقف سوم: قیمت برای سومین بار از خط حمایت جهش میکند و تلاش میکند که خط مقاومت را بشکند، اما باز هم موفق نمیشود و این بار در بازگشت از خط مقاومت، به زیر خط حمایت سقوط میکند و روند نزولی آغاز میشود.
شکست خط حمایت و نزول قیمت به زیر آن، به معنای تایید تشکیل الگوی سه قله است.
شناسایی الگوی سه دره در نمودار قیمت
الگوی سه دره در اثر حرکت رفت و برگشتی قیمت بین یک خط حمایت و یک خط مقاومت شکل میگیرد. این الگو در انتهای یک روند نزولی شکل میگیرد؛ جایی که یک خط حمایت قوی اجازه نمیدهد قیمت بیش از این کاهش یابد، اما در پی هر افزایش قیمت به خط مقاومتی برخورد کرده و مجددا کم میشود تا به خط حمایت برگردد.
این افزایش و کاهش قیمت تا جایی ادامه پیدا میکند که قیمت سه برخورد را با خط حمایت ثبت کند که همان سه دره هستند. با این حال، تشکیل الگو تنها زمانی تایید میشود که قیمت پس از تشکیل دره سوم، بتواند خط مقاومت را به سمت بالا شکسته و از خط گردن رد شود.
الگوی سه دره به شکل زیر تشکیل میشود:
شکلگیری کف اول: در ادامه یک روند نزولی، قیمت کم و کمتر میشود تا در نهایت به یک حمایت برخورد میکند و پس از برخورد، افزایش مییابد تا به یک مقاومت برسد؛
شکلگیری کف دوم: پس از برخورد به مقاومت، قیمت دوباره کاهش مییابد تا دوباره به خط حمایت برسد. در برخورد به خط حمایت، قیمت دوباره افزایش مییابد؛
شکلگیری کف سوم: قیمت برای سومین بار به خط مقاومت برخورد و در پی آن سقوط میکند تا باز هم به خط حمایت برسد. در برخورد به حمایت، قیمت باز هم افزایش مییابد، اما این بار با موفقیت از خط مقاومت بالاتر میرود و روند صعودی آغاز میشود.
شکست خط مقاومت و صعود قیمت به بالای آن، به معنای تایید تشکیل الگوی سه دره است.
تکنیکهای ورود و خروج با استفاده از الگوهای سه قله و سه دره
در این بخش با توجه به مطالب ارائه شده در وبسایت Elearnmarkets، تکنیکهای ورود و خروج و مدیریت ریسک در معاملات با الگوهای سه قله و سه دره را بررسی میکنیم.
معامله با الگوی سه قله
از آنجا که الگوی سه قله یک الگوی برگشتی نزولی است و پس از شکل گرفتن آن، قیمت شروع به کاهش میکند، با این الگو وارد معامله Short میشویم، برای اینکار:
تنها زمانی وارد معامله شوید که قیمت، خط حمایت (خط گردن) را به سمت پایین بشکند؛
حد سود (Take Profit) را به اندازه ارتفاع بلندترین قله و زیر خط حمایت قرار دهید؛
برای رعایت اصول مدیریت ریسک، حد ضرر را به اندازه آخرین قله و بالای خط حمایت قرار دهید.
معامله با الگوی سه دره
الگوی سه دره یک الگوی قیمت صعودی است و با مشاهده آن، میتوان پیشبینی کرد که قیمت بالا خواهد رفت. بنابراین، بهتر است که با این الگو وارد معامله لانگ یا خرید شوید. برای انجام معامله با الگوی سه دره مراحل زیر را طی کنید:
ابتدا منتظر شکست خط گردن به سمت بالا بمانید و تنها پس از آن وارد معامله شوید؛
حد سود را به اندازه عمق عمیقترین دره و بالاتر از خط گردن قرار دهید؛
برای رعایت اصول مدیریت ریسک، حد ضرر را به اندازه عمق آخرین دره و زیر خط گردن قرار دهید.
مزایا و معایب استفاده از الگوهای سه قله و سه دره
استفاده از الگوهای سه دره و سه قله برای معاملات، مزایا و معایبی دارد که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.مزایای استفاده از این الگوها عبارتند از:
این الگوها خطوط مقاومت و حمایت قطعی را مشخص میکنند که معاملهگر، میتواند با اطمینان از آنها برای تنظیم حد سود و حد ضرر استفاده کند؛
با اطمینان بالایی، تشکیل این الگوها به معنای تغییر روند قیمت است و معاملهگر میتواند از این پیشبینی برای کسب سود استفاده کند.
از مهمترین معایب الگوهای سه قله و سه دره میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
این الگوها به ندرت در بازار شکل میگیرند و تشخیص آنها بسیار دشوار است؛
برای تشکیل آنها به زمان زیادی (گاه بین سه تا شش ماه) نیاز است؛
احتمال شکست الگو و برگشتن قیمت به خط گردن همواره وجود دارد؛
حد سود و حد ضرر آنها تقریبا به یک اندازه است و همین موضوع، نسبت ریسک به ریوارد در معامله بر اساس این الگوها را 1:1 میکند که نسبت نامطلوبی است.
تأثیر نوسانات بازار بر الگوهای سه قله و سه دره
نوسان در بازار به معنای میزان تغییرات قیمت از قیمت میانگین است.
هرچه بازار نوسانیتر باشد، یعنی رقابت فروشندگان و خریداران شدیدتر است و هر کدام تلاش میکنند که سنتیمنت خود را بر بازار حاکم کنند. این رقابت تا وقتی ادامه پیدا میکند که یکی از این دو گروه بر دیگری برتری پیدا کرده و یک روند کلی (اعم از صعودی یا نزولی) بر کل بازار حاکم شود.
الگوهای سه قله و سه دره نیز نشان دهندهی یک نبرد جدی بین خریداران و فروشندگان و در واقع نوسانات بازار هستند و پیشبینی میکنند که برنده این نبرد، کدام یک از طرفین است. هر چه این نوسانات در بازار شدیدتر باشد (یعنی سقفها مرتفعتر و درهها عمیقتر باشند)، به این معناست که چرخش قیمت بعد از شکلگیری الگو با شدت بیشتری انجام خواهد شد.
ترکیب الگوهای سه قله و سه دره با سایر اندیکاتورها
به طور کلی، در استفاده از الگوهای قیمتی بهتر است به سیگنالهای خرید و فروش آنها به تنهایی استناد نکرده و از ترکیب این الگوها با سایر اندیکاتورها استفاده کنید. از جمله اندیکاتورهای محبوب برای ترکیب با الگوهای سه قله و سه دره، میتوان به اندیکاتور مکدی و اندیکاتور RSI اشاره کرد.
به عنوان مثال، اگر همزمان با تایید تشکیل الگوی سقف سه قلو شاهد یک کراس اور نزولی در مکدی باشیم یا RSI به زیر 70 برود (یعنی از منطقه اشباع خرید خارج شود)، سیگنال ورود به معامله شورت در الگوی سقف سه قلو، اعتبار بسیار بیشتری دارد.
در مقابل، همزمانی یک کراس اور صعودی مکدی یا افزایش RSI به بالای 30 (یا بالای منطقه اشباع فروش)، میتواند به سیگنال خرید الگوی سه دره (کف سه قلو) اعتبار بالاتری بدهد.
روانشناسی معاملهگر در استفاده از الگوهای سه قله و سه دره
الگوهای سه قله و سه دره در واقع ماراتنهایی بین خریداران و فروشندگان هستند و روانشناسی این معاملهگران است که به شکلگیری این الگوها کمک میکند. به عنوان مثال، در الگوی سه دره، فروشندگان تلاش میکنند که قیمت را کمتر و کمتر کنند. در مقابل، خریداران تلاش میکنند که مانع از این کاهش شده و حتی قیمت را بالا ببرند. با هر بار برخورد نمودار قیمت به خط حمایت، فروشندگان فرسوده میشوند و از حجم معاملات بازار کاسته میشود. در نهایت، توان فروشندگان کم و توان خریداران زیاد میشود تا حدی که، خریداران برتری پیدا میکنند. در این مرحله، فروشندگانی که در طول روند شکلگیری الگو از بازار خارج شده بودند، نیز تشویق به ورود دوباره و خرید میشوند. همین امر، فشار خرید را در بازار زیاد میکند و همزمان با افزایش حجم معاملات خرید، قیمت روند صعودی خود را از سر میگیرد.
مشابه همین ماراتن، در انتهای یک روند صعودی بین فروشندگان و خریداران شکل میگیرد که در نهایت، منجر به تشکیل الگوی سقف سه قلو، برتری فروشندگان و آغاز روند نزولی میشود.
به طور کلی، الگوهای سهگانه نشانهای از تغییر سنتیمنت موجود بازار هستند: الگوی سه قله، تغییر سنتیمنت بازار از صعودی به نزولی را نشان میدهد و الگوی سه دره، تغییر سنتیمنت بازار از نزولی به صعودی.
زمانبندی مناسب در استفاده از الگوهای سه قله و سه دره
همانطور که در این مقاله وبسایت Investopedia اشاره شده است، زمان برای استفاده از الگوهای سه دره و سه قله، زمانی است که شکلگیری آنها با افزایش حجم معاملات در بازار همراه باشد. در الگوی سه دره، اگر در هنگام تکمیل الگو شاهد افزایش حجم در بازار نباشیم، یا الگو به سرعت فیلد میشود و یا قیمت آنقدر که انتظار میرود افزایش نخواهد یافت.
همین موضوع در مورد الگوی سه قله نیز صادق است. اگر عبور قیمت از خط گردن به سمت پایین با افزایش حجم معاملات همراه نشود، الگو به سرعت فیلد میشود و یا قیمت، آنقدرها که انتظار میرود کاهش نخواهد یافت.
مقایسه الگوهای سه قله و سه دره با سایر استراتژیها
در مقایسه با دیگر الگوهای قیمتی و به ویژه الگوهای کف و سقف دوقلو، الگوهای سه قله و سه دره بسیار نادر هستند و به ندرت در نمودارها شکل میگیرند. در عین حال، به دلیل نوسانات زیاد و رقابتهای تنگاتنگی که بین خریداران و فروشندگان بازار رخ داده و در نهایت منجر به تشکیل الگوهای سه قلو شده است، میتوان گفت که این الگوها در مقایسه با دیگر الگوهای قیمتی معتبرترند و سیگنالهای قویتری ارائه میدهند.
نتیجهگیری
استراتژی معامله بر اساس الگوهای سه قله و سه دره به شناسایی نقاط ورود و خروج و مدیریت ریسک معاملات بر اساس این الگوهای قیمت میپردازد. الگوهای سه قله و سه دره، از الگوهای نادر اما بسیار قدرتمندی هستند که تغییر روند قیمت را پیشبینی میکنند. اگرچه شناسایی این الگوها نیازمند صبر زیاد و دقت و تجربه بالاست، اما در صورت تشخیص درست و تحلیل مناسب از این الگوها، میتوان انتظار سود قابل توجه و تا حد زیادی قطعی را داشت.
با این وجود، لازم است که معاملهگران به این موضوع دقت کنند که سیگنالهای معاملاتی الگوهای سقف و کف سه قلو، زمانی اعتبار بیشتری دارند که با اندیکاتورهای دیگر مانند RSI یا مکدی ترکیب شوند و تایید تشکیل الگو، با افزایش حجم معاملات در بازار همراه باشد.
کپی لینک
کپی شد!
sana
تعداد پستها: 146
سنا دانش آموخته کارشناسی ارشد فیزیک ذرات بنیادی از دانشگاه اراک است. او فعالیت حرفهای خود را به عنوان مدرس فیزیک و کارشناس فروش آغاز کرد و چندین سال در این زمینه مشغول به فعالیت بوده است. سپس به حوزه تولید محتوا روی آورده و پس از مدتی به طور ویژه به تولید محتوای بازارهای مالی ادامه داده است. ترکیب تجربه تدریس مفاهیم پیچیده علمی به زبان ساده و قابل فهم و نیز تجربه فروش، یادگیری مهارتهای ارتباطی قوی، درک بازار و دیدگاه چند بعدی در تولید محتوای تخصصی او در حوزه بازارهای مالی کاملا مشهود است.
با سنا از طریق زیر میتوانید در ارتباط باشید:
[email protected]