icon icon Home
icon icon Accounts
icon icon Quick start
icon icon Symbols

الگوی QM در پرایس اکشن: راهنمای کامل برای شناسایی دقیق نقاط ورود و خروج

نویسنده
مسعود جزینی
مسعود جزینی
calendar آخرین بروزرسانی: 28 مهر 1404
watch زمان مطالعه 1 دقیقه

در تحلیل تکنیکال، معامله‌گران به دنبال الگوهایی هستند که بتوانند نقاط بازگشتی بازار را با دقت بالا پیش‌بینی کنند. یکی از قدرتمندترین این ساختارها، الگوی QM در پرایس اکشن است که با نام “کوازیمودو” (Quasimodo) نیز شناخته می‌شود. این الگو بر اساس منطق حرکات قیمت و ساختار بازار شکل می‌گیرد و به معامله‌گران کمک می‌کند تا پایان یک روند و آغاز روندی جدید را شناسایی کنند.

برخلاف الگوهای کلاسیک مانند سر و شانه، الگوی QM یک لایه عمیق‌تر از درک بازار را به نمایش می‌گذارد و اغلب با مفاهیم اسمارت مانی در ارتباط است. در این راهنما، به صورت کامل ساختار، انواع و استراتژی‌های معاملاتی مبتنی بر این الگوی کارآمد را بررسی خواهیم کرد.

bookmark
نکات کلیدی
  • الگوی QM یک ساختار بازگشتی پیشرفته است که شکست ساختار بازار را قبل از بازگشت نهایی نشان می‌دهد.
  • نقطه کلیدی ورود برای معامله، سطح شانه چپ در کوازیمودو است.
  • حد ضرر همیشه باید فراتر از سقف اصلی الگو در الگوی نزولی یا کف اصلی در الگوی صعودی قرار گیرد.
  • اعتبار الگو با ترکیب آن با ابزارهایی مانند واگرایی RSI، اردر بلاک‌ها و مناطق عرضه و تقاضا افزایش می‌یابد.
  • این الگو در تمام تایم‌ فریم‌ها ظاهر می‌شود، اما در تایم‌ فریم‌های بالاتر (H4 به بالا) اعتبار بیشتری دارد.

الگوی QM در پرایس اکشن چیست؟ 

الگوی QM یک الگوی بازگشتی است که نشان‌دهنده تغییر احتمالی در جهت روند فعلی بازار است. نام “کوازیمودو” از شخصیت گوژپشت نتردام گرفته شده و به ساختار نامتقارن و ناهمگون این الگو اشاره دارد. ویژگی اصلی که الگوی QM را از سایر انواع الگوهای پرایس اکشن متمایز می‌کند، توانایی آن در به دام انداختن معامله‌گرانی است که صرفا بر اساس شکست سطوح قبلی وارد معامله می‌شوند.

این الگو معمولاً در پایان یک روند کوتاه‌ مدت شکل می‌گیرد و معامله‌گران حرفه‌ای از آن برای پیدا کردن سطوح حمایتی یا مقاومتی قوی بهره می‌برند.

به عنوان مثال، در یک روند نزولی، الگوی QM صعودی با ایجاد یک کف جعلی پایین‌تر از کف قبلی شکل می‌گیرد و سپس ساختار شکسته می‌شود و قیمت به سمت بالا حرکت می‌کند. این حرکت موقت، نقدینگی توقف‌های پایین‌تر از کف قبلی را جمع‌آوری کرده و فرصت ورود به معامله در جهت روند صعودی جدید را فراهم می‌کند.

الگوی qm در پرایس اکشن​

ساختار و اجزای اصلی الگوی QM 

برای شناسایی صحیح این الگو، باید با اجزای کلیدی آن آشنا باشید. یک الگوی QM کامل از بخش‌های زیر تشکیل شده است:

شانه چپ (Left Shoulder) 

این بخش اولین سقف (در روند نزولی) یا کف (در روند صعودی) در ساختار الگو است که یک نقطه مرجع مهم محسوب می‌شود.

سقف یا کف میانی (Head) 

این نقطه، بالاترین سقف در الگوی نزولی یا پایین‌ترین کف در الگوی صعودی است. این حرکت، سقف یا کف شانه چپ را پشت سر می‌گذارد و بسیاری از معامله‌گران را به اشتباه می‌اندازد که روند ادامه دارد.

شانه راست (Right Shoulder) 

پس از شکست ساختار بازار (BOS)، قیمت مجددا به سمت بالا (در الگوی نزولی) یا پایین (در الگوی صعودی) حرکت می‌کند و شانه راست را تشکیل می‌دهد. این شانه معمولا در محدوده قیمتی شانه چپ متوقف می‌شود.

الگوی qm در پرایس اکشن​

نقطه شکست (Break Point) 

این نقطه جایی است که قیمت، کفی که بین شانه چپ و سقف میانی ایجاد شده (در الگوی نزولی) یا سقفی که بین شانه چپ و کف میانی ایجاد شده (در الگوی صعودی) را می‌شکند و اولین سیگنال جدی برای تغییر روند را صادر می‌کند.

سطح برگشت (Quasimodo Level) 

مهم‌ترین سطح در این الگو، سطح قیمتی شانه چپ است. این ناحیه که به آن “سطح QM” نیز گفته می‌شود، بهترین نقطه برای ورود به معامله در جهت روند جدید است، زیرا انتظار می‌رود قیمت پس از تشکیل شانه راست، به این سطح واکنش نشان دهد.

sms-star

زاویه‌ی بازگشت از QML اهمیت دارد، هرچه بازگشت با کندل‌های شارپ‌تر و بدون اصلاح‌های میانی باشد، احتمال برگشت موفق بیشتر است.

انواع الگوی QM در پرایس اکشن 

الگوی کوازیمودو در دو حالت صعودی و نزولی در نمودارها ظاهر می‌شود.

الگوی QM صعودی (Bullish QM) 

این الگو در انتهای یک روند نزولی شکل می‌گیرد و سیگنال تغییر جهت به سمت صعود را صادر می‌کند. ترتیب شکل‌گیری آن به شرح زیر است:

الگوی qm در پرایس اکشن​
  • یک کف (شانه چپ) تشکیل می‌شود.
  • قیمت یک کف پایین‌تر (Lower Low) ثبت می‌کند (سر).
  • قیمت به سمت بالا حرکت کرده و سقف قبلی را می‌شکند (شکست ساختار).
  • قیمت به سطح شانه چپ (سطح QM) باز می‌گردد که فرصت خرید مناسبی را فراهم می‌کند.

الگوی QM نزولی (Bearish QM)  

این الگو در انتهای یک روند صعودی ظاهر شده و سیگنال فروش می‌دهد. ترتیب آن به صورت زیر است:

الگوی qm در پرایس اکشن​
  • یک سقف (شانه چپ) تشکیل می‌شود.
  • قیمت یک سقف بالاتر (Higher High) ثبت می‌کند (سر).
  • قیمت به سمت پایین حرکت کرده و کف قبلی را می‌شکند (شکست ساختار).
  • قیمت به سطح شانه چپ (سطح QM) باز می‌گردد که به عنوان نقطه ورود به معامله فروش عمل می‌کند.

تایم‌ فریم‌های مناسب برای تشخیص الگوی QM در چارت

انتخاب تایم‌ فریم مناسب یکی از کلیدی‌ترین عوامل در موفقیت معاملات مبتنی بر الگوی QM است. این الگو فراکتال است، یعنی ساختار آن در تمام نمودارها، از یک دقیقه‌ای (M1) تا ماهانه (MN)، تکرار می‌شود. اما دلیل اعتبار بیشتر الگو در تایم‌فریم‌های بالاتر چیست و چگونه باید از این ویژگی به نفع خود استفاده کنیم؟

چرا تایم‌فریم‌های بالاتر معتبرتر هستند؟

اعتبار یک الگو در تایم‌ فریم‌های بالاتر (مانند ۴ ساعته، روزانه و هفتگی) به دو دلیل اصلی بیشتر است:

  • کاهش نویز بازار: تایم‌ فریم‌های پایین‌تر (مانند M1, M5, M15) پر از حرکات قیمتی تصادفی و بی‌اهمیت هستند که به آنها “نویز” گفته می‌شود. این نویزها می‌توانند الگوهای کاذب زیادی ایجاد کنند. در تایم‌ فریم‌های بالاتر، هر کندل نشان‌دهنده زمان بیشتری از معاملات است، بنابراین، حرکات قیمتی مهم‌تر و تصمیمات بزرگ‌تر بازار را منعکس می‌کنند و نویزهای کوتاه‌ مدت فیلتر می‌شوند.
  • مشارکت سرمایه بزرگ‌تر: یک الگوی QM که روی نمودار روزانه شکل می‌گیرد، نشان‌دهنده یک نبرد جدی بین خریداران و فروشندگان در طول چندین روز است و سرمایه بسیار بیشتری در شکل‌گیری آن نقش داشته است. در مقابل، یک الگوی QM در نمودار یک دقیقه‌ای ممکن است تنها نتیجه چند معامله کوچک باشد. طبیعتا الگویی که حاصل تصمیمات بزرگ‌تر و سرمایه سنگین‌تر است، از اعتبار و اهمیت بیشتری برخوردار است.

نحوه معامله با الگوی QM 

پس از شناسایی صحیح الگو، نوبت به اجرای معامله می‌رسد. برای یک معامله موفق مبتنی بر الگوی QM، باید سه جزء اصلی را به درستی تعیین کنید: نقطه ورود، حد ضرر و اهداف قیمتی.

ورود به معامله پس از شکست ساختار 

بهترین نقطه برای ورود به معامله، سطح کوازیمودو یا همان سطح قیمتی شانه چپ است. پس از اینکه قیمت ساختار را شکست، معامله‌گران منتظر بازگشت قیمت به این سطح می‌مانند تا وارد پوزیشن شوند. ورود در این ناحیه بهترین نسبت ریسک به ریوارد را ارائه می‌دهد.

الگوی qm در پرایس اکشن​

نحوه تعیین حد ضرر در الگوی QM 

مدیریت ریسک در هر استراتژی معاملاتی حیاتی است. در الگوی QM:

  • برای الگوی نزولی: حد ضرر باید کمی بالاتر از سقف میانی قرار گیرد.
  • برای الگوی صعودی: حد ضرر باید کمی پایین‌تر از کف میانی قرار گیرد.

قرار دادن حد ضرر در این نواحی تضمین می‌کند که اگر تحلیل شما اشتباه بود و روند قبلی ادامه یافت، با حداقل زیان از معامله خارج شوید.

نحوه تعیین اهداف قیمتی و نقاط خروج در الگوی QM 

برای تعیین حد سود می‌توان از روش‌های مختلفی استفاده کرد:

۱. سطوح حمایت و مقاومت کلیدی: این سطوح مانند آهنربا برای قیمت عمل می‌کنند، زیرا در گذشته باعث توقف یا بازگشت روند شده‌اند. قرار دادن اولین حد سود (TP1) در این نواحی، یک استراتژی منطقی و محتاطانه است. بسیاری از معامله‌گران حرفه‌ای در این نقاط بخشی از سود خود را ذخیره می‌کنند و ریسک معامله را کاهش می‌دهند.

۲. نسبت ریسک به پاداش ثابت: این یک روش کاملا مبتنی بر مدیریت سرمایه است. در این استراتژی، شما از قبل تصمیم می‌گیرید که به ازای هر ۱ واحد ریسک، ۲ یا ۳ واحد سود کسب کنید. این روش به حفظ انضباط معاملاتی کمک کرده و تضمین می‌کند که سودهای شما به طور میانگین بزرگ‌تر از ضررها باشد.

۳. کف‌ها و سقف‌های قبلی ساختار بازار: این نقاط، اهداف طبیعی قیمت هستند، زیرا در این نواحی نقدینگی وجود دارد و بازار تمایل دارد به این سطوح بازگردد.

  • در یک معامله فروش: هدف قرار دادن آخرین کف معنادار که قیمت قبل از صعود ایجاد کرده، یک استراتژی هوشمندانه است.
  • در یک معامله خرید: هدف گرفتن سقف مهم قبلی منطقی است.
الگوی qm در پرایس اکشن​

نکته: همانطور که در تصویر مشاهده می‌کنید، حد سود قرار داده شده دارای ریوارد به ریسک پایین است. در چنین مواردی، با احتیاط وارد معامله شوید.

sms-star

بهترین کار، ترکیب این روش‌ها است. برای مثال، حد سود اول (TP1) را روی نزدیک‌ترین سطح حمایتی و حد سود نهایی (TP2) را بر اساس یک کف ساختاری مهم یا نسبت ریسک به پاداش ۱:۳ قرار دهید.

ترکیب الگوی QM با اردر بلاک و نقاط عدم تعادل برای تایید ورود در الگوی QM 

برای شناسایی نقاط ورود با احتمال موفقیت بالا، یکی از مؤثرترین روش‌ها، ترکیب الگوی کوازیمودو (QM) با دو مفهوم کلیدی از مکتب اسمارت مانی یعنی اوردر بلاک (Order Block) و عدم تعادل (Imbalance) است. این ترکیب به معامله‌گر کمک می‌کند تا ناحیه‌ای را شناسایی کند که هم از نظر ساختار بازار و هم از نظر جریان سفارشات موسسات مالی، مستعد بازگشت قیمت باشد.

در گام اول، باید به دنبال الگوی QM باشید که در آن سطح شانه چپ (QML) دقیقاً با یک اوردر بلاک معتبر هم‌پوشانی داشته باشد. این هم‌زمانی از دیدگاه تحلیل ساختاری و جریان نقدینگی اهمیت ویژه‌ای دارد، زیرا نشان می‌دهد که در همان نقطه، هم تغییر جهت ساختار بازار در حال شکل‌گیری است و هم سفارش‌های سنگین موسسات مالی قرار دارد. به عبارت دیگر، QML و اوردر بلاک در کنار هم یک ناحیه‌ی بازگشتی قدرتمند را تأیید می‌کنند.

الگوی qm در پرایس اکشن​

عامل دوم که اعتبار ستاپ را چند برابر می‌کند، وجود یک شکاف ارزش منصفانه (FVG) یا خلا قیمتی در نزدیکی همان اوردر بلاک است. این ناحیه معمولاً مانند آهنربا عمل کرده و قیمت را به سمت خود جذب می‌کند تا آن شکاف قیمتی پر شود. زمانی که بازار برای تشکیل شانه راست بازمی‌گردد، معمولاً وارد همین ناحیه می‌شود و دقیقاً در همان لحظه واکنش قوی از سمت خریداران یا فروشندگان بزرگ دیده می‌شود.

در سناریوی ایده‌آل، قیمت پس از شکست ساختار، برای تشکیل شانه راست بازمی‌گردد، خلا قیمتی را پر می‌کند و هم‌زمان به اوردر بلاکی که در محدوده QML قرار دارد واکنش نشان می‌دهد. این تلاقی سه عامل یک ناحیه‌ی ورود بسیار دقیق، کم‌ریسک و با احتمال سود بالا ایجاد می‌کند.

ترکیب الگوی QM با پرایس اکشن ICT 

همانطور که در قسمت‌های قبل شرح دادیم، الگوی QM (کوازیمودو) یکی از الگوهای کلاسیک بازگشتی در پرایس اکشن است که به تریدرها کمک می‌کند نقاط برگشت ساختاری (Market Structure Shift) را با دقت بالا شناسایی کنند. از سوی دیگر، پرایس اکشن ICT بیشتر بر مفهوم نقدینگی (Liquidity)، شکست ساختار (BOS) و نواحی عدم‌تعادل قیمتی (Imbalance) تمرکز دارد. ترکیب این دو روش، دیدی بسیار قدرتمند برای تشخیص نقاط ورود دقیق در تغییر روندها فراهم می‌کند.

در تحلیل ICT، هر حرکتی در بازار با مفهوم جمع‌آوری نقدینگی آغاز می‌شود که این مفهوم دقیقاً مشابه همان مرحله‌ای در الگوی QM است که قیمت یک سقف یا کف جعلی می‌سازد. در واقع، تریدرهای ICT این قسمت را به عنوان ناحیه شکار نقدینگی (Liquidity Grab) می‌شناسند. پس از این حرکت فریبنده، قیمت معمولاً ساختار بازار را می‌شکند (BOS) و وارد جهت جدید می‌شود؛ درست همان اتفاقی که پس از تکمیل الگوی QM رخ می‌دهد.

در ترکیب این دو دیدگاه، تریدر ابتدا باید به دنبال نواحی نقدینگی و محدوده‌های نامتعادل قیمتی (FVG) بگردد که احتمال شکل‌گیری الگوی QM در آن‌ها زیاد است. سپس در ناحیه‌ای که قیمت HH یا LL جعلی می‌سازد و بلافاصله ساختار را می‌شکند، می‌توان با تأیید ICT (مثل ورود از FVG یا اوردر بلاک معتبر)، نقطه ورود ایده‌آل را پیدا کرد.

الگوی qm در پرایس اکشن​

به زبان ساده، QM نقش الگوی بازگشتی را دارد و ICT چارچوب تأیید ورود را تکمیل می‌کند. این ترکیب به تریدر اجازه می‌دهد تا:

  • نواحی با نقدینگی بالا را با دقت بالا شناسایی کند؛
  • در بهترین قیمت ممکن وارد پوزیشن شود؛
  • حد ضرر بسیار فشرده و تارگت‌های واقع‌بینانه‌تری تنظیم کند.

این روش به‌ ویژه در تایم‌ فریم‌های ۱۵ دقیقه تا یک ساعته در بازارهای فارکس و کریپتو بسیار کارآمد است، چون نوسانات نقدینگی در این بازه‌ها بیشتر قابل مشاهده‌ هستند. 

ترکیب الگوی QM با مناطق عرضه و تقاضا 

زمانی که الگوی QM در محدوده‌های عرضه و تقاضا شکل می‌گیرد، اعتبار آن چند برابر می‌شود. زیرا این مناطق همان نقاطی هستند که بانک‌ها و مؤسسات بزرگ مالی سفارش‌های عمده خرید یا فروش خود را فعال می‌کنند.

در یک الگوی QM نزولی، زمانی که بازار پس از تشکیل سقف جدید (HH) به پایین برمی‌گردد و کف قبلی (L) را می‌شکند، ناحیه‌ای که شانه چپ یا همان QML در آن قرار دارد معمولاً با یک زون عرضه هم‌پوشانی دارد. این ناحیه، محل احتمالی ورود اسمارت مانی برای آغاز حرکت نزولی است و بهترین نقطه ورود معمولاً سطح QML یا لبه زون عرضه در الگوی QM نزولی است. 

برعکس، در یک الگوی QM صعودی، زمانی که قیمت کف جدیدی می‌سازد و سپس با شکست سقف قبلی بازمی‌گردد، سطح QML معمولاً درون یک زون تقاضا قرار می‌گیرد که در این ناحیه خریداران قدرتمند وارد بازار می‌شوند.  بهترین نقطه ورود در این حالت  سطح QML یا لبه زون تقاضا است.

الگوی qm در پرایس اکشن​

ترکیب الگوی QM با مناطق عرضه و تقاضا یکی از دقیق‌ترین روش‌ها برای یافتن نقاط ورود اسمارت مانی و تریدهای کم‌ریسک با ریوارد بالا است. این استراتژی به تریدر کمک می‌کند تا بین ساختار قیمتی و رفتار حجمی بازار ارتباط برقرار کند و تنها در سطوحی وارد معامله شود که احتمال برگشت واقعی قیمت بسیار بالاست.

sms-star

براساس ForexBee، موفقیت الگوی QM به شدت به محل تشکیل آن بستگی دارد. برای افزایش احتمال موفقیت، سیگنال‌های خرید را فقط در نواحی حمایت یا تقاضا و سیگنال‌های فروش را فقط در نواحی مقاومت یا عرضه معامله کنید. از معامله این الگو در وسط یک بازار بدون روند خودداری کنید.

ترکیب الگوی QM با OBV 

وقتی قیمت در حال ساخت HH در QM نزولی یا LL در QM صعودی است، رشد یا افت اندیکاتور OBV در همان جهت کاملاً طبیعی است، زیرا روند قبلی هنوز در جریان است. اما زمانی که شکست ساختار (BOS) اتفاق می‌افتد، باید OBV را زیر نظر بگیریم:

  • اگر در لحظه‌ی شکست، OBV نیز کف یا سقف قبلی خود را بشکند، یعنی شکست با حجم واقعی همراه بوده و برگشت معتبر است. 
  • در مقابل، اگر OBV تغییر محسوسی نکند، احتمال فیک‌ بریک یا ضعف در برگشت وجود دارد.

در مرحله‌ی بعد، هنگام پولبک قیمت به سطح QML یا اوردر بلاک، بررسی مجدد OBV اهمیت زیادی دارد. اگر در این برگشت، OBV نتواند تا سطح قبلی خود برگردد و ضعیف بماند، نشان می‌دهد جریان غالب بازار هنوز در جهت شکست است و موقعیت ورود (Sell در QM نزولی یا Buy در QM صعودی) تأیید می‌شود. 

به‌ طور خلاصه، QM ساختار برگشت را به ما می‌دهد و OBV قدرت آن را تأیید یا رد می‌کند. ترکیب این دو باعث می‌شود تا بتوانید فقط شکست‌های واقعی را فیلتر کرده و نقاط ورود مطمئن‌تری پیدا کنید.

الگوی QM در پرایس اکشن: راهنمای کامل برای شناسایی دقیق نقاط ورود و خروج

ترکیب الگوی QM با RSI 

واگرایی اندیکاتور RSI یکی از محبوب‌ترین تاییدیه‌ها برای الگوهای بازگشتی است. در الگوی QM نزولی، زمانی که قیمت یک سقف بالاتر می‌سازد، اما اندیکاتور RSI یک سقف پایین‌تر ثبت می‌کند، این واگرایی کلاسیک نشان‌دهنده کاهش مومنتوم (حرکت) و احتمال بالای ریزش قیمت است.

الگوی qm در پرایس اکشن​

نتیجه‌گیری

الگوی QM در پرایس اکشن ابزاری بسیار کارآمد برای شناسایی نقاط بازگشتی بازار با دقت بالا است. این الگو با منطق عمیق‌تری نسبت به الگوهای کلاسیک، حرکات بازار و نقدینگی را تحلیل می‌کند. با شناسایی دقیق اجزای آن، تعیین صحیح نقاط ورود، حد ضرر و اهداف قیمتی و همچنین ترکیب آن با سایر ابزارهای تایید کننده، می‌توانید از این الگو برای انجام معاملات سودآور در جهت روندهای جدید بهره‌مند شوید. 

به یاد داشته باشید که هیچ الگویی صد در صد دقیق نیست و مدیریت ریسک همواره باید در اولویت باشد.

منبع: Tradingview QM Scripts

ادامه خواندن
not-found
calendar 28 مهر 1404
rate banner
به این مقاله امتیاز بدهید

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

نه ممنون