آیا تا به حال با واژهی ریسک نکول برخورد کردهاید و نمیدانید دقیقا چه مفهومی دارد؟ در بازارهای مالی، یکی از جدیترین دغدغهها برای سرمایهگذاران، عدم بازپرداخت تعهدات مالی از سوی بدهکار است، موضوعی که با عنوان ریسک نکول شناخته میشود. این نوع ریسک میتواند به طور مستقیم روی قیمت داراییها، نرخ سود و حتی اعتماد عمومی به بازار تاثیر بگذارد. در این مقاله تلاش شده است تا به صورت دقیق، اما ساده و قابل فهم، به معرفی این مفهوم و تبعات آن بپردازیم.
- ریسک نکول فقط به بدهیهای دولتی یا شرکتی محدود نمیشود و در قراردادهای مشتقه هم میتواند دومینووار باعث فروپاشی زنجیره تسویه شود.
- در اقتصادهای تورمی، ریسک نکول واقعی ممکن است پایینتر از تصور بازار باشد، چون بدهکاران با پول بیارزشتر بدهی خود را بازپرداخت میکنند.
- نکول همیشه به معنای ورشکستگی کامل نیست و گاهی فقط به دلیل تأخیر در پرداخت یا تغییر شرایط بازپرداخت رخ میدهد، اما همین موضوع میتواند اعتماد سرمایهگذاران را به شدت تضعیف کند.
- در بازار اوراق قرضه، افزایش اسپرد CDS (قرارداد مبادله نکول اعتباری) معمولاً نشانهای اولیه از افزایش احتمال نکول است.
ریسک نکول چیست؟
ریسک نکول به احتمال ناتوانی یا عدم تمایل یک وامگیرنده یا صادر کننده اوراق بدهی برای بازپرداخت اصل یا سود بدهی در موعد مقرر اطلاق میشود. این نوع ریسک یکی از زیر مجموعههای مهم ریسکهای اعتباری است و بیشتر در ابزارهای مالی مانند وامهای بانکی، اوراق قرضه و قراردادهای مشتقه ظاهر میشود.
برای مثال، اگر شرکتی اوراق قرضه منتشر کند و در تاریخ سررسید نتواند اصل سرمایه یا سود آن را بپردازد، دچار نکول شده و سرمایهگذار متضرر میشود. ریسک نکول تنها محدود به شرکتها نیست و ممکن است دولتها یا اشخاص حقیقی را نیز در بر بگیرد.
انواع ریسک نکول
ریسک نکول میتواند اشکال مختلفی داشته باشد و بسته به ماهیت بدهکار (دولت، شرکت یا فرد)، آثار متفاوتی بر بازارهای مالی و سرمایهگذاران بگذارد. شناخت انواع ریسک نکول به سرمایهگذاران کمک میکند تا میزان اعتبار و احتمال بازپرداخت در هر نوع دارایی یا اوراق بهادار را بهتر ارزیابی کنند. در ادامه با انواع ریسک نکول آشنا خواهیم شد.

ریسک نکول شرکتی
این نوع ریسک زمانی مطرح میشود که یک شرکت، به دلایل مختلف نظیر کاهش سودآوری، بدهیهای سنگین یا سوء مدیریت، از بازپرداخت بدهی خود ناتوان گردد. بازارهای سرمایهگذاری، مخصوصا بازار اوراق قرضه به شدت به چنین ریسکهایی حساس هستند. وقتی احتمال نکول بالا میرود، قیمت اوراق کاهش و بازده آن افزایش مییابد.
سرمایهگذاران برای سنجش ریسک نکول شرکتها معمولاً از رتبه اعتباری (Credit Rating) مؤسسات معتبری مثل مودیز (Moody’s) یا فیچ ریتینگز (Fitch Ratings) استفاده میکنند.
ریسک نکول دولتی
نکول دولتها گرچه زیاد اتفاق نمیافتد، اما وقتی رخ دهد، خسارت زیادی به جا میگذارد. کشورهایی که با کسری بودجه طولانیمدت، بدهی خارجی سنگین یا بحران ارزی روبهرو هستند، بیشتر در معرض این نوع ریسک قرار دارند. مثالهای معروف آن، نکول بدهی دولت یونان در سال ۲۰۱۲ است که بحران مالی گستردهای در منطقه یورو ایجاد کرد و یا نکولهای پیاپی دولت آرژانتین هستند.
سرمایهگذاران برای ارزیابی این نوع ریسک معمولاً از شاخصهایی مانند قرارداد مبادله نکول اعتباری (CDS) یا نرخ بازده اوراق قرضه دولتی استفاده میکنند.
ریسک نکول فردی
ریسک نکول فردی به احتمال عدم توانایی یک شخص حقیقی در بازپرداخت تعهدات مالی خود مانند اقساط وام، کارت اعتباری یا بدهیهای شخصی، اشاره دارد. این نوع ریسک معمولاً به عواملی مانند درآمد ناپایدار، بیکاری، بدهی زیاد یا مدیریت مالی ضعیف وابسته است.
بانکها و مؤسسات مالی برای کاهش این ریسک، امتیاز اعتباری (Credit Score) افراد را بررسی میکنند تا میزان اعتمادپذیری آنها را بسنجند. افزایش ریسک نکول فردی نه تنها میتواند به کاهش اعتبار شخص منجر شود، بلکه در سطح کلان نیز باعث افزایش نرخ نکول در سیستم بانکی و فشار بر بازار اعتبار میشود.
تفاوت ریسک نکول با ریسک اعتباری
گرچه گاهی این دو واژه بهجای هم استفاده میشوند، اما ریسک نکول، صرفا بخشی از ریسک اعتباری است. ریسک اعتباری شامل تمام خطرات مرتبط با اعتبار یک طرف قرارداد است، از جمله تاخیر در پرداخت، کاهش کیفیت اعتباری یا حتی ورشکستگی. در مقابل، ریسک نکول به طور خاص به عدم پرداخت در سررسید اشاره دارد.
در واقع، ریسک نکول نتیجه نهایی بدترین سناریوی ریسک اعتباری است. لذا در تحلیلهای مالی، اول ریسک اعتباری بررسی میشود و سپس احتمال نکول در قالب خروجی این ارزیابی در نظر گرفته میشود.
تفاوت ریسک نکول با ریسک بازار
ریسک بازار ناشی از نوسانات قیمت داراییها مانند کاهش قیمت سهام یا افزایش نرخ بهره است، اما ریسک نکول مربوط به ناتوانی بدهکار در ایفای تعهدات است و حتی در شرایط بازار با ثبات هم ممکن است رخ دهد.
به بیان دیگر، ریسک بازار بیشتر از عوامل خارجی چون سیاستهای اقتصادی یا تغییرات نرخ ارز نشات میگیرد، در حالیکه ریسک نکول، از درون وضعیت مالی طرف بدهکار زاده میشود. بنابراین، این دو نوع ریسک در تحلیلهای سرمایهگذاری مکمل یکدیگرند.
تغییر رتبه اعتباری پیش از نکول رسمی رخ میدهد و از دید تحلیلگران، کاهش رتبه اعتباری اغلب زیانبارتر از خود نکول است.
تفاوت ریسک نکول با ریسک نقدینگی
در ظاهر ممکن است این دو ریسک به هم شباهت داشته باشند، اما ریسک نقدینگی به عدم توانایی فروش سریع یک دارایی بدون کاهش شدید قیمت اشاره دارد. در حالیکه ریسک نکول به عدم پرداخت بدهی از سوی بدهکار مربوط میشود.
برای نمونه، ممکن است اوراقی با ریسک نکول پایین، اما با نقدشوندگی بسیار ضعیف وجود داشته باشد. بالعکس نیز ممکن است دارایی با نقدشوندگی بالا، ولی ریسک نکول شدید در بازار عرضه شود. در مدیریت حرفهای، تحلیل توامان ریسک نقدینگی و نکول ضروری است.
تفاوت ریسک نکول با ریسک نرخ بهره
ریسک نرخ بهره از تغییرات پیشبینی نشده در نرخ بهره بازار نشات میگیرد که ممکن است موجب کاهش ارزش اوراق بهادار شود. اما ریسک نکول به عوامل داخلی بدهکار بستگی دارد و ارتباط مستقیمی با نرخ بهره ندارد.
البته این دو، گاه به صورت غیرمستقیم بههم مرتبط میشوند، زیرا افزایش نرخ بهره میتواند توان بازپرداخت بدهکاران را کاهش داده و در نهایت منجر به افزایش ریسک نکول شود. بنابراین در تحلیل ریسک نرخ بهره، باید به اثرات ثانویه آن نیز توجه داشت.
عوامل موثر بر افزایش یا کاهش ریسک نکول
در تحلیلهای حرفهای ریسک، باید عوامل موثر را شناخت تا بتوان پیشبینی دقیقتری از احتمال نکول داشت. این عوامل عموما در سه دسته اقتصادی، اعتباری و سیاست پایه تقسیم میشوند.
تاثیر وضعیت اقتصادی و رکود بازار بر ریسک نکول
در دوران رکود اقتصادی، کاهش درآمد شرکتها و دولتها باعث افزایش نرخ نکول میشود. بیکاری، کاهش فروش و محدودیتهای نقدینگی، بدهکاران را در تنگنای بازپرداخت قرار میدهد. به همین دلیل، در تحلیل کلان، دورههای رکودی با افزایش چشمگیر ریسک نکول همراه هستند.
اهمیت رتبهبندی اعتباری و اعتبار بدهکار در ریسک نکول
رتبهبندی اعتباری ابزاری مهم برای سنجش توان بازپرداخت بدهکار است. موسسات رتبهبندی مانند Moody’s یا S&P از مدلهایی استفاده میکنند که شامل تحلیل صورتهای مالی، تاریخچه بازپرداخت، نسبت بدهی و… میشود. هرچه رتبه پایینتر باشد، ریسک نکول بالاتر است.
تاثیر سیاستهای پولی و نرخ بهره بر ریسک نکول
سیاستهای انقباضی و افزایش نرخ بهره میتواند بار مالی بدهکاران را سنگینتر کرده و موجب افزایش نکول شود. بالعکس، در شرایط سیاستهای تسهیلی و نرخهای بهره پایین، توان بازپرداخت افزایش یافته و ریسک نکول کاهش مییابد. در نتیجه، پایش دقیق متغیرهای کلان برای پیشبینی ریسک نکول ضروری است.
ریسک نکول سیستماتیک میتواند از زنجیرهای از بدهیهای بین نهادی ایجاد شود، حتی اگر نرخ نکول اسمی پایین باشد.
تاثیر ریسک نکول بر عملکرد بازارهای مالی و سرمایهگذاری
ریسک نکول تاثیر قابل توجهی بر قیمتگذاری داراییها، حجم معاملات و اطمینان عمومی دارد. مخصوصا در بازارهایی که ابزارهای بدهی و اوراق رایج هستند، آثار این ریسک عمیقتر است.
چطور ریسک نکول ارزش سهام و اوراق قرضه را تحت تأثیر قرار میدهد
ریسک نکول به صورت مستقیم بر قیمت اوراق قرضه و ارزش بازار سهام تأثیر میگذارد. بدین صورت که:
- وقتی احتمال نکول افزایش پیدا میکند، سرمایهگذاران برای جبران ریسک، بازده بالاتری مطالبه میکنند. این یعنی قیمت اوراق کاهش مییابد و بازده مورد انتظار افزایش مییابد.
- در بازار سهام هم، افزایش ریسک نکول شرکتها موجب کاهش نسبت قیمت به سود (P/E)، افت اعتماد سرمایهگذاران نهادی و خروج نقدینگی از بخش سهام میشود.
- در شرایطی که رتبه اعتباری شرکتها یا دولتها تضعیف شود، شاخصهای سهامی مانند S&P 500 یا شاخصهای اوراق شرکتی معمولاً واکنش منفی نشان میدهند.
تاثیر ریسک نکول بر نرخ ارز و معاملات فارکس
در بازار فارکس، افزایش ریسک نکول یک کشور (مثلاً در بدهی دولتی) منجر به کاهش اعتماد به ارز ملی آن کشور میشود. سرمایهگذاران خارجی معمولاً داراییهای خود را از آن کشور خارج کرده و به سمت ارزهای با پشتوانه قویتر (مثل دلار آمریکا، ین ژاپن یا فرانک سوئیس) میروند. به همین دلیل، ارز کشورهایی با ریسک اعتباری بالا معمولاً تضعیف میشود.
برای مثال، در بحران بدهی اروپا (۲۰۱۲)، افزایش ریسک نکول کشورهای یونان و ایتالیا باعث سقوط یورو در برابر دلار شد.
از منظر تریدرها، این شرایط فرصت ایجاد نوسانهای شدید در جفت ارزها را فراهم میکند، اما همزمان احتمال افزایش اسلیپیج و نوسان لحظهای را نیز بالا میبرد.
پیامدهای ریسک نکول برای صندوقهای سرمایهگذاری و نظام بانکی
افزایش ریسک نکول اثرات زنجیرهای بر کل نظام مالی دارد. صندوقهای سرمایهگذاری که اوراق یا سهام شرکتهای بدهکار را در پرتفوی خود دارند، با کاهش ارزش داراییها و افزایش فشار بازخرید (Redemption Pressure) مواجه میشوند.
از طرف دیگر، بانکها که بخشی از دارایی خود را به شکل وام یا اوراق نگهداری میکنند، در صورت نکول گسترده با کاهش نقدینگی و افزایش مطالبات معوق روبهرو میشوند. این مسئله در نهایت میتواند به بحران اعتماد در بازار بین بانکی و حتی رکود مالی به شدت بحران مالی ۲۰۰۸ منجر شود.
روشهای موثر مدیریت و کاهش ریسک نکول در سرمایهگذاری
ریسک نکول یکی از چالشهای کلیدی در بازارهای مالی است که در صورت مدیریت نشدن، میتواند به زیانهای سنگین منجر شود. برای کاهش احتمال نکول و حفظ بازدهی پایدار، سرمایهگذاران حرفهای از ترکیبی از روشهای تحلیلی، تنوعبخشی و ابزارهای پوشش ریسک استفاده میکنند. در ادامه، سه روش حرفهای برای مدیریت این ریسک را بررسی میکنیم.
- ارزیابی اعتباری و تحلیل ریسک قبل از سرمایهگذاری
اولین مرحله در مدیریت ریسک نکول، انجام ارزیابی جامع اعتبار است. در این مرحله، سرمایهگذار باید وضعیت مالی و عملکرد شرکت را به دقت بررسی کند. این ارزیابی شامل تحلیل صورتهای مالی، بررسی نسبتهای بدهی، جریانهای نقدی، رتبهبندی اعتباری نهادهای معتبر بینالمللی مانند مودیز (Moody’s) و استاندارد اند پورز (S&P) و همچنین سنجش کیفیت مدیریت شرکت میشود.
سرمایهگذاران حرفهای علاوه بر دادههای تاریخی، تغییرات شاخصهای بازار مانند اختلاف بازده اعتباری (Credit Spread) را نیز زیر نظر میگیرند، زیرا افزایش این فاصله معمولاً نشانهای از رشد ریسک نکول است.
همچنین، بهرهگیری از مدلهای آماری پیشبینی نکول مانند مدل Z-Score آلتمن، میتواند دقت تصمیمگیری در ارزیابی ریسک اعتباری را به طور قابل توجهی افزایش دهد.
- تنوعبخشی پرتفوی برای کاهش تمرکز ریسک نکول
یکی از مؤثرترین روشها برای کاهش ریسک نکول، تنوعبخشی به پرتفوی است. زمانی که سبد سرمایهگذاری شامل داراییهایی از صنایع مختلف، مناطق جغرافیایی گوناگون و با سطوح اعتباری متفاوت باشد، ریسک تمرکز به طور قابل توجهی کاهش مییابد.
برای مثال، ترکیب اوراق بدهی شرکتی با رتبه اعتباری بالا در کنار بخشی از اوراق بدهی دولتی میتواند میانگین ریسک نکول کل پرتفوی را به شکل محسوسی پایین بیاورد.
همچنین، استفاده از شاخصهای کمی مانند ارزش در معرض ریسک (VaR) و زیان مورد انتظار به مدیر سرمایهگذاری کمک میکند تا اثر احتمالی نکول بر کل پرتفوی را دقیقتر ارزیابی کند و تصمیمات مدیریت ریسک را بر پایه تحلیل داده محور اتخاذ نماید.
- استفاده از ابزارهای پوشش ریسک مانند قرارداد مبادله پیشفرض اعتباری (CDS)
قرارداد مبادله پیشفرض اعتباری (Credit Default Swap) یکی از ابزارهای مشتقهای است که برای پوشش ریسک نکول بهکار میرود. در این قرارداد، خریدار CDS با پرداخت کارمزدی دورهای به فروشنده، در ازای آن تضمین دریافت خسارت در صورت نکول یا ورشکستگی ناشر دارایی را بهدست میآورد.
CDS به سرمایهگذاران امکان میدهد بدون فروش دارایی پایه، در برابر ریسک نکول بیمه شوند یا حتی با تحلیل درست اختلاف اسپردها، از این ابزار برای استراتژیهای سودآور پوششی (هجینگ) یا آربیتراژ استفاده کنند. البته باید توجه داشت که استفاده از CDS به دلیل ماهیت مشتقه و لوریج بالا، نیازمند درک کامل از ریسکهای طرف مقابل و نقدشوندگی بازار است.
ترکیب این سه راهکار، امنیت پرتفوی را در برابر ریسک نکول افزایش میدهد.
در بازارهای نوظهور، ریسک نکول معمولاً نه از عدم توان پرداخت، بلکه از ریسک سیاسی و محدودیتهای انتقال ارز ناشی میشود.
نمونههای واقعی ریسک نکول در بازارهای ایران و جهان
طبق گزارش موسسه NBER، بازسازی بدهی دولت آرژانتین در سال ۲۰۰۵ شامل تبادل بیش از ۶۵ میلیارد دلار اوراق بدهی بود که آن را در قالب یکی از بزرگترین موارد نکول و بازسازی بدهی دولتی در جهان معرفی میکند. همچنین طبق دادههای منتشرشده در وب سایت CFI، ورشکستگی بانک سرمایهگذاری لِهمَن برادرز در سال ۲۰۰۸، با ۶۳۹ میلیارد دلار دارایی و ۶۱۹ میلیارد دلار بدهی، یکی از بزرگترین نکولهای تاریخ بازارهای مالی به شمار میرود. این دو نمونه، تاثیر عمیق ریسک نکول بر اقتصاد جهانی را به خوبی نشان میدهند.
همچنین طبق گفته وب سایت خبربان به نقل از گزارشهای رسمی، نرخ نکول در صندوق توسعه ملی ایران به رقم نگرانکننده ۴۸ درصد رسیده است. از مجموع ۲۶.۵ میلیارد دلار تسهیلات اعطا شده توسط این صندوق، حدود ۱۷.۷۶ میلیارد دلار هنوز وصول نشده که بیانگر سطح بالای نکول در این نهاد مالی مهم است. این آمار نشاندهنده ضعف در ساختار بازپرداخت و ارزیابی اعتباری برخی وامگیرندگان است.
نتیجهگیری
ریسک نکول یکی از تهدیدات جدی در فضای سرمایهگذاری است که نه تنها به ضررهای مستقیم منجر میشود، بلکه پایههای اعتماد در بازار را نیز سست میکند. شناخت انواع این ریسک، عوامل تاثیرگذار و ابزارهای کاهش آن، برای هر سرمایهگذار ضروری است. تحلیل دقیق اعتباری، تنوعبخشی و استفاده از ابزارهای هجینگ، راهکارهایی مهم برای مقابله با این ریسک به شمار میروند. در نهایت، سرمایهگذاری مناسب بدون درک عمیق از ریسک نکول، تصمیمی ناپایدار خواهد بود.