روانشناسی قمار در ترید روانشناسی قمار در ترید روانشناسی قمار در ترید

روانشناسی قمار در ترید

بررسی روانشناسی قمار در ترید

قمار به معنای شرط بندی کردن روی یک رویداد است که نتیجه آن به طور قطعی مشخص نیست و تنها بر پایه احتمالات است و از قضا، اغلب بازده آن منفی است! ترید کردن و معامله گری اما، پویایی بسیار بیشتری نسبت به قمار کردن می طلبد و نیازمند آن است که به روش و دلایلی انجام شود که با روش های سودآوری و موفقیت در بازارهای مالی در تضاد نباشد. اگرچه، بسیاری از تریدرها –بدون اینکه خودشان متوجه باشند- در حال قمار کردن هستند و نه معامله.
در این مقاله با ما همراه باشید تا ابتدا با شباهت ها و تفاوت های قمار و ترید و سپس با راه های پنهانی که قمار راه خود را به معاملات باز می کند و نیز محرک هایی که باعث می شود فرد به سمت قمار کردن – و نه معامله- گرایش پیدا کند آشنا شویم.

قمار و ترید

قمار یعنی شرط بندی روی رویدادی بدون نتیجه قطعی و تنها بر مبنای شانس. قمار شامل سه آیتم اصلی است: سرمایه، ریسک درگیر و جایزه ای که در صورت بردن به دست می آید.
شواهدی از قمار کردن انسان در سه هزار سال قبل از میلاد مسیح وجود دارد! در طول زمان قمار شکل های مختلفی به خود گرفته و امروزه در طیف های متنوعی مانند شرط بندی های ورزشی، کازینویی و … وجود دارد.
از طرف دیگر معامله گری به معنای خرید و فروش یک دارایی مالی به منظور کسب سود است. این دارایی می تواند شامل ارزهای خارجی، سهام، اوراق قرضه و کریپتوکارنسی باشد. همچنین انواع مختلفی از معامله مانند معاملات با فرکانس بالا، معاملات بلند مدتی، معاملات روزانه و … وجود دارد که هر کدام مزایا و معایب خود را دارند. از نظر تاریخی، معامله در بازارهای مالی از قرن هفدهم میلادی آغاز شد؛ وقتی کمپانی هند شرقی هلند در سال 1602 اولین سهام کاغذی خود که امکان داد و ستد سهام را فراهم می کرد، منتشر کرد.

شباهت های قمار و ترید

اما آیا تا بحال به تفاوت و شباهت های ترید کردن و قمار فکر کرده اید؟ آیا اصولا ارتباطی بین این دو وجود دارد؟
علیرغم تفاوت های فاحش از منظر موقعیت اجتماعی و مقبول بودن معامله گری نسبت به دیدگاه بسیار منفی به قماربازی در سطح جامعه، شباهت هایی بین معامله گری و قماربازی وجود دارد.
مهمترین شباهت بین قمار و ترید فاکتور شانس است. شانس به معنای ابزاری برای محاسبه احتمال یک نتیجه خاص است. قماربازان و معامله گران تمامی اعمال خود را بر مبنای احتمال وقوع یک رویداد انجام می دهند و در نتیجه، شانس در انتخاب های آنها نقشی اساسی دارد.
قمارباز باید شانس های پیش روی خود را ارزیابی کند: هر چه شانس بیشتر باشد احتمال وقوع نتیجه مورد نظر او بیشتر است و برعکس. از طرفی شانس میزان پاداش قمار باز را تعیین می کند: هر چه شانس بیشتر باشد جایزه بزرگتر است و هر چه شانس کمتر، جایزه کوچکتر.
از طرفی در معامله گری، هر چه شانس موفقیت معامله بیشتر باشد به احتمال زیاد سود ناشی از آن کمتر است و بر عکس.
بهترین و موثرترین راه برای کمرنگ کردن نقش شانس در معامله گری، کسب مهارت هایی مثل استفاده از منطق و قدرت تجزیه و تحلیل برای تصمیم گیری در مورد اینکه کدام سهم را و دقیقا در چه زمانی بخریم یا بفروشیم است؛ هر چند که هنوز هم شانس نقش پررنگی را ایفا می کند چرا که نمی توان به قطع و یقین پیش بینی کرد که قیمت در بازار به چه سمتی پیش خواهد رفت.

از دیگر شباهت ها بین معامله گری (و به ویژه معامله گری کوتاه مدت) و قماربازی می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • هر دو بسیار پرریسک هستند و در هر دو امکان باختن کل دارایی وجود دارد.
  • هر دو در کوتاه مدت به نتیجه می رسند و سرمایه گذاری های بلند مدتی نیستند.
  • هر دو سطح بالایی از هیجان را به فرد وارد می کنند.
  • در هر دو شانس نقش پررنگی ایفا می کند
  • روی هیچکدام نمی توان به عنوان یک منبع درآمد پایدار حساب کرد.

از دیگر شباهت های بین قمار و معامله گری این است که شما می توانید به هر دوی آنها معتاد شوید! بله درست متوجه شدید؛ امکان اعتیاد به ترید کردن نیز وجود دارد و دلیل این اعتیاد، دقیقا همان است که در اعتیاد به قمار رخ می دهد:
ترشح هورمون های شادی مانند سروتونین و دوپامین به هنگام کسب سود در معامله که منجر به حس خوب و رضایت در فرد می شوند. کارشناسان معتقدند که نوسانات بسیار شدید در قیمت دارایی های مالی، دقیقا احساسی شبیه به احساسی که یک قمارباز حین قمارتجربه می کند را در معامله گر ایجاد می کند و می تواند ترشح هورمون ها در بدن را تحریک کند. از طرفی با وجود اپلیکیشن های معامله آنلاین، امکان انجام معامله در هر زمان و مکانی برای فرد فراهم می شود و ترکیب این دو، می تواند منجر به اعتیاد به معامله گری روزانه شود.
دقیقا مانند یک قمارباز، معامله گری که به معامله معتاد شده است نیز توهم کنترل شرایط را دارد. او باور دارد که بررسی های لازم برای ورود به معامله را انجام داده و مهارت های لازم برای انجام معاملات موفق را نیز دارد و این توهم او را وادار می کند که به معاملات ادامه دهد حتی وقتی که هیچ فرصتی برای سود کردن در دسترس نیست و پوزیشن، تبدیل به یک پوزیشن بد شده است.
لازم به ذکر است کسانی که شرایط زمینه ای سلامت روان یا زمینه اعتیاد را دارند بیشتر در معرض اعتیاد به معامله گری قرار دارند.

نشانه های اعتیاد به معامله گری

در ادامه برخی از نشانه های اعتیاد به ترید کردن که بایستی به دقت مورد توجه قرار بگیرند را می بینیم:

  • صرف بیشترین زمان نسبت به کارهای دیگر در بازار و تجزیه و تحلیل آن
  • فکر کردن مداوم به معامله
  • بالا بردن میزان ریسک در معاملات بدون بهبود استراتژی معاملاتی
  • احساس بی قراری و ناراحتی در زمان هایی به بازار نگاه می کنید یا وقتی که امکان معامله ندارید
  • گرفتن تصمیمات تکانشی بر اساس بازده کوتاه مدت به جای در نظر گرفتن سود بلند مدت
  • نادیده گرفتن روابط و مسئولیت های فردی وقتی که پای معامله در میان است
  • سخت شدن کاهش سرعت معامله یا توقف آن
  • کسب لذت تنها از طریق ترید کردن
  • معامله کردن حتی وقتی نیاز یا برنامه ای برای آن ندارید.

اگرچه اعتیاد به معامله کردن به بدنامی قمار یا اعتیادهای دیگر نیست اما، می تواند به همان اندازه مضر و آسیب زا باشد و در صورتیکه به آن گرفتار شده اید، لازم است که به صورت تخصصی برای کنار گذاشتن آن کمک دریافت کنید.

تفاوت قمار و ترید

اما تفاوت هایی هم بین قمار و معامله گری وجود دارد که باعث می شود انگ قمار به معامله گری نچسبد.
اولین تفاوت در این است که بازده مورد انتظار قمار منفی است یعنی، کازینو یا قمارخانه همیشه و در نهایت برنده بازی است حتی اگر بعضی بازی ها را ببازد. به این سناریو بازده مورد انتظار منفی (یا ارزش مورد انتظار منفی) می گویند.
در معامله گری اما، این امکان وجود دارد تا با به کارگیری یک استراتژی آزمایش شده و اثبات شده، بازده مورد انتظار منفی را به بازده مورد انتظار مثبت تبدیل کرد و به همین دلیل، بسیاری از معامله گران توانسته اند در دوره های زمانی مشخص سودهای ثابتی را به دست آورند.
 تبدیل بازده مورد انتظار منفی به بازده مورد انتظار مثبت با به کارگیری استراتژیِ های معاملاتی سودمند، مهمترین تفاوت قمار و ترید است.
تفاوت بعدی در تعصبات روانشناختی است که قماربازان را تهدید می کند.
قماربازان اغلب سوگیری شناختی دارند بویژه، سوگیری خوش بینی که به این معناست که قماربازان احتمال وقوع یک رویداد را بیش از حد برآورد می کنند.
یا سوگیری بی میلی، که باعث می شود از شرط بندی بر روی نتیجه خلاف خواسته های خود خودداری کنند؛ مثل وقتی که قمارباز می داند تیم مورد علاقه اش احتمالا می بازد اما، همچنان تمایلی به شرط بندی روی باخت آن ندارد.
قماربازان همچنین در معرض خطر سوگیری مونت کارلو یا سوگیری قمار باز هستند. در این خطای شناختی، فرد احتمال وقوع یک رویداد تصادفی را به اشتباه به وقایع گذشته ربط می دهد و می گوید اگر رویدادی در گذشته بیش از حد انتظار اتفاق افتاده باشد احتمال وقوع آن کمتر است. به عنوان مثال فرض کنید که قرار است 5 بار سکه ای را پرتاب کنیم. در هر بار پرتاب سکه، احتمال شیر یا خط آمدن برابر و 50-50 است . حال اگر در چهار بار اول شیر بیاید ممکن است ذهن ما پرتاب پنجم را به پرتاب های قبلی ربط داده و از آنجا که پنج بار شیر آمدن به نظر عجیب می آید، تصمیم بگیرد که در پرتاب پنجم حتما خط خواهد آمد –در حالیکه احتمال شیر و خط آمدن همچنان برابر و 50-50 است.
با توجه به شباهت های ذاتی قمار و ترید، امکان اینکه تریدرها هم در تعصبات روانشناختی قماربازان گرفتار شوند وجود دارد و برخی علائم وجود دارند که به ما می گویند فرد در واقع یک قمارباز است و نه معامله گر.

ویژگی های معامله گران قمارباز

اگرچه برای معامله گران با تمایلات پنهان قماربازی سخت است که به داشتن این تمایلات اعتراف کنند اما، شناخت و فهمیدن انگیزه های پنهان در عملکرد فرد می تواند به بهینه سازی روش تصمیم گیری کمک کند. به ویژه اینکه یک سری از تمایلات قماربازانه قبل از اینکه فرد شروع به معامله کند در رفتار وی قابل مشاهده است و با شروع و ادامه معامله گری نیز، همچنان در رفتار فرد –اینبار در معامله- قابل مشاهده است.
اگر تنها به نیت برد معامله می کنید (معامله گران “باید برنده” معمولا در تشخیص موقعیت های بازنده دچار اشتباه می شوند)  یا اگر تنها از روی هیجان و اثبات خود به دیگران – و نه به روشی هوشمند- معامله می کنید شما قطعا یک قمار باز هستید و نه معامله گر!
ویژگی هایی که در بالا ذکر شد بین تمام معامله گرانی که گرایش به قمار در آنها وجود دارد مشترک است و نحوه وارد شدن فرد به بازار تعیین می کند که آیا فرد به یک معامله گر تبدیل خواهد شد یا یک قمارباز دائمی در بازارهای مالی.
در ادامه ویژگی های ذکر شده در بالا را بیشتر شرح می دهیم.

اثبات اجتماعی

گاهی فرد بدون اینکه به معامله گری یا سرمایه گذاری علاقه یا از آن اطلاعی داشته باشد وادار به انجام آن می شود صرفا به دلیل فشار اجتماعی که حس می کند.
این فشار اجتماعی غالبا وقتی ایجاد و تشدید می شود که اکثر افراد جامعه درباره سرمایه گذاری در بازارها صحبت می کنند و این اتفاق معمولا در پایان یک روند صعودی بازار رخ می دهد. در چنین شرایطی افراد برای همراه شدن با حلقه اجتماع اطراف خود و برای رهایی از حس جدا ماندن – و اغلب بدون اطلاع از روش های معامله گری و سرمایه گذاری- وارد بازارهای مالی می شوند. البته که اگر فرد با بازارهای مالی و اصول معامله گری آشنا باشد ورود به بازار برای کسب حس عضوی از جمع بودن قمار به حساب نمی آید اما، ورود به هر نوع سرمایه گذاری مالی بدون داشتن دانش معاملاتی قطعا قمار است چرا که این قبیل افراد دانش لازم برای برآورد سودده یا زیان ده بودن معاملات خود را نداشته و در مدیریت سرمایه خود دچار مشکل خواهند شد.
در واقع عدم داشتن دانش کافی برای غلبه بر احتمال باخت در معامله، به این معناست که یک قمار در حال انجام است و نه معامله!

معامله گری برای هیجان (قماربازی)

حتی باختن پول در یک معامله می تواند حس رضایت و قدرت فرد را برانگیزاند به ویژه اگر، اغلب افراد حلقه اجتماعی فرد پولشان را باخته باشند. در این مورد –که جنبه ای از معامله به دلیل اثبات اجتماعی است- فردی که باخته است می تواند با داستان خود از ضرر در معامله وارد صحبت و گفتگو با دیگر افراد با سرنوشت مشابه شده و ارتباط اجتماعی خود را تقویت کند.
وقتی دلیل معامله گر برای انجام معامله اثبات اجتماعی و یا هیجان است، به احتمال زیاد به روش قماربازانه معامله خواهد کرد و نه از روی اصول و قواعد معامله گری. درست است که معامله کردن در ذات خود عملی است هیجان انگیز، اما وقتی که معامله گر در دام بالا و پایین های احساسی گرفتار شود به احتمال زیاد بر اساس اصول معامله نخواهد کرد.

معامله گری برای بردن

درست است که شانس در معامله گری موثر است اما، در هر سناریوی مبتنی بر شانس بسیار مهم است که بر مبنای یک استراتژی و به صورت هدفمند معامله کنیم وگرنه، صرفا در حال انجام قمار هستیم.
درست است که همه ما برای سود کردن و بردن معامله می کنیم و اگر قرار نیست سود کنیم پس چرا معامله کنیم؟ اما در باور معامله “باید برنده” یک الگوی مخرب وجود دارد که به احتمال زیاد ما را از سود کردن دور خواهد کرد.
وقتی باور باید برنده داشته باشید به احتمال زیاد سناریوی زیر اجرا خواهد شد:
معامله گر سهمی را که به نظرش در کف قیمت است خریداری می کند اما، سهم همچنان به ریزش ادامه می دهد و پوزیشن را وارد ضرر می کند. در اینجا سهم در واقع به کف قیمت نرسیده و سناریوی دیگری در جریان است اما، معامله گر به امید کسب سود و با امید به اینکه قیمت برخواهد گشت و معامله سودده خواهد شد به نگهداشتن سهم ادامه میدهد.
این یک پوزیشن بد است و اگر معامله گر باور “باید برنده” نداشته باشد بدون تعصب از آن خارج خواهد شد اما، معامله گری که می خواهد و باید که ببرد در معامله خواهد ماند چرا که خروج از آن به معنای اعتراف به شکست و بازنده شدن است.
بهترین معامله گران آنهایی نیستند که در همه معاملاتشان برنده می شوند بلکه، یک معامله گر خوب معامله گری است که یک معامله بد را در اسرع وقت تشخیص داده و با کمترین ضرر از آن خارج شود و در نتیجه در اکثر معاملات کسب سود کند.
نگهداشتن معامله ای که شرایط ورود آن تغییر کرده و زیان ده شده است به این معنی است که معامله گر از اصول درست معامله گری پیروی نمی کند و در حال قمار کردن است، حتی اگر قبل از آن و در هنگام ورود به معامله، یک معامله گر اصولی بوده است.
تمایل به قمار در معامله گری بسیار فراتر از تعاریف استاندارد قمار و وسیع تر و همه گیرتر از آن چیزی است که در ابتدا تصور می شود. قمار می تواند از وارد شدن در زمینه ای که اطلاعی از آن نداریم صرفا برای کسب تایید اجتماعی تا معامله کردن تنها و تنها برای کسب هیجانی که از معامله کردن می گیریم –حتی اگر نتیجه معامله زیان کردن باشد- را در بربگیرد.
وقتی بر مبنای تمایلات قماربازانه وارد معامله شویم بعید است بتوانیم در دراز مدت از بازار سود بگیریم و موفق باشیم.

عدم توجه به تحلیل های تکنیکال و فاندامنتال

معامله گران قمارباز اغلب بدون توجه به تحلیل های تکنیکال و فاندامنتال به معامله ورود می کنند. این افراد بدون توجه به اصول معامله گری و اغلب درگیر در سوگیری های شناختی، گاهی به دام سوگیری مونت کارلو می افتند و گاهی اجازه می دهند که ترجیحات و علایق شخصی آنها بر تحلیل های فنی اشان غلبه کند.

تفاوت سفته بازی در بازارهای مالی و قمار

اگرچه سفته بازی در بازارهای مالی امری بسیار مخاطره آمیز است اما، اغلب بازده مورد انتظار مثبتی دارد بر خلاف قمار که بازده مورد انتظار آن منفی است.
از طرف دیگر افق زمانی قمار بسیار کوتاه است؛ شما قمار می کنید و چرخ را می چرخانید!
اما افق زمانی سرمایه گذاری –حتی سفته بازی و سرمایه گذاری های سوداگرانه- طولانی تر است.

ذهنیت کازینو

همانطور که گفتیم قمار شرط بندی روی یک رویداد تنها بر مبنای شانس است بدون داشتن هیچ مهارتی که اغلب بازده منفی دارد درحالیکه، سرمایه گذاری عبارت است از به کار انداختن سرمایه به نحوی که بتواند در آینده رشد کرده و به سرمایه گذار منفعت برساند. حتی با وجود ریسک های بازار، بازده مورد انتظار سرمایه گذاری مثبت است.
با این وجود وقتی که سهمی را بدون مطالعه، بر اساس شایعات یا به صورت تصادفی و از روی هوس انتخاب می کنید شما نه در حال معامله کردن که در حال قمار هستید.
 اگر با ذهنیت کازینو وارد بازار شوید -به این معنا که فکر کنید بازار جایی برای شرط بندی و انجام معاملات سودده صرفا بر مبنای شانس است- به احتمال زیاد شرط بندی بدی انجام داده و سرمایه خود را خواهید باخت.
اغلب معامله گران تازه کاردر مورد بازارهای مالی این ذهنیت را دارند. آنها بدون یاد گرفتن اصول معامله گری و سرمایه گذاری در بازار و با ایده سریع پولدار شدن وارد شده و در نهایت با ضررهای سنگین و ناامید و افسرده از بازار خارج می شوند.
ذهنیت کازینو به ویژه در زمان هایی که بازار با اخبار خاصی تحریک شده و منجر به نوسان شدید قیمت می شود بیشترین قربانی را می گیرد. در چنین زمان هایی –مانند فصل درآمدها یا زمان انتشار داده های اقتصادی- معامله گران حرفه ای از بازار کناره می گیرند و یا با احتیاط بیشتری معامله می کنند چرا که می دانند در این شرایط نتیجه مبهم است و حدس زدن حرکت بازار نیز یک استراتژی قابل اجرا نیست.
 در همین حال، معامله گران قمار باز پوزیشن های خود را بزرگتر می کنند با این باور که در سمت درست در حال معامله هستند و چشم خود را به طور کامل به روی احتمال ضرر می بندند. اما بازار همیشه بر مبنای حدسیات ما پیش نمی رود و بسیاری اوقات ما را ناامید می کند!
به طور کلی این باور اشتباه وجود دارد که معامله گر موفق معامله گری است که مسیر حرکت بازار را حدس زده و معاملات خود را بر مبنای آن باز کند در حالیکه، حدس زدن حرکت بعدی بازار نه یک استراتژی که تنها شرط بندی و قمار کردن است.

آیا سرمایه‌گذاری بهتر از قمار است؟

با توجه به اینکه سرمایه‌گذاری در بازار فارکس نیز درست مانند قمار با ریسک فراوان و البته سود سرشاری همراه است شاید جواب دادن به این سوال کار دشواری باشد.  اما با این همه باید گفت که شانس موفقیت یک سرمایه‌گذار در بازار فارکس از یک قمار باز بیشتر است.

دلیل این امر این است که زمانی که یک قمار باز وارد بازی می‌شود کازینو یا برگزار کننده قمار سقفی را برای پیروزی طرفین در نظر می‌گیرد. این سقف بر اساس میزان قمار افزایش پیدا می‌کند. با این وجود قمارباز می‌تواند سود بالایی را کسب کند اما احتمال شکست او بیشتر است.

از سوی دیگر در سرمایه‌گذاری بازار فارکس نیز ممکن است با زیان‌هایی روبرو باشید اما معمولاً قیمت سهام و ارزها در طول زمان افزایش پیدا می‌کند. بنابراین اگر به سرمایه‌گذاری در این بازار ادامه دهید احتمال اینکه بازار به نفع شما حرکت کند بیشتر از زمانیست که برای قمار به یک کازینو مراجعه می‌کنید. کازینو نمی‌تواند بدون جانبداری قمار را زیر نظر بگیرد اما برای بازار فرقی نمی‌کند کدام طرف معامله سود می‌برد. بنابراین موفقیت در بازار فارکس به مراتب بیشتر است.

ذهنیت کازینو؛ مشکلی برای تازه کارها یا همه معامله گران؟

داشتن دیدگاه قمارگونه و کازینویی به بازارهای مالی غالبا مربوط به تازه واردان بازارهای مالی و به دلیل عدم درک درست از ساز و کار بازار است. اغلب این تازه کاران پس از ضرر و زیان های ناشی از ذهنیت کازینو، نسبت به بازار دیدگاه درست تری پیدا کرده و ضمن درس گرفتن از اشتباهات خود، اقدام به یادگیری اصول معامله گری، مدیریت سرمایه و مدیریت ریسک می کنند.
اما این ذهنیت می تواند گاهی بر معامله گران حرفه ای نیز غلبه کند. شاید نه در استراتژی های امتحان پس داده آنها ولی، هرگاه حرص و طمع بر نظم معاملاتی پیروز شود شاهد بروز نشانه های قماربازی در معامله گران حرفه ای خواهیم بود. البته تاثیرات منفی ذهنیت کازینو بر معامله گران حرفه ای به اندازه تازه کارها نیست و گاهی تنها در حد تزریق کمی هیجان به معاملات روزانه است به ویژه اگر اندازه پوزیشن کوچک باشد و معامله گر بنا به تجربه خود در بازار، احتمال برد در معامله را بیش از 50 درصد تشخیص دهد.

غلبه بر ذهنیت کازینو

آموزش آموزش و آموزش!
تنها راه برای غلبه بر ذهنیت کازینو و قمارکردن در دنیای ترید، دریافت آموزش های قوی در مورد سرمایه گذاری و و معامله گری و خواندن در مورد تاریخچه بازارهاست.
امروزه بیشتر افراد با توهم پول در آوردن آسان و سریع، از وارد شدن در مسیر آموزش و تحمل سختی های آن خودداری می کنند و این موضوع، منجر به کسب سود بیشتر توسط افرادی می شود که آموزش معامله گری را جدی گرفته و با ذهنیت قماربازی وارد بازار نمی شوند.
بنابراین اگر می خواهید تبدیل به یک معامله گر واقعی –و نه یک معامله گر قمار باز- شوید و از بازار کسب سود کنید، آموزش دیدن را جدی بگیرید.

نتیجه گیری

درست است که شانس یک فاکتور مهم و تاثیرگذار هم در ترید و هم در قمار است اما، قمار یک پدیده با بازده مورد انتظار منفی است به این معنا که کازینو همیشه و در نهایت برنده است در حالیکه، با اتکا به استراتژی های معاملاتی درست امکان تبدیل بازده مورد انتظار منفی به بازده مورد انتظار مثبت در بازارهای مالی وجود دارد.
اگر بدون توجه به تحلیل های تکنیکال و فاندامنتال، برای کسب مقبولیت اجتماعی و تجربه هیجان معامله می کنید و انتظار دارید که هیچ معامله بازنده ای نداشته باشید، شما به احتمال زیاد یک معامله گر قمارباز هستید و برای موفقیت و ادامه حضور در بازار باید در رفتار معاملاتی خود تجدید نظر کنید.

Instagram Facebook Twitter LinkedIn