استراتژی هجینگ در فارکس استراتژی هجینگ در فارکس استراتژی هجینگ در فارکس

استراتژی هجینگ در فارکس

Rate this post

بازار فارکس، بازاری پرنوسان است و این تغییرات قیمت‌ها، بویژه اگر غیرمنتظره باشد، می‌تواند سود و زیان معامله‌گران را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. یکی از ابزارهای مالی که می‌تواند در برابر این تغییرات غیر منتظره از دارایی‌های معامله‌گران محافظت کند، هجینگ (Hedging) است. هجینگ هم به کاهش ریسک کمک می‌کند و هم به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا در شرایط نامطمئن بازار تصمیمات بهتری بگیرند و پرتفوی خود را بهینه کنند. 

با ما همراه باشید تا در این مقاله با مفهوم هجینگ، نحوه مدیریت ریسک در هجینگ، انواع ابزارهای هجینگ و نحوه استفاده موثر از استراتژی هجینگ و … بیشتر آشنا شوید.

مفهوم هجینگ در معاملات فارکس

هجینگ (Hedging) یا پوشش ریسک، به معنای محافظت در برابر ریسک‌های احتمالی و کاهش ضررهای ناشی از نوسانات قیمت در بازارهای مالی است. در بازارهای مالی از جمله فارکس، هجینگ به عنوان یک روش برای کاهش تاثیرات منفی تغییرات نرخ ارز، سهام و کریپتو بر معاملات استفاده می‌شود. در این فرآیند، معامله‌گران با باز کردن معاملات مخالف (به‌طور مثال یک پوزیشن خرید و یک پوزیشن فروش همزمان) سعی می‌کنند از نوسانات بازار به نفع خود استفاده کنند و ضرر احتمالی در یک معامله را با سود از معامله دیگر پوشش دهند.

به طور مثال، فرض کنید شما به عنوان یک تریدر روی جفت ارز  پوند به دلار (GBPUSD) یک پوزیشن خرید باز کرده‌اید و طبق تحلیل خود انتظار دارید این جفت ارز تا حد سود شما رشد کند، اما شرایطی در بازار پیش می‌آید که پوند به دلار شروع به ریزش می‌کند و در شرایطی قرار می‌گیرید که اگر پوزیشن خود را ببندید متحمل ضرر زیادی می‌شوید. تحلیل شما نشان می‌دهد که این ریزش، در محدوده‌ی خاصی متوقف خواهد شد. بنابراین یک پوزیشن فروش روی GBPUSD باز می‌کنید. بدین ترتیب تا زمانیکه ریزش ادامه دارد، پوزیشن دوم شما وارد سود شده و قسمتی از ضرر ناشی از پوزیشن خرید شما را جبران می کند. به محض اینکه ریزش پایان یافت، از پوزیشن فروش خود خارج می‌شوید و از آن محدوده، وارد پوزیشن خرید جدیدی می‌شوید، و بدین ترتیب به یک سود دو طرفه دست پیدا می‌کنید. 

مثال فوق یکی از ساده‌ترین استراتژی‌های استفاده از هجینگ است، اما همیشه پوشش ریسک با هجینگ به این سادگی به خوبی و خوشی ختم نمی شود و در صورت استفاده نابجا از آن ممکن است در باتلاقی از ضرر مضاعف فرو روید.

پیشنهاد میکنم مطالعه کنید: تفاوت هجینگ و نتینگ چیست؟

چرا معامله‌گران از استراتژی هجینگ استفاده می‌کنند؟

هجینگ به این دلیل مورد استفاده قرار می‌گیرد تا ریسک معاملات را کاهش دهد و از سرمایه معامله‌گر در برابر تغییرات غیرقابل پیش‌بینی در قیمت ارز، سهام، کالا و … محافظت کند. به عبارت رایج‌تر هدینگ ریسک معامله و سرمایه‌گذاری را پوشش می‌دهد. 

معامله‌گران حرفه‌ای و شرکت‌های بزرگ که با نوسانات بازار فارکس مواجه‌اند، به‌منظور حفظ سود یا جلوگیری از ضررهای سنگین از استراتژی هجینگ بهره می‌برند. هدف اصلی از هجینگ، ایجاد یک پشتیبانی از معاملات باز است تا در صورت رخداد هرگونه نوسان شدید در بازار، بتوانند بخشی از ضرر را جبران کنند.

استراتژی هجینگ

ابزارهای هجینگ در بازار فارکس

در بازار فارکس، ابزارهای متعددی برای هجینگ ایجاد گردیده که به معامله‌گران کمک می‌کنند تا ریسک خود را مدیریت کنند. برخی از این ابزارها عبارتند از:

  • قراردادهای آتی ( Futures Contracts)؛ 
  • قراردادهای اختیار معامله  (Options Contracts)؛
  • سواپ ارز (Currency Swaps)؛
  • قراردادهای نقدی (ُSpot Contracts)؛
  • پوشش ریسک با ارز متقابل (Cross Currency Hedging)؛
  • پوشش ریسک از طریق همبستگی (Hedging with Corrollated Assets). 

در ادامه به تفصیل هر یک را شرح می‌دهیم.

قراردادهای آتی

هجینگ با استفاده از قراردادهای آتی (Futures Contracts)، شامل خرید یا فروش قراردادهای آتی برای مدیریت ریسک نوسانات قیمت یک دارایی یا ارز در آینده است. این ابزار به معامله‌گران و شرکت‌ها امکان می‌دهد تا قیمت یک دارایی را در تاریخ مشخصی در آینده قفل کنند و از تغییرات ناگهانی قیمت جلوگیری کنند. این نوع قراردادها در بازارهای مالی مختلف، از جمله کالاها، سهام، و ارزها استفاده می‌شوند.

به عنوان مثال، فرض کنید یک شرکت آمریکایی قصد دارد در شش ماه آینده مواد اولیه‌ای را از اروپا خریداری کند و پرداخت‌ها باید به یورو انجام شود. برای کاهش ریسک نوسانات نرخ ارز بین دلار آمریکا (USD) و یورو (EUR)، شرکت می‌تواند از قراردادهای آتی ارز استفاده کند. این شرکت می‌تواند یک قرارداد آتی EUR/USD را با نرخ فعلی خریداری کند، که به او اجازه می‌دهد یورو را با نرخ ثابت در شش ماه آینده تأمین کند. به این ترتیب، حتی اگر نرخ ارز EUR/USD در آن زمان افزایش یابد، شرکت از افزایش هزینه‌های مرتبط با خرید یورو در امان می‌ماند و بدین ترتیب، ریسک خود را به حداقل می‌رساند.

قراردادهای اختیار معامله

هجینگ از طریق قراردادهای اختیار معامله (Options Contracts) در فارکس شامل: خرید یا فروش قراردادهای اختیار خرید (Call Option) یا اختیار فروش (Put Option)، ریسک نوسانات ناشی از نرخ ارز را پوشش می‌دهد. این ابزار به معامله‌گران حق (اما نه الزام) خرید یا فروش مقدار معینی ارز با یک نرخ مشخص تا یک تاریخ معین را می‌دهد. با استفاده از اختیار معامله، می‌توان ریسک ناشی از تغییرات نرخ ارز را محدود کرد و در عین حال از مزایای تغییرات مثبت احتمالی نیز بهره‌مند شد.

به عنوان مثال، فرض کنید یک شرکت بریتانیایی که در سه ماه آینده به دلار آمریکا (USD) نیاز دارد، نگران افزایش ارزش دلار نسبت به پوند بریتانیا (GBP) است. برای کاهش این ریسک، شرکت می‌تواند یک قرارداد اختیار خرید (Call Option) برای جفت‌ارز GBP/USD خریداری کند. این قرارداد به شرکت اجازه می‌دهد تا دلار را با نرخ مشخصی در آینده خریداری کند. اگر نرخ دلار در آن زمان افزایش یابد، شرکت می‌تواند از اختیار خود استفاده کرده و دلار را با نرخ تعیین‌شده خریداری کند، که باعث می‌شود هزینه‌های ناشی از افزایش نرخ ارز کاهش یابد. اما اگر نرخ دلار کاهش یابد، شرکت می‌تواند از استفاده از اختیار خود صرف‌نظر کرده و دلار را با نرخ بازار خریداری کند و به این ترتیب از کاهش قیمت بهره‌مند شود.

سواپ ارز

پوشش ریسک با استفاده از سواپ ارز (Currency Swap) شامل تبادل جریان‌های نقدی در دو ارز مختلف بین دو طرف قرارداد است. در این روش، طرفین توافق می‌کنند که مبلغی مشخص از یک ارز را با مبلغ معادل ارز دیگر مبادله کنند و سپس در تاریخ‌های معین در آینده، جریان‌های نقدی بر اساس نرخ‌های بهره متفاوت را بین یکدیگر جابه‌جا کنند. هدف اصلی استفاده از این ابزار، کاهش ریسک نوسانات نرخ ارز و نرخ بهره در معاملات بلندمدت است و به ویژه، برای شرکت‌ها یا موسساتی که به صورت مداوم با ارزهای مختلف سروکار دارند، کاربرد دارد.

فرض کنید یک شرکت استرالیایی قصد دارد تجهیزات صنعتی را از ژاپن وارد کند و پرداخت‌ها باید به ین ژاپن (JPY) انجام شود. همزمان، یک شرکت ژاپنی نیاز به دلار استرالیا (AUD) برای پرداخت هزینه‌های مرتبط با فعالیت‌های خود در استرالیا دارد. هر دو شرکت در معرض ریسک نوسانات نرخ ارز قرار دارند. این دو شرکت برای پوشش ریسک خود به دو طریق می‌توانند عمل کنند: مستقیماً وارد معاملات فارکس شده و ریسک خود را مدیریت کنند و یا می‌توانند با استفاده از سواپ ارز این ریسک را مدیریت کنند.

در حالت اول، شرکت استرالیایی برای پوشش ریسک، می‌تواند به صورت مستقیم در بازار فارکس، مقدار ین ژاپن مورد نیاز خود  را با فروش دلار استرالیا و خرید ین ژاپن از طریق جفت‌ارز AUD/JPY تهیه کند. به این ترتیب، این شرکت نرخ تبدیل را در حال حاضر قفل می‌کند و آن را از نوسانات احتمالی در آینده حفظ می‌کند. در همین حال، شرکت ژاپنی  می‌تواند به صورت مستقیم جفت‌ارز AUD/JPY را معامله کند؛ به این صورت که با فروش ین و خرید دلار استرالیا، به ارز مورد نیاز برای فعالیت‌های خود در استرالیا دست پیدا می‌کند.

این معاملات مستقیم در بازار فارکس به هر دو شرکت کمک می‌کند تا ارز مورد نیازشان را تأمین کنند و ریسک نوسانات نرخ ارز را کاهش دهند. همچنین، با این روش، هر شرکت می‌تواند نرخ‌های مورد نظر خود را قفل کرده و از تغییرات ناخواسته در بازار جلوگیری کند، که باعث می‌شود هزینه‌های معاملاتی‌ آن‌ها تحت کنترل  بماند.

 

در روش دوم، این دو شرکت برای پوشش ریسک خود می‌توانند وارد یک قرارداد سواپ ارز شوند. بدین صورت که در مثال فوق، شرکت استرالیایی می‌تواند به جای خرید مستقیم ین، مبلغی معادلین مورد نیاز خود، به دلار استرالیا (AUD) به شرکت ژاپنی بدهد و شرکت ژاپنی نیز به همان مقدار، ین (JPY) به شرکت استرالیایی می‌پردازد. سپس، در تاریخ‌های تعیین‌شده، جریان‌های نقدی بین این دو شرکت بر اساس نرخ‌های بهره‌ی ارزهای مورد نظر جابه‌جا می‌شود. این سواپ ارز به شرکت‌ها کمک می‌کند تا ریسک نوسانات نرخ ارز در جفت‌ارز AUD/JPY را پوشش دهند، بدون اینکه مستقیماً در معاملات بازار فارکس درگیر شوند. به این ترتیب، هر دو شرکت می‌توانند به ارز مورد نیاز خود دست پیدا کنند و از نوسانات ناخواسته نرخ ارز جلوگیری کنند.

قراردادهای نقدی

پوشش ریسک با استفاده از قراردادهای نقدی (Spot Contracts)، به معنای خرید یا فروش فوری ارز با نرخ فعلی بازار است. این نوع قراردادها معمولاً برای کاهش ریسک نوسانات نرخ ارز در معاملات کوتاه‌مدت استفاده می‌شوند. در قراردادهای نقدی، تبادل ارز بلافاصله یا در مدت کوتاهی پس از توافق صورت می‌گیرد، که به معامله‌گر یا شرکت امکان می‌دهد تا با نرخ فعلی، ریسک تغییرات ناگهانی در نرخ ارز را مدیریت کند.

فرض کنید یک شرکت ژاپنی قصد دارد در سه ماه آینده تجهیزات صنعتی از اروپا وارد کند و پرداخت‌ها باید به یورو (EUR) انجام شود. در این حالت، شرکت در معرض ریسک افزایش نرخ یورو نسبت به ین ژاپن (JPY) قرار دارد، که می‌تواند هزینه واردات را پس از تبدیل ارز افزایش دهد. برای کاهش این ریسک، شرکت می‌تواند از قراردادهای نقدی در بازار فارکس استفاده کند.

به عنوان مثال، شرکت می‌تواند همزمان دو جفت‌ارز EUR/JPY و USD/JPY را معامله کند. فرض کنید که نرخ جفت‌ارز EUR/JPY در حال حاضر 170 است (یعنی هر 1 یورو معادل 170 ین است) و شرکت نگران افزایش این نرخ در آینده است. برای پوشش ریسک، شرکت می‌تواند با استفاده از یک قرارداد نقدی، مقدار یوروی مورد نیاز را با نرخ فعلی خریداری کند و به این ترتیب نرخ تبدیل را قفل کند.

همچنین، اگر شرکت بخواهد بخشی از ریسک را از طریق دلار آمریکا پوشش دهد، می‌تواند همزمان جفت‌ارز USD/JPY را معامله کرده و مقداری دلار خریداری کند. به این ترتیب، اگر یورو به شدت افزایش یابد، شرکت از مزایای داشتن دلار نیز بهره‌مند خواهد شد، زیرا ممکن است نرخ تبدیل دلار به یورو به نفع شرکت تغییر کند. این استراتژی به شرکت کمک می‌کند تا با استفاده از معاملات نقدی در جفت‌ارزها، ریسک نوسانات نرخ ارز را به حداقل برساند و هزینه‌های آتی را مدیریت کند.

پوشش ریسک با ارز متقابل

پوشش ریسک با ارز متقابل (Cross Currency Hedging) به استفاده از جفت‌ارزها برای کاهش ریسک نوسانات نرخ ارز در معاملات بین‌المللی اشاره دارد. به طور مثال یک معامله‌گر می‌تواند از معامله جفت‌ارزهای EUR/USD و GBP/USD به صورت متقابل استفاده کند. فرض کنید تحلیل‌های بازار نشان می‌دهد که پوند بریتانیا (GBP) نسبت به دلار آمریکا نسبتاً پایدارتر از یورو خواهد بود. بنابراین، شرکت می‌تواند با فروش جفت‌ارز EUR/USD (یعنی فروش یورو و خرید دلار) و خرید جفت‌ارز GBP/USD (یعنی خرید پوند و فروش دلار) پوشش ریسک انجام دهد. این استراتژی کمک می‌کند تا تأثیر کاهش احتمالی ارزش یورو را با سود حاصل از افزایش یا پایداری ارزش پوند جبران کند و در نتیجه، ریسک نرخ ارز کاهش یابد.

پوشش ریسک از طریق همبستگی

همبستگی بین جفت ارزهای مختلف، یا جفت ارزها با کالاها و یا کالاهای مختلف با یکدیگر به وفور در بازار فارکس مشاهده می‌شود. گاهی اوقات، از ماهیت این همبستگی می‌توان برای پوشش ریسک معاملات استفاده کرد.

به عنوان مثال، دلار کانادا (CAD) اغلب با قیمت نفت در ارتباط است، بنابراین معامله‌گری که در معرض نوسانات CAD قرار دارد، ممکن است از معاملات آتی نفت برای پوشش ریسک استفاده کند. به عنوان یک مثال دیگر، ارزهای کالا محوری همانند دلار استرالیا (اوزی) و دلار نیوزیلند (کیوی) با قیمت فلزات و مواد معدنی همبستگی دارند و می‌توانند به عنوان پوشش ریسک در معاملات اوزی و کیوی مورد استفاده قرار دارند. 

در مورد جفت ارزها نیز اغلب از همبستگی جفت ارزهایی که ارز مشترکی دارند نیز برای پوشش ریسک استفاده می‌شود. برای آشنایی از جزئیات بیشتر و نحوه استفاده از همبستگی جفت ارزها، توصیه می‌کنیم مقاله “همبستگی بین جفت ارزها در فارکس چیست؟” را مطالعه کنید. 

مزایا و معایب استفاده از هجینگ

استفاده از استراتژی هجینگ دارای مزایا و معایب خاص خود است. مزایای هجینگ عبارتست از: 

  • کاهش ریسک نوسانات شدید بازار؛
  • حفظ سودهای به‌دست آمده؛
  • محافظت از سرمایه در برابر رویدادهای غیرقابل پیش‌بینی.

علیرغم نکات مثبتی که استراتژی هجینگ دارد، اما استفاده از این استراتژی با چالش‌هایی نیز روبرو است که برخی از آن‌ها عبارتند از:

  • کاهش سود بالقوه در صورت تثبیت بازار؛
  • هزینه‌های معاملاتی اضافی؛
  • افزایش چند برابری ضررها در صورت استفاده نادرست از آن؛
  • نیاز به تحلیل و مدیریت دقیق معاملات برای جلوگیری از اشتباهات.

مدیریت ریسک با استفاده از هجینگ

راز مدیریت ریسک در استفاده از استراتژی هجینگ، در نحوه انتخاب و مدیریت ابزارهای محافظتی مورد استفاده نهفته است. یکی از این موارد انتخاب نسبت مناسب هجینگ است؛ بدین معنی که سرمایه‌گذار باید تصمیم بگیرد چه درصدی از پورتفوی خود را در برابر ریسک پوشش دهد. به عنوان مثال، یک معامله‌گر که ۱۰۰۰ واحد طلا در اختیار دارد و نگران کاهش قیمت آن است، ممکن است تنها برای ۷۰ درصد از دارایی خود از قراردادهای آتی استفاده کند تا در عین کاهش ریسک، از فرصت‌های احتمالی افزایش قیمت نیز بهره‌مند شود. همچنین، زمان‌بندی مناسب هجینگ اهمیت زیادی دارد. هجینگ زودهنگام یا دیرهنگام می‌تواند هزینه‌های اضافی ایجاد کند و نه تنها اثربخشی استراتژی را کاهش دهد، بلکه معامله‌گر را در باتلاقی بیندازد که بیرون آمدن از آن رفته رفته دشوارتر شود.

استراتژی هجینگ در فارکس

تکنیک‌های ورود و خروج در استراتژی هجینگ

در استراتژی هجینگ، زمان‌بندی و تکنیک‌های ورود و خروج به معامله نقش کلیدی در کاهش ریسک و بهبود عملکرد سرمایه‌گذاری دارد. یکی از تکنیک‌های ورود به معامله، انتخاب زمان مناسب برای آغاز هجینگ است. معمولاً زمانی که نوسانات بازار افزایش می‌یابد یا انتظار می‌رود که یک رویداد اقتصادی مهم رخ دهد، موقعیت مناسبی برای آغاز هجینگ ایجاد می‌شود. معامله‌گران می‌توانند با استفاده از ابزارهایی مانند قراردادهای آتی، آپشن، باز کردن پوزیشن‌های مخالف و… هجینگ را آغاز کنند تا از دارایی‌های خود در برابر تغییرات شدید بازار محافظت کنند. انتخاب ابزار مناسب برای ورود به معامله به شرایط بازار و نیازهای معامله‌گر و یا سرمایه‌گذار بستگی دارد.

تکنیک‌های خروج از معامله در هجینگ نیز بسیار حائز اهمیت هستند. خروج از هجینگ باید در زمان مناسب و با در نظر گرفتن تغییرات در پوزیشن اصلی صورت گیرد. برای مثال، اگر روند بازار بر خلاف پیش‌بینی حرکت کرد و ریسک کاهش یافت، معامله‌گر می‌تواند به تدریج موقعیت‌های هجینگ خود را ببندد تا از هزینه‌های اضافی جلوگیری کند. 

یکی دیگر از روش‌های خروج، استفاده از هجینگ دینامیک است؛ به این معنی که معامله‌گر به طور مداوم نسبت هجینگ را بر اساس تغییرات بازار تنظیم می‌کند و در صورت نیاز، بخشی از هجینگ را بسته و یا موقعیت جدیدی باز می‌کند تا تعادل بین ریسک و بازده حفظ شود.

در حالت کلی، معامله‌گرانی که قصد استفاده از استراتژی هجینگ را دارند، باید قبل از ورود به بازار برنامه‌ریزی دقیقی برای ورود به معامله هجینگ و همچنین تعیین زمان مناسب برای بستن آن داشته باشند. در کنار موارد یاد شده در پاراگراف‌های فوق، استفاده از تحلیل تکنیکال در کنار سایر روش‌ها می‌تواند دقت و اثر بخشی هجینگ را بهبود بخشد. 

روانشناسی معامله‌گر در استفاده از هجینگ

هجینگ نیازمند تمرکز و نظم روانی بالاست. معامله‌گران باید درک کاملی از وضعیت روانی خود در مواجهه با نوسانات بازار داشته باشند و از تصمیم‌گیری‌های احساسی پرهیز کنند. استفاده از هجینگ، به‌ویژه در شرایطی که بازار به شدت نوسان دارد، می‌تواند فشار روانی زیادی به معامله‌گر وارد کند. 

معامله‌گران باید درک کنند که هدف اصلی هجینگ کاهش ریسک است نه افزایش سود. برخی معامله‌گران ممکن است در مواجهه با نوسانات بازار دچار استرس یا اضطراب شوند و به اشتباه انتظار داشته باشند که هجینگ همیشه باید منجر به سود شود. این طرز تفکر می‌تواند منجر به تصمیم‌گیری‌های احساسی و نادرست مانند بستن زودهنگام یا دیرهنگام موقعیت‌های هجینگ شود. بنابراین، لازم است که معامله‌گران بتوانند بر استرس خود غلبه کنند و تصمیمات منطقی بگیرند.

حفظ انضباط و پایبندی به برنامه‌ریزی اولیه نیز یک پارامتر مهم روانی برای معامله‌گرانی است که از استراتژی هجینگ استفاده می‌کنند. معامله‌گران ممکن است به دلیل تغییرات سریع بازار، وسوسه شوند که استراتژی هجینگ خود را اصلاح یا لغو کنند. این رفتار می‌تواند به دلیل ترس از ضرر یا طمع برای کسب سود بیشتر باشد که هر دو می‌توانند تأثیر منفی بر عملکرد هجینگ داشته باشند. 

معامله‌گران موفق با تمرکز بر اهداف بلندمدت و کنترل احساسات خود می‌توانند از انحراف از برنامه معاملاتی جلوگیری کنند و به تصمیمات منطقی و استراتژیک پایبند بمانند. این انضباط به ویژه در شرایط پرنوسان بازار اهمیت بیشتری پیدا می‌کند، چرا که تصمیم‌گیری‌های منطقی به حفظ تعادل بین ریسک و بازده کمک می‌کنند.

تأثیر نوسانات بازار بر استراتژی هجینگ

نوسانات بازار تأثیر مستقیم بر عملکرد استراتژی هجینگ دارد. در مواقعی که بازار دچار نوسانات شدید می‌شود، معامله‌گران ممکن است از هجینگ برای کاهش اثرات منفی استفاده کنند. با این حال، در بازارهای باثبات که نوسانات کمتری دارند، استفاده از هجینگ ممکن است منجر به کاهش سود بالقوه شود، چرا که معامله‌گر نمی‌تواند از نوسانات استفاده کند.

ترکیب هجینگ با سایر استراتژی‌های معاملاتی

ترکیب هجینگ با سایر استراتژی‌های معاملاتی می‌تواند اثربخشی آن را افزایش دهد. برای مثال، معامله‌گران می‌توانند از استراتژی‌های اسکالپینگ یا معاملات روزانه در کنار هجینگ استفاده کنند تا در کوتاه‌مدت نیز از نوسانات بازار بهره‌مند شوند. همچنین ترکیب هجینگ با تحلیل بنیادی و بررسی اخبار اقتصادی می‌تواند کمک کند تا تصمیمات بهتری در مورد زمان ورود و خروج از هجینگ گرفته شود.

مقایسه هجینگ با سایر روش‌های مدیریت ریسک

هجینگ یکی از روش‌های مؤثر مدیریت ریسک در فارکس است، اما روش‌های دیگری نیز وجود دارند که معامله‌گران می‌توانند از آن‌ها استفاده کنند. برای مثال، تعیین حد ضرر و استفاده از معاملات با حجم کمتر، تنوع بخشی به پورتفوی و … از دیگر راه‌های مدیریت ریسک است. 

در مقایسه با سایر روش‌های مدیریت ریسک، مانند تنوع‌بخشی و استفاده از دستورات حد ضرر، هجینگ به طور مستقیم به محدود کردن زیان‌های احتمالی کمک می‌کند. به عنوان مثال، در استراتژی تنوع‌بخشی، سرمایه‌گذار دارایی‌های مختلف را در پورتفوی خود قرار می‌دهد تا زیان‌های یک دارایی با سودهای دارایی‌های دیگر جبران شود. با وجود آنکه تنوع‌بخشی به کاهش ریسک کلی کمک می‌کند، اما نمی‌تواند به طور کامل ریسک یک دارایی خاص را حذف کند. هجینگ با ایجاد یک موقعیت مخالف، مانند خرید قرارداد اختیار فروش برای سهام، به طور خاص ریسک مربوط به آن دارایی را پوشش می‌دهد.

از سوی دیگر، استفاده از حد ضرر به معامله‌گران این امکان را می‌دهد که در صورت رسیدن قیمت به یک سطح خاص، به طور خودکار از معامله خارج شوند تا زیان‌های خود را محدود کنند. هرچند این روش به کنترل ضرر کمک می‌کند، اما در بازارهای نوسانی ممکن است قیمت به طور موقت به حد ضرر برسد و سپس دوباره در جهت مطلوب حرکت کند، که منجر به بسته شدن زودهنگام موقعیت می‌شود. در مقابل، هجینگ به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا همچنان در بازار باقی بمانند و از فرصت‌های بالقوه بهره‌مند شوند و در عین حال ریسک کاهش قیمت را مدیریت می‌کنند. 

نکته دیگر اینکه، در مقایسه با سایر روش‌ها، هجینگ به‌طور مستقیم ریسک را کاهش می‌دهد، اما در مقابل، هزینه‌های بیشتری به همراه دارد و ممکن است سود بالقوه را کاهش دهد.

منبع: Investopedia

Instagram Facebook Twitter LinkedIn