icon icon Home
icon icon Accounts
icon icon Quick start
icon icon Symbols

چگونه نظریه پورتفوی مدرن (MPT) به شما در ساخت سبد سهام بهینه کمک می‌کند؟

نویسنده
شهاب سهرابی
شهاب سهرابی
calendar آخرین بروزرسانی: 21 آبان 1404
watch زمان مطالعه 1 دقیقه

در دنیای سرمایه‌گذاری، نظریه پورتفوی مدرن ابزاری است که به شما کمک می‌کند تا سبد سهامی با ریسک کم و بازده بالا بسازید. این تئوری به شما نشان می‌دهد که به جای تمرکز بر روی یک دارایی خاص، باید ترکیبی از دارایی‌ها را انتخاب کنید که ریسک کلی سبد را کاهش دهد و بازده مطلوبی به همراه داشته باشد. با استفاده از اصول «تنوع‌بخشی» و بررسی ارتباط بین دارایی‌ها، می‌توان به «بهینه‌سازی سبد سهام» رسید. در ادامه این مقاله، شما را با مفاهیم کلیدی و روش‌های استفاده از این تئوری آشنا خواهیم کرد، پس با ما همراه باشید.

bookmark
نکات کلیدی
  • نظریه پورتفوی مدرن (MPT) به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا بهترین ترکیب از دارایی‌ها را برای حداکثر کردن بازده با حداقل ریسک پیدا کنند.
  • این نظریه براساس تحلیل کمی و استفاده از داده‌های گذشته، اصول «بهینه‌سازی سبد سهام» را برای کاهش ریسک و افزایش بازده تعیین می‌کند.
  • تنوع‌بخشی به پورتفوی یکی از اصول کلیدی نظریه MPT است که ریسک غیرسیستماتیک را کاهش می‌دهد و عملکرد سبد را بهینه می‌کند.
  • در حالی که نظریه MPT مزایای زیادی دارد، محدودیت‌هایی نیز دارد و باید در کنار سایر مدل‌ها و ابزارها برای تصمیم‌گیری‌های هوشمندانه‌تر استفاده شود.

نظریه پورتفوی مدرن (Modern Portfolio Theory) چیست؟

نظریه پورتفوی مدرن یا تئوری مدرن پرتفوی یکی از مفاهیم اصلی در سرمایه‌گذاری است که به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا با انتخاب ترکیبی از دارایی‌ها، بازده مورد انتظار را در برابر ریسک مشخصی به حداکثر برسانند. این نظریه برخلاف نگاه به یک دارایی واحد، تأکید دارد که برای کاهش ریسک، باید به ترکیب دارایی‌ها نگاه کرد.

به عبارت ساده‌تر، به جای خرید یک سهام خاص، سرمایه‌گذار باید سبدی از دارایی‌ها را انتخاب کند که هر کدام ویژگی‌های متفاوتی از نظر ریسک و بازده داشته باشند. نظریه MPT نشان می‌دهد که با انتخاب هوشمندانه دارایی‌ها و ترکیب آنها می‌توان از مزایای «تنوع بخشی به پورتفوی» بهره‌برداری کرده و به «بهینه‌سازی سبد سهام» دست یافت. این رویکرد نه تنها ریسک را کاهش می‌دهد بلکه می‌تواند به افزایش بازده کلی سرمایه‌گذاری نیز کمک کند.

sms-star

اصول این نظریه تأکید می‌کند که ترکیب دارایی‌ها با هم (نه انتخاب صرفاً دارایی‌های تک) می‌تواند با کاهش همبستگی بین دارایی‌ها، ریسک کل سبد را کاهش داده و بازده مورد انتظار را بهبود دهد.

تاریخچه و خاستگاه نظریه MPT؛ از هری مارکویتز تا امروز

نظریه MPT یا تئوری مدرن پرتفوی توسط Harry Markowitz در سال ۱۹۵۲ مطرح شد. او در این نظریه نشان داد که سرمایه‌گذاران باید به جای تمرکز بر یک دارایی خاص، دارایی‌ها را به‌ صورت ترکیبی انتخاب کنند تا بازده مورد انتظار را در مقابل ریسک مدیریت شده به حداکثر برسانند. این ایده به نام «بهینه‌سازی سبد سهام» شناخته می‌شود و تأکید می‌کند که تنوع دارایی‌ها می‌تواند ریسک را کاهش دهد و در عین حال بازده بیشتری به ارمغان بیاورد. برای این کار، مارکویتز از مفاهیم «واریانس» و «همبستگی» استفاده کرد.

با گذشت زمان، نظریه MPT تکامل پیدا کرد و مدل‌هایی مانند Capital Asset Pricing Model یا به اختصار CAPM به آن افزوده شدند که ریسک بازار و بازده را با دقت بیشتری محاسبه کردند. این تحولات باعث شد که نظریه‌هایی مانند نظریه‌های پسامدرن نیز پدید آیند که برخی از مفروضات اصلی نظریه MPT را به چالش کشیدند. در نهایت، تلاش‌های مارکویتز در این زمینه باعث شد تا او جایزه نوبل اقتصاد را در سال ۱۹۹۰ دریافت کند.

هدف اصلی نظریه پورتفوی مدرن در مدیریت سرمایه‌گذاری

هدف اصلی نظریه پورتفوی مدرن یا نظریه MPT این است که به سرمایه‌گذاران کمک کند تا بتوانند برای یک سطح مشخص از ریسک، بازده مورد انتظار را به حداکثر برسانند یا برعکس، برای دستیابی به بازده خاصی، ریسک را کاهش دهند. این تئوری نشان می‌دهد که به جای تمرکز بر یک دارایی منفرد، باید بر ترکیب دارایی‌ها در یک سبد سرمایه‌گذاری متمرکز شد.

بهینه‌سازی سبد سهام به این معناست که دارایی‌هایی با ویژگی‌های مختلف انتخاب شوند که بتوانند ریسک کل سبد را کاهش دهند و در عین حال بازده مطلوبی به ارمغان بیاورند. این فرایند مستقیماً با مدیریت ریسک ارتباط دارد، زیرا هدف این است که ریسک سرمایه‌گذاری‌ها به شکلی مؤثر مدیریت شود تا بالاترین بازده ممکن به دست آید. نظریه MPT ابزار قدرتمندی است که به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا سبدی متوازن و بهینه ایجاد کنند.

مفاهیم کلیدی در نظریه پورتفوی مدرن (MPT)

در نظریه پورتفوی مدرن، چهار مفهوم اصلی یعنی بازده مورد انتظار، ریسک (نوسان)، همبستگی دارایی‌ها و تنوع‌بخشی اساس تصمیم‌گیری در انتخاب و مدیریت سبد سرمایه‌گذاری هستند. در ادامه، هر یک از این مفاهیم کلیدی را به‌ صورت دقیق بررسی می‌کنیم تا درک عمیق‌تری از منطق درونی MPT به دست آوریم.

بازده مورد انتظار (Expected Return) در نظریه پورتفوی مدرن چیست؟

بازده مورد انتظار، نشان‌دهنده میانگین بازدهی پیش‌بینی‌شده برای یک دارایی یا کل سبد سرمایه‌گذاری در آینده است. در نظریه پورتفوی مدرن، این بازده بر اساس احتمالات وقوع سناریوهای مختلف بازار محاسبه می‌شود. 

به‌ عبارت ساده‌تر، اگر بدانیم هر دارایی در شرایط مختلف بازار چقدر احتمال دارد سود یا زیان دهد، می‌توانیم میانگین وزنی این نتایج را به‌ عنوان بازده مورد انتظار در نظر بگیریم.

در فرمول‌بندی نظریه پورتفوی مدرن (MPT)، هر دارایی در سبد وزن مشخصی دارد و بازده مورد انتظار سبد برابر است با مجموع حاصل‌ ضرب وزن هر دارایی در بازده مورد انتظار آن. این مفهوم پایه‌ای‌ترین جزء برای محاسبه کارایی پورتفوی است، زیرا مبنای مقایسه میان ریسک و بازده محسوب می‌شود.

ریسک یا نوسان در سبد سهام چگونه در نظریه پورتفوی مدرن اندازه‌گیری می‌شود؟

در نظریه پورتفوی مدرن (MPT)، ریسک معمولاً به‌ صورت انحراف معیار بازدهی اندازه‌گیری می‌شود؛ یعنی میزانی از پراکندگی بازده‌ها حول مقدار میانگین. هرچه بازده‌های واقعی بیشتر از مقدار مورد انتظار فاصله بگیرند، ریسک یا نوسان سرمایه‌گذاری بالاتر است. 

اما در سطح سبد (Portfolio Level)، ریسک تنها به ریسک هر دارایی وابسته نیست؛ بلکه نحوه حرکت هم‌زمان دارایی‌ها نیز در آن دخیل است. به همین دلیل، نظریه پورتفوی مدرن ریسک کل را به دو بخش تقسیم می‌کند:

  • ریسک سیستماتیک (غیرقابل حذف): ناشی از شرایط کلان اقتصادی یا بازار؛
  • ریسک غیرسیستماتیک (قابل حذف): مربوط به ویژگی‌های خاص یک شرکت یا صنعت.

با ترکیب دارایی‌هایی که دقیقاً به یک شکل نوسان نمی‌کنند، می‌توان بخش قابل حذف ریسک را کاهش داد.

همبستگی (Correlation) بین دارایی‌ها در نظریه پورتفوی مدرن چه نقشی دارد؟

همبستگی معیاری آماری است که نشان می‌دهد دو دارایی تا چه حد با یکدیگر در جهت مشابه یا مخالف حرکت می‌کنند. مقدار آن بین ۱ تا ۱- متغیر است:

  • +1 یعنی دو دارایی دقیقاً هم‌جهت حرکت می‌کنند؛
  • -1 یعنی کاملاً خلاف جهت یکدیگر حرکت دارند؛
  • و 0 یعنی رابطه خاصی میان نوسان‌های آن‌ها وجود ندارد.

در چارچوب نظریه MPT، هدف این است که دارایی‌هایی انتخاب شوند که همبستگی پایین یا منفی دارند، زیرا در این حالت، عملکرد ضعیف یکی از دارایی‌ها می‌تواند با عملکرد بهتر دارایی دیگر جبران شود. این ویژگی، سنگ‌ بنای مفهوم تنوع بخشی به پورتفوی است که در بخش بعدی به آن می‌پردازیم.

تنوع‌بخشی (Diversification) در نظریه پورتفوی مدرن چگونه ریسک کل را کاهش می‌دهد؟

تنوع‌بخشی فرآیندی است که در آن سرمایه‌گذار دارایی‌های مختلفی را از صنایع، کشورها یا طبقات دارایی متفاوت در پورتفوی خود می‌گنجاند تا از تمرکز ریسک جلوگیری کند. در نظریه پورتفوی مدرن (MPT)، تنوع‌بخشی به‌ طور مستقیم از مفهوم همبستگی منفی یا پایین میان دارایی‌ها ناشی می‌شود. وقتی دارایی‌ها رفتار مشابهی ندارند، زیان احتمالی در یک بخش می‌تواند توسط سود در بخش دیگر جبران شود، در نتیجه، بدون آن‌که بازده مورد انتظار کاهش یابد، نوسان کلی سبد کاهش می‌یابد.
به‌ بیان دیگر، تنوع‌بخشی به سرمایه‌گذار اجازه می‌دهد ریسک غیرسیستماتیک را حذف کند و تنها در معرض ریسک سیستماتیک ( همان بخشی از ریسک که حتی در متنوع‌ترین پورتفوی‌ها نیز قابل حذف نیست) باقی بماند.

نظریه پورتفوی مدرن

مرز کارایی (Efficient Frontier) در نظریه پورتفوی مدرن

مرز کارایی (Efficient Frontier) در نظریه پورتفوی مدرن یکی از مفاهیم کلیدی برای ارزیابی تعادل میان ریسک و بازده است. این مرز، به زبان ساده، خطی است که نشان می‌دهد چگونه می‌توان با ترکیب بهینه‌ای از دارایی‌ها، بیشترین بازده ممکن را برای سطح معینی از ریسک به‌دست آورد.

مرز کارایی به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا تصمیم بگیرند در چه نقطه‌ای از ریسک و بازده می‌خواهند قرار بگیرند: آیا به دنبال حداقل ریسک هستند یا حداکثر بازده؟ برای درک عمیق‌تر این مفهوم، ابتدا باید بدانیم مرز کارایی چگونه ترسیم می‌شود، چه تفاوتی با پرتفوی‌های ناکارا دارد و جایگاه پرتفوی بهینه روی آن کجاست.

مرز کارایی چیست و چگونه ترسیم می‌شود؟

مرز کارایی مجموعه‌ای از پرتفوی‌هاست که برای هر سطح ریسک، بیشترین بازده ممکن را ارائه می‌دهند. این مرز به‌صورت یک منحنی در نمودار ریسک و بازده ترسیم می‌شود. در این نمودار، محور افقی نشان‌دهنده ریسک (انحراف معیار) و محور عمودی بازده مورد انتظار است. این مرز به ما می‌گوید که برای هر میزان ریسک، کدام سبد سرمایه‌گذاری بهترین بازده را خواهد داشت. در واقع، بهینه سازی سبد سهام به معنای انتخاب پرتفوهایی است که روی این مرز قرار دارند.

برای ترسیم این مرز، معمولاً مراحل زیر طی می‌شود:

  • تعیین دارایی‌های قابل سرمایه‌گذاری (سهام، اوراق قرضه و …)؛
  • برآورد میانگین بازده مورد انتظار و انحراف معیار (ریسک) هر دارایی؛
  • محاسبه همبستگی بین دارایی‌ها برای اندازه‌گیری اثر تنوع؛
  • تشکیل صدها یا هزاران ترکیب مختلف از دارایی‌ها و ترسیم آن‌ها در نمودار بازده–ریسک.

نتیجه این فرآیند، ابری از نقاط است که نشان‌دهنده‌ی تمام پورتفوی‌های ممکن است. نقطه‌هایی که در قسمت بالایی و سمت چپ این ابر قرار دارند، مرز کارایی را تشکیل می‌دهند، زیرا در آن‌ها نسبت بازده به ریسک بیشینه است.

نظریه پورتفوی مدرن

تفاوت بین پرتفوی‌های کارا و ناکارا

در نمودار بازده–ریسک، تمام پورتفوی‌هایی که زیر مرز کارایی قرار دارند، ناکارا (Inefficient) محسوب می‌شوند، زیرا در ازای ریسک مشابه، بازده کمتری ارائه می‌دهند. به بیان دیگر، یک سرمایه‌گذار منطقی هرگز نباید پورتفوی ناکارا را انتخاب کند، چون می‌تواند با همان میزان ریسک، بازده بالاتری از طریق پرتفوی کارا به‌دست آورد.

در مقابل، پورتفوی‌هایی که روی مرز کارایی قرار دارند، کارا (Efficient) نامیده می‌شوند. این پرتفوی‌ها حاصل ترکیب بهینه‌ای از دارایی‌ها هستند که با رعایت اصل تنوع‌بخشی و حداقل‌سازی واریانس، بیشترین بازده ممکن را برای سطح ریسک انتخابی ارائه می‌دهند.

مفهوم «پرتفوی بهینه» روی مرز کارایی

از میان بی‌نهایت پورتفوی کارا روی مرز، تنها یکی به‌ عنوان پرتفوی بهینه (Optimal Portfolio) شناخته می‌شود؛ یعنی نقطه‌ای که کاملاً با ترجیحات سرمایه‌گذار و تابع مطلوبیت (Utility Function) او منطبق است.

اگر نرخ بازده بدون ریسک (Risk-free Rate) نیز در نظر گرفته شود، خطی به نام خط بازار سرمایه (Capital Market Line – CML) از محور بازده بدون ریسک رسم می‌شود که مرز کارایی را در یک نقطه لمس می‌کند.  آن نقطه، پرتفوی تانژانسی (Tangency Portfolio) یا همان پرتفوی بهینه مارکویتز است.

در این نقطه:

  • نسبت بازده اضافی به ریسک (Sharpe Ratio) حداکثر است؛
  • ترکیب دارایی‌ها بهترین تعادل ممکن بین ریسک و بازده را دارد؛
  • و سرمایه‌گذار می‌تواند با تغییر وزن دارایی‌های پرریسک و بدون ریسک، موقعیت خود را در امتداد خط بازار سرمایه تنظیم کند.

به این ترتیب، مرز کارایی نه تنها راهنمایی برای ساخت پورتفوی‌های منطقی است، بلکه مبنایی برای تصمیم‌گیری بهینه و کمی‌سازی ریسک در سرمایه‌گذاری حرفه‌ای محسوب می‌شود.

sms-star

به گفته CFI مرز کارایی نشان‌دهنده این است که افزایش ریسک همیشه متناسب با افزایش بازده نیست. به عبارتی هرگاه به سمت ریسک بالاتر بروید، افزایش بازده اضافی کمتر خواهد بود (کاهش بازده نهایی) که نمودار آن را به‌ صورت منحنی می‌کند.

فرایند بهینه‌سازی سبد سهام بر اساس نظریه پورتفوی مدرن (MPT)

در نظریه پورتفوی مدرن (MPT)، در فرآیند بهینه‌سازی سبد سهام، هدف اصلی این است که ترکیبی از دارایی‌ها انتخاب شود که برای سطح معینی از ریسک، بیشترین بازده ممکن را داشته باشد.  به بیان دیگر، پرتفوی روی مرز کارا (Efficient Frontier) قرار گیرد. 

در ادامه، مراحل فنی و عوامل مؤثر بر این بهینه‌سازی را به تفکیک بررسی می‌کنیم:.

تعیین وزن بهینه دارایی‌ها با استفاده از ماتریس کوواریانس

در گام نخست، برای محاسبه‌ی ریسک کل پرتفوی، باید میزان همبستگی بین بازدهی دارایی‌ها اندازه‌گیری شود. این همبستگی از طریق ماتریس کوواریانس (Covariance Matrix) محاسبه می‌شود که نشان می‌دهد بازدهی دو دارایی تا چه حد با یکدیگر حرکت می‌کنند. سپس با استفاده از این ماتریس و میانگین بازده تاریخی هر دارایی، مدل MPT یک مسئله بهینه‌سازی ریاضی را حل می‌کند:

هدف، یافتن وزن‌هایی برای هر دارایی است که منجر به حداقل‌سازی واریانس سبد برای یک بازده مشخص یا حداکثرسازی بازده برای یک سطح ریسک معین شود. به‌ عبارت ساده‌تر، وزن بهینه هر سهم در سبد به‌ گونه‌ای انتخاب می‌شود که تنوع سرمایه‌گذاری بیشترین اثر را در کاهش ریسک کل داشته باشد، نه صرفاً در افزایش بازده فردی هر دارایی.

 

نقش ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک در بهینه‌سازی

در تحلیل ریسک، باید میان ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک تمایز قائل شد. ریسک سیستماتیک ناشی از عوامل کلان اقتصادی است (مانند نرخ بهره، تورم، سیاست‌های دولت) و قابل حذف نیست، اما ریسک غیرسیستماتیک به شرایط خاص یک شرکت یا صنعت مربوط است و با تنوع‌بخشی می‌توان آن را تا حد زیادی کاهش داد.

نظریه پورتفوی مدرن در واقع بر همین اصل استوار است: با ترکیب دارایی‌هایی که همبستگی پایینی دارند، می‌توان ریسک غیرسیستماتیک را کاهش داد و تنها در معرض ریسک سیستماتیک باقی ماند. بنابراین، هنگام تعیین پرتفوی بهینه، تحلیلگر باید از داده‌های تاریخی استفاده کند تا تأثیر این دو نوع ریسک را در ساختار وزن‌دهی دارایی‌ها لحاظ کند.

استفاده از نرم‌افزارها و مدل‌های عددی برای محاسبه پرتفوی بهینه

بهینه‌سازی سبد سهام معمولاً نیازمند انجام محاسبات پیچیده ریاضی است که با روش‌های دستی به‌ سختی قابل انجام است. به همین دلیل، تحلیلگران و مدیران سرمایه‌گذاری از نرم‌افزارهای تخصصی و مدل‌های عددی برای یافتن ترکیب بهینه استفاده می‌کنند.

برنامه‌هایی مانند Excel (Solver)، MATLAB، R، Python (کتابخانه‌های NumPy و PyPortfolioOpt) و حتی پلتفرم‌های مالی آنلاین، امکان وارد کردن داده‌های بازده، محاسبه ماتریس کوواریانس و اجرای مدل مارکویتز را فراهم می‌کنند.

این ابزارها با حل مسائل بهینه‌سازی چند متغیره، مرز کارا (Efficient Frontier) را ترسیم کرده و نشان می‌دهند که در هر سطح از ریسک، کدام ترکیب دارایی بهترین بازده را ایجاد می‌کند. در نهایت، سرمایه‌گذار یا مدیر پورتفوی می‌تواند با توجه به میزان تحمل ریسک خود، مناسب‌ترین نقطه روی این مرز را انتخاب کند.

sms-star

در بهینه‌سازی سبد با استفاده از ماتریس کوواریانس، وزن‌دهی دارایی‌ها نه‌تنها براساس بازده مستقل آن‌ها بلکه بر اساس نحوه هم­رفتاری (کوواریانس/همبستگی) بین دارایی‌ها انجام می‌شود، یعنی تعامل بین دارایی‌ها به اندازه ویژگی‌های فردی آن‌ها مهم است.

فرضیات اصلی نظریه پورتفوی مدرن

نظریه پورتفوی مدرن (MPT) بر اساس چند فرض اصلی ساخته شده است که به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا سبد سهام خود را بهینه‌سازی کنند. این فرض‌ها رفتار سرمایه‌گذاران و نحوه تصمیم‌گیری آن‌ها را مشخص می‌کنند و نقش مهمی در بهینه‌سازی سبد سهام دارند. در ادامه، مهم‌ترین این فرضیات را مرور می‌کنیم.

رفتار منطقی سرمایه‌گذاران

در نظریه پورتفوی مدرن فرض می‌شود که همه سرمایه‌گذاران رفتاری منطقی و عقلانی دارند. به این معنا که هر سرمایه‌گذار در شرایط برابر، میان دو گزینه سرمایه‌گذاری با بازده مورد انتظار برابر، گزینه‌ای را انتخاب می‌کند که ریسک کمتری دارد.

به‌عبارت دیگر، تصمیم‌های سرمایه‌گذاری صرفاً بر پایه بهینه‌سازی ریسک و بازده گرفته می‌شوند، نه عوامل احساسی، روانی یا هیجانی. این فرض به نظریه اجازه می‌دهد رفتار سرمایه‌گذاران را قابل پیش‌بینی و مدل‌پذیر در نظر بگیرد و از مفاهیم آماری و ریاضی برای تحلیل انتخاب‌های آنان استفاده کند.

بازده‌ها از توزیع نرمال پیروی می‌کنند

فرض دوم نظریه پورتفوی مدرن آن است که بازده دارایی‌ها دارای توزیع نرمال هستند؛ یعنی میانگین بازده، معیار مرکزی داده‌ها و انحراف معیار بیانگر میزان پراکندگی یا همان ریسک است. در چنین حالتی، احتمال وقوع بازده‌های بسیار زیاد یا بسیار کم بسیار اندک است و بیشتر بازده‌ها در محدوده‌ای قابل پیش‌بینی حول میانگین قرار دارند.

این فرض، امکان استفاده از مدل‌های آماری ساده‌تر مانند محاسبه کوواریانس و واریانس را فراهم می‌کند و پایه محاسبات مرز کارای مارکویتز را تشکیل می‌دهد. هرچند در دنیای واقعی بازده‌ها همیشه دقیقاً نرمال نیستند، اما این فرض برای تحلیل نظری و مدل‌سازی پرتفوی کارایی بالایی دارد.

سرمایه‌گذاران تصمیم‌های خود را تنها بر اساس ریسک و بازده می‌گیرند

در نظریه MPT، فرض می‌شود که سرمایه‌گذاران فقط براساس ریسک و بازده تصمیمات خود را می‌گیرند و دیگر عوامل مانند هزینه‌های معاملاتی، مالیات یا نقدینگی را نادیده می‌گیرند. این مدل به سادگی فرض می‌کند که تمامی تصمیمات سرمایه‌گذاری فقط بر پایه تحلیل ریسک و بازده هر دارایی گرفته می‌شود و هیچ فاکتور اضافی در نظر گرفته نمی‌شود.

sms-star

به نقل از wikipedia: یکی از مهم‌ترین محدودیت‌های این فرضیات این است که مدل یک دوره‌ای است و به تصمیم‌گیری سرمایه‌گذار در طی چندین دوره نمی‌پردازد. این یعنی در شرایط تغییرات زمانی یا چند دوره‌ای، کاربرد آن ممکن است محدود شود.

مزایا و محدودیت‌های نظریه MPT

نظریه پورتفوی مدرن (MPT) یکی از مهم‌ترین ابزارها برای بهینه‌سازی سبد سهام است که به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا بهترین ترکیب از دارایی‌ها را انتخاب کنند. اما مانند هر مدل دیگری، این نظریه هم مزایا و محدودیت‌هایی دارد.

مزایای نظریه پورتفوی مدرن (MPT)

یکی از بزرگ‌ترین مزایای نظریه MPT این است که به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا با در نظر گرفتن ریسک و بازده، سبد سرمایه‌گذاری خود را به شکلی بهینه بسازند. این مدل به شما می‌گوید که چگونه می‌توان با تنوع‌بخشی به پورتفوی، ریسک کلی را کاهش داد و در عین حال بازده مناسبی به دست آورد. تئوری مدرن پرتفوی یک روش علمی برای مدیریت پورتفوی ارائه می‌دهد که در آن تصمیمات به‌ جای حدس و گمان، بر پایه محاسبات دقیق ریاضی گرفته می‌شود.

محدودیت‌های نظریه پورتفوی مدرن (MPT)

اما این مدل چند محدودیت نیز دارد. یکی از مهم‌ترین محدودیت‌ها این است که نظریه MPT فرض می‌کند بازده‌ها از توزیع نرمال پیروی می‌کنند و این در دنیای واقعی همیشه صادق نیست. همچنین، این مدل بر داده‌های گذشته تکیه دارد و در صورتی که بازار دچار تغییرات ناگهانی شود، ممکن است مدل به درستی عمل نکند.

علاوه‌بر این، مدیریت پورتفوی با توجه به این مدل به عوامل دیگری مانند مالیات، هزینه‌های معامله یا رفتارهای غیرمنطقی سرمایه‌گذاران توجهی ندارد. این‌ها عواملی هستند که می‌توانند عملکرد سبد سرمایه‌گذاری را تحت تأثیر قرار دهند.

در نهایت، نظریه پورتفوی مدرن ابزاری مفید برای ساخت سبدهای سرمایه‌گذاری است، اما باید در کنار سایر ابزارها و تحلیل‌ها استفاده شود تا بتوان به تصمیمات بهتری رسید.

کاربردهای عملی نظریه پورتفوی مدرن در دنیای امروز

نظریه MPT امروزه در بخش‌های مختلف مالی کاربردهای زیادی دارد. در اینجا به چند مورد از کاربردهای عملی آن در دنیای امروز می‌پردازیم.

استفاده از MPT در مدیریت صندوق‌های سرمایه‌گذاری

بسیاری از صندوق‌های سرمایه‌گذاری و شرکت‌های مدیریت دارایی از نظریه MPT برای «بهینه‌سازی سبد سهام» استفاده می‌کنند. این مؤسسات با استفاده از این مدل، دارایی‌های مختلف را طوری ترکیب می‌کنند که ریسک کلی کاهش یابد و در عین حال بازده مطلوبی به دست آید. این کار به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا سرمایه خود را به شکلی بهینه مدیریت کنند.

ترکیب MPT با مدل‌های جدیدتر مانند CAPM و نظریه پرتفوی پسامدرن

تئوری مدرن پرتفوی با مدل‌های جدیدتری مانند CAPM (مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای) و نظریه پرتفوی پسامدرن ترکیب شده است. این مدل‌ها می‌توانند به سرمایه‌گذاران کمک کنند تا به تحلیل دقیق‌تری از ریسک و بازده بپردازند. نظریه MPT برای انتخاب ترکیب دارایی‌ها همچنان ابزار اصلی است، اما این مدل‌ها به‌ویژه در شرایط خاص بازار به کمک می‌آیند.

نقش هوش مصنوعی و الگوریتم‌ها در بهینه‌سازی پرتفوی

با پیشرفت تکنولوژی، استفاده از هوش مصنوعی و الگوریتم‌ها در بهینه‌سازی سبد سهام افزایش یافته است. این ابزارهای پیشرفته می‌توانند به تحلیل دقیق‌تری از داده‌ها و شبیه‌سازی بازده و ریسک دارایی‌ها کمک کنند. استفاده از این ابزارها در «مدیریت پورتفوی» به سرمایه‌گذاران این امکان را می‌دهد که تصمیمات بهتری بگیرند و سبدهای بهینه‌تری بسازند.

چگونه نظریه پورتفوی مدرن (MPT) به شما در ساخت سبد سهام بهینه کمک می‌کند؟

نتیجه‌گیری

نظریه پورتفوی مدرن (MPT) یکی از ابزارهای کلیدی در بهینه‌سازی سبد سهام است که به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا با ترکیب دارایی‌ها، بازده مورد انتظار را برای یک سطح خاص از ریسک حداکثر کنند. این نظریه با استفاده از مفاهیمی مانند تنوع‌بخشی، همبستگی و بازده به کاهش ریسک و افزایش کارایی سبد سهام کمک می‌کند.

 با وجود محدودیت‌هایی مانند فرضیات ساده‌سازی شده که همیشه در دنیای واقعی قابل پیاده‌سازی نیستند، نظریه پورتفوی مدرن همچنان یکی از اصول بنیادین در مدیریت پورتفوی و «مدیریت ریسک» باقی مانده است. برای سرمایه‌گذاران فردی یا مدیران دارایی، استفاده از این نظریه به همراه توجه به محدودیت‌های آن می‌تواند ابزاری مؤثر در تصمیم‌گیری و ساخت سبد سهام بهینه باشد.

ادامه خواندن
not-found
calendar 21 آبان 1404
rate banner
به این مقاله امتیاز بدهید

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

نه ممنون