مارکت پروفایل در واقع نمودار توازن بین عرضه و تقاضا از نظر سطح توافق بین قیمت و ارزش درک شده آن است. این روش مفیدی برای مشاهده ی رفتار بازار از دیدگاه این که آیا از نظر شرکت کنندگان قیمت ها منصفانه یا ناعادلانه (بررسی مطلوبیت) است. این موضوع با دیدگاه و چشم انداز طی دوره های زمانی کوتاه مدت و بلندمدت حائز اهمیت هست. برخلاف نمودارهای مرسوم مثل نمودارهای شمعی یا میله ای، روندها با توجه به اطلاعات موجود روز قبل از ارزش متعارف تعیین می شوند. از این جهت بررسی نمودارهای مارکت پروفایل در بازارها حائز اهمیت می باشند.
ارزش در مارکت پروفایل
ساختار جستجو قیمت مناسب در پاسخ به اعتقادات و باورهای کلی مشارکت کنندگان عمل می کند. به این شیوه که آیا قیمت ها به طور عادلانه بازتاب دهنده ی ارزش واقعی آن دارایی می باشند یا خیر؟. اگر شرکت کنندگان بازار ارزش درست را در حـول قیمت های فعلی درک نکنند، آنگاه در ادامه از راه خرید و فروش در بازار واکنش نشان می دهند و موجب توسعه بازار به سمت مشخصی می گردند.
از نظر خیلی از مشارکت کنندگان قیمت ها منعکس کننده ی ارزش ها هستند.
تعریف ساده بازار این مفهوم است که مشارکت کنندگان با توافق در قیمت ها، ارزهای متفاوت را تبادل می کنند. توافق بین قیمت و ارزش کاملاً به درک شرکت کنندگان از بازار بستگی دارد. بازارها همیشه دارای روند نیستند. یعنی همیشه در حال صعود یا نزول نیستند و ممکنه وضعیتی خنثی تجربه کنند. زمانی که قیمت ها شروع به تطبيـق بـا ارزش می کنند، شرکت کنندگان بازار علل و دلایل بالقوه کمتری برای شروع هرگونه فعالیتی دارند؛ البته این تا زمانی که اطلاعات جدیدی وارد بازار گردد و افزایش فعالیت های مشارکتی را فراخوانی کند. در طول زمان تـوازن بين قیمت و ارزش، قیمت همان طور که در حال نوسان است سیر ثابتی در اطراف محـدوده ی توازن ندارد، بنابراین شروع به ایجاد توزیع می کند. نمودار توزیع قیمت ها شکلی ماننـد منحنی زنگوله ای دارد. با بیشترین هماهنگی بین قیمت و ارزش موجود در اطراف منصفانه ترین قیمتی که توسط اکثریت مشارکت کنندگان بازار درک می شود. قیمت ها در همین حـوزه ی توافقات کلی، صعود و نزول می کنند و برای عادلانه ترین مبادله، قیمت هـا بایـد بـه صـورت ناعادلانه ای بالا یا پایین باشند.
اگر منحنی توزیع داده های مختلف را رسم کنید چیزی شبیه نموداری که در تصویر بالا مشاهده می کنید، حاصل می شود. بنابراین، بیشتر اعداد در اطراف یک مقدار مرکزی جمع و اغلب به شکلی نمایان می گردند که در بسیاری از موارد نزدیک به میزان میانگین هست. این توزیع با چرخاندن ۹۰ درجه ای در جهت عقربه های ساعت به نمایش در آمده است. به همین شیوه، ممکنه قیمت را به عنوان تابعی از فعالیت خودش در هر سطح قیمت مشخص کرد. یعنی تعداد دفعاتی که دوباره به سطح قیمت مشخصی در طول بازه ی زمانی معینی برمی گردد و بازنگری صورت می گیرد. یکی از دغدغه های همیشگی ما اینکه بروکر ها و موسسات مالی اطلاعاتی دارند که در اختیار افراد وابسته به آن بروکر و موسسه ها قرار دارد و ما به آن اطلاعات دسترسی نداریم. به همین خاطر توان رقابت ما نسبت به آنها بسیار پایین و ناچیز است. نگرانی ما اینکه اطلاعات مهم، شاید در آینده به ما برسد و شایدم نرسد. از زمانی که آقای وایکوف روی حجم معاملات به عنوان یک فاکتور مهم تمرکز کرد، رصد حجم معاملات در کنار قیمت منجر به کشف ردپاهای حرفه ای های بازار و تعقیب هدفمند آنها می شد. واژه ای که میان فعالین اقتصادی محبوبیت داشت، ارزش متعارف یا Fair Value است. اصطلاح ارزش متعارف، بیـان کننده ی سطح قیمتی ای که بیشترین حجم معاملات و فعالیـت بـازار را جذب می کند. این سطح قیمتی با تایم فریم معاملاتی ارتباط دارد. و در تایم فریم های مختلف نسبت به آن واکنش های متفاوتی از فعالین بازار سر می زند. بررسی دقیق توزیـع حـجـم در قیمتی که بر اساس ارزش متعارف کشف شده است، مهـم تـرین نشانه ای که جهت حرکت بازار را پس از رسیدن به ارزش متعارف تبیین می کند. توزیع داده ها حاصل پاسخ های رفتاری شرکت کنندگان در بازار می باشد. این موضـوع بـرخلاف آنچه که از نمونه گیری سایر داده های تجربی اکتسابی نیست. فرضاً اگر ما از ضریب هوشی هزار دانشجو نمونه برداری کنیم، به این نتیجه خواهیم رسید که ضریب هوشی بیشتر آنها در اطراف مقدار میانی و متوسط واقع و تعداد اندکی در نواحی کناری و و انتهایی مقیاس های بالایی و پایینی قرار می گیرند. همچنین اگر نمونه برداری قد وزن ها یا تعداد سکه های موجود در جیب هر دانشجو را به دست بیاوریم، باز هم توزیع منحنی زنگوله ای به همین شکل خواهد بود. با فراوری دیتا قیمتی به این ترتیب به راحتی قادر به مشاهده فعالیت آن در سطوح مختلـف هستیم و حوزه های توازن بین قیمت و ارزش را تنها از راه درجه بندی و شکل به دست آمده از نمودار توزیع شناسایی کنیم. به شکل بالا مجدد توجه کنید، محور عمودی جهت قیمت را دنبال می کند، در حالی که محور افقی فرکانس فعالیت قیمت را در هر سطح قیمت نشان می دهد. این کار در نمودارهای مرسوم مثل نمودارهای میله ای یا نمودار کندل استیک به آسانی مشاهده نمی شود چرا که این نمودارها تصویر واضحی از توزیع فرکانس قیمت ارائه نمی کنند. پس چگونه قادر به تدوین نمودارهایی که به ما امکان مشاهده ی توزیع فعالیت قیمت را می دهد را انجام دهیم؟ از این جهت چگونه قادر به شناسایی حوزه های توازن بالقوه بین قیمت و آرزش باشیم؟ اگر اول فعالیت قیمت را در مدت زمان مشخصی ثبت کنیم و در ادامه بخش هایی از تغییرات قیمت که در آن ریزش اتفاق می افتد را به شکل یک پروفایل مرکب از تغییرات قیمت در گذر زمان نشان دهیم، به راحتی می توانیم این کار را انجام دهیم.
حرکات قیمت را در طول هر بازه زمانی فرضاً نیم ساعت با یک حرف الفبـا نشـان می دهیم. برای هر بازه ی زمانی متوالی نیم ساعته حـروف A , B , C , D و … را اختصاص می دهیم.ایـن امـر نشانگر بیشترین توافق / هماهنگی قیمت با ارزش است. این توزیع، پروفایل عملکرد بازار را نمایان می سازد.
همه توزیع ها کاملا در بازارهای واقعی توزیع نمی شوند.
فرض براین که قیمت ها با گذشت زمان توزیع نسبتاً متقارن و نمودار زنگوله ای متعادلی را شکل می دهند. بنابراین انتظار می رود هرگونه کجی و خم شدگی در انتهای پایینی و بالایی توزیع به تدریج و با گذر زمان موجب برقراری تعادل دوباره ای به سوی نمایه ای متقارن و متعادل شود. انتظار می رود قیمت ها سرانجام به میانگین یا متوسـط ارزش توزیع، که نشانگر عادلانه ترین قیمت است، بازگردند.
نواحی مقدار در مارکت پروفایل (Value Area)
این نمودار توزیع زنگوله ای فعالیت قیمت، به طور پیوسته و طبیعی زمانی شکل که قیمت در حال جست و جوی مقدار (Value) است. این موضـوع برای تخمین توزیع نرمال که مشخصه ها و ویژگی های آن به خوبی و شناخته شده، مفید است. بدین ترتیب ۶۸ درصد کلیه فعالیت ها در انحراف معیار گرفته شده از قیمت متوسط منحنی توزیع واقع می شوند. این حوزه ی توازن بین قیمت و ارزش، نواحی مقدار در مارکت پروفایل نامگذاری می کنند. این بخش، مکانی را نشان می دهد که بیشترین توافق یا هماهنگی بین قیمت و ارزش در آن وجود دارد. قیمت های دیگر از میانگین فاصله دارند و هرچه اختلاف بین قیمت و ارزش بیشتر باشد، آنگاه با توجه به بازار، بیش از حد گران یا کم ارزش تر می شود. همان گونه که قیمت ها به حالت عادی و منصفانه برمی گردند، چنین فعالیت هایی به متعادل سازی پروفایل و حرکت آن به سوی توزیع متقارن قیمت ها کمک می کند.
محاسبه نواحی مقدار از طریق شمارش TPO در مارکت پروفایل، برای هر بازه ی زمانی یک حرف از حروف الفبا اختصـاص داده و فرصت قیمت زمان یا TPO نامیده می شود.این نشان دهنده ی زمـان یـا دوره ای که بازار به دنبال فرصتی برای قیمت مناسب می گردد.
بخشی از نمودار توزیع که نزدیک به میانه ی دامنه ی توزیع قرار دارد و بیشترین حروف الفبا یا TPO را دارد، نقطه کنترل یا POC می نامند. بنابراین باید دو خط برابر TPO وجود داشته باشد که نزدیک به میانه ی توزیع واقع شده و در خط پایینی TPO هم POC قرار خواهد گرفت. برای محاسبه ی نواحی مقدار، ابتدا باید مکان قرارگیری POC را تعیین کرد. برای پیدا کردن POC، دامنه ی توزیع را پیدا و مرکز آن را مشخص کنید. دامنه ی نمودار توزیع، تفاوت بین بالاترین و پایین ترین قیمت TPO است. در نهایت، بلندترین و طولانی ترین خط TPO را که نزدیک ترین نقطه به مرکز دامنه است، این نقطه POC را نشان می دهد.
نواحی مقدار را با توجه به حجم قادر به محاسبه هستیم. در اینجا روش محاسبه مشابه با روش های مبتنی بر TPO در نواحی مقدار است. تنها تفاوت آن استفاده از قیمت با بیشترین حجم به جای POC به عنوان مقدار اصلی برای مقایسه حجم دو قیمت بالا و پایین آن است. برای محاسبه نواحی مقدار بر اساس حجم، ناحیه ای که ۶۸ درصد از کل حجم را شامل شود، نواحی مقدار را براساس حجـم نمـایش می دهد.
در نمودار بالا با ایده ای که ساختار بازار بر اساس قیمت و حجـم و زمـان ساماندهی می شود مشاهده می کنید. ایـن نمـودار مركز ثقـل توجـه بـازار بـه مـهـم تـرین محدوده ی معاملاتی را نشان می دهد. با بررسی این نمودار می توان جهت گیری آینده بازار را با توجه به حجم معاملات تشخیص داد. اگر قیمت از این محدوده خارج و با حجم پایینی همراه باشد، به احتمال زیاد دوباره به این محدوده بازخواهد گشت. درک این سیکل کلید حل بسیاری از ابهامات و احتمالات می باشـد. جهت آشنایی با مفهوم والیوم پروفایل، باید فلسفه ی ایجاد آن یعنی مارکت پروفایل را تا حدودی توضیح داد. اتفاقی که در والیوم پروفایل رخ می دهد را در نمودار زیر می بینید:
با انتقال دیتا های حجم به محور قیمت، محدوده هایی از قیمت که بیشترین فعالیت بازار به آنها اختصاص یافته را می بینیم. زین پس خواندن نمودار و تحلیل رفتار قیمت بسیار ساده تر و دقیق تر خواهـد بود. با استفاده از والیوم پروفایل می توانیم محدوده های حمایت و مقاومت را بـه صـورتی واقع بینانه تر و منطقی تر رصد کنیم. با دیدگاه جدید دیگر نیازی به تشخیص محدوده های حمایتی و مقاومتی مهم بر اساس سوئینگ هـای قیمتی و کندل شناسی و ده ها روش دیگر نیست. شاید تا پیش از این، ذهنیتـی بـرای ترسیم و تشخیص محدوده های حمایت و مقاومت بر اساس حجـم نداشتید و تمام تمرکزتان بر اساس قیمت و محدوده های مهمی که از ساختار قیمت پیـدا می کردید. تمرکز بازار و فعالیت بازار حول چه محدوده هایی است؟ در مقالات سایت ارون گروپس حجم و تحلیل حجم را به صورت مبسوط توضیح دادیم. طول میله های حجم یا پروفیل حجم در ساختار جدید، به موازات محـور زمـان امـتـداد می یابد. یعنی می توانیم زمانی که بازار به مهم ترین محدوده ی قیمت توجه کرده را نیز به راحتی درک کنیم. در نمودار جدید به حجم بر مبنای تایم فریم از دریچه ی جدیدی نگاه می کنیم. فرض بر اینکه در تایم فریم روزانه چنین پروفایلی از حجم می بینیم. محـدوده ی قیمتی مورد نظر که بیشترین تمرکز و توجه بازار و به آن معطوف بوده است را علامت و در تایم فریم های پایین با اطمینان خاطر بیشتری به معامله می پردازیم. درک این مفهوم که چرا قیمت در یک محدوده، زمان بیشتر و فعالیت بیشتری صرف کرده از نمودارهایی که در گذشته بررسی کردیم به این سادگی قابل استخراج نیست. وقتی این ساختار را می بینیم متوجه یک موضوع مهم می شویم و تمایل حرفه ای های بازار را نسبت به یک محدوده ی قیمتی در می یابیم. این موضوع مهم می تواند در بازگشت قیمت بـه ایـن محدوده به ما کمک کند که چگونه برنامه معاملاتی خود را تنظیم کنیم. در واقع از بررسی حجم در محور قیمت، به تشخیص سطح رسیده ایم. هر چه قیمت زمان بیشتری روی یک محدوده صرف کرده باشد، سطحی که از این طریق مشخص می کنیم در آینده از اعتبار و ارزش بیشتری برخوردار خواهد بود. برای والیوم پروفایل و محدوده هایی که توسط آن ایجاد شده اند، از حیث تراکم و طـول میله ها، نام گذاری هایی انجـام شـده اسـت. هـر مـحـدوده ی تراکمی نوارهای حجـم را برآمدگی یا گره یا node می گویند. قیمت وقتی به این محدوده ها از بالا یا پایین نزدیک می شود، دقیقا مانند یک سطح حمایتی و مقاومتی عمل می کنند. هر چه تراکم میلـه هـا یعنی گره ها بیشتر و طولانی تر باشند، سطح ما از اهمیت بیشتری برخوردار است. کمکی که این نمودارها به ما می کنند این که از قضاوت و تحمیل ذهنیت خود بر اساس سطوحی که با روش های سنتی تشخیص می دادیم، پرهیـز خـواهیم کرد. دیگـر سـطح ماهانه و هفتگی و روزانه و غیره را تعیین نمی کنیم و آنها را به تایم فریم های پایین منتقل نمی کنیم و نمودار را بی جهت شلوغ نمی کنیم. خیلی راحت مناطق توجـه حرفه ای های بازار را در سریع ترین زمان ممکن تشخیص می دهیم، تفاوت بسیار مهمی که سطوح جدید با سطوح قدیم حمایت و مقاومت دارند این که سطوح جدید کاملا دینامیک و پویا هستند و با فعالیت بازار و حرفه ای های بازار به راحتی تغییر می کنند. ولی سطوح قدیمی حالتی استاتیک دارند و نسبت به حرکات دینامیک بازار هیچ تفسیری نمی توانند به ما بدهند. استفاده بسیار مهـم مـا از والیوم پروفایل در تایم فریم های مختلف است. مثلا در تایم فریم یک دقیقه ای شاهد خواهیم بود گره های مهم حجم در طول زمان چندین بار جابجا می شوند. در تایم فریم یک ساعته شاید این تغییرات به یک یا دو بار کاهش پیدا کند و در تایم فریم روزانه امکان دارد این سطوح برای مدتی طولانی تر و شاید چند هفته اعتبار خود را حفظ کنند. سطوح حمایت و مقاومت که در این روش مشخص می شوند، بر اساس تمرکز و فعالیت بیشتر بازار شکل گرفته اند و پرسشی که قبلا مطرح می شد مبنی بر این که چرا سطوح قیمت بایستی در مقابل رفتار آینده ی قیمت واکنش نشان دهند اینجا پاسخ داده می شود.
یکی از بهترین ابزارها برای تشخیص مناطق انباشت و توزیع استفاده از واليـوم پروفایل است.
اگر منطقه ای را به عنوان انباشت یا توزیع (در تحلیل فازی توضیحات ارایه شده است) تشخیص داده باشیم مسلما بایستی فعالیت حرفه ای ها در آن مناطق، مشهود و هویدا باشـد. با استفاده از واليـوم پروفایل به راحتی می توانیم تاییدیه بگیریم. در ترکیب ساختار حجم کلاسیک و واليـوم پروفایل پاسخ به مهم ترین پرسش بازار ممکن می شود. یعنی کی حرفه ای های بازار فعال می شوند؟ و این فعالیت روی چه منطقه ای از قیمت متمرکز است؟ نکته کلیدی: از منوی سمت چپ در پلتفرم تریدینگ ویو گزینه fixed range volume profile را انتخاب کنید و با دو کلیک ابتدا و انتهای محدوده ی مورد نظر را انتخاب نمایید. ایـن سـاده ترین و ابتدایی ترین نحوه نمایش والیوم پروفایل در پلتفرم تریدینگ ویو می باشد.
مارکت پروفایل در بازار فارکس
از آنجایی که در بازار فارکس هیچ مرکزییت جهت معامله نیست، هیچ دیتا حجمی از قیمت پیشنهاد یا درخواست ( bid یا ask ) برای بازار فارکس از یک مرکز تبادلات مرکزی در دسترس نیست. در نتیجه بسیاری از معامله گران فارکس، ارتباط و کارایی مارکت پروفایل در بازار فارکس را نادیده می گیرند و آن را مبالغه آمیز تلقی می کنند. به اندازه کافی جالب توجه که مفهوم اصلی و منطقی برای نرخ های مختلف ارز در ارزش بازاری درک شده هر ارز نهفته است. کلمه کلیدی مورد توجه در اینجا، ارزش است. شناسایی ارزش نیز یکی از ویژگی های متمایز مارکت پروفایل است. پروفایل می تواند به راحتی و به وضوح منطقه ارزش هر جفت ارز در بازار نقدی فارکس را برای ما شناسایی کند که باعث تناسب پروفایل برای بازار فارکس می گردد. در واقع این تنها روش نموداری موجود که ارزش و تغییرات ارزش هر جفت ارز را شناسایی می کند.