اگر تا به حال به این فکر کردهاید که چرا بیت کوین با وجود قیمت بالاتر، از نظر ارزش کلی بازار از اتریوم پیشی گرفته، یا چرا سهام یک شرکت کوچک ممکن است ریسک بیشتری نسبت به یک غول صنعتی داشته باشد، پاسخ در یک شاخص کلیدی نهفته است: مارکت کپ یا ارزش بازار. این عدد به ظاهر ساده، مانند یک قطبنما عمل میکند و به سرمایهگذاران نشان میدهد یک دارایی (سهام، ارز دیجیتال، طلا یا حتی جفتارزهای فارکس) چقدر در مقایسه با رقبایش «ارزشمند» است.
مارکت کپ تنها یک عدد نیست، بلکه ابزاری است که با آن میتوانید سلامت مالی یک پروژه را بسنجید، روندهای بازار را پیشبینی کنید و حتی از حبابهای قیمتی دوری کنید. آیا میدانید چرا تحلیلگران حرفهای همیشه پیش از سرمایهگذاری، مارکت کپ دوج کوین را با شیبا مقایسه میکنند؟ یا چرا در بازار طلا، این شاخص به اندازه قیمت هر اونس اهمیت دارد؟ در این مقاله، فارغ از اصطلاحات پیچیده، دقیقاً توضیح میدهیم مارکت کپ چگونه محاسبه میشود، چرا نباید از آن غافل شد و چطور میتوانید از آن برای ساختن سبد سرمایهگذاری قویتر استفاده کنید.
- ارزش بازار (مارکت کپ) نشان میدهد یک شرکت چقدر ارزش دارد. این عدد از طریق ارزش کلی تمام سهامِ در دسترس عموم محاسبه میشود.
- برای محاسبه مارکت کپ یک شرکت، تعداد سهام موجود را در قیمت فعلی هر سهم ضرب کنید.
- از مارکت کپ برای سنجش اندازه شرکت و مقایسه عملکرد مالی آن با شرکتهای دیگر (چه کوچک و چه بزرگ) استفاده میشود.
مارکت کپ یا ارزش بازار چیست؟
مارکت کپ (Market Capitalization) یا ارزش بازار به مجموع ارزش دلاری سهام یک شرکت یا کل کوینهای در گردش یک ارز دیجیتال گفته میشود. فرمول محاسبه آن ساده است: قیمت فعلی × تعداد کل سهام یا کوینها.
مارکت کپ (Market Capitalization) یا ارزش بازار، یکی از پایهایترین مفاهیم در تحلیل مالی است که به سرمایهگذاران کمک میکند اندازه و اهمیت یک دارایی یا شرکت را درک کنند. به زبان ساده، این شاخص از ضرب قیمت فعلی هر واحد از یک دارایی در تعداد کل واحدهای موجود یا در گردش آن به دست میآید. فرمول محاسبه مارکت کپ به این شکل است:
مارکت کپ = قیمت فعلی × تعداد واحدهای در گردش
این مفهوم نه تنها در بازار سهام، بلکه در ارزهای دیجیتال، بازار طلا و حتی فارکس کاربرد دارد. درک مارکت کپ به شما نشان میدهد یک دارایی چقدر در مقایسه با رقبایش ارزشمند است، حتی اگر قیمت هر واحد آن به تنهایی بالا یا پایین باشد.

چرا مارکت کپ اهمیت دارد؟
مارکت کپ (ارزش بازار) یکی از نخستین معیارهایی است که سرمایهگذاران حرفهای برای ارزیابی ریسک و پتانسیل رشد یک دارایی بررسی میکنند. این شاخص نه تنها اندازه یک پروژه یا شرکت را نشان میدهد، بلکه به شما کمک میکند تشخیص دهید آیا قیمت فعلی یک دارایی منصفانه است یا خیر.
درک درست از مارکت کپ، بهتنهایی میتواند مسیر تصمیمگیری سرمایهگذاران را تغییر دهد. این شاخص نهتنها تصویری از اندازه و مقیاس یک دارایی ارائه میدهد، بلکه در تحلیل عمقیتر به شما کمک میکند تا ریسک سرمایهگذاری و الگوی نوسانات قیمت را بهتر بشناسید. برای بررسی این ابعاد کلیدی، به نکات زیر توجه کنید:
- تأثیر مارکت کپ بر ریسک و پتانسیل رشد داراییها؛
- نقش مارکت کپ در تحلیل نوسانات قیمت بازار.
تأثیر مارکت کپ بر ریسک و پتانسیل رشد داراییها
داراییهایی با مارکت کپ بزرگ مانند بیت کوین (با ارزش بازار بیش از ۱.۸ تریلیون دلار در زمان نگارش مقاله)، معمولاً نوسانات کمتری دارند و برای سرمایهگذاری بلندمدت مناسبتر هستند. دلیل این موضوع، نقدینگی بالا و اعتماد گسترده سرمایهگذاران به آنها است. در مقابل، داراییهای با مارکت کپ کوچک مانند دوج کوین (با ارزش بازار حدود 26.27 میلیارد دلار در زمان نگارش مقاله)، ممکن است رشدهای انفجاری داشته باشند، اما به همان اندازه مستعد ریزشهای شدید هستند.

نقش مارکت کپ در تحلیل نوسانات قیمت بازار
برای اینکه نقش مارکت کپ در تحلیل نوسانات بازار به خوبی روشن شود، به موارد زیر توجه کنید.
از یک سو، بیت کوین به عنوان دارایی با مارکت کپ کلان، حتی با تغییرات قیمت ۱۰ درصدی، تأثیر قابل توجهی بر کل بازار کریپتو میگذارد. در حالی که آلت کوینهایی مانند دوج کوین، با وجود قیمت پایین هر واحد (معمولاً حدود ۰.۱ دلار)، به دلیل عرضه بالا (۱۴۸.۹۷ میلیارد توکن در زمان نگارش مقاله)، ارزش بازار کمتری دارد. این موضوع باعث میشود نوسانات آن بیشتر تابع هیجان بازار باشد تا تحلیلهای فاندامنتال.
از سوی دیگر، زمانیکه ارزش بازار بیتکوین افزایش مییابد و این افزایش همراه با رشد پایدار قیمت و حجم معاملات مشاهده میشود، معمولاً نشاندهنده آن است که سرمایهگذاران بزرگ در حال تزریق سرمایه به این دارایی هستند تا از نوسانات داراییهای کوچکتر دوری کنند. در چنین شرایطی، بیتکوین بهعنوان یک دارایی نسبتاً باثبات در بازار کریپتو، نقش پناهگاه امنتری را برای محافظت از سرمایه ایفا میکند.
در مقابل، آلت کوینی مانند دوجکوین بهدلیل مارکت کپ کوچکتر و ویژگیهای غیر بنیادی خود، بیشتر تحت تأثیر هیجانات بازار و سفتهبازی قرار دارد. رشد ناگهانی ارزش بازار دوجکوین معمولاً ناشی از ورود سرمایهگذاران کوتاهمدت و رفتارهای هیجانی است که میتواند به افزایش شدید قیمتها منجر شود، اما همینطور ریزشهای سنگینتری را نیز به دنبال داشته باشد.
در نتیجه، مارکت کپ به شما میگوید:
- آیا یک دارایی ارزش واقعی دارد یا تحت تأثیر هیجان است؟
- آیا رشد قیمت آن پایدار است یا موقتی؟
نحوه محاسبه مارکت کپ (Market Cap) چگونه است؟
برای محاسبه مارکت کپ نیاز است تا مراحل زیر را طی کنید:
- قیمت فعلی دارایی را پیدا کنید؛
- تعداد کل سهام یا کوین های در گردش را مشخص کنید؛
- قیمت × تعداد را محاسبه کنید.
فرمول محاسبه مارکت کپ ساده است:
Market Cap = قیمت فعلی × عرضه در گردش.
این فرمول برای تمام داراییها از ارزهای دیجیتال تا سهام و حتی طلا کاربرد دارد. در ادامه با مثالهای کاربردی، نحوه محاسبه را بررسی میکنیم.
مثال ۱: محاسبه مارکت کپ شیبا
فرض کنید قیمت هر توکن شیبا (SHIB) برابر ۰٫۰۰۰۰۱ دلار باشد و عرضه در گردش آن ۵۴۹ تریلیون توکن باشد.
- محاسبه:
۰٫۰۰۰۰۱ دلار × ۵۴۹,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰ = ۵٫۴۹ میلیارد دلار
این عدد نشان میدهد مارکت کپ شیبا چقدر است و جایگاه آن را در بازار ارزهای دیجیتال مشخص میکند.
مثال ۲: مارکت کپ اپل در بازار سهام
اگر قیمت هر سهم اپل ۱۸۰ دلار باشد و تعداد سهام منتشر شده آن ۱۶ میلیارد دلار باشد:
- محاسبه:
۱۸۰ دلار × ۱۶,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰ = ۲٫۸۸ تریلیون دلار
این ارزش بازار، اپل را در دسته Large Cap قرار میدهد که در ادامه مقاله به آن میپردازیم.
مثال ۳: مارکت کپ طلا
برای محاسبه ارزش بازار جهانی طلا، قیمت هر اونس طلا را (مثلاً ۱,۸۰۰ دلار) در ذخایر جهانی طلا (حدود ۲۰۰,۰۰۰ تن) ضرب میکنیم.
تبدیل تن به اونس: ۲۰۰,۰۰۰ تن = ۶٫۴ میلیارد اونس
- محاسبه:
۱,۸۰۰ دلار × ۶,۴۰۰,۰۰۰,۰۰۰ = ۱۱٫۵۲ تریلیون دلار

انواع مارکت کپ بر اساس ارزش بازار
دستهبندی پروژهها یا شرکتها بر اساس مارکت کپ، به سرمایهگذاران کمک میکند تا سطح ریسک، پتانسیل رشد و ثبات داراییها را ارزیابی کنند. این دستهبندیها معمولاً به ۶ گروه اصلی تقسیم میشوند:۱. مارکت کپ کلان یا Mega Cap (بالای 200 میلیارد دلار)
شرکت ها یا دارایی هایی با مارکت کپ فوق العاده بالا که نقش کلیدی در اقتصاد جهانی دارند، در دسته مارکت کپ کلان قرار میگیرند. مثال:- اپل (با ارزش بازار 3.106 تریلیون دلار در زمان نگارش مقاله؛ منبع)
- مایکروسافت (با ارزش بازار 2.824 تریلیون دلار در زمان نگارش مقاله؛منبع)
- نوسانات کم؛
- سوددهی پایدار؛
- مناسب برای سرمایه گذاری کم ریسک.

2. مارکت کپ بزرگ یا Large Cap (بین 10 تا 200 میلیارد دلار)
شرکت ها یا دارایی هایی با مارکت کپ بزرگ بخش عمده ای از بازار را تشکیل میدهند.
مثال:
- فایزر (128.37 میلیارد دلار در زمان نگارش مقاله؛ منبع)
- اینتل (91.35 میلیارد دلار در زمان نگارش مقاله؛ منبع)
ویژگی ها:
- نقدشوندگی بالا؛
- تاثیرپذیری از اخبار کلان اقتصادی.
3. مارکت کپ متوسط یا Mid Cap (بین 2 تا 10 میلیارد دلار)
شرکتها یا پروژههای در حال رشد که هنوز به بلوغ کامل نرسیدهاند، در دسته مارکت کپ متوسط قرار میگیرند.
مثال:
- شرکت Rocket Lab (راکت لب) ( 9.46 میلیارد دلار در زمان نگارش مقاله؛ منبع)
- برخی ارزهای دیجیتال مانند ATOM (کازماس) (1.69 میلیارد دلار در زمان نگارش مقاله؛ منبع)
ویژگی ها:
- پتانسیل رشد بالا؛
- ریسک بیشتر نسبت به Large Cap.

4. مارکت کپ کوچک یا Small Cap (بین 300 میلیون تا 2 میلیارد دلار)
استارتاپها یا پروژههایی که در مراحل اولیه توسعه هستند، مارکت کپ کوچکی دارند.
مثالها:
- شرکت Planet Labs (ارزش بازار 0.97 میلیارد دلار در زمان نگارش مقاله. منبع)
- توکنهای DeFi با کاربری خاص مانند Curve DAO Token (ارزش بازار 875 میلیون دلار در زمان نگارش مقاله. منبع )
ویژگی ها:
- نوسانات قیمتی شدید؛
- امکان رشد انفجاری یا سقوط!
5. مارکت کپ میکرو یا Micro Cap (بین 50 تا 300 میلیون دلار)
پروژههای بسیار کوچک با حجم معاملات محدود که اغلب در بازارهای خاص فعالیت میکنند، در دسته مارکت کپ میکرو قرار میگیرند.
مثالها:
- پلتفرمهای بلاکچینی نیچ. (بلاکچین های نیچ (Niche) که برای یک کاربرد خاص یا بازار هدف کوچک ساخته شده اند مانند Roobee که پلتفرم سرمایهگذاری با هوش مصنوعی برای کاربران عادی است)
- توکن های بومی با جامعه کاربری کوچک. به عنوان مثال: میم کوین MoonBag یا MBAG
ویژگی ها:
- ریسک بالا؛
- نیاز به تحلیل عمیق فاندامنتال.
6. مارکت کپ نانو یا Nano Cap (زیر 50 میلیون دلار)
داراییهای با ارزش بازار ناچیز که معمولاً در مراحل ابتدایی یا آزمایشی قرار دارند، در دسته مارکت کپ نانو قرار میگیرند.
مثال: همستر کوین (HAMSTR) با مارکت کپ حدود ۱۰ میلیون دلار.
ویژگیها:
- نقدشوندگی بسیار پایین (حتی فروش مقدار کمی دارایی ممکن است قیمت را سقوط دهد!)؛
- احتمال کلاهبرداری یا شکست پروژه بسیار بالا؛
- این پروژه ها اغلب تحت تاثیر شایعات یا پامپ و دامپ تغییر میکند.
چرا این دستهبندیها مهم هستند؟
با شناخت این دستهبندیها، میتوانید استراتژی سرمایهگذاری خود را بر اساس ریسکپذیری و اهداف مالی تنظیم کنید. برای مثال:
- مارکت کپ کوچک و نانو معمولاً برای معاملهگران ریسکپذیر جذاب هستند، اما ممکن است حجم معاملات پایین، خروج از موقعیت را سخت کند.
- مارکت کپ کلان مانند طلا یا سهام اپل، برای سرمایهگذاری بلندمدت امنترند.
- پروژههایی با مارکت کپ نانو مانند همستر باید تنها بخش کوچکی از سبد سرمایهگذاری را باید به خود اختصاص دهند.
تاثیر مارکت کپ بر نقدینگی و نوسانات بازار
دقت کنید که مارکت کپ بالا لزوماً به معنای نقدینگی بالا نیست، مارکت کپ نشاندهنده اندازه کلی یک دارایی است، در حالی که نقدینگی به میزان آسانی خرید و فروش آن دارایی بدون تاثیر زیاد بر قیمت اشاره دارد.
همچنین برای تحلیل دقیق بازار، باید به ارتباط میان مارکت کپ، حجم معاملات و عمق بازار که بر رفتار و نوسانات قیمت تاثیر میگذارد، نیز توجه کنید.
ممکن است یک دارایی با مارکت کپ بالا، نقدینگی پایینی داشته باشد. این بدین معنی است که اگرچه حجم کل دارایی زیاد است، اما حجم معاملات آن ممکن است کم باشد، که در نتیجه باعث نوسانات بیشتر قیمت و دشواری در خرید یا فروش حجم بالا بدون تغییر قابل توجه قیمت میشود.
به عنوان مثالی از بازار کریپتو، میتوان به توکن APE اشاره کرد که در ابتدای عرضه خود مارکت کپ بسیار بالایی داشت، اما بخش عمدهای از توکنهای آن هنوز آزاد نشده بودند و در قراردادهای قفلشده یا در اختیار تیم توسعه قرار داشتند. در نتیجه، نقدینگی پایین بود و حتی معاملات کوچک میتوانستند باعث نوسانات شدید قیمت شوند.
یا سهام کلاس A شرکت برکشایر هاتاوی (BRK.A) که با وجود مارکت کپ بسیار بالا، نقدشوندگی پایینی دارد. دلیل اصلی این موضوع، قیمت بسیار بالای هر سهم است (در زمان نگارش این مقاله هر سهم کلاس A برکشایر هاتاوی 795،999 دلار در حال معامله میباشد) که باعث شده تنها تعداد محدودی از سرمایهگذاران توان معامله آن را داشته باشند. این سهم نمونهای است از دارایی سنتی با ارزش بازار کلان اما حجم معاملات روزانه کم است.

معایب استفاده از مارکت کپ در تحلیل بازار
اگرچه مارکت کپ به عنوان شاخص کلیدی در تحلیل بازارهای مالی شناخته میشود، اما فقط متکی بودن به این معیار میتواند منجر به تصمیمگیریهای نادرست شود. در ادامه، مهمترین محدودیتهای مارکت کپ را بررسی میکنیم.
عدم توجه به بدهیها و ساختار مالی
مارکت کپ تنها ارزش سهام یا توکنهای در گردش را محاسبه میکند و عواملی مانند بدهیها، ذخایر نقدی یا داراییهای فیزیکی شرکت را نادیده میگیرد. اینجاست که شاخص Enterprise Value یا EV اهمیت پیدا میکند.
ارزش کل شرکت (Enterprise Value) معیاری است که علاوه بر مارکت کپ، بدهیها، ذخایر نقدی و سهام ممتاز شرکت را نیز محاسبه میکند.
مثال:
شرکتی مانند تسلا ممکن است مارکت کپ بالایی داشته باشد، اما اگر بدهیهای آن نیز محاسبه شود، ارزش واقعی کسبوکار (EV) بسیار متفاوت خواهد بود؛ بنابراین، تحلیلگران برای ارزیابی دقیقتر، باید مارکت کپ را با شاخصهایی مانند EV ترکیب کنند.
معیار / شاخص | مارکت کپ (Market Cap) | ارزش واقعی کسبوکار (Intrinsic Value) | نسبت قیمت به درآمد (P/E Ratio) |
---|---|---|---|
تعریف | ارزش کل بازار شرکت بر اساس قیمت سهام آن | برآورد تحلیلی از ارزش واقعی یک شرکت بدون توجه به قیمت بازار | نسبت قیمت فعلی هر سهم به سود هر سهم شرکت |
فرمول | قیمت فعلی هر سهم × تعداد کل سهام | معمولاً با مدلهای تنزیل جریان نقدی (DCF) یا مدلهای ارزشگذاری دیگر محاسبه میشود | قیمت سهم ÷ سود هر سهم (EPS) |
کاربرد | نشاندهنده اندازه شرکت در بازار و مقایسه کلی با دیگر شرکتها | ارزیابی اینکه آیا سهم کمتر یا بیشتر از ارزش واقعی خود در بازار قیمتگذاری شده | ابزار ارزیابی ارزندگی نسبی یک سهم نسبت به سودآوری آن |
مزایا | ساده، سریع، قابل فهم برای عموم سرمایهگذاران | دقیقتر و بر پایه تحلیلهای مالی عمیق | مقایسه سریع بین شرکتها در یک صنعت، ارزیابی گرانی یا ارزانی سهم |
معایب | تاثیرپذیر از نوسانات بازار و هیجانات، بدون درنظر گرفتن واقعیات بنیادی | نیاز به مفروضات و تخمینهای زیاد، امکان خطای تحلیلی بالا | ممکن است گمراهکننده باشد (در شرکتهای با سود موقتی بالا یا پایین) |
تاثیرپذیری از نوسانات کوتاهمدت قیمت
مارکت کپ مستقیماً به قیمت فعلی دارایی وابسته است و نوسانات موقت میتوانند تصویر نادرستی از ارزش واقعی ارائه دهند.
مثال:
در ژانویه ۲۰۲۱، مارکت کپ گیم استاپ (GME) به دلیل تبلیغات رسانهای و فعالیت معاملهگران خرد، به طور غیرواقعی افزایش یافت، اما این رشد پایدار نبود.

برای اجتناب از تصمیمات هیجانی، بهتر است مارکت کپ را در بازههای زمانی بلندمدت تحلیل کنید.
چالش مقایسه مارکت کپ در بازارهای مختلف
مارکت کپ در بازارهای سنتی مانند فارکس یا کالاها (کامودیتی) مثل طلا به مفهوم فعلی معنا ندارد. در این بازارها، نقدینگی و حجم معاملات نقش پررنگتری ایفا میکنند.
مارکت کپ (ارزش بازار) به شکل سنتی در بازار سهام به معنای ارزش کل یک شرکت است که از ضرب تعداد کل سهام در قیمت فعلی هر سهم به دست میآید. این تعریف فقط در بازار سهام است و برای شرکتها کاربرد دارد.
مثال:
در فارکس، جفت ارز EUR/USD با حجم معاملات روزانه ۱ تریلیون دلار، بالاترین نقدینگی را دارد، اما مفهوم مارکت کپ در آنجا کاربردی نیست. در چنین بازارهایی، به جای تمرکز بر مارکت کپ، باید شاخصهایی مانند نقدینگی، اسپرد و نوسانات را بررسی کرد.
نادیده گرفتن توکنهای قفلشده یا عرضه آینده
در بازار ارزهای دیجیتال، مارکت کپ تنها توکنهای در گردش را محاسبه میکند، اما توکنهای قفلشده یا عرضه آینده میتوانند ارزش بازار را به شدت تغییر دهند.
مثال:
پروژههایی مانند ریپل (XRP) بخش بزرگی از توکنهای خود را در اختیار بنیاد نگه میدارند. انتشار این توکنها میتواند مارکت کپ را تحت تأثیر قرار دهد.
استفاده از مارکت کپ کاملاً رقیقشده (Fully Diluted) که در ادامه مقاله بیشتر توضیح خواهیم داد، برای درک بهتر تأثیر عرضه آینده ضروری است.
اگرچه مارکت کپ ابزاری مفید برای مقایسه اولیه داراییها است، اما ترکیب آن با سایر شاخصها مانند نقدینگی، حجم معاملات و ارزش کل (Enterprise Value) برای تحلیل جامع ضروری است. به ویژه در بازارهایی که تفاوت مارکت کپ و نقدینگی چشمگیر است، این شاخصها جایگزینهای بهتری برای ارزیابی محسوب میشوند.

تفاوت مارکت کپ در بازارهای سهام و ارز دیجیتال
در نگاه نخست، مفهوم «مارکت کپ» یا همان ارزش بازار، در بازارهای مالی مختلف مشابه به نظر میرسد: قیمت ضربدر تعداد واحدهای موجود. اما، واقعیت این است که تفاوتهای بنیادینی میان نحوه محاسبه، تفسیر و پایداری این شاخص در بازار سهام، بازار ارزهای دیجیتال و بازار فارکس وجود دارد. تفاوتهایی که درک صحیح آنها برای تحلیلگران و سرمایهگذاران حرفهای ضروری است.
مارکت کپ در بازار سهام
در بازار سهام، مارکت کپ با ضرب قیمت فعلی هر سهم در تعداد سهام منتشر شده محاسبه میشود. این عدد به عنوان معیاری نسبتاً پایدار برای تعیین ارزش کل شرکت مورد استفاده قرار میگیرد. از آنجا که تعداد سهام منتشر شده معمولاً توسط هیئت مدیره کنترل و تنها در شرایط خاصی تغییر میکند، نوسانات مارکت کپ در بازار سهام، بیشتر بهواسطه تغییرات قیمت سهم اتفاق میافتد. به همین دلیل، مارکت کپ در بورس یک شاخص قابل اعتماد برای دستهبندی شرکتها (مانند شرکتهای بزرگ، متوسط یا کوچک) و مقایسه ارزش آنها در طول زمان بهشمار میرود.
مارکت کپ در بازار ارزهای دیجیتال
اما در بازار ارزهای دیجیتال، داستان کاملاً متفاوت است. در اینجا به جای سهام، با توکنها یا کوینها سروکار داریم و محاسبه مارکت کپ بر اساس «قیمت توکن × عرضه در گردش» صورت میگیرد. عرضه در گردش تنها بخشی از کل توکنهایی است که در نهایت میتوانند وجود داشته باشند.
تفاوت عمده در این است که عرضه توکنها ممکن است به مرور زمان و بر اساس برنامههایی مانند استخراج یا مایننینگ، آزادسازی توکنهای قفلشده (Unlocking) یا مکانیسمهایی مانند استیکینگ (Staking) تغییر کند. بنابراین، مارکت کپ در دنیای کریپتو بسیار پویاتر و گاه ناپایدارتر است.
برای مثال، پروژهای مانند ریپل (XRP) دارای عرضه کل حدود ۱۰۰ میلیارد توکن است، اما فقط حدود ۴۵ میلیارد آن در گردش است. اگر بخشی از توکنهای قفلشده به بازار تزریق شود، حتی اگر قیمت توکن تغییر نکند، میتواند بهطور ناگهانی بر ارزش بازار تأثیر بگذارد. همچنین پروژههایی مانند TapSwap که بخشی از توکنها را از طریق استیکینگ موقتاً از بازار خارج میکنند، میتوانند عرضه در گردش را کاهش داده و بهصورت مصنوعی مارکت کپ را بالا نشان دهند.

مارکت کپ در بازار فارکس و معاملات CFD
در بازار فارکس، برخلاف بازارهای سهام و ارز دیجیتال، مفهوم مارکت کپ به صورت مستقیم وجود ندارد. دلیل این امر، ماهیت غیرمتمرکز بازار فارکس است. در بازار فارکس، ارزهای مختلف در برابر یکدیگر معامله میشوند و حجم معاملات و نقدینگی بهعنوان شاخصهای اصلی برای اندازهگیری «حجم بازار» استفاده میشوند.
در معاملات CFD، مارکت کپ بهصورت مستقیم بیمعنی است. چون هیچ توکنی در گردش وجود ندارد، معاملهگران مالک هیچ سهم یا ارز خاصی نیستند و فقط در حال معامله روی «نمایه قیمتی» یک دارایی هستند. البته اگر معاملهگر از CFD برای داراییهایی مانند سهام یا کریپتو استفاده کند، مارکت کپ آن دارایی ممکن است در تحلیل بنیادی او نقش داشته باشد، اما در خود معامله CFD، این عدد هیچ نقشی در محاسبات اصلی ندارد.
تاثیر اخبار بر مارکت کپ در بازارها یکسان نیست. در کریپتو، واکنشها اغلب سریع و شدید است، اما در بازار سهام و فارکس، نوسانات معمولاً تدریجیتر بوده و بیشتر از تصمیمات کلان اقتصادی مانند نرخ بهره یا سیاستهای پولی ناشی میشوند.
فاکتورهای تاثیرگذار بر مارکت کپ و تغییرات آن
مارکت کپ یا ارزش بازار، شاخصی پویا است که تحت تأثیر عوامل متعددی قرار میگیرد. درک این عوامل به سرمایهگذاران کمک میکند روندهای آینده را پیشبینی و تصمیمات آگاهانهتری بگیرند.
یکی از اصلیترین فاکتورها، تغییرات قیمت است. برای مثال، پس از آپدیت «مرج» اتریوم در سال ۲۰۲۲، قیمت این ارز دیجیتال افزایش یافت و در نتیجه مارکت کپ اتریوم رشد چشمگیری را تجربه کرد. این موضوع نشان میدهد چگونه ارتقای فناوری یک پروژه میتواند اعتماد سرمایهگذاران را جلب کرده و ارزش بازار را بالا ببرد.
عرضه و تقاضا نیز نقش کلیدی ایفا میکند. در مورد بیتکوین، رویداد «هاوینگ» که هر چهار سال یکبار رخ میدهد، عرضه جدید کوینها را کاهش میدهد. این کاهش عرضه، همراه با تقاضای ثابت یا فزاینده، معمولاً منجر به افزایش قیمت و در نتیجه رشد مارکت کپ بیتکوین میشود.
از سوی دیگر، اخبار فاندامنتال میتواند ارزش بازار را به سرعت تغییر دهد. سقوط پروژه لونا در می ۲۰۲۲ نمونه بارزی از این تأثیر است. فروپاشی الگوریتم استیبلکوین ترا (UST) و از دست دادن پگ آن به دلار، باعث شد ارزش بازار لونا در عرض چند روز از دهها میلیارد دلار به نزدیک صفر برسد. این رویداد نشان داد که حتی پروژههای به ظاهر پایدار نیز میتوانند تحت تأثیر اخبار منفی سقوط کنند.

پروژههای دیگر مانند تون کوین (TON) و سولانا (SOL) نیز از این قواعد مستثنی نیستند. رشد ارزش بازار سولانا در سال ۲۰۲۱ عمدتاً ناشی از توسعه اکوسیستم آن و جذب پروژههای دیفای بود، در حالی که مارکت کپ تون کوین تحت تأثیر چالشهای حقوقی و محدودیتهای شبکه قرار گرفت.
در نهایت، ترکیب این عوامل (قیمت، عرضه و تقاضا و اخبار) تعیینکننده اصلی نوسانات مارکت کپ در بازارهای مالی است. شناخت آنها نه تنها به تحلیل روندها کمک میکند، بلکه از تصمیمات هیجانی جلوگیری مینماید.
مارکت کپ کاملاً رقیقشده (Fully Diluted Market Cap)
مارکت کپ کاملاً رقیقشده معیاری است که ارزش بازار یک دارایی را با فرض انتشار تمام توکنها یا سهام ممکن محاسبه میکند. برخلاف مارکت کپ معمولی که تنها توکنهای در گردش را در نظر میگیرد، این شاخص حداکثر عرضه پیشبینیشده را نیز شامل میشود. این مفهوم به ویژه در پروژههای ارز دیجیتال اهمیت دارد، جایی که ممکن است بخشی از توکنها هنوز استخراج نشده، قفل شده یا در اختیار تیم توسعه باشد.
برای مثال، فرض کنید نات کوین (NatCoin) حداکثر عرضه ۱۰۰ میلیون توکن داشته باشد و قیمت فعلی هر توکن ۵ دلار باشد. اگر تنها ۵۰ میلیون توکن در گردش باشد، مارکت کپ معمولی آن ۲۵۰ میلیون دلار محاسبه میشود. اما مارکت کپ کاملاً رقیقشده این پروژه با ضرب قیمت در حداکثر عرضه، به ۵۰۰ میلیون دلار میرسد. این عدد نشان میدهد اگر تمام توکنهای ممکن وارد بازار شوند، ارزش مارکت کپ نات کوین چقدر خواهد بود.

این شاخص به سرمایهگذاران کمک میکند تا تأثیر احتمالی عرضه آینده بر قیمت را ارزیابی کنند. برای نمونه، اگر پروژهای مانند نات کوین تصمیم به انتشار توکنهای باقیمانده بگیرد، ممکن است افزایش عرضه باعث کاهش قیمت هر توکن شود. بنابراین، مارکت کپ رقیقشده ابزاری کلیدی برای درک ریسکهای بلندمدت و برنامهریزی استراتژیک محسوب میشود.
کوین مارکت کپ (CoinMarketCap)، معتبرترین مرجع برای بررسی مارکت کپ ارزهای دیجیتال
کوین مارکت کپ (CoinMarketCap) به عنوان یکی از معتبرترین و پرکاربردترین پلتفرمها برای رصد دادههای مرتبط با ارزهای دیجیتال شناخته میشود. این وبسایت نه تنها مارکت کپ پروژهها را به صورت لحظهای نمایش میدهد، بلکه اطلاعاتی مانند حجم معاملات، عرضه در گردش و تغییرات قیمتی را نیز در اختیار کاربران قرار میدهد. برای مثال، اگر بخواهید مارکت کپ بیبی دوج (Baby Doge) یا ارزش بازار دوج (DOGE) را بررسی کنید، کوین مارکت کپ اولین مرجعی است که به شما پیشنهاد میشود.
استفاده از این پلتفرم ساده است: کافی است نام ارز مورد نظر خود را در نوار search وارد کنید.

برای نمونه، با جستجوی بیبی دوج، صفحه اختصاصی این پروژه باز میشود که در آن مارکت کپ، قیمت فعلی، حجم معاملات ۲۴ ساعته و رتبه بازار آن نمایش داده میشود. این دادهها به شما کمک میکنند تا جایگاه پروژه را در مقایسه با رقبا بسنجید.

علاوه بر این، کوین مارکت کپ امکان تحلیل روندهای کلی بازار را نیز فراهم میکند. برای مثال، با مراجعه به بخش «ارزش کل بازار»، میتوانید تغییرات ارزش بازار دوج و دیگر ارزها را در بازههای زمانی مختلف بررسی کنید. این ابزارها به سرمایهگذاران کمک میکنند تا با درک بهتر وضعیت فعلی، تصمیمات آگاهانهتری بگیرند.
مهمترین شاخصهای مارکت کپ در تریدینگ ویو
تریدینگ ویو (TradingView) به عنوان یکی از قدرتمندترین پلتفرمهای تحلیل تکنیکال، ابزارهای متنوعی را برای رصد ارزش کل بازار کریپتو و شاخصهای مرتبط با مارکت کپ ارائه میدهد. یکی از کاربردیترین این ابزارها، نمودار توتال مارکت کپ (Total Market Cap Chart) است که تغییرات مجموع ارزش بازار تمام ارزهای دیجیتال را نمایش میدهد.

این نمودار با جمعآوری دادههای لحظهای از پروژههای مختلف، تصویری کلی از روند بازار ارائه میکند. برای مثال، زمانی که ارزش کل بازار کریپتو از ۱ تریلیون دلار به ۲ تریلیون دلار افزایش مییابد، این نمودار به وضوح نشان میدهد که بازار در فاز صعودی (بول ران) قرار دارد. برعکس، کاهش چشمگیر این شاخص میتواند هشدار شروع روند نزولی (بیر ران) باشد.
تحلیلگران با استفاده از این ابزار میتوانند چرخههای بازار را شناسایی کنند. برای نمونه، در آوریل ۲۰۲۱، نمودار توتال مارکت کپ رشد بیسابقهای را ثبت کرد که همزمان با ورود سرمایههای کلان به بازار بود. این دادهها به معاملهگران کمک کرد تا سطوح مقاومت و حمایت کلان را پیشبینی کنند.

علاوه بر این، تریدینگ ویو امکان مقایسه ارزش کل بازار کریپتو با سایر شاخصها مانند حجم معاملات یا dominance بیتکوین را فراهم میکند. برای مثال، اگر ارزش کل بازار در حال رشد باشد، اما دامیننس بیتکوین کاهش یابد، میتوان نتیجه گرفت که آلتکوینها در حال جذب سرمایه هستند.

چطور از مارکت کپ برای انتخاب داراییهای مناسب استفاده کنیم؟
استفاده هوشمندانه از مارکت کپ میتواند به شما کمک کند داراییهای متناسب با ریسکپذیری و اهداف مالی خود را انتخاب کنید. یکی از رایجترین استراتژیها، تقسیم سرمایه بین داراییهای با مارکت کپ مختلف است. برای مثال، سرمایهگذاری در مگا مارکت کپها مانند بیتکوین یا اتریوم، به دلیل ثبات نسبی و نقدشوندگی بالا، گزینهای امن برای بخش محافظهکارانه سبد شماست. این داراییها معمولاً نوسانات کمتری دارند و در بلندمدت بازدهی قابل پیشبینی ارائه میدهند.
از سوی دیگر، پروژههای با مارکت کپ کوچک (Small Cap) مانند میجر کوین (Major Coin) یا ایکس امپایر (X Empire) ممکن است پتانسیل رشد انفجاری داشته باشند، اما ریسک بالاتری نیز به همراه دارند. این داراییها معمولاً در مراحل اولیه توسعه هستند و مارکت کپ پایینتری دارند، بنابراین افزایش تقاضا میتواند قیمت آنها را به سرعت بالا ببرد. با این حال، باید توجه کنید که چنین پروژههایی ممکن است تحت تأثیر نوسانات شدید یا اخبار منفی قرار گیرند.
ترکیب مارکت کپ با سایر شاخصها مانند حجم معاملات نیز ضروری است. برای مثال، پروژهای با مارکت کپ بالا اما حجم معاملات پایین (مثل برخی توکنهای نیچ) ممکن است نقدشوندگی کمی داشته باشد و خروج از موقعیت در آن سخت باشد.
همچنین، درک تفاوت مارکت کپ و ارزش کل (EV) در تحلیل سهام مهم است. EV با احتساب بدهیها و ذخایر نقدی، تصویر واقعیتری از ارزش شرکت ارائه میدهد. این تفاوت به ویژه در پروژههایی مانند ایکس امپایر که ممکن است بدهیهای پنهان داشته باشند، حیاتی است.
نتیجهگیری
مارکت کپ به عنوان ابزاری کلیدی در ارزیابی ارزش بازار داراییها، نقش حیاتی در تصمیمگیریهای مالی ایفا میکند. این شاخص نه تنها جایگاه یک دارایی را در مقایسه با رقبا مشخص میسازد، بلکه به درک پتانسیل رشد و سطح ریسک آن کمک میکند. با این حال، موفقیت در بازارهای مالی مستلزم ترکیب مارکت کپ با سایر شاخصهای تحلیلی مانند حجم معاملات، قیمت و نقدینگی است.