بررسی جامع الگوی تاج (Crown) در تحلیل تکنیکال و تفاوت آن با الگو کف و سقف دوقلو
مرداد 6, 1403
Rate this post
الگوی تاج یکی از الگوهای مهم در تحلیل تکنیکال است که تغییرات قابل توجهی در روند بازار را نشان میدهد و میتواند به شناسایی نقاط ورود و خروج مناسب کمک کند. این الگو شامل سه نقطه اصلی است: دو قله و یک دره بین آنها در روند صعودی یا دو دره و یک قله بین آنها در روند نزولی. به طور کلی، الگوی تاج نشاندهنده تغییر روند از صعودی به نزولی یا بالعکس است و حجم معاملات در این نقاط معمولاً افزایش مییابد که نشاندهنده قدرت تغییر روند است.
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) یک روش معاملاتی است که برای ارزیابی سرمایهگذاریها و شناسایی فرصتهای معاملاتی استفاده میشود. این روش از طریق تجزیه و تحلیل روندهای آماری، مانند تحرکات قیمتی و حجم معاملات، انجام میگیرد. فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که فعالیتهای معاملاتی و تغییرات قیمتی گذشته یک اوراق بهادار میتواند شاخصی برای تحرکات قیمتی آینده آن باشد.
در تحلیل تکنیکال، الگوهای قیمتی مختلفی برای شناسایی روندهای صعودی و نزولی وجود دارند. الگوهای قیمتی مجموعهای از تحرکات قیمت هستند که با استفاده از خط روند یا منحنیها شناسایی میشوند. الگوهای قیمتی به دو دسته کلی تقسیم میشوند: الگوهای برگشتی (Reversal Patterns) و الگوهای ادامهدهنده (Continuation Patterns).
الگوهای برگشتی: این الگوها تغییراتی را در خط روند نشان میدهند و به تغییر جهت روند اشاره دارند.
الگوهای ادامهدهنده: این الگوها نشاندهنده ادامه روند قبلی پس از یک استراحت کوتاه هستند.
یکی از مهمترین ابزارهای تحلیل تکنیکال برای شناسایی روندها و تغییرات احتمالی در بازارهای مالی الگوهای قیمتی هستند. در این مقاله، الگوی تاج (Crown) را به صورت جامع بررسی کرده و تفاوتهای آن با الگوهای کف و سقف دوقلو را توضیح خواهیم داد.
الگوی تاج (Crown) یکی از الگوهای مهم و کاربردی در تحلیل تکنیکال است که تغییر روند بازار را نشان میدهد. این الگو شامل سه نقطه اصلی است: دو قله و یک دره بین آنها در روند صعودی یا دو دره و یک قله بین آنها در روند نزولی. به طور کلی، الگوی تاج نشاندهنده تغییر روند از صعودی به نزولی یا بالعکس است.
الگوی تاج (Crown Pattern) یکی از الگوهای بازگشتی است که شباهت زیادی به الگوی سر و شانه دارد و از نسبتهای فیبوناچی در تشکیل خود استفاده میکند. این الگو در انتهای روندهای بازار شکل میگیرد و نشاندهنده تغییرات مهم در روند بازار است. الگوی تاج در تمامی بازارها و در تمامی بازههای زمانی ظاهر میشود. این الگو نیاز به تأیید دارد و معمولاً دارای چندین قله یا کف مانند الگوی زیگزاگ است.
در الگوی تاج نزولی، معاملات باید زیر پایینترین نقطهی نوسان اخیر انجام شود و حد ضرر بالای بالاترین نقطهی نوسان قرار گیرد. برای معاملات فروش، اگر بازار بالای الگوی تاج صعود کند، الگو شکست خواهد خورد. برای ورود به معامله کوتاه:
وارد معامله فروش در سطح پایین نقطه “D” شوید.
حد ضرر را بالای نقطه “E” قرار دهید.
هدف سود را در نزدیکی پایینترین نقطهی نوسان قبل از تشکیل الگو تعیین کنید.
در الگوی تاج صعودی، معاملات باید بالای بالاترین نقطهی نوسان اخیر انجام شود و حد ضرر زیر پایینترین نقطهی نوسان قرار گیرد. برای ورود به معامله بلند:
وارد معامله خرید در سطح بالای نقطه “B” شوید.
حد ضرر را زیر پایینترین نقطهی نوسان در “E” قرار دهید.
هدف سود را در نزدیکی بالاترین نقطهی نوسان قبل از تشکیل الگو تعیین کنید.
ویژگیهای کلیدی الگوی تاج
الگوی تاج یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال است که با استفاده از نسبتهای فیبوناچی به شناسایی نقاط بازگشت بازار کمک میکند. این الگو نیاز به تأیید دارد و به دلیل پیچیدگیهای خاص خود، باید با دقت و هوشیاری معامله شود.
سه نقطه کلیدی: الگوی تاج از دو قله (در روند صعودی) یا دو دره (در روند نزولی) و یک نقطه میانی که به عنوان نقطه شکست شناخته میشود، تشکیل میشود.
حجم معاملات: حجم معاملات در این الگو معمولاً در نقاط بازگشتی افزایش مییابد که نشاندهنده قدرت تغییر روند است.
شکل ظاهری: در روند صعودی، الگوی تاج شبیه به یک تاج پادشاهی است که شامل دو قله با یک دره میانی است و در روند نزولی برعکس آن را داریم.
مراحل تشکیل الگوی تاج
روند اولیه: ابتدا یک روند صعودی یا نزولی داریم.
نقطه اول: قیمت به یک قله (یا دره) میرسد و سپس بازگشت میکند.
نقطه دوم: قیمت به نقطه میانی میرسد که معمولاً کمتر از قله (یا بیشتر از دره) قبلی است.
نقطه سوم: قیمت دوباره به یک قله (یا دره) جدید میرسد که نزدیک به قله (یا دره) قبلی است.
نقطه شکست: پس از تشکیل قله (یا دره) دوم، قیمت به سمت پایین (یا بالا) حرکت میکند که نشاندهنده تغییر روند است.
برای درک بهتر الگوی تاج (Crown)، مثالی بررسی کنیم. فرض کنید که در سهام شرکتی، قیمت ابتدا به نقطه 100 دلار میرسد و سپس به 90 دلار کاهش مییابد. سپس دوباره به 105 دلار افزایش پیدا میکند و دوباره به 95 دلار کاهش مییابد. در نهایت، قیمت به 110 دلار میرسد و دوباره به 100 دلار کاهش پیدا میکند. این الگو شبیه به یک تاج است که شامل دو قله (105 و 110 دلار) و یک دره میانی (95 دلار) میباشد.
در این الگو، نقاط 105 و 110 دلار به عنوان قلههای الگو عمل میکنند و نقطه 95 دلار به عنوان نقطه شکست (Breakout Point) عمل میکند. حجم معاملات معمولاً در نقاط بازگشتی (105 و 110 دلار) افزایش مییابد، که نشاندهنده تغییر روند بازار است. این الگو نشان میدهد که احتمالاً پس از رسیدن به نقطه 110 دلار، قیمت به سمت پایین حرکت خواهد کرد.
تعریف الگو کف و سقف دو قلو
الگوی کف دوقلو (Double Bottom) یک الگوی نموداری در تحلیل تکنیکال است که نشاندهنده تغییر روند نزولی به صعودی است. این الگو شبیه حرف “W” است و شامل دو کف متوالی است که بین آنها یک جهش قیمتی کوتاهمدت رخ میدهد. این الگو میتواند افت قیمت یک سهام یا شاخص را همراه با یک بازگشت به سطح قبلی یا نزدیک به آن و سپس یک بازگشت قیمتی دیگر توصیف کند. دو سطح پایینی این الگو نشاندهنده محدوده حمایتی کف دوقلو هستند.
الگوی کف دوقلو چه معنایی دارد؟
الگوی کف دوقلو یکی از الگوهای تحلیل تکنیکال است که در تحلیلهای میانمدت و بلندمدت بازار کاربرد دارد. تحلیلگران معمولاً بر این باورند که اولین افت قیمتی در این الگو باید بین 10 تا 20 درصد از قیمت قبلی باشد. در عین حال، افت قیمتی دوم باید حدود 3 تا 4 درصد پایینتر از کمترین سطح افت قبلی باشد و حجم معاملات نیز به طور طبیعی باید افزایش یابد.
برای تأیید اعتبار الگوی کف دوقلو، توصیه میشود که فاصله زمانی بین دو کف بیشتر باشد. مدت زمان سه ماهه به عنوان حداقل زمان لازم برای تشکیل این الگو در نظر گرفته میشود. به همین دلیل، بهتر است هنگام تحلیل بازار برای این الگو از نمودارهای قیمتی روزانه یا هفتگی استفاده کنید، زیرا شناسایی الگوی کف دوقلو در نمودارهای روزانه ممکن است دشوارتر باشد به دلیل نوسانات روزانه قیمت.
الگوی کف دوقلو معمولاً پس از یک روند نزولی بزرگ یا کوچک در قیمت سهام یا شاخصها شکل میگیرد و نشاندهنده تغییر روند به سمت صعود است. این الگو باید با دادههای بنیادی بازار و شرایط صنعت مرتبط تأیید شود.
برای تأیید این الگو، لازم است که حجم معاملات در زمان تشکیل الگو به دقت بررسی شود. افزایش حجم در دو روند صعودی قیمتی نشاندهنده فشار خرید و تأیید کننده صحت الگوی کف دوقلو است. این افزایش حجم به معنای تمایل بازار به افزایش قیمت سهام است.
هنگامی که قیمت در مرحله بازگشت دوم نزدیک به بالاترین سطح اولین بازگشت قیمتی قرار میگیرد، این موضوع همراه با افزایش حجم و دادههای بنیادی میتواند نشاندهنده آمادگی بازار برای روند جدید باشد. در این شرایط، معاملهگران باید حد ضرر (stop loss) خود را در ناحیه حمایتی الگوی کف دوقلو تنظیم کنند و هدف سود (profit target) را برابر با دو برابر فاصله قیمتی بین قیمت ورودی و محل حد ضرر قرار دهند.
تفاوت میان الگوی کف دوقلو و الگوی سقف دوقلو
برای درک تفاوتهای میان الگوی کف دوقلو و الگوی سقف دوقلو، ابتدا باید به تعریف هر یک بپردازیم. الگوی سقف دوقلو، که به انگلیسی “double top” نامیده میشود، زمانی شکل میگیرد که قیمت تلاش میکند دو بار از سطح مقاومتی خاص عبور کند. اگر قیمت نتواند این سطح را بشکند، فشار فروش افزایش مییابد و تعداد فروشندگان از خریداران پیشی میگیرد.
در مقابل، الگوهای کف دوقلو برخلاف الگوهای سقف دوقلو عمل میکنند. الگوی سقف دوقلو شامل دو قله گرد است که اولین قله به شکل یک U معکوس ظاهر میشود. بالاترین نقطه قله گرد میتواند نشانهای برای آغاز یک روند نزولی باشد، زیرا معمولاً بعد از یک افزایش صعودی قیمت مشاهده میشود. در الگوی سقف دوقلو، قله دوم معمولاً کمی پایینتر از قله اول است که نشاندهنده سطح مقاومت و ناتوانی قیمت در رسیدن به سطوح بالاتر است.
قله گرد به شکل یک U معکوس یا “نعلبکی معکوس” معروف است و دارای یک قله بسیار گرد با کف صاف میباشد. الگوی سقف دوقلو به ندرت به وقوع میپیوندد و اغلب به معنای آن است که سرمایهگذاران در تلاشند تا آخرین سود خود را از یک روند صعودی به دست آورند. این الگو معمولاً منجر به شروع یک روند نزولی میشود که در آن معاملهگران میتوانند با فروش سهام در روند نزولی سود ببرند.
محدودیتهای الگوی کف دوقلو
الگوی کف دوقلو میتواند تأثیر قابل توجهی بر تحلیل رفتار سهمها داشته باشد، به شرط آنکه به درستی و در زمان مناسب شناسایی شود. اما در صورتی که این الگو به اشتباه شناسایی گردد، ممکن است به زیانهای قابل توجهی برای معاملهگران منجر شود. بنابراین، پیش از اقدام به خرید و فروش، ضروری است که روشهای صحیح شناسایی این الگو را به دقت یاد بگیرید تا بتوانید تصمیمات معاملاتی بهتری اتخاذ کنید.
نکات کلیدی الگوی کف دوقلو در تحلیل تکنیکال
الگوی کف دوقلو به شکل حرف “W” در نمودار ظاهر میشود و شامل دو سطح پایینی است که به عنوان نواحی حمایتی در نظر گرفته میشود.
در این الگو، کاهش قیمت اولیه باید حدود 10 تا 20 درصد از بالاترین سطح قیمت قبلی باشد. افت قیمتی دوم نیز باید حدود 3 تا 4 درصد بالاتر یا پایینتر از افت قیمتی اول باشد. همچنین، معمولاً حجم معاملات در حرکت صعودی نهایی این الگو افزایش مییابد.
الگوی کف دوقلو معمولاً از یک روند نزولی بزرگ یا کوچک در نمودار سهم پیروی میکند و نشاندهنده بازگشت قیمت و شروع یک روند صعودی بالقوه است.
الگوی کف دوقلو و الگوی سقف دوقلو از رایجترین الگوهای نموداری هستند و به وفور در نمودارها ظاهر میشوند. این الگوها به خوبی میتوانند احساسات معاملهگران را نمایش دهند و نشاندهنده تست دوباره نوسانات موقت بازار هستند. الگوی کف دوقلو، به ویژه، نشاندهنده بازگشت قیمت به سطح قبلی یا مشابه و در نهایت بازگشت مجدد به روند صعودی است.
الگوهای بازگشتی در بازار فارکس به شکلهایی روی نمودارها گفته میشود که در پیشبینی نواحی بازگشت با احتمال بالا کمک میکنند. این الگوها نشان میدهند که احتمالاً بازار در آینده چه نوسانات و تغییراتی را تجربه خواهد کرد. به بیان سادهتر، زمانی که قیمت پس از یک توقف معکوس میشود، یک الگوی بازگشتی رخ میدهد. الگوهای کف و سقف دوقلو از معروفترین و مهمترین الگوهای بازگشتی در فارکس هستند
الگوی سقف دوقلو چیست؟
الگوی سقف دوقلو یکی از شناختهشدهترین و مهمترین الگوهای بازگشتی است. در این الگو، قیمت یک بار به سقف خود میرسد و نمیتواند این نقطه اوج را پشت سر بگذارد، بنابراین یک روند نزولی پیدا میکند. پس از مدتی، روند نزولی متوقف میشود و بازار تلاش میکند قیمت را به سطح مقاومت قبلی بازگرداند. این تلاش منجر به یک روند صعودی جدید میشود، اما باز هم قیمت نمیتواند سطح مقاومت را بشکند و پس از رسیدن به آن سطح دوباره نزولی میشود.
در این شرایط، معاملهگران باید به دقت سفارش حد ضرر خود را در بالای سقف دوم قرار دهند. توجه داشته باشید که سقف دوم معمولاً کمی پایینتر از سقف اول است و ممکن است کاملاً با هم برابر نباشند. پایینترین سطح در الگوی سقف دوقلو “خط گردن” نامیده میشود و تا زمانی که قیمت این خط را نشکند، الگوی سقف دوقلو کامل نمیشود. زمانی میتوان از این الگو صحبت کرد که خط گردن شکسته شود.
درصد خطای الگوی کف دوقلو
الگوی کف دوقلو نیز دارای دو ایراد بزرگ است که میتواند سرمایه ما را به خطر بیندازد:
نسبت ریسک به ریوارد: در این الگو، حد ضرر زیر آخرین کف در نظر گرفته میشود و هدف قیمتی بهاندازه ارتفاع کف تا خط گردن است. این یعنی میزان ضرر و سود احتمالی در نقطه ورود به معامله با هم برابر است، که از نظر مدیریت ریسک منطقی نیست. هر چه میزان سود احتمالی نسبت به ضرر بیشتر باشد، ورود به معامله منطقیتر است.
زمان ورود به معامله: این استراتژی ما را دیر وارد معامله میکند، یعنی زمانی وارد معامله میشویم که حدود نیمی از سود از دست رفته است. برای مدیریت بهتر، پیشنهاد میشود که حد سود را چند پیپ زیر حداقل کف قیمت الگو قرار دهید. همچنین، حد نهایی سود را بهاندازه ضلع کوچک الگوی W امتداد داده و هدف قیمتی را تعیین کنید. به یاد داشته باشید که وارد معاملات با نسبت احتمالی ضرر به سود کمتر از 1 به 3 نشوید.
الگوهای کف و سقف دوقلو ابزارهای قدرتمندی برای پیشبینی بازگشت قیمت در بازار فارکس هستند، اما مانند هر استراتژی معاملاتی دیگر، دارای نقاط ضعف و ریسکهای خاص خود هستند. مهم است که معاملهگران با دقت این الگوها را تحلیل کرده و با استفاده از مدیریت ریسک مناسب، از این ابزارها به صورت بهینه بهرهبرداری کنند.
تفاوت الگوی تاج با الگوهای کف و سقف دوقلو
تعداد نقاط بازگشتی
الگوی تاج: شامل سه نقطه بازگشتی است که دو تای آنها به عنوان قله یا دره و یک نقطه میانی به عنوان نقطه شکست عمل میکنند.
الگوی کف و سقف دوقلو: شامل دو نقطه بازگشتی است که به ترتیب به عنوان دو قله یا دو دره عمل میکنند.
شکل ظاهری
الگوی تاج: شبیه به یک تاج پادشاهی است که شامل دو قله و یک دره بین آنها (در روند صعودی) یا دو دره و یک قله بین آنها (در روند نزولی) میباشد.
الگوی کف دوقلو: شبیه به حرف “W” است که دو دره را نشان میدهد.
الگوی سقف دوقلو: شبیه به حرف “M” است که دو قله را نشان میدهد.
حجم معاملات
الگوی تاج: حجم معاملات معمولاً در نقاط بازگشتی افزایش مییابد و این تغییر حجم نشاندهنده قدرت تغییر روند است.
الگوی کف و سقف دوقلو: حجم معاملات نیز در نقاط بازگشتی افزایش مییابد، اما تغییرات حجم ممکن است به وضوح الگوی تاج نباشد.
تایم فریم
الگوی تاج: معمولاً در تایم فریمهای طولانیتر و با نوسانات بیشتر مشاهده میشود.
الگوی کف و سقف دوقلو: میتوانند در تایم فریمهای مختلف شکل بگیرند و در نوسانات کوتاهمدت نیز قابل مشاهده هستند.
پیشبینی تغییر روند
الگوی تاج: معمولاً به عنوان یک الگوی قوی برای پیشبینی تغییرات عمده در روند بازار استفاده میشود.
الگوی کف و سقف دوقلو: معمولاً تغییرات متوسط تا بزرگ در روند را نشان میدهند، اما قدرت پیشبینی کمتری نسبت به الگوی تاج دارند.
خلاصه مقاله الگو تاج
الگوی تاج و الگوهای کف و سقف دوقلو از جمله مهمترین ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که به معاملهگران کمک میکنند تا تغییرات روند بازار را پیشبینی کنند. شناخت تفاوتها و شباهتهای این الگوها میتواند به بهبود استراتژیهای معاملاتی کمک کند.
الگوی تاج یا Crown یکی از الگوهای کلاسیک در تحلیل تکنیکال است که نشاندهنده تغییر روند از صعودی به نزولی یا بالعکس میباشد. این الگو شبیه به یک تاج پادشاهی است که از سه قسمت اصلی تشکیل شده: دو قله و یک دره بین آنها در روند صعودی و یا دو دره و یک قله بین آنها در روند نزولی.
ویژگیهای الگوی تاج
تشکیل سه قله یا دره: الگوی تاج شامل سه نقطه است که دو تای آنها به عنوان نقاط بازگشتی عمل میکنند و نقطه میانی به عنوان نقطه شکست (Breakout Point) شناخته میشود.
حجم معاملات: حجم معاملات در این الگو بسیار مهم است و معمولاً در نقاط بازگشتی افزایش مییابد.
تفاوت الگوی تاج با الگوهای کف و سقف دوقلو
تعداد نقاط بازگشتی: در الگوی کف و سقف دوقلو تنها دو نقطه بازگشتی وجود دارد (دو قله یا دو دره)، در حالی که در الگوی تاج سه نقطه بازگشتی وجود دارد.
شکل ظاهری: الگوی کف و سقف دوقلو شبیه به حرف “W” یا “M” هستند، اما الگوی تاج شبیه به یک تاج پادشاهی است.
تایم فریم: هر سه الگو میتوانند در تایم فریمهای مختلف شکل بگیرند، اما الگوی تاج معمولاً در تایم فریمهای طولانیتر و با نوسانات بیشتر مشاهده میشود.
رحمان، دانش آموخته آی تی از دانشگاه امیرکبیر است که از سال 1388 در این حوزه فعالیت خود را آغاز کرده است. اما علاقه او به بازارهای مالی منجر به شروع فعالیت جدی او و پژوهش در این حوزه نیز شده است و در این زمینه دو کتاب نیز تالیف کرده که به بررسی و تحلیل عمیق مباحث مالی و اقتصادی میپردازند. در حال حاضر مسیر فعالیت خود در بازارهای مالی را به به عنوان کارشناس محتوا در بروکر آرون گروپس ادامه میدهد.
با رحمان از طریق زیر میتوانید در ارتباط باشید:
[email protected]