بریکر بلاک چیست و چگونه آن را تشخیص دهیم؟ بریکر بلاک چیست و چگونه آن را تشخیص دهیم؟ بریکر بلاک چیست و چگونه آن را تشخیص دهیم؟

بریکر بلاک چیست و چگونه آن را تشخیص دهیم؟

5/5 - (6 votes)

بریکر بلاک یکی از الگوهای مهم در تحلیل تکنیکال است که به‌طور گسترده توسط معامله‌گران برای شناسایی سطوح کلیدی عرضه و تقاضا در بازارهای مالی استفاده می‌شود. این الگو زمانی تشکیل می‌شود که قیمت یک سطح حمایتی یا مقاومتی را شکسته و قبل از اینکه به روند اصلی خود ادامه دهد، مجددا به آن سطح بازمی‌گردد. این بازگشت به سطح شکسته‌شده اغلب به عنوان یک تأییدیه برای معامله‌گران عمل می‌کند تا از جهت‌گیری آینده بازار اطمینان حاصل کنند. بریکر بلاک‌ها به معامله‌گران کمک می‌کنند تا به نقاط بحرانی ورود و خروج از بازار پی ببرند و از این سطوح برای پیش‌بینی تغییرات قیمتی استفاده کنند.

بریکر بلاک (Breaker Block) چیست؟

بریکر بلاک نه‌تنها در شناسایی نواحی حمایت و مقاومت به کار می‌رود، بلکه یک مفهوم مهم در استراتژی‌های معاملاتی است که با درک دقیق آن می‌توان به موفقیت در معاملات دست یافت. یکی از مفاهیم حیاتی مرتبط با بریکر بلاک، تغییر نقش آن در مواقعی است که یک اوردر بلاک (order block) ناموفق شناخته می‌شود.

برای درک بهتر، باید به مفهوم order block نیز توجه کنیم. در استراتژی‌های معاملاتی، زمانی که یک اوردر بلاک ناموفق عمل می‌کند، به نوعی نقش جدیدی به خود می‌گیرد. به‌عنوان‌مثال، یک order block صعودی که ناموفق باشد و نتواند قیمت را به سمت بالا هدایت کند، تبدیل به یک بریکر بلاک نزولی می‌شود. 

از طرف دیگر، یک order block نزولی ناموفق به یک بریکر بلاک صعودی تبدیل خواهد شد. این تغییر نقش از order block به بریکر بلاک، به معامله‌گران امکان می‌دهد تا با درک بهتر از نحوه عملکرد این الگو، استراتژی‌های خود را دقیق‌تر تنظیم کنند.

تاریخچه شکل‌گیری بریکر بلاک

این مفهوم بر پایه اصول بنیادین نظریات کلاسیک عرضه و تقاضا بنا شده است که ریشه در نظریه‌های ابتدایی معاملات دارد. اگرچه تحلیل عرضه و تقاضا از دیرباز یکی از ارکان اصلی تحلیل‌های مالی بوده، اما بریکر بلاک به عنوان یک تکنیک مدرن از ترکیب این اصول با نوآوری‌های جدید در تحلیل بازار ظهور کرده است.

یکی از عواملی که به شکل‌گیری و توسعه الگوی بریکر بلاک کمک کرد، رشد بی‌سابقه فناوری‌های مالی و دسترسی گسترده به داده‌های زنده و تاریخی بازار بود. در گذشته، دسترسی به اطلاعات بازار به کندی انجام می‌شد و تحلیلگران مجبور بودند به داده‌های قدیمی یا به صورت دستی جمع‌آوری شده اکتفا کنند. اما با ظهور سیستم‌های معاملاتی الکترونیکی و پیشرفت‌های نرم‌افزاری، معامله‌گران توانستند با سرعت و دقت بیشتری نواحی مهم عرضه و تقاضا را شناسایی کنند. این دسترسی بهتر به داده‌های قیمتی و تحلیلی، زمینه را برای استفاده گسترده‌تر از تکنیک‌های پیشرفته‌ای مانند بریکر بلاک فراهم کرد.

نقش بریکر بلاک در تحلیل تکنیکال

یکی از ویژگی‌های برجسته بریکر بلاک ارائه یک چارچوب زمانی مشخص برای شناسایی نقاط ورود و خروج به بازار است. این چارچوب به معامله‌گران کمک می‌کند تا نواحی کلیدی مانند نقاط شکست (Breakout) یا پولبک (Pullback) را به‌دقت شناسایی کرده و از این سطوح برای تعیین استراتژی‌های معاملاتی خود استفاده کنند. برخلاف برخی از الگوهای دیگر که ممکن است سیگنال‌های ناقص یا نامشخص ارائه دهند، بریکر بلاک با تأکید بر حرکات قیمتی تأییدشده، به معامله‌گران اعتماد بیشتری برای اتخاذ تصمیمات معاملاتی می‌دهد.

علاوه بر این، نقش بریکر بلاک در تحلیل تکنیکال تنها به شناسایی روندها محدود نمی‌شود؛ این الگو می‌تواند به معامله‌گران کمک کند تا استراتژی‌های خود را بهبود دهند. برای مثال، معامله‌گران می‌توانند با استفاده از بریکر بلاک نقاط کلیدی برای تنظیم دستورات حد ضرر (Stop Loss) یا ورود مجدد به بازار پس از شکست قیمت را تعیین کنند. از این رو، این الگو نه‌ تنها در شناسایی جهت بازار مفید است، بلکه به مدیریت ریسک و بهینه‌سازی سودآوری معاملات نیز کمک می‌کند.

تفاوت بریکر بلاک با سایر الگوهای قیمتی

بریکر بلاک به‌طور خاص با بررسی حرکات قیمتی در سطوح کلیدی عرضه و تقاضا به معامله‌گران این امکان را می‌دهد که نواحی بحرانی بازار را بهتر شناسایی کنند. در مقابل، بسیاری از الگوهای قیمتی مانند “الگوی سر و شانه” یا “الگوی دوجی” عمدتاً نشانه‌های بصری را به معامله‌گر ارائه می‌دهند که ممکن است بر اساس تغییرات مقطعی قیمت تشکیل شده باشند و تنها در کوتاه‌مدت معنا پیدا کنند. این الگوها، اگرچه می‌توانند برای شناسایی نوسانات کوتاه‌مدت و فرصت‌های معاملاتی کوتاه‌مدت مفید باشند، اما عمق و دقت لازم را برای تحلیل سطوح کلیدی قیمت مانند بریکر بلاک ندارند.

تشخیص بریکر بلاک

شناسایی بریکر بلاک در معاملات نیازمند فهم درست از نواحی شکست و بازگشت قیمت است. معامله‌گران باید به دنبال مناطقی باشند که قیمت از یک سطح مهم عبور کرده و سپس به آن سطح بازگشته است. به این ترتیب، ناحیه شکست قبلی به عنوان یک سطح کلیدی جدید عمل می‌کند که می‌تواند فرصتی برای ورود یا خروج از بازار باشد. این بازگشت‌ها معمولاً پس از حرکات شدید قیمتی و تغییرات در تعادل عرضه و تقاضا رخ می‌دهند، که می‌تواند به عنوان تأییدی بر تغییر روند بازار در نظر گرفته شود.

برای درک بهتر بریکر بلاک، باید به مفهوم اوردر بلاک نیز توجه کرد. اوردر بلاک‌ها مناطقی در نمودار قیمت هستند که نشان‌دهنده فعالیت شدید خرید یا فروش بوده و به عنوان سطوح حمایت یا مقاومت عمل می‌کنند. هنگامی که این اوردر بلاک‌ها شکسته شوند، تغییرات مهمی در ساختار بازار ایجاد می‌شود و نواحی جدیدی به وجود می‌آید. بریکر بلاک دقیقاً پس از شکست اوردر بلاک شکل می‌گیرد و می‌تواند سیگنال‌های قوی‌تری برای تصمیم‌گیری‌های معاملاتی فراهم کند. برای شناسایی اوردر بلاک‌ها، معامله‌گران به دنبال مناطقی با تجمع قیمتی هستند که قبل از یک حرکت قوی در بازار شکل می‌گیرند.

یکی از مفاهیم کلیدی در شناسایی بریکر بلاک پس از شکست اوردر بلاک‌ها، تغییرات در نقدینگی و ساختار بازار است. نقدینگی به معنای توانایی معامله دارایی‌ها بدون تغییر قابل‌توجه در قیمت است. پس از شکست اوردر بلاک‌ها، نقدینگی در نواحی کلیدی افزایش می‌یابد و معامله‌گران بیشتری به دنبال ورود یا خروج از بازار در این سطوح هستند. 

همچنین ساختار بازار، که به توزیع قیمت‌ها و حجم معاملات مربوط می‌شود، پس از شکست این بلاک‌ها تغییر می‌کند و سطوح جدید حمایت و مقاومت شکل می‌گیرد. این تغییرات به معامله‌گران کمک می‌کند تا بهتر بتوانند حرکات آتی بازار را پیش‌بینی کنند.

نحوه تشخیص بریکر بلاک

برای تأیید بریکر بلاک، معامله‌گران باید به دنبال نشانه‌هایی از بازگشت قیمت به سطح شکسته شده باشند.

انواع بریکر بلاک

بریکر بلاک‌ها به دو نوع اصلی تقسیم می‌شوند: 

  • بریکر بلاک صعودی؛
  •  بریکر بلاک نزولی. 

بریکر بلاک صعودی

بریکر بلاک صعودی زمانی شکل می‌گیرد که بازار یک سطح مقاومتی مهم را شکسته و سپس به آن سطح بازمی‌گردد. این بازگشت به سطح شکسته شده، نشان‌دهنده تأیید شکست است. پس از این بازگشت، بازار معمولاً به روند صعودی خود ادامه می‌دهد. در واقع، این بازگشت می‌تواند فرصتی مناسب برای ورود به معاملات خرید باشد. 

معامله‌گران با استفاده از این نوع بریکر بلاک، می‌توانند نقاط بهینه برای ورود به بازار را در یک روند صعودی شناسایی کنند. این الگو در مواقعی که بازار به شدت در حال حرکت به سمت بالا است، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. در چنین شرایطی، معامله‌گرانی که از این استراتژی استفاده می‌کنند، معمولاً منتظر بازگشت قیمت به سطح شکست هستند تا با تأیید روند صعودی، معامله خود را انجام دهند.

بریکر بلاک صعودی

بریکر بلاک نزولی

در مقابل، بریکر بلاک نزولی زمانی رخ می‌دهد که بازار یک سطح حمایتی مهم را شکسته و سپس به آن سطح بازمی‌گردد. پس از بازگشت به سطح شکسته شده، بازار معمولاً به روند نزولی خود ادامه می‌دهد. این نوع از بریکر بلاک به معامله‌گران کمک می‌کند تا در یک بازار نزولی نقاط بهینه برای ورود به معاملات فروش را شناسایی کنند. 

همان‌طور که در بریکر بلاک صعودی بازگشت به سطح شکست برای تأیید روند صعودی استفاده می‌شود، در بریکر بلاک نزولی این بازگشت به تأیید ادامه روند نزولی منجر می‌شود. معامله‌گران معمولاً از این نوع بریکر بلاک برای خروج از معاملات خرید یا ورود به معاملات فروش در بازارهای نزولی استفاده می‌کنند.

بریکر بلاک نزولی

اشتباهات رایج در استفاده از بریکر بلاک

یکی از مشکلاتی که بسیاری از تریدرها در استفاده از بریکر بلاک با آن مواجه می‌شوند، شناسایی نادرست این الگو است. معامله‌گران تازه‌کار ممکن است بریکر بلاک را با سایر الگوهای قیمتی اشتباه بگیرند یا نواحی قیمتی را به عنوان بریکر بلاک شناسایی کنند که هیچ تأییدیه‌ای برای شکل‌گیری آن‌ها وجود ندارد. این اتفاق می‌تواند منجر به ورود نادرست به بازار یا از دست‌رفتن فرصت‌های مناسب شود. 

ترکیب نوسانات قیمتی طبیعی با بریکر بلاک یکی دیگر از اشتباهات رایج است که ممکن است تحلیل نهایی را دچار خطا کند. به عنوان مثال، یک برگشت قیمتی معمولی ممکن است به‌اشتباه به‌عنوان بریکر بلاک شناسایی شود و تریدر را به سمت تصمیم‌گیری نادرست سوق دهد.

از سوی دیگر، یکی از عوامل کلیدی در تحلیل درست بریکر بلاک، استفاده از تایم‌فریم مناسب است. استفاده از تایم‌فریم‌های بسیار کوچک می‌تواند نوسانات طبیعی بازار را به‌عنوان سیگنال‌های غلط نشان دهد و باعث شود که معامله‌گران وارد یا خارج از بازار در زمان‌های نامناسب شوند. در مقابل، استفاده از تایم‌فریم‌های بزرگ‌تر مانند روزانه یا هفتگی می‌تواند دقت تحلیل را افزایش داده و از بروز خطاهای این‌چنینی جلوگیری کند.

بریکر بلاک علی‌رغم مزایای زیادی که در تحلیل تکنیکال دارد، با محدودیت‌هایی نیز مواجه است. یکی از این محدودیت‌ها، نیاز به تأییدیه‌های متعدد برای شناسایی صحیح الگو است. به عبارتی، بدون وجود نشانه‌های کافی برای تأیید تشکیل بریکر بلاک، ممکن است معامله‌گران تصمیمات اشتباهی بگیرند. این موضوع به‌ویژه در بازارهای پرنوسان اهمیت بیشتری پیدا می‌کند، زیرا نوسانات کوتاه‌مدت می‌توانند شکل‌گیری بریکر بلاک را دچار خطا کنند. 

از آنجا که بازارهای مالی همواره در حال تغییر و نوسان هستند، شناسایی صحیح این الگو نیازمند تجربه و دقت بالاست. در چنین شرایطی، عدم وجود تجربه کافی ممکن است معامله‌گران را به اشتباهات قابل‌توجهی در تصمیم‌گیری‌هایشان دچار کند.

از دیگر معایب بریکر بلاک، زمان‌بندی دشوار آن است. در بسیاری از موارد، تریدرها با بازگشت قیمت به سطح شکسته شده، انتظار تأیید بریکر بلاک را دارند، اما ممکن است در برخی مواقع این تأیید اتفاق نیفتد و بازار به مسیر خود ادامه دهد.

نتیجه‌گیری

بریکر بلاک یکی از ابزارهای حیاتی در تحلیل تکنیکال است که به تریدرها کمک می‌کند نقاط کلیدی بازار را شناسایی کرده و بر اساس آن‌ها تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرند. بااین‌حال، برای استفاده مؤثر از این الگو، معامله‌گران باید از اشتباهات رایج مانند شناسایی نادرست الگو و استفاده از تایم‌فریم‌های نامناسب اجتناب کنند. علاوه بر این، آگاهی از محدودیت‌های بریکر بلاک و نیاز به تأییدیه‌های متعدد می‌تواند به بهبود تصمیم‌گیری‌های معاملاتی کمک کند. 

 

منابع: FXOpen, innercircletrader, howtotrade.com

Instagram Facebook Twitter LinkedIn