گرچه استفاده از بیتکوین در ترازنامه شرکتها هنوز پدیدهای نسبتاً جدید است، اما همین مدت کوتاه کافی بود تا نگاه مدیران مالی را بهخود جلب کند. اما اکنون، زمزمههای پررنگی از تغییر در رویکرد آنها شنیده میشود. اتریوم، دومین رمزارز بزرگ جهان، در حال تبدیل شدن به انتخاب اول شرکتها برای نگهداری در ترازنامههای مالی است و این یعنی ورود به عصری تازه، عصری که در آن دیگر فقط به «ذخیره ارزش» اکتفا نمیشود، بلکه بازدهی فعال، تعامل با دیفای و مشارکت در اقتصاد دیجیتال به اولویت تبدیل شدهاند.
موج جدیدی از سرمایهگذاری شرکتی در حال شکلگیری است؛ موجی که میتواند نه تنها جایگاه بیت کوین را به چالش بکشد، بلکه معادلات بازار رمزارز را نیز زیر و رو کند.
در این مقاله بررسی میکنیم که آیا اتریوم واقعا میتواند بیتکوین را از ترازنامه شرکتها کنار بزند یا نه! اگر به این موضوع علاقمند هستید باما همراه باشید.
- به دلیل امکان کسب سود از طریق استیکینگ، اتریوم برای شرکتها جذابتر از بیتکوین شده است.
- شرکتهایی مانند بیت ماین (BitMine) و شارپ لینک (SharpLink) جزو اولینهایی هستند که در حال خرید اتریوم هستند و از طریق آن کسب درآمد میکنند.
- اگر شرکتهای بیشتری از اتریوم استفاده کنند، تقاضا و قیمت آن بالا میرود و بازار دیفای نیز قویتر میشود.
- با ورود اتریوم به خزانه شرکتها، سرمایهگذاران هم بهجای خرید و فروش سریع، بیشتر به نگهداری و سود گرفتن از آن فکر میکنند.
آغاز موج جدید سرمایهگذاری نهادی با ورود اتریوم در ترازنامه شرکتها
در سالهای اخیر، شرکتهایی نظیر مایکرواستراتژی با انباشت بیت کوین در خزانهداری خود، راه را برای پذیرش نهادی رمز ارزها باز کردند. اما حالا اتریوم نیز در حال آغاز عصر جدیدی در دنیای خزانهداری شرکتی است. شرکتهای بزرگی مانند بیت ماین (BitMine) و شارپ لینک (SharpLink) اولین گامهای جسورانه را برای خرید، نگهداری و استیک کردن اتریوم برداشتهاند؛ اقدامی که به تعبیر کارشناسان، «عصر مایکرواستراتژی اتریوم» را کلید زده است.
- برخلاف بیتکوین که بیشتر نقش ذخیره ارزش ایفا میکند، اتریوم در خزانهداری شرکتها نه تنها به عنوان یک دارایی ذخیرهای بلکه به عنوان ابزاری برای تولید درآمد فعال، افزایش بازدهی و تعامل با اکوسیستم مالی جدید شناخته میشود.
- حضور چهرههایی مانند تام لی در بیت ماین (BitMine) و سرمایهگذاری صدها میلیون دلاری در اتریوم (ETH)، نشان از افزایش اعتماد نهادی به آینده اتریوم دارد.
در ادامه، با نگاهی دقیقتر به مزیتهای رقابتی اتریوم نسبت به بیتکوین و جایگاه آن در ساختار دیفای، درک بهتری از دلایل این تغییر رویکرد نهادی به دست خواهیم آورد.
از ذخیره ارزش تا بازدهی استیکینگ؛ اتریوم در حال پیشی گرفتن از بیت کوین است
بیتکوین سالها به عنوان استانداردی طلایی در خزانهداری رمزارزها شناخته میشد، اما اتریوم با ورود قابلیت استیکینگ، رقابت را وارد مرحلهای تازه کرده است. شرکتهایی مانند بیت ماین (BitMine) اکنون با استیک کردن اتریوم نه فقط دارایی دیجیتال نگهداری میکنند، بلکه از آن درآمدزایی هم میکنند، چیزی که بیتکوین از آن بیبهره است.
- مدل ETH-per-share که بیت ماین (BitMine) معرفی کرده، مشابه BTC Yield برای سهامداران بیتکوینی، بازده واقعی سهام شرکت را بر اساس میزان اتریوم نسبت میدهد.
- این رویکرد نه تنها شفافیت مالی را افزایش میدهد، بلکه شرکتها را به ماشینهای درآمدزای دیجیتالی تبدیل میکند.
این نوع بازدهی ترکیبی، به ویژه در فضای رقابتی امروز، میتواند برتری اتریوم نسبت به بیتکوین در ترازنامه شرکتها را تثبیت کند.
نقش DeFi و کاربردپذیری اتریوم در تصمیمگیری شرکتها
یکی از مهمترین عواملی که اتریوم را از سایر داراییهای دیجیتال متمایز میکند، قابلیت استفاده آن در اکوسیستم مالی غیرمتمرکز (DeFi) است. برای شرکتهایی مانند شارپ لینک (SharpLink)، نگهداری اتریوم تنها یک سرمایهگذاری نیست؛ بلکه دروازهای به دنیایی از ابزارهای مالی مدرن است:- از وامدهی و ییلد فارمینگ گرفته تا استفاده از پروتکلهای نقدینگی و تأمین مالی هوشمند، همه این امکانات بر بستر اتریوم فراهم هستند.
- بیت ماین (BitMine) به لطف تجربه قبلی در استخراج، حالا از قدرت اتریوم برای راهاندازی ولیدیتورها و استفاده از زیرساخت DeFi به عنوان موتور درآمدزا بهره میبرد.
کدام شرکتها در وارد کردن اتریوم به خزانهداری خود پیشقدم شدهاند؟
تا همین اواخر، بیتکوین تنها گزینه جدی برای شرکتهایی بود که قصد ورود به بازار رمز ارزها را داشتند. اما حالا، شرکتهایی با رویکرد نوآورانه، قدم در مسیر انباشت اتریوم توسط شرکتها (corporate ETH accumulation) گذاشتهاند.
در صدر این موج جدید، دو شرکت بیت ماین (BitMine) و شارپ لینک (SharpLink) قرار دارند که به صورت عمومی اعلام کردهاند قصد دارند اتریوم را در ترازنامه خود نگه دارند و آن را استیک کنند.
در ادامه، نگاهی دقیقتر میاندازیم به رویکرد این دو شرکت و شیوهای که هرکدام برای ورود ساختاریافته به انباشت و بهرهبرداری از اتریوم در پیش گرفتهاند.
بیت ماین (BitMine) با مدل نوآورانه سرمایهگذاری استیکمحور
شرکت بیت ماین اخیرا اعلام کرد که تام لی، تحلیلگر شناخته شده فاندسترت (Fundstrat)، به عنوان رئیس هیئت مدیره این شرکت منصوب شده است. این خبر همزمان با اعلام جذب ۲۵۰ میلیون دلار سرمایه خصوصی برای خرید اتریوم و نگهداری آن در خزانهداری شرکت منتشر شد که موجب رشد ۴۰۰ درصدی سهام این شرکت شد.
- بیت ماین (BitMine) مدل جدیدی به نام ETH-per-share معرفی کرده است، که ارزش هر سهم را براساس میزان اتریوم نگهداری شده میسنجد.
- این شرکت قصد دارد با استفاده از ساختار ماینینگ خود، ولیدیتورهای اتریوم را راهاندازی کند و از طریق استیکینگ به یک موتور تولید جریان نقدی تبدیل شود.
در واقع، بیت ماین با استفاده از DNA استخراج و فناوری بلاکچین، در حال بازتعریف مفهوم خزانهداری در عصر رمز ارزها است.
شارپ لینک (SharpLink) و تحول در انباشت اتریوم بهعنوان دارایی اصلی
شرکت شارپ لینک (SharpLink) که در حوزه فناوریهای بازی و سرگرمی دیجیتال فعالیت دارد، یک رویکرد جسورانهتر را انتخاب کرده است: این شرکت با جمعآوری ۴۲۵ میلیون دلار سرمایه به صورت شفاف اعلام کرد که اتریوم را به عنوان دارایی اصلی خود در ترازنامه نگه خواهد داشت و آن را استیک میکند.
- جوزف لوبین، بنیانگذار ConsenSys و از چهرههای کلیدی در توسعه اتریوم، در رأس تصمیمگیریهای استراتژیک این شرکت قرار دارد.
- رویکرد شارپ لینک به طور مستقیم بر تحول استراتژی سرمایهگذاری نهادی در دنیای کریپتو تأثیر خواهد گذاشت.
این شرکت نه تنها در حال خرید اتریوم است، بلکه از آن به عنوان پایهای برای اکوسیستم کسبوکار خود استفاده میکند، مدلی که احتمالا به زودی توسط سایر شرکتهای فناوری محور نیز دنبال خواهد شد.
با بهرهگیری از امکانات لایه دوم اتریوم، شرکتها میتوانند تراکنشهای سریع، ارزان و مقیاسپذیر را تجربه کنند که برای عملیات خزانهداری با حجم بالا حیاتی است.
بیتکوین یا اتریوم؛ کدام رمز ارز برای ترازنامه شرکتها مناسبتر است؟
پاسخ به این سؤال به هدف شرکتها از ورود به بازار رمز ارز بستگی دارد. اگر هدف صرفا ذخیره ارزش و محافظت در برابر تورم باشد، بیتکوین همچنان انتخاب اول است. اما اگر شرکت به دنبال بازدهی فعال، مشارکت در اکوسیستم مالی نوین و استفاده از ظرفیت بلاکچین در عملیات روزمره باشد، اتریوم گزینه جذابتری خواهد بود. بیایید موضوع را از این منظر بررسی کنیم:- بیتکوین عمدتا به عنوان یک دارایی ذخیرهای با شفافیت بالا و مقبولیت جهانی شناخته میشود و اغلب از آن با عنوان «طلای دیجیتال» یاد میشود.
- در مقابل، اتریوم علاوه بر نقش ذخیره ارزش، قابلیتهایی مانند قراردادهای هوشمند، استیکینگ و اتصال به اکوسیستم دیفای را نیز فراهم میکند که امکان کسب بازدهی فعال برای شرکتها را فراهم میسازد.
- بیتکوین انتخابی مناسب برای شرکتهایی است که به دنبال امنیت، سادگی و حفظ سرمایه در بلندمدت هستند.
- اما اتریوم گزینهای جذاب برای سازمانهایی است که رویکردی نوآورانه، آیندهنگر و مبتنی بر بهرهبرداری از فرصتهای جدید درآمدی دارند.
مزایای عملکردی اتریوم برای خزانهداری شرکتی
اتریوم به عنوان یک پلتفرم قرارداد هوشمند، فراتر از یک رمز ارز عمل میکند. شرکتهایی که اتریوم را در ترازنامه خود قرار میدهند، به امکانات متنوعی دسترسی دارند که بیتکوین فاقد آنها است:
- بازدهی از طریق استیکینگ: برخلاف بیتکوین، اتریوم میتواند برای شرکتها جریان درآمد ایجاد کند.
- قابلیت اتصال به دیفای: امکان مشارکت در تأمین نقدینگی، وامدهی، بیمههای غیرمتمرکز و بسیاری از خدمات مالی دیگر را دارد.
- اندازهگیری ارزش با مدل ETH-per-share: روشی نوین که باعث شفافیت بیشتر در ارتباط بین سهام و دارایی دیجیتال میشود.
- پشتیبانی از توکنهای کاربردی و استیبلکوینها: به شرکتها امکان استفاده عملیاتی از دارایی خود را میدهد.
این ویژگیها نشان میدهند که اتریوم نه تنها یک دارایی است، بلکه یک ابزار درآمدزای قابل برنامهریزی در ساختار مالی شرکتها است.
ضعفها و نگرانیهای امنیتی یا قانونی اتریوم در مقایسه با بیتکوین
با وجود مزایای بسیار، ورود به دنیای اتریوم خالی از چالش نیست. شرکتها باید این خطرات را نیز در نظر بگیرند:
- پیچیدگیهای فنی شبکه اتریوم (ولیدیتورها، قراردادهای هوشمند، بروزرسانیهای مکرر) میتوانند برای تیمهای مالی سنتی گیج کننده باشند.
- مسائل نظارتی هنوز برای اتریوم (ETH) شفاف نشده است، در برخی حوزهها، اتریوم ممکن است به عنوان اوراق بهادار در نظر گرفته شود.
- ریسکهای قرارداد هوشمند: باگها یا آسیبپذیری در قراردادهای دیفای میتوانند منجر به زیان شوند.
- تغییرات ناگهانی در نرخ استیکینگ یا پاداشهای شبکه نیز از جمله نگرانیهای نهادهای مالی است.
در مقابل، بیتکوین با ساختار سادهتر، جامعه توسعهدهنده پایدار و قوانین نسبتا تثبیت شده، هنوز گزینهای کمریسکتر محسوب میشود.
اتریوم قابلیت پیادهسازی توکنهای سفارشی (ERC-1400 و ERC-3643) را دارد که امکان ایجاد داراییهای دیجیتال منطبق با مقررات خاص هر شرکت را فراهم میکند که این سطح از سفارشیسازی در بیتکوین وجود ندارد.
چرا برخی شرکتها همچنان به بیتکوین وفادار ماندهاند؟
با وجود گسترش مدل مایکرواستراتژی (MicroStrategy-style) برای اتریوم، شرکتهای زیادی همچنان به بیت کوین وفادار ماندهاند. دلایل اصلی این وفاداری عبارتند از:
- سابقه و مقبولیت عمومی بیشتر بیتکوین؛
- سادگی نگهداری: نیاز نداشتن به راهاندازی ولیدیتور یا تعامل با قراردادهای پیچیده؛
- ریسک نظارتی کمتر: بیتکوین در اکثر کشورها به عنوان یک دارایی پذیرفته شده است و صرفا جزو اوراق بهادار نیست؛
- ذهنیت ذخیره ارزش سنتیتر: مخصوصا برای شرکتهایی که اولویتشان حفظ سرمایه است و نه مشارکت فعال در اقتصاد بلاکچین.
در واقع، این شرکتها بیشتر به پایداری سرمایه رمز ارزی توجه دارند تا بهرهبرداری مستقیم از ابزارهای مالی غیرمتمرکز.
پیامدهای احتمالی حضور اتریوم در خزانهداری شرکتها بر بازار رمز ارز و سرمایهگذاران کریپتو
حضور اتریوم در ترازنامه شرکتهای عمومی، میتواند نقطه عطفی در مسیر پذیرش نهادی رمز ارزها و بهویژه توسعه بازار دیفای باشد. این اتفاق، تأثیرات متعددی بر ساختار بازار، رفتار سرمایهگذاران و جریان نقدینگی خواهد گذاشت که در سطوح مختلف اقتصاد دیجیتال قابل رصد و تحلیل است. در ادامه، پیامدهای کلیدی این تحول را در سه حوزه اصلی زیر بررسی میکنیم:
- احتمال استفاده شرکتهای بزرگ دیگر از اتریوم در خزانهداری خود؛
- تأثیر پذیرش نهادی اتریوم بر قیمت آن و بازار DeFi؛
- تاثیر ورود اتریوم در خزانهداری شرکتها بر تغییر استراتژی سرمایهگذاران خُرد و نهادی.
احتمال استفاده شرکتهای بزرگ دیگر از اتریوم در خزانهداری خود
با پیش قدم شدن بیت ماین و شارپ لینک، احتمالا شاهد ایجاد یک دومینو از شرکتهایی خواهیم بود که برای تنوعبخشی به سبد دارایی، اتریوم را به عنوان دارایی خزانهای اضافه میکنند. این موضوع به ویژه برای شرکتهای فعال در زمینه فناوری، فینتک، گیمینگ و حتی استارتاپهای بازار سرمایه جذاب خواهد بود.- با افزایش رقابت برای جذب اتریوم، انباشت آن توسط شرکتها میتواند روند صعودی چشمگیری به خود بگیرد.
- از آنجا که اتریوم امکان کسب بازدهی از طریق استیکینگ را نیز فراهم میکند، برای شرکتهایی که دنبال درآمدزایی غیرفعال هستند، بسیار منطقی به نظر میرسد.
- علاوه بر این، افزایش شفافیت و قابلیت ردیابی تراکنشهای مبتنی بر اتریوم، باعث جلب اعتماد بیشتر بخشهای قانونی و سرمایهگذاران نهادی خواهد شد که این امر میتواند به ورود گستردهتر اتریوم به ترازنامههای شرکتهای بزرگ منجر شود.
تأثیر پذیرش نهادی اتریوم بر قیمت آن و بازار DeFi
افزایش تقاضا از سوی نهادهای شرکتی، تاثیر مستقیمی بر عرضه در گردش اتریوم خواهد داشت، به ویژه اگر بخش زیادی از آن وارد استکینگ شود. این وضعیت میتواند:- حتی در شرایط اصلاح بازار، فشار فروش را کاهش دهد و موجب تثبیت یا رشد قیمت اتریوم شود، حتی در شرایط اصلاح بازار؛
- حجم نقدینگی در بازار دیفای (DeFi) را افزایش دهد، چرا که شرکتها از استیبل کوین ها و پروتکلهای اتریومی برای گردش مالی خود استفاده خواهند کرد؛
- مشوق توسعه ابزارهای مالی سازمانی بر بستر اتریوم مانند بیمههای دیفای، اوراق بهادار توکنیزه شده و ابزارهای خزانهداری هوشمند میشود.
فناوریهای جدید در اتریوم امکان شفافسازی و گزارشدهی مالی فوری را فراهم میآورد که انقلابی در حسابداری و مدیریت ریسک شرکتها به حساب میآید.
تاثیر ورود اتریوم در خزانهداری شرکتها بر تغییر استراتژی سرمایهگذاران خُرد و نهادی
وقتی بازیگران بزرگ شروع به خرید و نگهداری اتریوم میکنند، سرمایهگذاران خُرد نیز استراتژی خود را تطبیق میدهند. الگویی که در دوران رشد بیتکوین مشاهده شد، حالا در حال تکرار برای اتریوم است:
- سرمایهگذاران خُرد ممکن است به جای معاملات کوتاهمدت، نگهداری بلندمدت و استیکینگ را در پیش بگیرند.
- سرمایهگذاران نهادی (صندوقها و شرکتهای سرمایهگذاری) با الگوبرداری از مدل ETH-per-share، ممکن است پورتفوی متنوعتری شامل اتریوم طراحی کنند.
- افزایش پذیرش شرکتی میتواند موجب کاهش نوسانات کوتاهمدت در بازار اتریوم شود و آن را برای سرمایهگذاران محافظهکار نیز جذابتر کند.
در یک کلام، ورود اتریوم به خزانهداری شرکتها، هم شاخصهای بنیادی بازار را بهبود میبخشد و هم رفتار سرمایهگذاری کل اکوسیستم را تغییر خواهد داد.
نتیجهگیری
در نهایت، ورود اتریوم به خزانهداری شرکتها را نمیتوان صرفا یک روند موقتی یا حرکت تبلیغاتی دانست. این تغییر نشانهای روشن از بلوغ بازار رمز ارزها و ورود داراییهای دیجیتال به قلب ساختارهای مالی مدرن است. شرکتهایی که امروز جسورانه اتریوم را به ترازنامه خود اضافه میکنند، نه تنها به دنبال ذخیره ارزش هستند، بلکه میخواهند از ظرفیتهای درآمدزایی و کاربردی این پلتفرم نیز بهرهمند شوند.
با افزایش مشارکت نهادی، انتظار میرود اتریوم بیش از پیش به یک دارایی استراتژیک برای سازمانها تبدیل شود، داراییای که همزمان نقش «پول آینده»، «ماشین بازدهی» و «زیرساخت مالی غیرمتمرکز» را ایفا میکند. این مسیر تازه، ممکن است قواعد بازی در بازار رمز ارز را به کلی تغییر دهد.