مارکت استراکچر شیفت (MSS) یکی از الگوهای کلیدی پرایس اکشن است که به تریدرها امکان میدهد تغییرات ساختاری در روند بازار را شناسایی کرده و تصمیمات معاملاتی دقیقتری بگیرند.
در این مقاله، با بررسی کامل مفهوم MSS، انواع آن، روشهای شناسایی و کاربردهای عملی آن در تعیین نقاط ورود و خروج، شما را با راهکارهایی آشنا میکنیم که میتوانند به افزایش سودآوری و کاهش ریسک معاملات کمک کنند. پس اگر میخواهید از تغییرات بازار جا نمانید و معاملات خود را هوشمندانه مدیریت کنید، ادامه این مقاله را از دست ندهید.
- مارکت استراکچر شیفت (MSS) نشاندهنده تغییرات مهم در ساختار بازار است و کمک میکند تا روندهای جدید را سریعتر تشخیص دهید.
- استفاده از FVG، اردر بلاک، اندیکاتور حجم و الگوهای کندل استیک اعتبار شناسایی مارکت استراکچر شیفت (MSS) را افزایش میدهد.
- مارکت استراکچر شیفت (MSS) میتواند هم برای شناسایی برگشتهای کوتاه مدت و هم تغییرات کلان روند در تایم فریمهای بالاتر به کار رود.
مارکت استراکچر چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟
مارکت استراکچر یا ساختار بازار به نحوه و سازماندهی روند قیمتها در یک بازار مالی اشاره دارد. این مفهوم، نحوه رفتار قیمت و چگونگی تعامل بین عرضه و تقاضا در بازار را توضیح میدهد. در تحلیل تکنیکال، مارکت استراکچر به تریدرها کمک میکند تا بتوانند روندهای مختلف بازار را شناسایی کرده و درک بهتری از رفتارهای آتی قیمتها پیدا کنند.
به طور کلی، ساختار بازار در تحلیل تکنیکال به سه وضعیت اصلی تقسیم میشود:
- روند صعودی (Uptrend): زمانی که قیمتها به طور مداوم بالاتر میروند. در این حالت، هر قله و کف قیمت جدید، بالاتر از قله و کف قبلی است.
- روند نزولی (Downtrend): زمانی که قیمتها به طور مداوم پایینتر میروند. در این وضعیت، هر قله و کف جدید پایینتر از قله و کف قبلی است.
- روند خنثی یا رنج (Sideways/Range-bound): زمانی که قیمتها در یک محدوده مشخص حرکت میکنند و هیچ روند مشخصی به سمت بالا یا پایین وجود ندارد.
به نقل از writofinance، بهتر است همواره از تایم فریمهای بالاتر برای تشخیص مارکت استراکچر یا ساختار بازار استفاده کنید و در تایم فریمهای کوتاه وارد معامله شوید.
مارکت استراکچر شیفت چیست و چرا اهمیت دارد؟
مارکت استراکچر شیفت به الگوهای تکنیکالی اشاره دارد که ظاهر شدن آنها در نمودار قیمت، نشانه تغییرات قریب الوقوع بزرگ در روند قیمت است. به نقل از howtotrade، مارکت استراکچر شیفت زمانی رخ میدهد که ساختار بازار از یک وضعیت به وضعیت دیگر (مثلا از روند صعودی به نزولی یا بالعکس) تغییر میکند.
مارکت استراکچر شیفت میتواند نتیجه تغییر در تعادل میان عرضه و تقاضا، اخبار اقتصادی مهم یا تغییرات در سیاستهای پولی و مالی باشد.

بنا به innercircletrader، مارکت استراکچر شیفت نه تنها توقف روند فعلی بازار را نشان میدهد، بلکه میگوید روند کوتاه مدت یا بلند مدت بازار به زودی معکوس خواهد شد.
چرا مارکت استراکچر شیفت اهمیت دارد؟
دلایل اهمیت مارکت استراکچر شیفت در تحلیل تکنیکال عبارتند از:- شناسایی نقاط برگشت قیمت: مارکت استراکچر شیفت به تریدرها کمک میکند تا نقاط برگشت قیمت را شناسایی کنند. این نقاط، که ممکن است در سطح حمایت یا مقاومت اتفاق بیفتند، فرصتهای خوبی برای خرید یا فروش فراهم میکنند. به عنوان مثال، اگر قیمت به سطح مقاومتی برخورد کند و از آن بازگردد، میتواند نشانهای از شروع یک روند نزولی باشد.
- تصمیمات معاملاتی بهتر: شناخت دقیق زمانهای مارکت استراکچر شیفت به تریدرها کمک میکند تا از فرصتهای بازار به درستی استفاده کنند. با تشخیص به موقع این تغییرات، میتوان به طور دقیقتری تصمیمات معاملاتی مانند ورود به موقع به یک روند جدید یا خروج از یک روند ضعیف را اتخاذ کرد.
- مدیریت ریسک: زمانی که بازار در حال تغییر روند است، ریسک بیشتری به همراه دارد. مارکت استراکچر شیفت به تریدرها کمک میکند تا با شناسایی تغییرات به موقع، ریسک خود را مدیریت کرده و از ضررهای بزرگ جلوگیری نمایند.
تفاوت شکست ساختار بازار (BOS) و مارکت استراکچر شیفت
شکست ساختار بازار (BOS) به ساختار اصلی بازار گفته میشود که معمولاً به صورت یک روند مشخص و پیوسته در بازار مشاهده میشود. در این حالت، قیمتها در مسیر مشخصی حرکت میکنند و روند بازار به طور عمومی قابل پیشبینی است. در حالی که، در یک مارکت استراکچر شیفت شده، روند پیشین از دست رفته و یک روند جدید جایگزین آن میشود. تفاوتهای کلیدی بین شکست ساختار بازار (BOS) و مارکت استراکچر شیفت شده عبارتند از:- 1. روند قیمتها:
- در شکست ساختار بازار (BOS)، قیمتها معمولاً در یک روند مشخص حرکت میکنند؛ چه روند صعودی باشد و چه روند نزولی.
- در مارکت استراکچر شیفت شده، روند قبلی متوقف شده و بازار به طور کلی وارد یک روند جدید میشود. این تغییر ممکن است ناگهانی یا تدریجی باشد و معمولاً با شکست خطوط روند و سطوح حمایت و مقاومت همراه است.
- 2. سیگنالها:
- در BOS، قیمتها در محدودهای ثابت و بدون تغییر میمانند و سیگنالهای خرید و فروش از شکستهای جزئی یا تغییرات اندک در روند دریافت میشود.
- در مارکت استراکچر شیفت شده، سیگنالهای تغییر روند به طور واضحتر و شدیدتر هستند و معمولاً با تغییرات عمده در حجم معاملات و روندهای قیمتی همراه میشوند.
- 3. پیشبینی رفتار بازار:
- در شکست ساختار بازار (BOS)، تریدرها میتوانند با استفاده از الگوهای تکنیکال مانند مثلثها، کانالهای قیمتی یا خطوط روند، رفتار بازار را پیشبینی کنند.
- در مارکت استراکچر شیفت شده، پیشبینی دقیقتر دشوارتر است و تریدرها باید ب هطور مداوم به تغییرات در سطح قیمتها و حجم معاملات توجه کنند تا روند جدید را شناسایی کنند.
- 4. تاثیرات روانی و اقتصادی:
- در شکست ساختار بازار (BOS)، تغییرات به صورت تدریجی و قابل پیشبینی هستند و تریدرها معمولاً میتوانند به راحتی با استفاده از استراتژیهای ثابت عمل کنند.
- در مارکت استراکچر شیفت شده، تغییرات شدید و غیرمنتظرهای رخ میدهد که میتواند بازار را دچار هیجانات و نوسانات شدید کند. این شرایط نیاز به تحلیل دقیقتری دارند تا تریدرها بتوانند از تغییرات بهرهبرداری کنند.
ویژگی | شکست ساختار بازار (BOS) | مارکت استراکچر شیفت شده |
---|---|---|
روند قیمتها | قیمتها در یک روند ثابت (صعودی یا نزولی) حرکت میکنند | روند قیمتها بهطور کلی تغییر کرده و وارد روند جدید میشود |
سیگنالها | سیگنالها معمولاً از شکستهای جزئی یا تغییرات اندک در روند دریافت میشوند | سیگنالهای تغییر روند بهطور واضحتر و شدیدتر هستند |
پیشبینی رفتار بازار | رفتار بازار قابل پیشبینی است، با استفاده از الگوهای تکنیکال مانند مثلثها یا خطوط روند | پیشبینی دقیقتر دشوارتر است و نیاز به توجه مداوم به تغییرات قیمت و حجم معاملات دارد |
تأثیرات روانی و اقتصادی | تغییرات تدریجی و قابل پیشبینی هستند و تریدرها میتوانند بهراحتی با استراتژیهای ثابت عمل کنند | تغییرات شدید و غیرمنتظره که ممکن است باعث هیجانات و نوسانات شدید در بازار شوند |
پایداری روند | روند معمولاً بهطور ثابت ادامه پیدا میکند تا زمانی که به نقطهای خاص برسد | روند قبلی متوقف شده و بازار وارد روند جدید و معکوس میشود |
شکستهای قیمت | شکستهای قیمت جزئی و در محدودهای خاص اتفاق میافتد | شکستهای قیمتی بزرگتر و تغییرات در سطح حمایت/مقاومت به وقوع میپیوندد |
استراتژیهای معاملاتی | تریدرها میتوانند از استراتژیهای ثابت و الگوهای شناخته شده استفاده کنند | تریدرها باید بهطور مداوم وضعیت بازار را نظارت کرده و استراتژیهای خود را تطبیق دهند |
انواع مارکت استراکچر شیفت
به طور کلی، سه نوع شیفت در مارکت استراکچر وجود دارد که عبارتند از:
- شیفت صعودی؛
- شیفت نزولی؛
- شیفت جانبی یا خنثی.
در ادامه، هر یک را شرح میدهیم.
شیفت صعودی (Bullish Shift)
شیفت صعودی زمانی اتفاق میافتد که بازار از یک روند نزولی یا رنج به یک روند صعودی تغییر جهت میدهد. این تغییر معمولاً با شکستن سطوح مقاومتی یا شکسته شدن یک خط روند نزولی رخ میدهد و اغلب با افزایش حجم معاملات همراه است. در این حالت، تقاضا در بازار افزایش مییابد و سرمایهگذاران به خرید بیشتر سهام یا داراییها میپردازند.
نحوه تشخیص شیفت صعودی: قیمت سقف جدیدی ثبت میکند که از پایینترین سقف اخیر بالاتر است.

شیفت نزولی (Bearish Shift)
شیفت نزولی زمانی رخ میدهد که بازار از یک روند صعودی یا رنج به یک روند نزولی تغییر جهت میدهد. این تغییر معمولاً زمانی اتفاق میافتد که قیمتها از سطح حمایتی خود عبور کرده یا یک خط روند صعودی شکسته میشود. در این وضعیت، عرضه بازار از تقاضا پیشی میگیرد و سرمایهگذاران شروع به فروش داراییها میکنند.
نحوه تشخیص شیفت نزولی: قیمت کف جدیدی ثبت میکند که از بالاترین کف اخیر پایینتر است.

شیفت جانبی یا خنثی (Sideways Shift)
شیفت جانبی زمانی اتفاق میافتد که بازار از یک روند صعودی یا نزولی وارد یک وضعیت رنج یا خنثی میشود. در این حالت، قیمتها بین دو سطح حمایت و مقاومت نوسان میکنند و هیچگونه روند مشخصی به سمت بالا یا پایین وجود ندارد. این وضعیت معمولاً بهدلیل عدم اطمینان در بازار یا بهخاطر تساوی عرضه و تقاضا به وجود میآید. معاملهگران معمولاً از استراتژیهایی مانند نوسانگیری برای بهرهبرداری از این شرایط استفاده میکنند.
نحوه تشخیص شیفت خنثی: قیمت در یک کانال با محدوده بالا و پایین مشخص حرکت میکند.

نحوه شناسایی مارکت استراکچر شیفت در نمودار
برای تشخیص مارکت استراکچر شیفت در نمودار، ابتدا باید روند غالب بازار و سویینگهای کلیدی (سویینگ های و سویینگ لو) را مشخص کنید. هنگامی که قیمت برخلاف جهت روند فعلی، یکی از سویینگهای معتبر قبلی را با قدرت و حجم قابل توجه میشکند، نشانهای از تغییر ساختار بازار است. این حرکت معمولاً با یک کندل جهشی (Displacement Move) همراه است که نشاندهنده ورود نقدینگی جدید یا خروج سرمایه از جهت قبلی بازار است.
برای تأیید شیفت، بهتر است منتظر شکست در ساختار داخلی یا تشکیل ناحیه شکست (بریکر بلاک) در تایم فریم پایینتر باشید. ترکیب این نشانهها با رفتار حجم و واکنش به نواحی نقدینگی به شما کمک میکند تا تغییر واقعی فاز بازار را از اصلاحات موقتی تشخیص دهید.
سویینگهای معتبر زمانی تشکیل میشوند که در سویینگ های (Swing High)، بالاترین قیمت کندل میانی از دو کندل مجاور خود بالاتر باشد و در سویینگ لو (Swing Low)، پایینترین قیمت کندل میانی از دو کندل اطراف پایینتر قرار گیرد.

نحوه تشخیص مارکت استراکچر شیفت با تحلیل سقفها و کفهای جدید در روند بازار
یکی از روشهای اساسی برای تشخیص مارکت استراکچر شیفت، تحلیل سقفها و کفهای جدید در نمودار قیمت است.
وقتی قیمتها در یک روند صعودی، کف جدیدی پایینتر از کف اخیر ایجاد کنند، این ممکن است نشانهای از تغییر در روند از صعودی به نزولی باشد.

همچنین، اگر در یک روند نزولی، قیمت سقف جدیدی بالاتر از سقف اخیر ایجاد کند، میتواند نشاندهنده تغییر روند از نزولی به صعودی باشد.

ابزارهای کمکی برای شناسایی مارکت استراکچر شیفت
برای شناسایی مارکت استراکچر شیفت (MSS) در نمودار، ابزارهای مختلفی وجود دارند که میتوانند به تحلیلگران کمک کنند. برخی از این ابزارهای کمکی عبارتند از:
اوردر بلاک ها
اوردر بلاکها مناطقی هستند که در آنها سفارشهای خرید یا فروش بزرگ تجمع یافتهاند. این نواحی معمولاً پس از یک حرکت قیمتی قوی به سمت بالا یا پایین ایجاد میشوند و میتوانند به عنوان سطوح حمایت یا مقاومت جدید و نشانهای معتبر برای مارکت استراکچر شیفت باشند.

شکاف ارزش منصفانه (FVG)
شکاف ارزش منصفانه (FVG) در نمودار قیمت زمانی رخ میدهد که بازار از یک سطح قیمت به سطح دیگری حرکت میکند بدون اینکه معاملهای در بین آنها انجام شده باشد. FVGها میتوانند نشاندهنده عدم تعادل در بازار باشند و به عنوان نشانهای از جابجایی قیمت و شناسایی روندهای جدید عمل کنند. بعد از ایجاد FVG، این نواحی میتوانند به عنوان سطوح حمایتی یا مقاومتی جدید در نظر گرفته شوند. هنگامی که قیمت به این نواحی میرسد، ممکن است روند بازار تغییر کند، که این تغییر بهعنوان یک مارکت استراکچر شیفت شناخته میشود. برای مثال:
- اگر قیمت از یک سطح حمایت به طور ناگهانی بالا رود و شکاف ایجاد کند، ممکن است نشاندهنده ورود خریداران و شروع یک روند صعودی باشد.
- اگر قیمت از یک سطح مقاومت پایین بیاید و شکاف ایجاد کند، این میتواند نشاندهنده تغییر روند به نزولی باشد.
مراحل شناسایی مارکت استراکچر شیفت با کمک FVG به شکل زیر است:
- شکلگیری یک حرکت قیمتی سریع و قوی؛
- ایجاد یک شکاف بین کندلها؛
- بازگشت قیمت به ناحیه شکاف و واکنش به آن (شیفت بازار).

استفاده از اندیکاتورهای تکنیکال
به نقل از tradethepool، استفاده از اندیکاتورهایی مانند RSI میتواند به تریدرها کمک کند تا وضعیت بازار و قدرت روند فعلی را ارزیابی کنند.
اگر ورود اندیکاتور RSI به نواحی اشباع خرید و یا واگرایی بین اندیکاتور و نمودار قیمت با یک مارکت استراکچر شیفت همزمان شود، اعتبار آن افزایش مییابد.

رایجترین اشتباهات معاملهگران در تشخیص مارکت استراکچر شیفت و روش جلوگیری از آنها
یک چالش مهم در تحلیل مارکت استراکچر شیفت، اشتباهاتی است که معاملهگران میتوانند مرتکب شوند. برخی از این اشتباهات عبارتند از:
- عدم توجه به تاییدهای کافی: بسیاری از معاملهگران تنها بر اساس یک شاخص یا سیگنال به تشخیص مارکت استراکچر شیفت میپردازند، درحالیکه باید از چندین ابزار مختلف برای تایید تغییر روند استفاده کنند.
- پیشبینی تغییرات پیش از وقوع آنها: پیشبینی یک شیفت بزرگ قبل از وقوع آن میتواند ریسکهای زیادی داشته باشد. تریدرها باید منتظر تایید نهایی از روند قیمتها و شکستهای قیمتی باشند.
- عدم توجه به حجم معاملات: در بسیاری از موارد، حجم معاملات میتواند نشانه معتبری برای تغییر روند باشد.
شناسایی مارکت استراکچر شیفت (MSS) بدون جهش قیمت یکی از اشتباهات رایج تریدرها در تشخیص مارکت استراکچر شیفت است.
چگونه با شناسایی مارکت استراکچر شیفت نقاط ورود و خروج معاملات را دقیقتر تعیین کنیم؟
با شناسایی مارکت استراکچر شیفت و تایید اعتبار آن، تریدرها میتوانند نقاط ورود و خروج خود را دقیقتر تعیین کنند:- نقاط ورود: زمانی که یک مارکت استراکچر شیفت تأیید میشود (مانند شکستن سطح حمایت و مقاومت با حجم بالا، FVG یا تشکیل یک الگوی کلاسیک بازگشتی)، میتواند به عنوان یک نقطه ورود معتبر برای خرید یا فروش باشد.
در مارکت استراکچر شیفت صعودی پوزیشن Buy و در مارکت استراکچر نزولی پوزیشن Sell بگیرید.
- نقاط خروج: برای تعیین نقاط خروج در معامله با مارکت استراکچر شیفت:
در مارکت استراکچر شیفت نزولی، استاپ لاس را روی سقف قبل از تشکیل MSS قرار دهید.
در شیفت صعودی، استاپ لاس را روی کف اخیر قبل از تشکیل MSS قرار دهید.
- هدف سود: هدف سود را روی سطوح اکستریم (یعنی سطوحی که قیمتها در روند قبلی به بالاترین یا پایینترین حد خود رسیدهاند) قرار دهید.

ترکیب مارکت استراکچر شیفت با اندیکاتور حجم
اندیکاتور حجم معاملات یک ابزار کلیدی در تحلیل تکنیکال است که به شناسایی تغییرات در قدرت روند بازار کمک میکند. زمانی که مارکت استراکچر شیفت رخ میدهد، حجم معاملات یکی از مهمترین سیگنالها برای تایید این تغییر است. نحوه تفسیر اندیکاتور حجم برای تایید شیفت بازار به شرح زیر است:
- حجم بالا: اگر تغییر روند همراه با افزایش حجم باشد، نشاندهنده قدرت روند جدید است و میتواند به عنوان سیگنالی برای ورود به معامله استفاده شود.
- حجم پایین: اگر تغییر روند با حجم پایین همراه باشد، میتواند نشاندهنده ضعف در روند جدید باشد و ممکن است بازار به زودی به جهت قبلی بازگردد.

ترکیب مارکت استراکچر شیفت با عرضه و تقاضا
عرضه و تقاضا یکی از مفاهیم بنیادی در بازارهای مالی است. تغییرات در عرضه و تقاضا میتواند نشاندهنده تغییر در روند قیمتها و مارکت استراکچر شیفت باشد:
- افزایش تقاضا: اگر تقاضا به طور ناگهانی افزایش یابد، قیمتها به سمت بالا حرکت میکنند و این میتواند نشاندهنده یک روند صعودی جدید باشد.
- افزایش عرضه: اگر عرضه به طور ناگهانی افزایش یابد، قیمتها به سمت پایین حرکت میکنند و این میتواند نشاندهنده یک روند نزولی جدید باشد.

ترکیب مارکت استراکچر شیفت با الگوهای کندل استیک
الگوهای کندل استیک یکی از ابزارهای مهم برای شناسایی تغییرات در ساختار بازار هستند و به ویژه زمانی که قیمتها در حال برگشت از سطوح مهم هستند، میتوانند به شناسایی مارکت استراکچر شیفت کمک کنند. برخی از الگوهای کندل استیک پرکاربرد در این زمینه عبارتند از:- الگوی دوجی (Doji): این الگو نشاندهنده تردید در بازار است و میتواند به عنوان نشانهای از مارکت استراکچر شیفت در آینده نزدیک عمل کند.
- الگوی اینگالف (Engulfing): این الگو زمانی رخ میدهد که یک کندل بزرگ، کندل قبلی را به طور کامل پوشش میدهد و میتواند نشاندهنده تغییر روند باشد.