بازارهای مالی چیست و چند نوع هستند؟ — به زبان ساده
شهریور 4, 1400
بازارهای مالی به بازارهایی گفته میشود که در آن داراییهایی مانند سهام، اوراق، جفتارز و مشتقات بازار مورد معامله قرار میگیرند. بازارهای مالی، قلب تپنده اقتصاد سرمایهداری محسوب میشوند.
درک بازارهای مالی
بازارهای مالی به واسطه جمعآوری نقدینگی برای کسبوکارها و استارتاپها، سبب گردش اقتصادهای سرمایهداری میشوند. این بازارها کار خرید و فروش را برای سرمایهداران راحت میکنند. بازارهای مالی به ازای دریافت سرمایه از سرمایهگذاران، به آنها سود پرداخت کرده و این سرمایه را در اختیار افرادی قرار میدهند که برای پیشبرد کسبوکار خود به آن احتیاج دارند.
بازار سهام تنها یک نوع از بازارهای مالی است. انواع داراییهای مختلف مانند سهام، اوراق، ارز و مشتقات در بازارهای مالی مورد خرید و فروش قرار میگیرند. بازارهای مالی به شدت به شفافیت در قیمتگذاری و مناسب بودن آن بستگی دارند. قیمت برخی اوراق در بازار ممکن است به دلیل نیروهای اقتصاد کلان مانند مالیات، دقیقا با ارزش حقیقی آنها برابر نباشد.
برخی بازارهای مالی، بازارهای کوچک با فعالیت کم و در برخی دیگر مانند بازار سهام نیویورک (NYSE)، روزانه به ارزش تریلیونها دلار آمریکا، دارایی خرید و فروش میشود. بازار سهام، بازاری است که به سرمایهگذاران امکان خرید و فروش سهام شرکتها را به صورت عمومی میدهد.
بازار سهام اصلی جایی است که در آن عرضه اولیه (initial public offering) سهمها صورت میگیرد. هر گونه معامله به روی این سهمها در بازار ثانویه صورت میگیرد، جایی که سرمایهگذاران به معامله آن چه که در دست دارند میپردازند.
انواع بازارهای مالی
بازار سهام
شاید رایجترین بازار مالی همان بازار سهام باشد. این مکان جایی است که شرکتها سهام خود را در معرض خرید و فروش عمومی قرار میدهند. شرکتها معمولا از طریق عرضه اولیه در بازار سهام به جمعآوری سرمایه میپردازند. در ادامه، سهمهای عرضه شده در بازار ثانویه توسط مردم به صورت عمومی خرید و فروش میشوند.
سهمها میتوانند در بازارهایی مانند بازار سهام نیویورک یا نسدک (Nasdaq)، و یا حتی به صورت فرابورس (OTC) معامله شوند. اکثر معاملات سهام در صرافیهای رگوله شده صورت میپذیرد. بازار سهام نقش مهمی در اقتصاد کشورها، هم به عنوان معیاری از سلامت اقتصادی و هم به عنوان ابزاری برای جمعآوری سرمایه و کسب درآمد برای سرمایهگذاران، ایفا میکند.
بازار سهام از سرمایهگذران خرد و کلان و همچنین بازارسازهایی تشکیل شده است که به فراهم کردن نقدینگی در بازار میپردازند. بروکرها واسطههایی هستند که پلی میان خریداران و فروشندگان ایجاد کرده، اما خود به هیچ معاملهای ورود نمیکنند.
فرابورس
بازار فرابورس، بازاری غیرمتمرکز است. این بدین معنی است که مرکزی برای انجام معاملات در این بازار وجود ندارد و شرکتکنندگان تنها به صورت الکترونیکی به خرید و فروش داراییها میپردازند.
در حالی که در بازارهای فرابورس امکان معامله سهمهای خاصی (سهمهای کوچک و ریسکیتر که در لیستینگ صرافیهای معتبر وجود ندارند) وجود دارد، بیشتر معاملات از طریق صرافیها انجام میشود. مشتقات خاصی نیز به صورت انحصاری در بازار فرابورس معامله میشوند، و بخش مهمی از بازارهای مالی را تشکیل میدهند. به طور کلی، بازارهای فرابورس و معاملات آن، کمتر رگوله شده هستند، نقدینگی آنها نیز کمتر بوده و قیمتگذاریها نیز چندان شفاف نیستند.
بازار اوراق
زمانی که سرمایهگذار، اوراق خریداری میکند، بدین معنی است که پولی را در مقطع زمانی مشخص به ازای دریافت نرخ بهره مشخصی وام میدهد. میتوانید اوراق را قراردادی میان وامدهنده و وامگیرنده تصور کنید که در آن تمام اطلاعات از قبیل مدتزمان و نرخ بهره درج شده است.
صدور اوراق توسط شرکتها، شهرداریها، استانداریها و دولتها انجام میپذیرد تا با استفاده از آن پروژهها و عملیاتها را تغذیه کنند. در بازار اوراق، داراییها در قالب تکه کاغذهایی به فروش میرسند.
بازار پول
در بازار پول، داراییهایی با سررسیدهای کوتاه (کمتر از یک سال) معامله میشوند. این داراییها معمولا امنیت بالایی داشته اما در عوض درآمد آنها نیز کمتر است. در سطح عمده فروشی، معمولا در بازارهای پول، معاملات عظیمی بین موسسات و معاملهگران در حال انجام است. در سطح خرد نیز سرمایهگذاران کوچک به خرید دارایی پرداخته و یا مشتریان بانکی اقدام به افتتاح حساب در این بازار میکنند.
بازار مشتقات
یک مشتق، قراردادی است که میان دو طرف نوشته میشود، و ارزش آن بر مبنای یک دارایی یا لیستی از داراییها مشخص میشود.
مشتقات، داراییهای ثانویهای هستند که ارزش آنها از ارزش داراییهای اولیه مشتق میشود. به جای معامله مستقیم سهام، مشتقات میتوانند در قالب قراردادهای آتی (Futures) و اختیار (Options) معامله شوند. ارزش این قراردادها نیز با توجه به ارزش داراییهایی مانند اوراق، کالا، ارز، نرخ بهره، ایندکسها و یا سهام مشخص میشود.
بازار آتی جایی است که قراردادهای آتی صورت میپذیرند. برخلاف معاملات تحویل آتی (Forwards market) که در بازار فرابورس صورت میپذیرند، معاملات آتی به صورت قراردادهای استاندارد و رگوله شده، تحت نظر اتاقهای ترخیص صورت میپذیرند.
بازار اختیار مانند صرافی اختیار شیکاگو (Chicago Board Options Exchange)، به طور مشابه قراردادهای اختیار را رگوله میکند. هر دو معاملات آتی و اختیار میتوانند به روی داراییهای متفاوتی مانند سهام، اوراق با درآمد ثابت، کالا و … صورت گیرند.
بازار فارکس
بازار فارکس جایی است که معاملهگران به خرید و فروش جفتارزها میپردازند. بازار فارکس در میان تمام بازارهای مالی، بیشترین نقدینگی را دارد، چرا که ارزها بیشترین نقدینگی را در میان تمام داراییها تشکیل میدهند.
در این بازار ارزش معاملات در هر روز بیش از ۵ تریلیون دلار است، این مقدار از مجموع ارزش معاملات انجام شده در بازار سهام و آتی بیشتر است. فارکس نیز مانند بازار فرابورس، غیر متمرکز است، و توسط شبکههای کامپیوتری و بروکرها در سراسر جهان اداره میشود.
بازار فارکس از بانکها، شرکتهای تجاری، بانکهای مرکزی، شرکتهای سرمایهگذاری، صندوقهای پوشش ریسک و بروکرهای کوچک و سرمایهگذاران تشکیل شده است.
بازار کالا
بازار کالا جایی است که تولید کنندگان و مصرفکنندگان به دادوستد کالاهای کشاورزی (مانند ذرت، دام و دانههای سویا)، کالاهای حامل انرژی (مانند نفت، گاز و اعتبار کربن)، فلزات گرانبها (مانند طلا، نقره و پلاتینوم)، و یا کالاهای دیگر میپردازند. این بازارها با نام بازار نقدی کالا شناخته میشوند. در این بازارها، کالا در مقابل پول تبادل میشود.
با این حال بخش عمدهای از این معاملات در بازار مشتقات صورت میگیرد. انجام معاملات تحویل آتی، آتی و اختیار در بازار کالا، هم در صرافیهای قانونی و هم به صورت فرابورس قابل انجام است.
بازار رمزارزها
در سالهای گذشته داراییهای جدیدی مانند بیتکوین و اتریوم به وجود آمده اند که به صورت غیر متمرکز و بر پایه فناوری بلاکچین بنا شده اند. امروزه صدها توکن رمزارز وجود دارند که میتوانند به صورت بینالمللی از طریق صرافیهای ارز دیجیتال خرید و فروش شوند.
این صرافیها کیف پولهایی را به مشتریان خود ارائه میدهند که میتوان با استفاده از آن رمزارزها را نگهداری و بین کیف پولهای مختلف جابجا نمود، یا آن را در مقابل ارزهای سنتی مانند دلار آمریکا یا یورو، تبادل کرد.
به دلیل این که اکثر صرافیهای ارزهای دیجیتال متمرکز هستند، کاربران ممکن است در آن مورد حملات هکری یا کلاهبرداری قرار گیرند. صرافیهای غیر متمرکز نیز در این زمینه وجود دارند که بدون وابستگی به هیچ مرکزی اداره میشوند. در این صرافیها امکان انجام مستقیم تراکنشهای همتای رمزارزها بدون نظارت هیچگونه سازمانی، وجود دارد. امکان معاملات آتی و اختیار با استفاده از رمزارزها نیز وجود دارد.
مثالهایی از بازارهای مالی
بازارهای مالی، انواع گوناگونی داشته و بسیار گسترده هستند. برای فهم بهتر، دو مبحث عرضه اولیه در بازار سهام و نقش مشتقات فرابورس در بحران مالی سال ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ را بررسی خواهیم کرد.
عرضه اولیه در بازار سهام
زمانی که شرکتی تاسیس میشود، نیاز به جمعآوری سرمایه از جانب سرمایهگذاران دارد. مادامی که شرکتی رشد پیدا میکند، به سرمایهای بیش از وامهای بانکی احتیاج پیدا میکند. شرکتها میتوانند با عرضه اولیه عمومی سهام خود، به کسب سرمایه بپردازند. این کار سبب میشود، شرکت از حالت سهامی خاص درآمده و سهام آن بین عموم مردم به اشتراک گذاشته شود.
عرضه اولیه همچنین این امکان را به سرمایهگذاران اولیه میدهد تا سهام خود را تبدیل به پول نقد کنند. این کار در بسیاری از مواقع سبب کسب سودهای خوبی میشود. قیمت سهام عرضه شده نیز توسط پذیرهنویسان، قبل از عرضه مشخص میشود.
زمانی که معامله سهام عرضه شده در بازار شروع شود، قیمت آن نیز شروع به نوسان میکند. طی معاملاتی که انجام میشوند، عرضه و تقاضا به روی قیمت تاثیر گذاشته و ارزش حقیقی آن را مشخص میکند.
بحران مالی سال ۲۰۰۸ در مشتقات فرابورس
در حالی که عوامل زیادی در بحران مالی سال ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ موثر بودند، یکی از این عوامل اوراق قرضه با پشتوانه رهنی (mortgage-backed securities) بود. این اوراق، مشتقات فرابورسی هستند که در آن جریان سرمایه از رهنها جمع شده و سپس به سرمایهگذاران فروخته میشود.
این بحران، حاصل سلسلهای از اتفاقات بود که هر کدام تاثیرات خود را در سیستم بانکی داشت. این نظریه مطرح شده بود که شروع چنین اتفاقی در سال ۱۹۷۰ رخ داد. در این سال قانونی سبب شد تا بانکها برای وامدهی به افراد کمدرآمد، سهلگیرانهتر عمل کنند. این قانون سبب به وجود آمدن وامدهیهای درجه دو (Subprime mortgage) شد.
میزان قرض به وجود آمده از وامدهیهای درجه دو تا سال ۲۰۰۰ به شدت افزایش یافت. در این سال فدرال رزرو برای جلوگیری از رکود اقتصادی نرخ بهره را به شدت کاهش داد.
ترکیب دو عامل عدم سختگیری در وامدهی و کاهش ارزش ارز ملی آمریکا سبب ایجاد حباب در بازار مسکن شد. در همین حین، بانکهای سرمایهگذاری برای کسب سود از موقعیت موجود، نوعی اوراق قرضه با نام «وثیقه تعهدات بدهی» (collateralized debt obligations) یا (CDO) ایجاد کردند.
به دلیل این که وامهای درجه یک با درجه دو مخلوط شده بودند، هیچ راهی وجود نداشت تا سرمایهگذار متوجه شود ریسک هر کدام چقدر است. زمانی که بازار CDOها داغ شد، حباب بازار مسکن که در طی چندین سال انباشته شده بود ناگهان ترکید. با کاهش قیمت مسکن، دریافتکنندگان وام، وامهای خود را لغو کردند، که در آن زمان ارزشش از ارزش مسکن بیشتر بود. این کار سبب سقوط قیمت مسکن با شتاب بیشتری شد.
از آنجایی که سرمایهگذاران فهمیدند وامهای درجه دو به دلیل قرضهای سنگینی که به بار میآورند عملا بیارزش هستند، شروع به لغو آنها کردند. با این حال، هیچ بازاری برای وامهای CDO وجود نداشت. شکست وامهای درجه دو سبب سرایت بحران نقدینگی به سطوح بالاتر سیستم بانکی شد.
دو بانک سرمایهگذاری عظیم به نام برادران لمن (Lehman Brothers) و بیر استرنز (Bear Stearns) زیر بار به وجود آمده از وامهای درجه دو ورشکسته شدند، و به دنبال آنها ۴۵۰ بانک دیگر نیز در طول ۵ سال نابود شدند. بسیاری از بانکها نیز در آستانه ورشکستگی بودند که با کمک دولت نجات یافتند.