آیا میدانید که نوسانات قیمتها در بازار، فقط نتیجه یک استراتژی برای شکار نقدینگی یا لیکوئیدیتی است؟ هر نوسان در بازار فارکس و ارز دیجیتال، بهویژه تغییرات ناگهانی در قیمتها، بخشی از یک بازی هوشمندانه است که توسط بازیگران بزرگ بازار هدایت میشود. این بازیگران با هدف جذب نقدینگی و کنترل جریانهای مالی، نقاط خاصی از بازار، جایی که تریدرهای خرد در دام میافتند را هدف قرار میدهند.
درک صحیح این استراتژیها و ردیابی دقیق نقدینگی میتواند شما را از تریدرهای معمولی متمایز کند و به شما این امکان را بدهد که همراستا با پول هوشمند حرکت کنید. در این مقاله، مفهوم لیکوئیدیتی را بیان خواهیم کرد و به بررسی نحوه شناسایی لیکوئیدیتی و چگونگی ردیابی بازیگران بزرگ بازار خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.
- نقدینگی بالا باعث کاهش اسپرد و اجرای سریعتر معاملات میشود.
- بازارسازها نقش کلیدی در تأمین نقدینگی و ثبات قیمتها دارند.
- در صرافیهای غیرمتمرکز، پایین بودن نقدینگی میتواند منجر به اسلیپیج بالا شود.
- تشخیص نواحی پر نقدینگی روی چارت به بهینهسازی نقاط ورود و خروج کمک میکند.
لیکوئیدیتی (Liquidity) چیست و چرا در فارکس و ارز دیجیتال اهمیت دارد؟
لیکوئیدیتی (Liquidity) به طور کلی به توانایی یک دارایی برای خرید یا فروش با قیمت نزدیک به قیمت بازار و بدون تأثیر عمده بر قیمت آن اشاره دارد. در واقع، لیکوئیدیتی میزان «نقدینگی» یا راحتی تبدیل یک دارایی به پول نقد را توصیف میکند. هرچه بازار از نظر لیکوئیدیتی قویتر باشد، امکان خرید و فروش سریعتر و با کمترین تأثیر بر قیمت وجود دارد.
درک اهمیت لیکوئیدیتی یا نقدینگی یکی از اولین و بنیادیترین گامها برای ورود حرفهای به بازارهای مالی از جمله فارکس و ارز دیجیتال است. نقدینگی بالا یعنی اینکه دارایی موردنظر بهراحتی و با سرعت بالا، بدون اینکه قیمت آن بهطور ناگهانی و شدید دچار نوسان شود، قابل خرید و فروش است،
بازارهای دارای نقدینگی بالا معمولاً رفتار قیمتی باثباتتری دارند و کمتر دچار حرکات غیرمنطقی یا جهشهای ناگهانی میشوند. از همین رو، لیکوئیدیتی به نوعی تضمینکنندهی روان بودن معاملات، قابلیت پیشبینی بیشتر رفتار بازار و فضای مناسبتر برای تحلیل تکنیکال است. این ویژگی به معاملهگران کمک میکند تا تصمیمهای دقیقتری بگیرند و استراتژیهای خود را در بستری قابل اعتماد پیادهسازی کنند.
از سوی دیگر، نقدینگی پایین میتواند منجر به مشکلاتی نظیر اجرای ناقص سفارشها، حرکات مصنوعی قیمت و افزایش ریسک شود. بنابراین، شناخت و بررسی سطح نقدینگی پیش از ورود به هر بازار یا دارایی خاص، یکی از اصول پایه در مدیریت ریسک و موفقیت در معاملهگری محسوب میشود.
درک صحیح از نقدینگی و نحوه تشخیص آن در نمودار قیمت میتواند نقش تعیین کنندهای در موفقیت معاملات شما در بازارهای فارکس و کریپتو داشته باشد.
نقش لیکوئیدیتی یا نقدینگی در بازار فارکس
در بازار فارکس که طبق گزارش bis.org، روزانه بیش از ۷ تریلیون دلار حجم معامله دارد، نقدینگی بالا یکی از بارزترین ویژگیهایی است که فارکس را از سایر بازارهای متمایز میسازد. این ویژگی نهتنها باعث روان بودن جریان معاملات میشود، بلکه فضای رقابتی بین خریداران و فروشندگان را افزایش میدهد و با کاهش نوسانات مصنوعی، درک واقعیتری از رفتار بازار را در اختیار تریدرها قرار میدهد.
بنابراین، بالا بودن سطح لیکوئیدیتی در فارکس، بهویژه در جفتارزهای اصلی (Major Pairs)، باعث شده است تا این بازار برای انواع معاملهگران از اسکالپرها گرفته تا تریدرهای روزانه و حتی مؤسسات مالی بسیار جذاب باشد.
تأثیر نقدینگی بر اسپرد و سرعت اجرا
نقدینگی بالا بهطور مستقیم بر دو عامل حیاتی در ترید تأثیر میگذارد: اسپرد و سرعت اجرا. در شرایطی که تعداد خریداران و فروشندگان زیاد است، فاصله بین قیمت خرید (Bid) و فروش (Ask) کاهش مییابد و اسپرد محدودتر میشود. این موضوع باعث میشود هزینهی ورود به معامله برای تریدرها کمتر شود.
همچنین، در بازارهای لیکوئید، سفارشها سریعتر و با نرخ دقیقتری اجرا میشوند، زیرا برای هر سفارش، بهسرعت طرف مقابل وجود دارد. در مقابل، در شرایطی که نقدینگی پایین است، تأخیر در اجرای سفارش و گسترش اسپردها بسیار رایج است.
برای مثال، اگر بخواهید جفتارز GBP/USD را در ساعت اوج بازار (مثل سشن لندن) معامله کنید، اسپرد بسیار کم و اجرای سفارش فوری خواهد بود، زیرا در این زمان نقدینگی بالاست. اما، اگر بخواهید جفتارز کممعاملهای مثل NZD/CHF را در اواخر سشن نیویورک، زمانی که حجم معاملات کاهش یافته است، معامله کنید، اسپرد ممکن است چند برابر شود و سفارش شما با تأخیر یا اسلیپیج اجرا شود.
بازارسازها (Market Makers) و نقش آنها در تأمین نقدینگی
یکی از عناصر کلیدی در حفظ نقدینگی در بازارهای مالی از جمله فارکس، بازارسازها (Market Makers) هستند. این نهادها یا شرکتها بهصورت مداوم قیمت خرید و فروش ارائه میدهند و آماده هستند تا از هر طرف معامله کنند. وظیفهی اصلی بازارساز، افزایش حجم سفارشات در بازار و پر کردن خلاهای احتمالی بین خریدار و فروشنده است. در بازار فارکس، بسیاری از بروکرها بهعنوان بازارساز عمل میکنند و با فراهم کردن پیوستگی در سفارشها، مانع ایجاد شکافهای قیمتی و نوسانات شدید میشوند. نقش آنها برای جلوگیری از خشک شدن بازار و حفظ روان بودن معاملات حیاتی است.
علاوه بر بروکرها، بانکهای بزرگ و صندوقهای پوشش ریسک (Hedge Funds) نیز به عنوان تامین کنندگان اصلی نقدینگی عمل میکنند.
به عنوان مثال، اگر در ساعاتی مثل انتهای سشن نیویورک سفارش خرید USD/JPY ثبت کنید و در آن لحظه فروشندهای در بازار نباشد، بازارساز وارد میشود و بهعنوان فروشنده عمل میکند. با ارائه قیمت لحظهای فروش، سفارش شما بلافاصله اجرا میشود. این عملکرد بازارساز باعث میشود بازار دچار وقفه یا گَپ قیمتی نشود و نقدینگی در جریان باقی بماند.
لیکوئیدیتی در ارزهای دیجیتال و صرافیهای کریپتو
برخلاف بازار فارکس که نقدینگی آن توسط بانکهای بزرگ و مؤسسات تأمین میشود، لیکوئیدیتی در بازار ارز دیجیتال وابسته به نوع صرافی (متمرکز یا غیرمتمرکز)، حجم معاملات روزانه و میزان مشارکت کاربران در استخرهای نقدینگی است.
رمزارزهایی که در صرافیهای بزرگ با حجم معاملات بالا لیست شدهاند، معمولاً نقدشوندگی بالاتری دارند. در این بازار، نقدینگی پایین ممکن است منجر به رفتارهای غیرقابلپیشبینی، پامپ و دامپهای مصنوعی، یا لغزشهای قیمتی شدید شود.
برای بررسی حجم معاملات رمز ارزها و مقایسه صرافیها از نظر میزان نقدینگی، میتوانید از وبسایت CoinMarketCap استفاده کنید. این ابزار اطلاعات دقیقی درباره عمق بازار، اسپرد و رتبهبندی صرافیها ارائه میدهد.
در ادامه این بخش، تفاوت ساختار نقدینگی در انواع صرافیهای کریپتو و تأثیر آن بر اجرای معاملات را بررسی میکنیم.
تفاوت نقدینگی در صرافیهای متمرکز و غیرمتمرکز
در صرافیهای متمرکز (CEX) مانند بایننس یا کوینبیس، یک نهاد مرکزی مدیریت و کنترل عملیات را بر عهده دارد. این صرافیها با استفاده از دفتر سفارشات متمرکز و حضور بازارسازهای حرفهای، نقدینگی بالایی فراهم میکنند که منجر به اجرای سریع معاملات و کاهش اسلیپیج میشود.
در مقابل، صرافیهای غیرمتمرکز (DEX) مانند یونیسواپ یا پنکیکسواپ، بر پایه قراردادهای هوشمند و استخرهای نقدینگی فعالیت میکنند. در این صرافیها، کاربران داراییهای خود را به استخرهای نقدینگی واریز میکنند و معاملات مستقیماً بین کاربران انجام میشود.
جفتارزهایی که شامل استیبل کوین ها (مانند USDT یا USDC) هستند، معمولاً نقدشوندگی بیشتری دارند، زیرا نوسان پایین این داراییها موجب افزایش اطمینان و مشارکت بیشتر کاربران در تأمین نقدینگی میشود.
با این حال، به دلیل وابستگی به تأمین نقدینگی توسط کاربران و حجم معاملات کمتر، ممکن است در برخی جفت ارزها نقدینگی پایینتر باشد که میتواند منجر به اسلیپیج بیشتر و تأخیر در اجرای معاملات شود.
همچنین، در صرافیهای غیرمتمرکز، به دلیل عدم وجود نهاد مرکزی، واکنش به نوسانات شدید بازار ممکن است کندتر باشد و در زمانهای بحرانی، نقدینگی کاهش یابد. با این حال، این صرافیها به کاربران امکان کنترل کامل بر داراییهایشان را میدهند و امنیت بیشتری در برابر حملات هکری ارائه میکنند، زیرا داراییها در کیف پولهای شخصی کاربران نگهداری میشود.
تأثیر لیکوئیدیتی بر اسلیپیج و معاملات حجیم
اسلیپیج زمانی اتفاق میافتد که سفارش یک تریدر با قیمتی متفاوت از قیمت مورد انتظار اجرا شود. این پدیده در بازارهایی با نقدینگی پایین بسیار شایع است. زیرا، برای سفارشهای بزرگ یا در لحظات پرنوسان، تعداد کافی خریدار یا فروشنده در آن قیمت خاص وجود ندارد.
در معاملات با حجم بالا، این مشکل برجستهتر میشود. اگر مثلاً قصد داشته باشید ۵۰۰ هزار دلار از یک رمز ارز خریداری کنید، اما در آن لحظه فقط برای ۱۰۰ هزار دلار سفارش فروش در قیمت مورد نظر شما وجود داشته باشد، صرافی ناچار میشود باقی سفارش را با قیمتهای بالاتر اجرا کند که همان اسلیپیج منفی است.
با به عنوان مثال دیگر فرض کنید، قصد دارید ۱۰ بیتکوین را با قیمت ۶۵٬۰۰۰ دلار بخرید. اگر بازار لیکوئید باشد (مثلاً در صرافی بایننس در ساعت اوج معاملات)، احتمالاً کل سفارش شما با همان قیمت اجرا میشود. اما اگر همین سفارش را در یک صرافی با نقدینگی پایین مثل یک DEX ناشناخته ثبت کنید، ممکن است فقط ۲ بیتکوین با قیمت ۶۵٬۰۰۰ دلار اجرا شود و باقی با قیمتهای بالاتر مثل ۶۵٬۵۰۰ یا ۶۶٬۰۰۰ دلار تکمیل گردد. این اختلاف قیمت همان اسلیپیجی است که از لیکوئیدیتی پایین ناشی میشود.
برای همین است که معاملهگران حرفهای، بهویژه مؤسسات و سرمایهگذاران بزرگ، همواره به عمق بازار و میزان نقدینگی قبل از ورود به معاملات سنگین توجه میکنند.
نحوه تشخیص نقدینگی در چارت معاملاتی
تشخیص نواحی لیکوئیدیتی روی چارت یکی از مهمترین مهارتهایی است که تریدرها برای ورود به موقعیتهای دقیق و کمریسک به آن نیاز دارند.
لیکوئیدیتی معمولاً در مناطقی از چارت متمرکز میشود که حجم بالایی از سفارشهای شرطی یا استاپ (Stop Orders) در آنجا قرار دارد. این نواحی، اغلب در اطراف سقفها و کفهای قبلی، نواحی شکست ناموفق و سطوح کلیدی حمایت و مقاومت شکل میگیرند. بازارسازان و بازیگران بزرگ بازار معمولاً در پی شکار نقدینگی این نواحی هستند تا بتوانند با اجرای سفارشات خود بدون اسلیپیج سنگین وارد شوند.
تحلیل دقیق ساختار بازار، پرایس اکشن و واکنش قیمت به نواحی حساس میتواند به تریدر در شناسایی این مناطق کمک زیادی کند.
تشخیص لیکوئیدیتی با استفاده از اندیکاتورهای حجم و سفارشات بازار
در تحلیل نقدینگی بازارهای مالی، اندیکاتورهای حجم (Volume) و سفارشات بازار (Order Book) نقش کلیدی ایفا میکنند. در بازارهای متمرکز مانند صرافیهای رمز ارز، ابزار اوردر بوک (Order Book) یا دفتر سفارشات بهصورت دقیق نمایش میدهد که چه میزان سفارش خرید یا فروش در سطوح قیمتی مختلف قرار دارد. این دادهها به تریدر کمک میکنند تا مناطقی را شناسایی کند که تراکم بالای سفارشهای خرید و فروش در آنها وجود دارد—نقاطی که اغلب بهعنوان نواحی بالقوه لیکوئیدیتی شناخته میشوند و معمولاً محل واکنشهای قابلتوجه قیمت هستند.
از سوی دیگر، اندیکاتورهایی مانند مانند والیوم پروفایل (Volume Profile) و VWAP نیز ابزارهای ارزشمندی برای تشخیص نواحی لیکوئید هستند. Volume Profile به تفکیک حجم معاملات در سطوح مختلف قیمتی میپردازد و نقاطی را نشان میدهد که بیشترین حجم در آنها ثبت شده است. این سطوح معمولاً نشاندهنده مناطقی هستند که بازیگران بزرگ بازار درگیر خرید یا فروش بودهاند.

VWAP نیز میانگین قیمت معاملهشده همراه با حجم است که میتواند دید بهتری از ارزش منصفانه بازار ارائه دهد.

علاوه بر ابزارهای فوق، اندیکاتور MFI نیز میتواند در شناسایی فشار خرید و فروش در نواحی لیکوئید بسیار مؤثر باشد. اندیکاتور MFI حجم محور است و از قیمت و حجم برای شناسایی جریان پول هوشمند استفاده میکند. وقتی MFI به محدوده بالای ۸۰ برسد، نشاندهنده ورود پول زیاد به بازار است و میتواند هشداری برای اشباع خرید باشد. برعکس، وقتی به زیر ۲۰ برسد، احتمالاً بازار در حالت اشباع فروش قرار دارد.
اندیکاتورهای نقدینگی در تریدینگ ویو
در پلتفرم تریدینگویو، ابزارهای متعددی برای تحلیل نقدینگی وجود دارد:
- Volume Profile: این اندیکاتور توزیع حجم معاملات را در سطوح قیمتی مختلف نمایش میدهد و به شناسایی نواحی با حجم معاملات بالا کمک میکند.
علاوه بر اندیکاتورهای سنتی فوق، اندیکاتورهای Liquidity Zones و Heatmaps ابزارهای پیشرفتهتری هستند که به تریدرها کمک میکنند مناطقی از چارت را شناسایی کنند که در آنها حجم بالایی از سفارشات پنهان یا فعال وجود دارد. معمولا در این نواحی است که بازیگران بزرگ وارد عمل میشوند.
اندیکاتور نواحی نقدینگی (Liquidity Zones) با تحلیل ساختار بازار، کندلها، حجم معاملات و سطوح کلیدی، ناحیههایی را برجسته میکند که بیشترین احتمال تجمع نقدینگی در آنها وجود دارد. این نواحی معمولاً در اطراف استاپلاسهای جمعی، سقفها و کفهای قابلمشاهده یا مناطق رنج شکل میگیرند.

Heatmapها یا نقشههای حرارتی سفارشات، بیشتر در صرافیهای کریپتو قابلدسترس هستند (مثلاً با ابزارهایی مانند Bookmap یا TensorCharts)، توزیع سفارشات خرید و فروش در سطوح قیمتی مختلف را بهصورت تصویری نمایش میدهند. رنگهای گرم (قرمز/نارنجی) نشاندهنده تراکم بالای سفارشات هستند و معمولاً سطوح مقاومتی یا حمایتی قوی محسوب میشوند.

استراتژیهای معاملاتی بر اساس سطوح لیکوئیدیتی
استفاده از استراتژیهای مبتنی بر لیکوئیدیتی میتواند به تریدرها کمک کند تا حرکات قیمت را بهتر پیشبینی کرده و در کنار بازیگران اصلی بازار حرکت کنند. برای مثال، اگر قیمت به یک سطح لیکوئیدیتی قبلی نزدیک شود و شاهد کاهش ناگهانی حجم فروش در آن منطقه باشیم، احتمال بازگشت قیمت از آن سطح بالاست. برعکس، اگر قیمت با حجم بالا و بدون واکنش خاصی از این سطح عبور کند، میتواند نشانهای از شکست نقدینگی (Liquidity Sweep) و ادامه روند باشد.
از جمله رایجترین استراتژیها در این زمینه، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- شکار نقدینگی (Liquidity Grab): شکار نقدینگی زمانی اتفاق میافتد که قیمت بهطور عمدی به سمت ناحیههایی- معمولاً بالای سقفها یا زیر کفهای قیمتی- حرکت میکند که سفارشهای حد ضرر (Stop Loss) زیادی در آنجا انباشته شده است. این نقاط، برای بازارسازها یا بازیگران بزرگ بسیار جذاب هستند، زیرا با فعالسازی این سفارشها، حجم بالایی از نقدینگی وارد بازار میشود. در این لحظه، آنها میتوانند با قیمت بهینه وارد بازار شوند و جهت روند را معکوس کنند.
- معامله بر اساس شکست لیکوئیدیتی: در برخی موارد، برخلاف شکار لیکوئیدیتی، بازار پس از رسیدن به یک ناحیه پر از سفارش، بهجای بازگشت، آن سطح را با قدرت میشکند و در بالای آن تثبیت میشود. این نوع شکست نقدینگی نشانهی آن است که قدرت خریداران یا فروشندگان بهقدری زیاد بوده که توانسته است همه سفارشهای شرطی را جذب و قیمت را در مسیر جدیدی هدایت کند. در چنین شرایطی، شکست سطح و تثبیت قیمت میتواند سیگنال ورود قوی در جهت روند جدید باشد.
تثبیت قیمت بالای ناحیه شکستشده (مثلاً با کندلهای متوالی یا تثبیت در تایمفریم بالاتر) حائز اهمیت است، زیرا بدون آن، احتمال فریب بازار و بازگشت قیمت وجود دارد.
- پوزیشنگیری در نواحی تجمع سفارش: با استفاده از ابزارهایی مانند Volume Profile، VWAP یا Liquidity Zones میتوان ناحیههایی را شناسایی کرد که در آنها حجم بالایی از معاملات انجام شده است. این مناطق، معمولاً مناطقی هستند که بازیگران بزرگ در آن فعال بودهاند و میتوانند بهعنوان حمایت یا مقاومتهای کلیدی عمل کنند.
نتیجهگیری
یکی از جنبههای حیاتی نقدینگی در معاملات فارکس، تأثیر آن بر رخدادهای استاپاوت و مارجین کال است. در شرایط نقدینگی پایین، نوسانات قیمتی میتواند سریعتر و شدیدتر اتفاق بیفتد. این امر بهویژه برای معاملهگرانی که از اهرمهای بالا استفاده میکنند خطرناک است، زیرا ممکن است به سرعت به سطح مارجین کال نزدیک شوند.
زمانی که سطح مارجین یک معاملهگر به زیر حداقل مجاز برسد، کارگزار ممکن است درخواست واریز وجه کند (مارجین کال) و اگر معاملهگر نتواند وجه لازم را تأمین کند، موقعیتهای باز به صورت خودکار بسته میشوند (استاپاوت). نقدینگی پایین و اسپردهای گسترده میتوانند این خطرات را افزایش دهند و منجر به ضررهای بیشتری شوند.
در این مقاله، شما با ابزارهای شناسایی نقدینگی مانند اندیکاتورهای حجم، Order Book، Volume Profile و نقشههای حرارتی آشنا شدید و دانستید که چگونه با استراتژیهای لیکوئیدیتیمحور وارد بازار شوید. اگر بتوانید بین حرکت قیمت و رفتار پول هوشمند ارتباط برقرار کنید، به جای آن که در دام شکارچیان لیکوئیدیتی بیفتید، از آن بهعنوان نقطه ورود حرفهای استفاده خواهید کرد.
پس بار بعدی که کندلی شارپ یا غیرعادی دیدید یا قیمتی از سطحی گذشت و برگشت، به یاد داشته باشید که این فقط نوسان نبود، این ردپای بازیگری بود که نقدینگی را بهتر از دیگران دید.
سوالات متداول درباره لیکوئیدیتی (Liquidity)
. لیکوئیدیتی یا نقدینگی چیست؟
لیکوئیدیتی یا نقدینگی به میزان سهولت خرید یا فروش یک دارایی بدون ایجاد تغییر قیمت قابلتوجه در آن گفته میشود. هرچه نقدینگی بیشتر باشد، معاملات سریعتر و با نوسان کمتر انجام میشوند.
- چرا نقدینگی در بازار فارکس اهمیت دارد؟
بازار فارکس بزرگترین بازار مالی جهان است و نقدینگی بالا در آن بهویژه برای جفتارزهای اصلی مانند EUR/USD، باعث کاهش اسپرد، اجرای سریعتر سفارشها و کاهش اسلیپیج میشود.
اسلیپیج چه ارتباطی با نقدینگی دارد؟
در بازارهای با نقدینگی پایین، سفارشها ممکن است با قیمتی متفاوت از قیمت مورد انتظار اجرا شوند که به این اختلاف قیمت «اسلیپیج» گفته میشود. نقدینگی بالا احتمال وقوع اسلیپیج را کاهش میدهد.
چگونه میتوان نقدینگی را روی نمودار تشخیص داد؟
با استفاده از ابزارهایی مانند حجم معاملات (Volume)، شاخص جریان نقدینگی (MFI)، عمق بازار (Order Book) و اندیکاتورهایی مثل Volume Profile یا Heatmap میتوان نواحی با نقدینگی بالا را شناسایی کرد.
بهترین استراتژی معاملاتی برای استفاده از سطوح نقدینگی چیست؟
ورود و خروج از بازار در نواحی پرنقدینگی (Liquidity Zones) و استفاده از شکستهای معتبر در این نواحی، میتواند به کاهش ریسک و افزایش دقت معاملات کمک کند.
چرا در اخبار مهم نقدینگی کم میشود؟
در زمان انتشار اخبار مهم اقتصادی، بسیاری از معاملهگران برای جلوگیری از ریسکهای ناشی از نوسانات شدید قیمت، فعالیت خود را کاهش داده یا از بازار خارج میشوند. این کاهش فعالیت منجر به کمبود نقدینگی در بازار میشود که میتواند اجرای سفارشات را دشوارتر کرده و نوسانات قیمت را افزایش دهد.
آیا لیکوئیدیتی در همه جفتارزها یکسان است؟
خیر، نقدینگی در جفتارزهای مختلف یکسان نیست. جفتارزهای اصلی مانند EUR/USD و USD/JPY معمولاً نقدینگی بالاتری دارند، زیرا حجم معاملات آنها بیشتر است. این نقدینگی بالا منجر به اسپردهای کمتر و اجرای سریعتر معاملات میشود. در مقابل، جفتارزهای کمتر معامله شده یا اگزوتیک نقدینگی پایینتری دارند که میتواند به اسپردهای بالاتر و نوسانات بیشتر قیمت منجر شود.