وقتی درباره مقایسه قدرت اقتصادی کشورها صحبت میکنیم، فقط نگاه کردن به تولید ناخالص داخلی (GDP) اسمی کافی نیست. سطح قیمتها، هزینه زندگی و ارزش واقعی ارزها در هر کشور متفاوت است؛ برای همین شاخصی به نام برابری قدرت خرید (PPP) بهوجود آمده است تا این تفاوتها را تا حد امکان خنثی کند.
- برابری قدرت خرید (PPP) به اقتصاددانها کمک میکند بررسی کنند آیا درآمد کشورها در بلندمدت به هم نزدیکتر میشود یا از هم فاصله میگیرند (همگرایی و واگرایی درآمد).
- در بسیاری از پژوهشهای دانشگاهی، دادههای درآمد و تولید را اول بر اساس PPP تعدیل میکنند تا نتایج بین کشورها قابل مقایسه و علمیتر شود.
- برابری قدرت خرید (PPP) برای مقایسه هزینه اجرای پروژههای بزرگ زیرساختی (مثل ساخت جاده، نیروگاه یا بیمارستان) در کشورهای مختلف استفاده میشود.
- نهادهای کمکرسان و خیریههای بینالمللی از PPP استفاده میکنند تا ببینند یک مبلغ ثابت کمک مالی، در هر کشور چه قدرت اثرگذاری و چه میزان پوشش هزینه دارد.
برابری قدرت خرید (PPP) چیست؟
PPP مخفف چیست؟ مخفف Purchasing Power Parity و به معنای برابری قدرت خرید است.
برابری قدرت خرید یعنی اینکه هزینه یک سبد مشابه از کالا و خدمات را در دو کشور با هم مقایسه کنیم. اگر مثلا قیمت این سبد در کشور A برابر ۱۰۰ واحد پول محلی و در کشور B برابر ۲۰ واحد باشد، نسبت این دو عدد، نرخ برابری قدرت خرید (PPP) بین دو ارز را نشان میدهد.
فرمول محاسبه PPP بین دو کشور A و B برابر است با:
این مفهوم بر پایه قانون قیمت واحد (Law of One Price) است. طبق این قانون، اگر هزینه حملونقل و محدودیتهای تجاری وجود نداشته باشد، یک کالای یکسان در دو کشور مختلف، پس از تبدیل ارز، باید تقریبا به یک قیمت واحد فروخته شود.
چرا برابری قدرت خرید (PPP) مهم است؟
کار اصلی برابری قدرت خرید (PPP) این است که در مقایسه اقتصاد کشورها، اثر تفاوت سطح قیمتها را تا حد امکان حذف کند. به این ترتیب، تحلیلگر به جای دیدن عددهای اسمی، به تصویر واقعیتری از قدرت خرید و اندازه اقتصاد میرسد. مهمترین دلایل اهمیت PPP عبارتند از:
۱. مقایسه منصفانه اندازه اقتصادها
اگر فقط از نرخ ارز بازار استفاده کنیم، کاهش یا افزایش شدید ارزش یک ارز میتواند تصویر غلطی از اندازه اقتصاد یک کشور ایجاد کند؛ ممکن است اقتصاد در واقع تغییر زیادی نکرده باشد، اما به دلیل نوسان نرخ ارز، کوچکتر یا بزرگتر دیده شود.
PPP با تعدیل کردن اثر این نوسانات، این خطا را تا حد زیادی اصلاح میکند و امکان مقایسه منصفانهتری بین اقتصاد کشورها فراهم میسازد.
۲. مقایسه استاندارد زندگی و رفاه
وقتی میخواهیم بدانیم مردم یک کشور با درآمد خود چقدر میتوانند خرید کنند، بهتر است به شاخص GDP یا درآمد سرانه بر اساس PPP نگاه کنیم. این شاخص نشان میدهد افراد، با درآمد خود در داخل کشور، چه مقدار کالا و خدمات میتوانند تهیه کنند، نه اینکه فقط درآمد آنها بعد از تبدیل به دلار چقدر است.
۳. تحلیل فقر و سیاستهای توسعهای
بسیاری از نهادهای بینالمللی برای تعیین خط فقر جهانی و مقایسه سطح فقر میان کشورها از شاخصهای مبتنی بر PPP استفاده میکنند. دلیل این کار این است که با استفاده از برابری قدرت خرید، اثر اختلاف قیمتها در کشورها حذف میشود و مقایسه وضعیت معیشتی افراد در کشورهای مختلف دقیقتر انجام میگیرد.
نکته:
اگر هدف شما بررسی واقعیت زندگی مردم و سطح رفاه در کشورها است، استفاده از شاخصهایی مانند GDP بر اساس PPP معمولا تصویر دقیقتری نسبت به نرخ ارز اسمی ارائه میدهد.
نحوه محاسبه برابری قدرت خرید (PPP)
برای درک فرمول محاسبه PPP بهتر است از یک مثال ساده شروع کنیم. فرض کنید یک سبد کالا و خدمات مشابه (مثلا خوراک، انرژی و حملونقل) داریم:
- قیمت این سبد در کشور A برابر ۵۰۰ واحد پول A است.
- قیمت همان سبد در کشور B برابر ۵۰ واحد پول B است.
در این صورت، برابری قدرت خرید بین دو کشور به صورت زیر محاسبه میشود:
PPP= ۵۰۰ ÷ ۵۰ = ۱۰
این عدد یعنی برای اینکه قدرت خرید برابر شود، هر ۱ واحد پول B باید معادل ۱۰ واحد پول A در نظر گرفته شود. حالا اگر نرخ ارز بازار برابر ۱۵ باشد (یعنی ۱ B = ۱۵ A)، در این حالت میبینیم:
- نرخ ارز بازار: ۱۵؛
- نرخ برابری قدرت خرید (PPP): ۱۰.
این اختلاف نشان میدهد ارز کشور A نسبت به ارز کشور B کمارزشتر از چیزی است که PPP پیشنهاد میکند؛ یعنی پول کشور A در بازار ارز بیشتر از حد قدرت خرید واقعی تضعیف شده است.
روش سازمانهای بینالمللی برای محاسبه PPP
در دنیای واقعی، محاسبه برابری قدرت خرید (PPP) بسیار پیچیدهتر از این مثال ساده است. نهادهایی مانند World Bank و OECD محاسبه PPP را با مراحل زیر انجام میدهند:
- تعریف سبد جامع کالا و خدمات
این سبد شامل هزاران قلم کالا و خدمت مصرفی، خدمات عمومی و حتی پروژههای عمرانی است تا نماینده مناسبی از کل اقتصاد هر کشور باشد. - جمعآوری قیمتها در کشورهای مختلف
قیمت همین سبد در کشورهای مختلف و در یک سال مشخص جمعآوری میشود. - تبدیل قیمتها به یک واحد مشترک
برای مقایسه، قیمتها به یک واحد مشترک مانند دلار بینالمللی تبدیل میشوند؛ واحدی که قدرت خرید آن در همه کشورها قابل مقایسه است. - محاسبه نسبت سطح قیمتها نسبت به کشور پایه
معمولا یک کشور به عنوان کشور پایه (اغلب آمریکا) انتخاب میشود. سپس سطح قیمت هر کشور با سطح قیمت کشور پایه مقایسه میشود. - استخراج ضریب PPP برای هر کشور
در نهایت، برای هر کشور یک ضریب PPP به دست میآید و از این ضرایب برای تبدیل متغیرهایی مانند GDP و درآمدها به واحد قابل مقایسه بینالمللی استفاده میشود.
کاربردهای برابری قدرت خرید در اقتصاد جهانی
در این بخش میبینیم PPP چگونه برای مقایسه هزینههای زندگی، سنجش ارزش واقعی ارزها و تصمیمگیریهای کلان اقتصادی و توسعهای در سطح بینالمللی استفاده میشود.
استفاده از برابری قدرت خرید (PPP) برای مقایسه هزینههای زندگی
برای مقایسه هزینه زندگی در دو کشور، فقط اینکه حقوقها را به دلار تبدیل کنیم کافی نیست. چون سطح قیمتها در هر کشور متفاوت است، باید ببینیم مردم با درآمد خود چقدر میتوانند کالا و خدمات بخرند.
به همین دلیل، بانک جهانی شاخصهایی مانند GDP سرانه بر اساس PPP (به دلار بینالمللی) منتشر میکند. در این شاخصها، تفاوت سطح قیمتها در کشورها در نظر گرفته میشود و تصویر واقعیتری از قدرت خرید مردم ارائه میشود.
گاهی ممکن است درآمد اسمی سرانه یک کشور از کشورهای ثروتمند کمتر باشد، اما وقتی آن را بر اساس برابری قدرت خرید (PPP) تعدیل میکنیم، میبینیم مردم آن کشور به دلیل قیمتهای پایینتر، در عمل قدرت خریدی نزدیکتر به کشورهای توسعهیافته دارند.
نکته:
بسیاری از شرکتهای بینالمللی برای طراحی بستههای حقوقی مهاجران یا نیروهای ریموت از دادههای برابری قدرت خرید (PPP) و شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) استفاده میکنند تا سطح زندگی فرد در کشور مقصد حفظ شود.
نقش برابری قدرت خرید (PPP) در ارزیابی ارزش واقعی ارزها
در تحلیل بلندمدت بازار ارز، یکی از سوالهای اصلی این است که آیا یک ارز بیش از حد گران یا بیش از حد ارزان است؟
برای پاسخ به این سوال، تحلیلگران یک نرخ ارز تئوریک بر اساس PPP محاسبه میکنند و آن را با نرخ ارز بازار مقایسه میکنند.
- اگر نرخ ارز بازار خیلی بالاتر از نرخ PPP باشد، گفته میشود ارز داخلی احتمالا بیش از حد تضعیف شده است.
- اگر نرخ بازار خیلی پایینتر از نرخ PPP باشد، ارز مربوطه ممکن است در بلندمدت بیش از حد تقویت شده و در معرض اصلاح باشد.
در چارچوب PPP نسبی، رابطه تورم و نرخ ارز به صورت تقریبی اینگونه بیان میشود، در بلندمدت:
%Δ نرخ ارز ≈ تورم داخلی − تورم خارجی
این رابطه به سیاستگذاران کمک میکند اثر تفاوت تورمها بر رفتار بلندمدت نرخ ارز را بهتر تحلیل کنند.
کاربرد برابری قدرت خرید (PPP) در تصمیمگیریهای بینالمللی و سیاستگذاری اقتصادی
برابری قدرت خرید (PPP) فقط یک مفهوم تئوریک نیست؛ نهادهای بینالمللی به صورت سیستماتیک از آن استفاده میکنند:
- صندوق بینالمللی پول (IMF): از دادههای مبتنی بر PPP برای محاسبه سهم کشورها در اقتصاد جهانی، مقایسه رشد اقتصادی و تهیه گزارشهای دورهای مانند چشمانداز اقتصاد جهان (WEO) استفاده میکند.
- بانک جهانی و برنامه مقایسات بینالمللی (ICP): این نهادها برای برآورد GDP، درآمد سرانه و شاخصهای فقر بر اساس PPP، دادههای قیمت کالا و خدمات را از کشورهای مختلف جمعآوری و مقایسه میکنند.
- سازمان ملل متحد: در ساخت شاخصهای ترکیبی مانند شاخص توسعه انسانی (HDI) از اطلاعات مبتنی بر برابری قدرت خرید (PPP) استفاده میشود تا مقایسه کشورها از نظر رفاه و توسعه، دقیقتر انجام شود.
بیشتر بدانید:
بانک جهانی «دلار بینالمللی» را واحدی تعریف میکند که در آمریکا همان قدرت خرید یک دلار را دارد و در کشورهای دیگر با استفاده از PPP طوری تنظیم میشود که همان مقدار کالا و خدمات را پوشش دهد. به این ترتیب میتوان GDP کشورها را در یک مقیاس مشترک مقایسه کرد.
تفاوت برابری قدرت خرید با نرخ ارز
تفاوت برابری قدرت خرید با نرخ ارز در این است که نرخ ارز بازار را نیروهای مالی و معاملاتی کوتاهمدت تعیین میکنند، اما نرخ PPP بر اساس سطح قیمت کالا و خدمات و اقتصاد واقعی محاسبه میشود.
تفاوت ساختاری برابری قدرت خرید (PPP) با نرخ ارز بازار
نرخ ارز بازار بر اساس عرضه و تقاضای ارز در بازارهای مالی شکل میگیرد و تحت تاثیر عوامل زیر است:
- جریان سرمایه؛
- نرخ بهره؛
- انتظارات سفتهبازان (پیشبینی نوسان آینده قیمت توسط معاملهگران کوتاهمدت)؛
- سیاستهای بانکهای مرکزی.
به همین دلیل، نرخ ارز بازار میتواند در کوتاهمدت به شدت نوسان داشته باشد؛ حتی بدون آنکه تغییر بزرگی در سطح تولید یا رفاه مردم رخ داده باشد.
در مقابل، نرخ برابری قدرت خرید (PPP) از سطح قیمت کالا و خدمات در هر کشور استخراج میشود و بر اقتصاد واقعی تمرکز دارد. به همین دلیل نرخ PPP معمولا آرام و تدریجی تغییر میکند و برای تحلیلهای بلندمدت و مقایسه اقتصادها، شاخص باثباتتری نسبت به نرخ ارز بازار محسوب میشود.
تأثیر تورم و سطح قیمتها بر اختلاف برابری قدرت خرید (PPP) و نرخ ارز
اگر تورم داخلی یک کشور برای چند سال متوالی از تورم شرکای تجاری آن بالاتر باشد، در بلندمدت معمولا یکی از این دو وضعیت رخ میدهد:
- نرخ ارز آن کشور تضعیف میشود (ارز داخلی در برابر ارز خارجی ارزانتر میشود)،
- یا در محاسبات برابری قدرت خرید (PPP) دیده میشود که ارز داخلی بیش از حد گران شده و از واقعیت قدرت خرید فاصله گرفته است.
در مدلهای PPP نسبی دقیقا روی همین رابطه بین تورم و نرخ ارز تمرکز میشود و توضیح داده میشود که در بلندمدت، جهت حرکت نرخ ارز تا حد زیادی به تفاوت تورم بین کشورها وابسته است.
نکته:
در تحلیل بلندمدت (مثلا چند ساله)، اختلاف بزرگ بین نرخ ارز بازار و نرخ PPP میتواند نشانهای از ریسک اصلاح قیمتی باشد؛ یعنی احتمال اینکه نرخ ارز در آینده به سمت سطحی که PPP پیشنهاد میکند، حرکت کند.
مواردی که برابری قدرت خرید (PPP) نسبت به نرخ ارز، معیار بهتری فراهم میکند
برابری قدرت خرید (PPP) معمولا در موارد زیر شاخص مناسبتری نسبت به نرخ ارز بازار است:
- مقایسه اندازه واقعی اقتصادها و سهم آنها از اقتصاد جهانی
برای این نوع مقایسه، استفاده از GDP بر اساس PPP تصویر دقیقتری از قدرت اقتصادی کشورها نسبت به GDP بر حسب نرخ ارز اسمی ارائه میدهد. - مقایسه سطح رفاه و درآمد واقعی
هنگامی که هدف، مقایسه سطح رفاه، قدرت خرید و درآمد واقعی مردم در کشورها است، شاخصهایی مانند GDP سرانه بر اساس PPP معیار مناسبتری از مقایسه صرف درآمدها بر اساس نرخ ارز بازار هستند. - اقتصادهای با کنترل ارزی یا چندنرخی بودن ارز
در کشورهایی که کنترل ارزی شدید وجود دارد یا چندنرخی بودن ارز رایج است، نرخ ارز بازار لزوما نماینده خوبی برای ارزش واقعی پول نیست. در این شرایط، برابری قدرت خرید (PPP) به عنوان یک معیار جایگزین برای سنجش قدرت خرید و مقایسه بینالمللی استفاده میشود.
تولید ناخالص داخلی (GDP) بر اساس برابری قدرت خرید (PPP)
در این بخش میبینیم GDP بر اساس PPP چگونه به ما کمک میکند اندازه واقعی اقتصادها و قدرت اقتصادی کشورها را بهتر از ارقام اسمی مقایسه کنیم.
تفاوت GDP اسمی و GDP بر اساس PPP
- GDP اسمی: ارزش پولی کل کالاها و خدمات تولید شده در یک کشور است که با نرخ ارز بازار به دلار (یا هر ارز خارجی دیگر) تبدیل میشود.
- GDP بر اساس PPP: همان تولید است، اما به جای نرخ ارز بازار، با نرخ برابری قدرت خرید (PPP) تعدیل میشود و معمولا به واحدی مانند دلار بینالمللی بیان میگردد.
به دلیل نوسانات شدید نرخ ارز، اتکا به GDP اسمی برای مقایسه اندازه اقتصاد کشورها میتواند گمراه کننده باشد؛ زیرا ممکن است تغییرات نرخ ارز، بدون تغییر واقعی در تولید، تصویر اقتصاد را بزرگتر یا کوچکتر نشان دهد. در مقابل، GDP بر اساس PPP اثر تفاوت سطح قیمتها و نوسانات نرخ ارز را تا حد زیادی تعدیل میکند و تصویر باثباتتری از اندازه واقعی اقتصاد ارائه میدهد.
چرا GDP بر اساس PPP تصویر دقیقتری از قدرت اقتصادی میدهد؟
طبق دادههای بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول، اقتصادهایی مانند هند و اندونزی اگر بر اساس نرخ ارز بازار مقایسه شوند، کوچکتر از بسیاری از اقتصادهای پیشرفته به نظر میرسند. اما وقتی GDP بر اساس PPP محاسبه میشود، به دلیل قیمتهای پایین کالا و خدمات داخلی، این کشورها در رتبههای بالاتری قرار میگیرند و سهم واقعی آنها در اقتصاد جهانی بهتر دیده میشود.
دلایل اصلی این تفاوت عبارتند از:
- قیمتهای پایین داخلی در بسیاری از اقتصادهای در حال توسعه؛ یعنی مردم با مبلغی کمتر میتوانند سبد بزرگتری از کالا و خدمات بخرند.
- اثر شدید نوسان نرخ ارز بر GDP اسمی؛ ممکن است نرخ ارز در کوتاهمدت تغییر کند، در حالی که تولید واقعی تغییر چندانی نکرده است.
برای تحلیل قدرت خرید داخلی و سطح رفاه مردم، استفاده از شاخصهای اقتصادی بر اساس برابری قدرت خرید (PPP) معمولا مناسبتر از تکیه بر ارقام تبدیل شده با نرخ ارز اسمی است.
کشورهای دارای بالاترین GDP بر اساس PPP
براساس برآوردهای صندوق بینالمللی پول در سال ۲۰۲۵، بزرگترین اقتصادهای جهان بر مبنای GDP بر اساس PPP به ترتیب شامل موارد زیر هستند:
- چین،
- ایالات متحده آمریکا،
- هند
و پس از آن، کشورهایی مانند روسیه، ژاپن، آلمان، اندونزی و برزیل قرار میگیرند.
این رتبهبندی به خوبی نشان میدهد که وقتی تفاوت سطح قیمتها در نظر گرفته شود، اقتصادهای پرجمعیت با قیمتهای پایینتر، در تصویر PPP بسیار بزرگتر از آن چیزی ظاهر میشوند که در GDP اسمی میبینیم.
شاخص همبرگر مکدونالد (Big Mac Index) و نقش آن در سنجش PPP
شاخص همبرگر مکدونالد ابزاری ساده و غیررسمی برای سنجش برابری قدرت خرید است که با مقایسه قیمت یک ساندویچ بیگمک در کشورهای مختلف، به ارزیابی ارزانی یا گرانی نسبی ارزها کمک میکند.
شاخص بیگمک چیست و چگونه ایجاد شد؟
شاخص همبرگر مکدونالد یا Big Mac Index در سال ۱۹۸۶ توسط مجله The Economist معرفی شد. هدف آن، ارائه یک مثال ساده و قابلفهم برای مفهوم برابری قدرت خرید بود. (Wikipedia)
در این شاخص، قیمت یک ساندویچ Big Mac در کشورهای مختلف مقایسه میشود. چون مواد اولیه، اندازه و شیوه تولید این محصول در جهان نسبتا مشابه است، اختلاف قیمت آن میتواند تقریب خوبی از تفاوت سطح قیمتها و ارزش نسبی ارزها بدهد.
نحوه استفاده از شاخص Big Mac برای سنجش PPP
برای محاسبه برابری قدرت خرید بر اساس Big Mac مراحل زیر طی میشود:
- قیمت Big Mac در کشور پایه (معمولا آمریکا) بر حسب دلار ثبت میشود.
- قیمت Big Mac در کشور دیگر، بر حسب ارز محلی ثبت میشود.
- نرخ PPP بیگمک به صورت زیر محاسبه میشود:
- نرخ PPP حاصل با نرخ ارز بازار مقایسه میشود تا مشخص شود ارز کشور X در شاخص بیگمک، چند درصد بیش از حد گران یا ارزان است.
مثال واقعی از مقایسه ارزش ارز کشورها با شاخص همبرگر
به عنوان مثال فرض کنید شاخص بیگمک در آمریکا و سوئیس به قیمتهای زیر عرضه میشوند:
- قیمت Big Mac در سوئیس: ۶٫۷۰ فرانک؛
- قیمت Big Mac در آمریکا: ۵٫۵۸ دلار.
بنابراین نرخ PPP بیگمک برای فرانک سوئیس برابر است با:
PPP= ۶.۷۰ ÷ ۵.۵۸ ≈ ۱.۲۰
اگر در همان زمان نرخ ارز بازار حدود ۰٫۸۷ فرانک برای هر دلار بوده باشد، تفاوت نشان میدهد که فرانک سوئیس در این شاخص حدود ۳۸٫۵٪ بیش از حد گران ارزیابی میشود:
(۱.۲۰ − ۰.۸۷) ÷ ۰.۸۷ ≈ ۳۸.۵٪
این مثال نشان میدهد چگونه حتی یک کالای واحد (همبرگر) میتواند به طور تقریبی تصویری از تفاوت قدرت خرید و ارزش ارزها ارائه کند.
نکته مهم:
هزینه نیروی کار، اجاره، مالیات و استراتژی قیمتگذاری برند، همگی روی قیمت Big Mac تاثیر میگذارند و همیشه نشانگر خالص ارزش ارز نیستند.
مزایا و محدودیتهای برابری قدرت خرید
مزایا و محدودیتهای برابری قدرت خرید عبارتند از:مزایای برابری قدرت خرید (PPP)
- مقایسه بهتر سطح رفاه و درآمد واقعی برابری قدرت خرید نسبت به نرخ ارز اسمی، نشان میدهد مردم هر کشور با درآمد خود واقعا چقدر میتوانند کالا و خدمات بخرند؛ یعنی تصویر دقیقتری از قدرت خرید و رفاه ارائه میدهد.
- کاهش اثر نوسانات بازار ارز چون PPP بر اساس سطح قیمتها محاسبه میشود، نه معاملات لحظهای بازار ارز، در برابر شوکها و نوسانات کوتاهمدت نرخ ارز پایدارتر است و برای تحلیلهای بلندمدت مناسبتر عمل میکند.
- ابزار کلیدی در سیاستگذاری و توسعه نهادهایی مانند صندوق بینالمللی پول (IMF)، بانک جهانی و سازمان ملل از شاخصهای مبتنی بر برابری قدرت خرید برای ارزیابی فقر، مقایسه عملکرد کشورها و تخصیص منابع استفاده میکنند.
- امکان مقایسه منصفانه اندازه اقتصادها با استفاده از GDP بر اساس PPP میتوان اندازه واقعی اقتصاد کشورها را با در نظر گرفتن تفاوت سطح قیمتها مقایسه کرد؛ به ویژه برای کشورهایی که ارز آنها در بازار جهانی بسیار تضعیف یا تقویت شده است.
- کمک به تحلیل تقاضای داخلی و طبقه متوسط دادههای مبتنی بر PPP برای بررسی بازار داخلی، قدرت خرید طبقه متوسط و ظرفیت مصرفی یک کشور بسیار کاربردی است و به سرمایهگذاران و سیاستگذاران دید بهتری از بازار واقعی میدهد.
محدودیتهای برابری قدرت خرید (PPP)
- سختی انتخاب سبد کالا و خدمات قابل مقایسه الگوی مصرف، کیفیت کالاها و نوع خدمات در کشورها متفاوت است؛ به همین دلیل ساختن یک سبد استاندارد جهانی که برای همه کشورها دقیق و منصفانه باشد، کار سادهای نیست.
- دقت کمتر در مورد کالاها و خدمات غیرقابل تجارت برابری قدرت خرید (PPP) برای کالاها و خدمات غیرقابل تجارت مانند اجاره مسکن، خدمات محلی یا بخشی از حملونقل، دقت محدودی دارد؛ چون این قیمتها در بازارهای بینالمللی مستقیما رقابت نمیشوند.
- کاربرد محدود در تحلیل جریانهای مالی بینالمللی وقتی موضوع بازارهای مالی جهانی، سرمایهگذاری خارجی یا بازپرداخت بدهی خارجی است، نرخ ارز بازار مهمتر از PPP است؛ چون معاملات واقعی مالی بر اساس همان نرخهای بازار انجام میشود، نه بر اساس نرخ برابری قدرت خرید.
- وابستگی به دادههای پیچیده و با تأخیر محاسبه برابری قدرت خرید (PPP) نیازمند جمعآوری حجم زیادی از دادههای قیمتی در کشورهای مختلف است. این دادهها معمولا با تاخیر زمانی منتشر میشوند و همیشه بهروز نیستند.
- نامناسب بودن برای تحلیل کوتاهمدت نرخ ارز برابری قدرت خرید (PPP) برای معاملات کوتاهمدت ارز و تصمیمهای روزانه معاملهگران ابزار مناسبی نیست؛ چون برای تحلیل بلندمدت و ساخت تصویر کلی از اقتصاد طراحی شده و نمیتواند نوسانات لحظهای بازار ارز را توضیح دهد.
نتیجهگیری
برابری قدرت خرید (PPP) از یک سو یک مفهوم ساده دارد، مقایسه قدرت خرید یک سبد کالا در کشورها و از سوی دیگر، در عمل مبتنی بر محاسبات پیچیده آماری و اقتصادی است. پاسخ به سوال «برابری قدرت خرید چیست» فقط یک تعریف کوتاه ندارد؛ بلکه مجموعهای از ابزارها و روشها است که به ما کمک میکند:- قدرت واقعی اقتصادها را فراتر از نوسانات نرخ ارز و تورم بسنجیم،
- سطح زندگی و رفاه مردم را دقیقتر مقایسه کنیم،
- و در کنار شاخصهایی مانند تولید ناخالص داخلی، تولید ناخالص ملی و شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) تصویری چندبعدی از وضعیت اقتصادی کشورها به دست آوریم.
