icon icon Home
icon icon Accounts
icon icon Quick start
icon icon Symbols

الگوی سر و شانه، کلید طلایی شناسایی پایان روند

نویسنده
admin
Author
بازبینی کننده
کارشناس اقتصادی
Author
کارشناس اقتصادی

کارشناس اقتصادی در آرون گروپس.

calendar آخرین بروزرسانی: 2 روز پیش
watch زمان مطالعه 1 دقیقه

الگوی سر و شانه یکی از پرکاربردترین و قابل اعتمادترین ساختارهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال است که اگر به‌درستی شناسایی شود، می‌تواند نقطه ورود یا خروج بسیار دقیقی را به معامله‌گر نشان دهد. این الگو، بازتابی از ضعف روند فعلی و آمادگی بازار برای چرخش است. اگر به‌دنبال درک عمیق‌تری از رفتار قیمت، شناخت دقیق ساختار این الگو، تفاوت انواع آن و نحوه استفاده عملی در بازارهایی مثل فارکس و ارز دیجیتال هستید، ادامه این مقاله را از دست ندهید.

bookmark
نکات کلیدی
  • هرچه خط گردن افقی‌تر باشد، اعتبار شکست بیشتر است. خط گردن با شیب زیاد می‌تواند شکست‌های کاذب بیشتری تولید کند.
  • اعتبار الگو وابسته به حجم معاملات و تایم‌ فریم است. افزایش حجم در زمان شکست خط گردن و تایم‌فریم بالاتر، اعتبار بیشتری به الگو می‌دهد.
  • برگشت قیمت پس از شکست خط گردن اغلب تا ۵۰٪ مسیر سر تا خط گردن را اصلاح می‌کند. ورود در این ناحیه معمولاً ریسک به ریوارد بهتری دارد.
  • خط گردن باید با کندل‌های بسته‌شده (نه فقط سایه) شکسته شود تا سیگنال ورود معتبر باشد.

الگوی سر و شانه چیست؟

الگوی سر و شانه (Head and Shoulders Pattern) یک ساختار بازگشتی در تحلیل تکنیکال است که پایان روند و شروع برگشت قیمت را نشان می‌دهد. این الگو شامل سه قله است: شانه چپ، سر (قله بلندتر) و شانه راست. پس از تشکیل شانه راست و شکست خط گردن، احتمال تغییر جهت بازار افزایش می‌یابد.

الگوی سر و شانه در روندهای صعودی به‌ عنوان نشانه ریزش و در روندهای نزولی با عنوان الگوی معکوس، نشانه صعود است. این ساختار بازتاب رفتار جمعی معامله‌گران و کاهش قدرت روند فعلی است و برای تعیین زمان ورود یا خروج از معامله به‌کار می‌رود.

ساختار و اجزای الگوی سر و شانه

الگوی سر و شانه ساختار مشخصی دارد که به‌ وضوح روند بازار را نمایش می‌دهد. این الگو زمانی شکل می‌گیرد که بازار دیگر توان ادامه مسیر قبلی را ندارد و نشانه‌هایی از برگشت ظاهر می‌شود.

 برای شناخت بهتر این الگو، اجزای اصلی آن به‌صورت زیر هستند:

  • شانه چپ (Left Shoulder): یک موج صعودی که پس از آن قیمت کمی اصلاح می‌شود؛
  • سر (Head): قله‌ای بالاتر از شانه چپ که نشان‌دهنده آخرین تلاش بازار برای ادامه روند است، اما بعد از آن قیمت دوباره کاهش می‌یابد.
  • شانه راست (Right Shoulder): موجی ضعیف‌تر که نمی‌تواند از سر عبور کند و معمولاً هم‌سطح یا پایین‌تر از شانه چپ قرار می‌گیرد.
  • خط گردن (Neckline): خطی که از پایین‌ترین نقاط بین شانه چپ، سر و شانه راست کشیده می‌شود و با شکست آن، الگو کامل می‌شود.
الگوی سر و شانه

شناخت دقیق این بخش‌ها کمک می‌کند تا معامله‌گر بتواند پایان روند را زودتر تشخیص دهد و برای ورود یا خروج تصمیم درستی بگیرد.

sms-star

اگر مدت‌ زمان تشکیل شانه راست بسیار کوتاه‌تر از شانه چپ باشد، معمولاً نشان‌دهنده تسریع در تغییر روند و قدرت بیشتر برگشت است. این نکته در الگوهای با اعتبار بالا دیده می‌شود.

انواع الگوی سر و شانه و تفاوت آن‌ها با یکدیگر

الگوی سر و شانه در ظاهر ساده به نظر می‌رسد، اما بسته به موقعیت آن در نمودار، به چند نوع مختلف تقسیم می‌شود. هرکدام از این انواع، رفتار متفاوتی از بازار را نشان می‌دهند و شناخت درست آن‌ها در تحلیل دقیق روند اهمیت زیادی دارد.

  • الگوی سر و شانه سقف؛
  • الگوی سر و شانه کف یا معکوس؛
  • الگوی سر و شانه ادامه دهنده.

در ادامه با انواع الگوی سر و شانه و تفاوت‌های هرکدام آشنا می‌شویم.

الگوی سر و شانه سقف

این نوع الگو در پایان یک روند صعودی ظاهر می‌شود و هشداری جدی برای شروع ریزش قیمت به حساب می‌آید. بازار ابتدا وارد یک موج صعودی می‌شود و شانه چپ شکل می‌گیرد. سپس با صعود بیشتر، قله‌ای بالاتر به‌ نام سر به‌ وجود می‌آید. پس از آن، قدرت خرید کاهش می‌یابد و شانه راست که معمولا کوتاه‌تر از شانه چپ است، تشکیل می‌شود. زمانی که قیمت خط گردن را به سمت پایین بشکند، روند صعودی قبلی خاتمه می‌یابد و فشار فروش بازار را وارد مسیر نزولی می‌کند. این الگو در تایم فریم های روزانه و هفتگی بسیار قابل‌ اعتماد است و در ترکیب با مفاهیمی مثل حمایت و مقاومت قدرت بیشتری پیدا می‌کند.

الگوی سر و شانه، کلید طلایی شناسایی پایان روند

الگوی سر و شانه کف یا معکوس

در نقطه مقابل، این الگو در انتهای یک روند نزولی شکل می‌گیرد و نشانه‌ای از برگشت روند به سمت صعود است. ابتدا بازار با افت قیمت شانه چپ را می‌سازد. سپس نزول بیشتری اتفاق می‌افتد و دره‌ای عمیق‌تر به نام سر ایجاد می‌شود. پس از آن، فشار فروش کاهش یافته و شانه راست که معمولا کم‌عمق‌تر از شانه چپ است، شکل می‌گیرد. با شکست خط گردن به سمت بالا، الگو تایید می‌شود و معمولا خریداران تازه‌وارد وارد بازار می‌شوند. این ساختار  در بازارهای ارز دیجیتال، به‌ ویژه پس از دوره‌های فشار فروش سنگین بسیار رایج است.

الگوی سر و شانه، کلید طلایی شناسایی پایان روند

الگوی سر و شانه ادامه‌دهنده

اگرچه سر و شانه عمدتا به‌ عنوان یک ساختار بازگشتی شناخته می‌شود، در مواردی خاص می‌تواند در دل روند اصلی نیز ظاهر شود و پس از تکمیل، روند قبلی را ادامه دهد. این نوع الگو بیشتر در تایم‌فریم‌های پایین و در ترکیب با الگو هایی مانند الگوی مثلث یا الگوی کنج دیده می‌شود. البته اعتبار آن کمتر از الگوی بازگشتی است و نباید به تنهایی مبنای تصمیم‌گیری قرار گیرد.

شناخت تفاوت این ساختارها به معامله‌گر کمک می‌کند تا بازار را دقیق‌تر بخواند و با ترکیب آن با مفاهیمی مانند حمایت و مقاومت یا الگوی کف و سقف دوقلو، تحلیل قابل اعتماد تری ارائه دهد.

الگوی سر و شانه، کلید طلایی شناسایی پایان روند

نحوه تشخیص و ترسیم الگو روی نمودار

برای ترسیم درست الگوی سر و شانه، ابتدا باید روند بازار را در یک بازه زمانی مشخص بررسی کرد. 

  1. در الگوی سقف، سه قله باید به ترتیب ظاهر شوند: شانه چپ، سر (بلندترین قله) و شانه راست که هم‌سطح یا پایین‌تر از شانه چپ است.
  2. پس از شناسایی این سه نقطه، خط گردن را با اتصال دو کف بین شانه‌ها و سر رسم می‌کنیم.
  3.  در الگوی کف یا معکوس، همین روند به‌صورت معکوس اتفاق می‌افتد؛ یعنی به‌جای قله، با دره‌ سروکار داریم و خط گردن از اتصال دو قله بین دره‌ها کشیده می‌شود.

 دقت کنید که در ترسیم، دقت در تقارن نسبی بین شانه‌ها و فاصله زمانی بین آن‌هاست. هرچه این تقارن بیشتر باشد، اعتبار الگو بالاتر خواهد بود. استفاده از ابزارهای تحلیلی مثل خط‌کش و کانال در پلتفرم‌های نموداری کمک می‌کند تا ترسیم دقیق‌تری داشته باشیم.

بسیاری از معامله‌گران با دیدن دو قله یا دره سریعا فرض می‌کنند الگو در حال تشکیل است. اما تا زمانی که شانه راست کامل و خط گردن به‌وضوح شکسته نشده، نباید هیچ تصمیمی برای ورود یا خروج گرفت. تشخیص زودهنگام یکی از رایج‌ترین اشتباهات در کار با این الگو است.

نحوه اعتبارسنجی الگوی سر و شانه با حجم و تایم فریم

اعتبار الگوی سر و شانه تنها به ظاهر آن محدود نمی‌شود، بلکه باید حجم معاملات و تایم فریم نیز بررسی شود تا اطمینان حاصل شود که بازار واقعا آماده تغییر روند است. این مرحله، فیلتر هوشمند تحلیلگر برای تشخیص ساختار واقعی از توهم بصری است. در یک الگوی معتبر، معمولا حجم در شانه چپ بالا است و در زمان تشکیل سر کاهش می‌یابد. در شانه راست، حجم کمتر از هر دو مرحله قبلی می‌شود. اما نکته حیاتی، افزایش شدید حجم در زمان شکست خط گردن است. این افزایش نشان می‌دهد که نیروهای جدید وارد بازار شده‌اند و تاییدیه‌ای بر شکست است.

الگوی سر و شانه، کلید طلایی شناسایی پایان روند

از نظر تایم فریم، هر چه بازه زمانی بلندتر باشد، قدرت و اعتبار الگو بیشتر است. برای مثال، یک الگوی سر و شانه در نمودار روزانه اهمیت بیشتری نسبت به نمودار ساعتی دارد. در بازارهایی مانند ارز دیجیتال که نوسانات شدید دارند، انتخاب تایم فریم مناسب به تحلیل دقیق‌تر کمک می‌کند.

sms-star

الگوی سر و شانه‌ای که دقیقاً در نزدیکی نواحی عرضه/تقاضای HTF شکل می‌گیرد، به‌ویژه اگر با الگوهای پرایس‌اکشن دیگر مانند اوردر بلاک یا FVG هم‌پوشانی داشته باشد، اعتبار چند برابری دارد.

تعیین نقاط ورود و خروج در الگوی سر و شانه

ورود به معامله در الگوی سر و شانه نیازمند صبر و تایید قطعی شکست خط گردن است. به‌عبارت دیگر، تا زمانی که قیمت به‌طور کامل از خط گردن عبور نکرده و کندل بسته‌ای در سمت دیگر آن تشکیل نشده باشد، ورود به معامله توصیه نمی‌شود. برای ورود، معمولا تحلیلگران حرفه‌ای منتظر پولبک یا برگشت مجدد قیمت به خط گردن می‌مانند. این حرکت که به آن “بازگشت به نقطه شکست” نیز گفته می‌شود، یک فرصت طلایی برای ورود امن‌تر فراهم می‌کند. ورود بدون انتظار برای پولبک ریسک بیشتری دارد، اما ممکن است سود بیشتری نیز به همراه داشته باشد.

خروج از معامله بستگی به نوع مدیریت دارد. برخی ترجیح می‌دهند پس از رسیدن به حد سود مشخص از معامله خارج شوند. برخی دیگر با استفاده از تکنیک‌های مدیریت ریسک مانند تریلینگ استاپ، سعی می‌کنند تا حد ممکن از حرکت بازار بهره‌برداری کنند.

تعیین حد سود و حد ضرر در الگوی سر و شانه کف و سقف

حد سود در الگوی سر و شانه معمولا بر اساس فاصله عمودی بین سر و خط گردن تعیین می‌شود. این فاصله به‌ عنوان هدف قیمتی پس از شکست در نظر گرفته می‌شود. برای مثال، اگر فاصله بین سر و خط گردن ۵۰۰ واحد باشد، انتظار داریم قیمت پس از شکست، حداقل ۵۰۰ واحد به همان جهت حرکت کند. حد ضرر نیز به‌طور کلاسیک در بالای شانه راست برای الگوی سقف و در پایین شانه راست برای الگوی کف تعیین می‌شود. این ناحیه جایی‌ست که اگر بازار بازگشت و شکست را بی‌اعتبار کرد، باید از معامله خارج شد.

در کنار این ساختار سنتی، برخی از معامله‌گران پیشرفته از تکنیک‌های مدیریت ریسک پویا استفاده می‌کنند. به‌ عنوان نمونه، با بررسی سطوح حمایت و مقاومت یا در نظر گرفتن حجم معاملات در هنگام برگشت، حد ضرر خود را تطبیق می‌دهند تا هم امنیت معامله حفظ شود و هم فضای تنفس قیمتی فراهم باشد.

مزایا و معایب الگوی سر و شانه

الگوی سر و شانه مانند هر روش تحلیلی دیگر، مزایا و محدودیت‌های خاص خود را دارد. در ادامه، مزایا و معایب آن را بررسی می‌کنیم:

مزایای الگوی سر و شانه عبارتند از:

  • قدرت پیش‌بینی بالا برای تغییر جهت روند؛
  • کاربرد در انواع بازارها مانند فارکس، ارز دیجیتال و سهام؛
  • ساختار مشخص و قابل تشخیص برای تحلیل‌گران مبتدی و حرفه‌ای؛
  •  امکان ترکیب با مفاهیمی مثل حمایت و مقاومت برای تحلیل دقیق‌تر؛
  • فراهم کردن نقاط ورود و خروج نسبتاً شفاف.

معایب الگوی سر و شانه عبارتند از:

  • تشکیل کند و نیازمند صبر برای تکمیل شانه راست؛ 
  • حساسیت بالا به نوسانات کاذب، مخصوصاً در بازارهای پرریسک؛ 
  • احتمال نداشتن پولبک پس از شکست خط گردن و از دست رفتن فرصت ورود؛ 
  • احتمال شکل‌گیری ناقص الگو و ایجاد سیگنال‌ اشتباه؛
  • وابسته به تأییدهای دیگر مثل حجم یا تایم فریم برای اعتبارسنجی.

در نهایت، استفاده موفق از الگوی سر و شانه نیازمند شناخت دقیق اجزای آن و تمرین در شرایط مختلف بازار است. بررسی همه‌جانبه، به‌ویژه در کنار مفاهیم تکمیلی تحلیل تکنیکال، شانس موفقیت را افزایش می‌دهد.

اشتباهات رایج در استفاده از الگوی سر و شانه

الگوی سر و شانه با وجود اعتبار بالایی که در تحلیل تکنیکال دارد، در صورت استفاده نادرست می‌تواند منجر به تصمیمات اشتباه و ضررهای سنگین شود. شناخت خطاهای رایج در تحلیل و اجرای این الگو، نقش مهمی در افزایش دقت معاملات دارد. در ادامه به مهم‌ترین اشتباهات معامله‌گران در استفاده از الگوی سر و شانه می‌پردازیم:

۱. تشخیص زودهنگام الگو: بسیاری از معامله‌گران تنها با مشاهده دو قله یا دره مشابه، تصور می‌کنند الگو در حال تشکیل است. تا زمانی که شانه راست کامل نشده و خط گردن شکسته نشده، ورود به معامله می‌تواند بسیار پرریسک باشد.

۲. نادیده گرفتن حجم معاملات: حجم یکی از فاکتورهای کلیدی برای تایید الگو است. اگر هنگام شکست خط گردن، حجم افزایش نیابد، احتمال فریب بازار و ادامه روند قبلی وجود دارد.

۳. تعیین غیرمنطقی حد سود و حد ضرر: قرار دادن حد سود خیلی دور یا حد ضرر خیلی نزدیک، باعث می‌شود معامله یا خیلی زود بسته شود یا با امید واهی به سود بیشتر، به ضرر ختم شود.

۴. بی‌توجهی به تایم فریم مناسب: برخی معامله‌گران بدون در نظر گرفتن تایم فریم اصلی نمودار، الگو را در تایم‌های ناپایدار تشخیص می‌دهند که اعتبار آن را کاهش می‌دهد.

۵. استفاده از الگو به‌صورت مستقل و بدون تاییدات دیگر: ورود به معامله صرفا با اتکا به الگوی سر و شانه، بدون در نظر گرفتن حمایت و مقاومت یا مقایسه با الگوهای مکمل مثل الگوی مثلث یا کف و سقف دوقلو، می‌تواند منجر به تحلیل ناقص شود.

در مجموع، توجه به این اشتباهات و پرهیز از شتاب‌زدگی در تصمیم‌گیری، به معامله‌گر کمک می‌کند تا از الگوی سر و شانه به‌ شکل دقیق‌تری بهره بگیرد و ریسک تحلیل‌های نادرست را کاهش دهد.

نتیجه‌گیری

در معاملات فارکس و سایر بازارهای مالی، سودآوری تنها حاصل پیش‌بینی درست نیست، بلکه نتیجه درک عمیق از ساختارهای تکرار شونده و نشانه‌های پنهان در رفتار قیمت است. الگوی سر و شانه، فراتر از یک چارت کلاسیک، نقشه‌ای از تغییر قدرت میان خریداران و فروشندگان را ترسیم می‌کند. اگر بتوانید این زبان خاموش بازار را بفهمید، فرصت‌هایی را خواهید دید که بسیاری از تریدرها حتی متوجه آن‌ها نمی‌شوند.

منابع: Investopedia, Babypips

calendar تیر 26, 1402
به این مقاله امتیاز بدهید

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

نه ممنون