icon icon Home
icon icon Accounts
icon icon Quick start
icon icon Symbols

چگونه از دام سوگیری لنگر فرار کنید؛ راز تصمیم‌گیری هوشمندانه در معاملات

نویسنده
مسعود جزینی
مسعود جزینی
calendar آخرین بروزرسانی: 18 شهریور 1404
watch زمان مطالعه 1 دقیقه

بازارهای مالی فقط عرصه اعداد و نمودارها نیستند، ذهن انسان نیز نقش پررنگی در آن ایفا می‌کند. یکی از دام‌های روانشناختی که بارها معامله‌گران را گرفتار کرده، سوگیری لنگر (Anchoring Bias) است. این خطا زمانی رخ می‌دهد که ذهن به یک عدد یا سطح خاص گره می‌خورد و تصمیم‌های بعدی صرفا بر اساس همان عدد شکل می‌گیرد. 

نتیجه این وابستگی می‌تواند بسیار پرهزینه باشد: باقی ماندن در معاملات زیان‌ده به امید بازگشت قیمت یا خروج زودهنگام از معاملات سودده به دلیل ترس از دست دادن سود.

bookmark
نکات کلیدی
  • لنگر انداختن مفهومی در مالی رفتاری است که به تمایل غیرمنطقی افراد برای چسبیدن به یک عدد یا شاخص دلخواه اشاره دارد.
  • این شاخص ذهنی می‌تواند تصمیم‌گیری درباره یک دارایی را منحرف کند، مثلاً در این‌ که چه زمانی سرمایه‌گذاری فروخته شود.
  • لنگر ذهنی در معاملات بلندمدت قوی‌تر عمل می‌کند، چون معامله‌گر زمان بیشتری برای وابستگی به نقطه ورود دارد.
  • استفاده از چک‌ لیست معاملاتی از پیش تعریف‌ شده، احتمال گرفتار شدن در دام لنگر را به‌ طور چشمگیری کاهش می‌دهد.

سوگیری لنگر چیست؟ 

سوگیری لنگر یا همان خطای لنگر انداختن، یکی از خطاهای شناختی شناخته شده در روانشناسی معاملات است. در این حالت، فرد به یک قیمت ورودی یا سطح روانی خاص وابسته می‌شود و حتی اگر داده‌های جدید بازار تصویر متفاوتی نشان دهند، همه تحلیل‌ها و تصمیم‌های خود را حول همان نقطه می‌سازد. 

برای مثال، تصور کنید معامله‌گری بیت‌ کوین را در قیمت ۴۵ هزار دلار خریده است. با وجود اخبار منفی و کاهش تقاضا که احتمال افت تا ۴۰ هزار دلار را نشان می‌دهد، او همچنان منتظر بازگشت به همان سطح خرید اولیه می‌ماند. این پافشاری ذهنی می‌تواند به زیان‌های بزرگ منجر شود.

چگونه سوگیری لنگر در تصمیم‌گیری مالی تأثیر می‌گذارد؟ 

در تصمیم‌گیری‌های مالی، ذهن انسان به جای تمرکز بر داده‌های جدید، معمولا به یک نقطه اولیه مانند قیمت ورود یا یک پیش‌بینی قبلی وابسته می‌شود. این سوگیری لنگر باعث می‌شود معامله‌گر انعطاف لازم را نداشته باشد و تصمیم‌هایی بگیرد که می‌تواند به زیان منجر شود.

تأثیر سوگیری لنگر بر تعیین قیمت خرید و فروش دارایی‌ها در بازار 

یکی از رایج‌ترین پیامدهای سوگیری لنگر، تعیین ارزش دارایی‌ها براساس قیمت ورود است. معامله‌گر به جای اینکه روند فعلی بازار را بسنجد، مدام قیمت خرید اولیه را معیار ارزش‌گذاری قرار می‌دهد.

فرض کنید فردی سهمی را به قیمت ۱۰۰ هزار تومان خریده است. با سقوط قیمت به ۸۵ هزار تومان، او حاضر به فروش نمی‌شود چون ذهنش به «۱۰۰ هزار تومان» لنگر انداخته است. این وابستگی باعث می‌شود زیان‌های بیشتر را تجربه کند. در نقطه مقابل، اگر قیمت به ۱۰۵ هزار تومان برسد، ممکن است زودتر از موعد سهم را بفروشد و از رشد بیشتر محروم شود.

سوگیری لنگر چیست

اثرات روانشناسی بازار و رفتار جمعی معامله‌گران بر تقویت سوگیری لنگر 

سوگیری لنگر همیشه فردی نیست؛ گاهی یک سطح قیمتی به «لنگر جمعی» تبدیل می‌شود. وقتی اکثریت معامله‌گران به عددی خاص توجه کنند، بازار ناخودآگاه آن را مرجع تصمیم‌گیری قرار می‌دهد. این موضوع در شرایط پرهیجان بازار بیشتر دیده می‌شود، چون رفتار جمعی می‌تواند قدرت لنگر را چند برابر کند.

در سال‌های اخیر سطح ۲۰ هزار دلار برای بیت‌ کوین به یک مرجع روانی مهم تبدیل شده بود. بسیاری از معامله‌گران صرف‌نظر از داده‌های بنیادی یا فنی، تنها به این سطح چشم دوخته بودند. همین توجه جمعی باعث شد قیمت در نزدیکی این محدوده بارها با نوسانات شدید همراه شود.

sms-star

به گفته investopedia، در فروش و مذاکرات قیمتی نیز می‌توان از سوگیری لنگر به عنوان یک مزیت استفاده کرد. به این صورت که تعیین یک عدد اولیه می‌تواند روند گفت‌وگوهای بعدی را به نفع شما تغییر دهد.

نقش سوگیری لنگر در معاملات کوتاه‌ مدت و بلند مدت و ریسک‌های مرتبط 

سوگیری لنگر بسته به نوع معامله، ریسک‌های متفاوتی ایجاد می‌کند. در معاملات کوتاه‌ مدت (اسکالپینگ یا دی تریدینگ)، این خطا باعث می‌شود تریدر سیگنال‌های لحظه‌ای تحلیل تکنیکال را نادیده بگیرد و به یک عدد ثابت بچسبد. در سرمایه‌گذاری‌های بلند مدت نیز لنگر می‌تواند مانع تغییر استراتژی شود، چون سرمایه‌گذار به قیمت یا پیش‌بینی اولیه وفادار می‌ماند، حتی اگر شرایط بازار کاملا عوض شده باشد.

معامله‌گری که در یک روز پرنوسان جفت‌ ارز EUR/USD را در ۱.۱۰ خریده است، حتی با سیگنال‌های نزولی واضح حاضر به بستن پوزیشن نیست و زیان بیشتری متحمل می‌شود. در بلند مدت، سرمایه‌گذاری که نفت را در ۲۰۱۴ به قیمت ۱۰۰ دلار خریده است، سال‌ها در انتظار بازگشت قیمت می‌ماند و فرصت ورود به بازارهای دیگر را از دست می‌دهد.

علل و مکانیسم‌های ایجاد سوگیری لنگر 

سوگیری لنگر زمانی رخ می‌دهد که ذهن برای ساده‌سازی تصمیم‌ها به یک نقطه مرجع وابسته شود و داده‌های جدید را نادیده بگیرد؛ خطایی که در بازارهای متغیر مالی می‌تواند باعث افت سرمایه (دراودان) شود.

نقش فرآیندهای شناختی و روانشناسی فردی در ایجاد سوگیری لنگر 

یکی از مهم‌ترین عوامل ایجاد لنگر، تمایل ذهن به «چسبیدن» به اطلاعات اولیه است. انسان ذاتا از ابهام می‌ترسد، بنابراین به اولین داده‌ای که به دست می‌آورد، اعتماد بیشتری می‌کند و آن را مبنا قرار می‌دهد. این فرآیند شناختی در روانشناسی به «میانبر ذهنی» یا Heuristic معروف است.

فرض کنید، یک تحلیلگر پیش‌بینی می‌کند که قیمت نفت به ۱۰۰ دلار می‌رسد. معامله‌گر با شنیدن این عدد، ناخودآگاه آن را در ذهن خود حک می‌کند. حتی اگر شاخص‌های تقاضا کاهش یابند و احتمال افت قیمت بالا باشد، همچنان تصمیم‌های خود را حول همان عدد ۱۰۰ دلار خواهد گرفت.

تأثیر اطلاعات اولیه و ناقص بر شکل‌گیری خطای سوگیری لنگر 

لنگر همیشه ناشی از تحلیل عمیق نیست. گاهی اطلاعات ناقص یا حتی شایعه می‌تواند مبنای تصمیم‌گیری شود. وقتی فرد داده‌های محدودی دارد، به همان اطلاعات اولیه وزن بیشتری می‌دهد و واقعیت‌های جدید را نادیده می‌گیرد.

فرض کنید سرمایه‌گذاری می‌شنود که «یک کوین خاص در سال گذشته ۵۰۰٪ رشد کرده است.» بدون بررسی شرایط فعلی بازار یا پروژه، انتظار دارد رشد مشابهی تکرار شود. همین وابستگی به یک داده ناقص می‌تواند او را وارد موقعیت پرریسکی کند که در نهایت زیان‌آور است.

sms-star

بعضی از الگوریتم‌های معاملاتی خودکار طوری طراحی می‌شوند که از لنگر ذهنی تریدرها سوء استفاده کنند. مثلاً با ایجاد یک لنگر مصنوعی (Fake Anchor)، قیمت را خیلی سریع به یک سطح خاص می‌کشانند تا ذهن تریدرها روی آن نقطه قفل شود و تصمیم‌های آنها تحت تأثیر قرار بگیرد.

تفاوت سوگیری لنگر با سایر خطاهای شناختی 

خطاهای شناختی متعددی در روانشناسی معاملات وجود دارند که هرکدام به شکلی می‌توانند روند تصمیم‌گیری را منحرف کنند. سوگیری لنگر یکی از مهم‌ترین آنها است، اما باید دانست که این خطا تفاوت‌های مشخصی با سایر سوگیری‌ها دارد.

تفاوت سوگیری لنگر با سوگیری تأییدی (Confirmation Bias) 

سوگیری لنگر به یک عدد یا نقطه مرجع اولیه وابسته است و تصمیم‌ها را حول همان عدد شکل می‌دهد. در مقابل، سوگیری تأییدی به این معناست که فرد تنها به دنبال اطلاعاتی می‌گردد که باور یا تصمیم اولیه‌اش را تأیید کند و شواهد مخالف را نادیده می‌گیرد.

مثال:

  • در سوگیری لنگر، معامله‌گری که سهمی را در ۱۰۰ هزار تومان خریده، همچنان تصمیم‌های خود را حول همین قیمت می‌گیرد، حتی اگر روند بازار تغییر کرده باشد.
  • در سوگیری تأییدی، همان معامله‌گر تنها به تحلیل‌ها یا اخبار مثبتی توجه می‌کند که شاید نشان دهند سهم دوباره به ۱۰۰ هزار تومان بازمی‌گردد، در حالی که داده‌های منفی بازار را کنار می‌گذارد.

تفاوت سوگیری لنگر با اثر قاب‌بندی (Framing Effect) 

اثر قاب‌بندی مربوط به نحوه ارائه اطلاعات است، نه خود عدد اولیه. این خطا زمانی رخ می‌دهد که یک موضوع واحد در قالب‌های مختلف بیان شود و باعث تصمیم‌گیری متفاوت فرد شود. 

مثال:

  • در سوگیری لنگر، اگر معامله‌گری بیت‌ کوین را در ۴۵ هزار دلار خریده باشد، تمام تصمیم‌های بعدی خود را حول همین قیمت می‌سازد.
  • در اثر قاب‌بندی، اگر به معامله‌گر بگویند «احتمال ۷۰٪ سود در این سرمایه‌گذاری وجود دارد»، او احتمالا ورود می‌کند، اما اگر همان موقعیت با عبارت «احتمال ۳۰٪ زیان دارد» معرفی شود، ممکن است تصمیمش کاملا تغییر کند و بر روی موقعیت دیگری سرمایه‌گذاری کند.
ویژگیسوگیری لنگر (Anchoring Bias)سوگیری تأییدی (Confirmation Bias)اثر قاب‌بندی (Framing Effect)
مبنای خطاوابستگی به یک عدد یا نقطه مرجع اولیهجستجو برای اطلاعاتی که باور قبلی را تأیید کندنحوه ارائه یا بیان اطلاعات
مثالپافشاری بر قیمت خرید اولیه یک سهمتوجه به اخبار مثبت و نادیده گرفتن اخبار منفیتصمیم متفاوت بر اساس بیان سود (۷۰٪ موفقیت) یا زیان (۳۰٪ شکست)
تمرکز اصلیعدد یا قیمت اولیهباور یا تصمیم قبلینحوه بیان اطلاعات
پیامدباقی ماندن در معاملات زیان‌ده یا خروج زودهنگامتقویت باورهای غلط و عدم انعطافتصمیم‌گیری غیرمنطقی بر اساس قالب ارائه

روش‌های شناسایی و مدیریت سوگیری لنگر

سوگیری لنگر یک دام ذهنی است که معامله‌گر اغلب متوجه آن نمی‌شود. وابستگی به قیمت ورود یا نادیده گرفتن داده‌های جدید از نشانه‌های آن است. با شناسایی این خطا و استفاده از تمرین‌های ذهنی، ابزارهای تحلیلی و مشورت با دیگران می‌توان اثر آن را کاهش داد.

تمرین‌های ذهنی برای کاهش وابستگی به لنگر اولیه 

ذهن مانند یک عضله است و با تمرین می‌توان آن را برای تصمیم‌گیری منطقی‌تر تربیت کرد. یکی از تمرین‌های موثر، بازنویسی سناریو است: از خود بپرسید «اگر همین حالا وارد بازار می‌شدم، چه تصمیمی می‌گرفتم؟» این سوال ساده کمک می‌کند از قید قیمت ورود یا اطلاعات اولیه رها شوید. 

همچنین استفاده از ژورنال معاملاتی و ثبت دلایل ورود و خروج باعث می‌شود در آینده بتوانید سوگیری‌های ذهنی خود را راحت‌تر شناسایی کنید.

معامله‌گری که سهمی را در ۲۰۰ هزار تومان خریده و قیمت به ۱۸۰ هزار رسیده، با پرسیدن این سوال که «اگر امروز بخواهم وارد شوم، آیا همچنان خرید می‌کنم؟» می‌تواند تصمیم منطقی‌تری بگیرد و از پافشاری بی‌دلیل بپرهیزد.

استفاده از تحلیل داده و ابزارهای تکنیکال برای تصمیم‌گیری منطقی 

اتکا به داده‌های عینی بهترین راه برای مقابله با خطاهای ذهنی است. ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند میانگین متحرک (MA)، اندیکاتور RSI یا سطوح حمایت و مقاومت کمک می‌کنند تصمیم‌ها براساس رفتار واقعی بازار گرفته شوند نه قیمت‌های ذهنی. استفاده از نرم‌افزارهای تحلیلی یا بک تست استراتژی‌ها نیز دید منطقی‌تری به معامله‌گر می‌دهد.

اگر قیمت سهمی به زیر میانگین متحرک ۵۰ روزه سقوط کند، این یک هشدار نزولی است، حتی اگر قیمت ورود شما بالاتر باشد. در چنین شرایطی، تصمیم فروش منطقی‌تر از صبر کردن برای بازگشت به نقطه ورود است.

sms-star

تریدرها وقتی اولین تحلیل یک فرد بانفوذ (اینفلوئنسر یا تحلیلگر معروف) را می‌بینند، ناخودآگاه آن را به‌ عنوان لنگر ذهنی می‌پذیرند و کمتر به داده‌های جدید توجه می‌کنند.

مشورت با تیم یا منابع مستقل برای کاهش اثرات شخصی 

گاهی بهترین راه مبارزه با سوگیری لنگر، شنیدن صدای دیگران است. معامله‌گر وقتی درگیر عددی خاص می‌شود، دیدگاهش محدود می‌شود. مشورت با یک تیم معاملاتی، مشاور مالی یا حتی مرور تحلیل‌های مستقل می‌تواند به او کمک کند تصویر بزرگ‌تری ببیند.

تصور کنید معامله‌گری طلا را در ۱۹۵۰ دلار خریده و حاضر به فروش در ۱۹۰۰ دلار نیست. مشورت با یک تحلیلگر مستقل که براساس داده‌های بنیادی و تکنیکال پیش‌بینی کاهش بیشتر قیمت را دارد، می‌تواند به او کمک کند از پافشاری روی لنگر اولیه دست بردارد و مدیریت ریسک داشته باشد.

نتیجه‌گیری

سوگیری لنگر یکی از خطرناک‌ترین تله‌های ذهنی در معاملات است که می‌تواند سودآوری یک استراتژی منطقی را به زیان تبدیل کند. معامله‌گرانی که به قیمت ورود یا اطلاعات اولیه بیش از حد وابسته می‌شوند، عملا آزادی عمل خود را از دست می‌دهند و تصمیم‌هایشان نه بر اساس واقعیت بازار، بلکه بر پایه یک عدد ذهنی شکل می‌گیرد.

راهکار مقابله با این خطا تنها در آگاهی، تمرین و انضباط نهفته است. وقتی معامله‌گر با ابزارهایی مانند ژورنال معاملاتی، تحلیل داده‌های عینی و دریافت نظر مستقل از دیگران، تصمیم‌های خود را بازبینی کند، به تدریج یاد می‌گیرد تا از لنگرهای ذهنی فاصله بگیرد. مدیریت ریسک، نگاه منعطف و پذیرش تغییرات بازار سه کلید اصلی برای رهایی از این سوگیری هستند.

ادامه خواندن
not-found
calendar 18 شهریور 1404
rate banner
به این مقاله امتیاز بدهید

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

نه ممنون