وقتی پای معاملات در بازارهای مالی به میان میآید، دانستن اینکه قیمت به کدام سمت حرکت میکند میتواند تفاوت بزرگی در موفقیت شما ایجاد کند. دو مفهوم کلیدی به نامهای BOS و CHOCH وجود دارند که مثل یک نقشه راه به معاملهگران کمک میکنند تا بفهمند بازار قرار است به مسیرش ادامه دهد یا تغییر جهت بدهد. تفاوت BOS و CHOCH یکی از موضوعات جذاب در تحلیل تکنیکال است که با یادگیری آن، میتوانید تصمیمات بهتری در معاملات خود بگیرید. این مقاله به زبان ساده شما را با این دو مفهوم آشنا میکند و نشان میدهد چگونه میتوانند به شما در پیدا کردن بهترین نقاط ورود و خروج کمک کنند. پس تا انتهای مقاله همراه ما باشید.
- BOS و CHOCH دو ابزار کلیدی برای درک ساختار بازار هستند که با استفاده از آنها میتوانیم مسیر احتمالی قیمت را با دقت بیشتری پیشبینی کنیم.
- این دو مفهوم فقط ابزار تحلیل نیستند، بلکه بازتاب تصمیمات خریداران و فروشندگان در نقاط مهم قیمتی هستند. درک درست آنها، یعنی فهمیدن اینکه بازار واقعاً چه میخواهد بکند.
- برای تصمیمگیری دقیق، باید BOS و CHOCH را با فیلترهایی مثل حجم، نواحی نقدینگی و تایم فریمهای بالاتر ترکیب کرد. صرفاً ظاهر شدن یک شکست کافی نیست.
- برای تشخیص BOS و CHOCH معتبر، همیشه تایم فریمهای بالاتر (مثل 4 ساعته یا روزانه) را بررسی کنید تا از سیگنالهای جعلی در تایم فریمهای پایینتر جلوگیری شود.
BOS در ترید چیست و چه مفهومی دارد؟
در تحلیل ساختار بازار، معاملهگران به دنبال شناسایی نقاطی هستند که قدرت خریداران یا فروشندگان به وضوح خود را نشان میدهد. یکی از سیگنالهای اصلی در این زمینه، شکست سطوح کلیدی مانند سقف یا کف قبلی است که به آن شکست ساختار (Break of Structure) یا به اختصار BOS گفته میشود. این مفهوم در سبکهایی مانند پرایس اکشن ICT جایگاه ویژهای دارد، زیرا با تحلیل دقیق سطوح شکستخورده، میتوان احتمال ادامه روند را با اطمینان بیشتری ارزیابی کرد.
در بسیاری از استراتژیهای مبتنی بر پرایس اکشن، زمانی که بازار موفق به شکست یک ناحیه ساختاری مهم مانند سقف یا کف کلیدی در خلاف جهت روند قبلی میشود، نشانهای از تغییر در ساختار بازار ظاهر میگردد. این پدیده که با عنوان BOS شناخته میشود، معمولاً چه به صورت بازگشت روند و چه به شکل اصلاح عمیقتر، بیانگر آغاز یک فاز حرکتی جدید است. معاملهگران از BOS به عنوان سیگنالی برای ارزیابی قدرت یا ضعف روند موجود و همچنین تعیین نقاط ورود یا خروج استراتژیک استفاده میکنند.
در چارچوب تحلیل موسوم به شکست ساختار در اسمارت مانی، این نوع شکستها فقط زمانی معتبر هستند که با نقدینگی نواحی قبلی ترکیب شوند و کندل تایید در جهت و فراتر از ناحیه لیکوئیدیتی شکست بسته شود. به همین دلیل، BOS را نمیتوان صرفاً با یک خط ساده در نمودار مشخص کرد، بلکه باید در بستر روانشناسی بازار و نقدینگی پنهان تفسیر شود. چنین نگاهی باعث میشود معاملهگر نه تنها روند غالب را بشناسد، بلکه با اطمینان بیشتری وارد معاملات شود.

BOS نه تنها یک سیگنال ادامه روند است، بلکه میتواند به عنوان ابزاری برای شناسایی نواحی تجمع نقدینگی عمل کند، جایی که بازیگران بزرگ بازار با شکست سطوح کلیدی، استاپلاسهای معاملهگران کوچک را هدف قرار میدهند.
ویژگیهای ساختاری BOS در بازار صعودی و نزولی
در بازارهای رونددار، یکی از مهمترین ابزارهای تحلیل، بررسی دقیق شکست ساختار یا BOS است که در روندهای صعودی و نزولی میزان قدرت حرکتی قیمت را مشخص میکند. در ادامه نشانههای وقوع BOS را در بازارهای صعودی و نزولی بررسی میکنیم.
ویژگیهای ساختاری BOS در بازار صعودی
- شکست واضح سقف (High) قبلی:
در بازار صعودی، BOS زمانی رخ میدهد که قیمت یک سقف ساختاری (Swing High) قبلی را با قدرت بشکند و بالای آن بسته شود. این شکست نشاندهنده ادامه روند صعودی و حضور خریداران قوی (اسمارت مانی) در بازار است. - کندل تأییدی پرقدرت در جهت صعود:
کندلی که ساختار را میشکند معمولاً بدنه بزرگ و دارای شدوی کوچکی در بالا یا بدون شدو است و بالای ناحیه لیکوئیدیتی بسته میشود که نشاندهنده تسلط کامل خریداران است. - اصلاحهای کنترلشده و Higher Lows:
پیش از BOS، معمولاً بازار اصلاحی به شکل ساخت Higher Low دارد که پس از آن، BOS شکل میگیرد. این ساختار نشاندهنده ادامه روند و تثبیت فاز انباشت است.
همراهی BOS با نقدینگی بالای سقفها:
شکست زمانی معتبر است که بالای نواحی انباشته لیکوئیدیتی (مثل سقفهایی که استاپلاس دیگر معاملهگران در آن مخفی است) اتفاق بیفتد.
ویژگیهای ساختاری BOS در بازار نزولی
- شکست واضح کف (Low) قبلی:
در روند نزولی، BOS با شکستن کفهای ساختاری (Swing Lows) قبلی اتفاق میافتد. این شکست نشانهای از ادامه فشار فروش و تمایل بازار به کاهش قیمت است. - کندل نزولی قوی با بدنه بزرگ:
کندل BOS باید در زیر ناحیهی لیکوییدیتی کفها بسته شود. وجود بدنه بزرگ و نبودشدوی بلند در پایین نشاندهنده قدرت فروشندگان است. - اصلاحهای ضعیف و Lower Highs:
معمولاً قبل از BOS، بازار اصلاح مختصری با ساختار Lower High دارد. این ساختار نشاندهنده فاز توزیع و عدم توانایی خریداران در تغییر روند است. - ترکیب BOS با لیکوییدیتی کفها:
شکستهایی که با نقدینگی پنهان زیر کفهای قبلی همراه است (استاپلاس خریداران)، معمولاً منجر به حرکات قوی نزولی و تأیید ادامه روند میشوند.
نکتهای که باید بدان توجه کنیم این است که برای تشخیص روند درست، باید به تایم فریمهای مختلف نگاه کنیم. BOS در تایم فریمهای بزرگتر مثل نمودار روزانه معمولاً قابل اعتمادتر است. همچنین، حجم معاملات خیلی مهم است. اگر شکست با کندلهای قوی و حجم بالا باشد، احتمالاً واقعی است. اما اگر حجم کم باشد، ممکن است تله باشد.

CHOCH چیست و چه تفاوتی با BOS دارد؟
وقتی روندی در بازار در حال جریان است، مثلاً قیمت مدام سقفهای جدید میسازد یا کفهای پایینتر ایجاد میکند—معمولاً تحلیلگرها به دنبال نشانههایی هستند که ادامه آن روند را تأیید کند. اما گاهی اوقات، قیمت شروع به حرکت برخلاف جهت اصلی میکند و یکی از سطوح مهم قبلی را در جهت مخالف میشکند. اینجاست که سؤال “CHOCH در ترید چیست” اهمیت پیدا میکند.
اصطلاح CHOCH یا تغییر ماهیت ساختاری بازار (Change of Character) زمانی به کار میرود که ساختار قیمتی بازار تغییر کند. مثلاً در یک روند صعودی، اگر قیمت به جای ساختن سقف بالاتر، کف قبلی را بشکند، این یک نشانه هشدار دهنده است. در واقع، این اتفاق میتواند اولین علامت از تغییر جهت بازار باشد. همینجاست که باید تفاوت این موقعیت را با BOS تشخیص دهیم.
اگر بخواهیم ساده بگوییم، تفاوت اصلی این دو در جهت شکست و مرحلهای از روند است که در آن ظاهر میشوند. BOS تأیید میکند که روند فعلی ادامه دارد، اما تفاوت CHOCH به ما میگوید ممکن است روند در حال معکوس شدن باشد.
معمولاً معاملهگران زمانی که نشانههای CHOCH را میبینند، رویکردشان را عوض میکنند. مثلاً اگر در حال خرید بودند، بررسی میکنند که آیا وقت خروج یا حتی فروش است. برای اینکه از این سیگنالها بهتر استفاده شود، داشتن یک استراتژی CHOCH مشخص میتواند کمک زیادی کند. این استراتژیها اغلب با ابزارهایی مثل اوردر بلاک یا کندلهای قدرتی ترکیب میشوند تا نقاط برگشت با دقت بیشتری تشخیص داده شوند.

CHOCH اغلب با یک تغییر ناگهانی در احساسات بازار همراه است که میتواند با اخبار اقتصادی یا رویدادهای کلان (مثل تصمیمات بانک مرکزی) تحریک شود و نیازمند توجه به فاندامنتالها است.
چه زمانی BOS میبینیم ولی CHoCH نداریم؟
در معاملات، گاهی اوقات شکست ساختار در اسمارت مانی رخ میدهد، اما بازار جهتش را تغییر نمیدهد و CHOCH اتفاق نمیافتد. این حالت معمولاً در روندهای قوی دیده میشود، جایی که قیمت یک سقف یا کف کلیدی را میشکند و به مسیر قبلی خود ادامه میدهد. برای مثال، در یک روند صعودی، وقتی قیمت از سقف قبلی (Higher High) عبور میکند و سقف بالاتری میسازد، یک BOS صعودی شکل میگیرد، اما اگر کفهای قیمتی (Higher Lows) حفظ شوند، CHOCH رخ نمیدهد، چون بازار همچنان صعودی است.
بخشی از این پدیده مربوط به شکست ساختار در اسمارت مانی است. یعنی بازارهای موسساتی با استفاده از استراتژیهایی مانند استاپ هانت ممکن است ساختار را بشکنند، اما قیمت بلافاصله به مسیر اصلی بازگردد. این شکست ممکن است سیگنال جعلی باشد، مگر آنکه با تأیید حجم بالا یا کندل تأییدی همراه شود.
برای جلوگیری از اشتباه، معاملهگران باید استاپ هانت و شکستهای جعلی را تشخیص دهند و به جای واکنش عجولانه، تایید ساختار را در چند تایمفریم بررسی کنند. شکست به تنهایی کافی نیست، بلکه ضروری است ببینیم آیا بازار دارد واقعاً جهت را تغییر میدهد (یعنی یک CHOCH شکل میگیرد) یا فقط یک BOS معمولی در جهت روند جاری داریم.
نقش BOS و CHoCH در ورود به معامله و مدیریت ریسک
وقتی میخواهید در بازار معامله کنید، دانستن اینکه کجا وارد شوید و چطور جلوی ضرر را بگیرید خیلی مهم است. BOS به شما کمک میکند تا در جهت روند بازار معامله کنید. مثلاً در یک روند صعودی، وقتی قیمت از سقف قبلی بالاتر میرود، شکست ساختار در اسمارت مانی رخ میدهد و نشان میدهد بازار هنوز قوی است. در این حالت، میتوانید وارد معامله خرید شوید و حد ضرر (Stop Loss) را زیر آخرین کف قیمتی قرار دهید تا ریسک را کم کنید.
اما فرق BOS و CHOCH چیست؟ CHOCH وقتی اتفاق میافتد که بازار قصد تغییر جهت دارد. مثلاً در یک روند صعودی، اگر قیمت به جای سقف بالاتر، یک کف پایینتر بزند، این یعنی احتمالاً روند نزولی شروع شده. اینجا میتوانید با اوردر بلاک که محدودههای مهم سفارشات نهادی هستند، نقاط ورود دقیقتری پیدا کنید و وارد معامله بازگشتی شوید.
برای مدیریت ریسک، همیشه حد ضرر را نزدیک سطوح کلیدی مثل اوردر بلاکها تنظیم کنید. همچنین، استفاده از نسبت ریسک به ریوارد، مثلاً 1:2، باعث میشود سود احتمالی بیشتر از ضرر باشد. ترکیب BOS و CHOCH با بررسی حجم معاملات و کندلهای قوی به شما کمک میکند معاملات مطمئنتری داشته باشید.
اشتباهات رایج معاملهگران در تشخیص BOS و CHoCH
معاملهگران گاهی BOS را با اولین شکست ساختار اشتباه میگیرند و قبل از تأیید کامل وارد بازار میشوند. این پدیده اغلب نتیجه اشتباه در تشخیص شکستهای جعلی است. کسانی که بدون بررسی حجم یا کندل تأییدی، وارد پوزیشن میشوند، ممکن است روی سیگنال BOS تقلبی سرمایهگذاری کنند و در نتیجه از بازار خارج شوند. عدم صبر برای بستهشدن کندل خارج از ساختار قبلی یکی از رایجترین خطاها است.
در موارد دیگر، معاملهگران فقط به قیمت نگاه میکنند و تأییدات تکنیکال مثل حجم معاملات یا واکنش در تایم فریمهای بالاتر را نادیده میگیرند. بدون حجم کافی یا بررسی تایم فریمهای بزرگتر، احتمال دارد شکست ساختار معاملهگر را فریب دهد تا به اشتباه فکر کند بازار قصد تغییر جهت دارد یا بالعکس.
اشتباه دیگر این است که معاملهگران تفاوت سیگنالها را درک نکنند. تفاوت BOS و CHOCH اگر به درستی تشخیص داده نشود، ممکن است معاملهگر موقعیت ادامه روند را با بازگشتی اشتباه بگیرد و در جهت غلط پوزیشن بگیرد.
برای تمرین بهتر و کاهش این اشتباهات، استفاده از حساب دمو بسیار توصیه میشود. تمرین منظم سیگنالهای BOS و CHOCH در شرایط مختلف به شما کمک میکند تجربه زیادی به دست آورید و بفهمید چه مواقعی ورود منطقی دارد. منابعی مانند tradingfinder ابزارها و راهنماهایی دارند که برای تمرین و بهبود مهارت تحلیل ساختار مفید هستند.
یکی از خطاهای پنهان، نادیده گرفتن تأثیر اسپرد (Spread) در بازارهای با نقدینگی پایین است که میتواند شکستهای جعلی BOS یا CHOCH را تشدید کند (بهویژه در جفتارزهای فرعی).
بهترین ابزارهای تکنیکال برای تأیید ساختار BOS و CHoCH
برای تأیید شکست ساختار در اسمارت مانی، استفاده از ابزارهای تکنیکال مکمل میتواند دقت تحلیل را بالا ببرد. سطوح حمایت و مقاومت از مهمترین ابزارها هستند، زیرا BOS (شکست ساختار) اغلب در این نواحی رخ میدهد و CHOCH (تغییر ماهیت) میتواند تغییر نقش این سطوح را نشان دهد. فیبوناچی اصلاحی نیز بسیار کاربردی است. سطوح 38.2%، 50% و 61.8% میتوانند نقاط احتمالی برگشت قیمت را مشخص کنند که با BOS یا CHOCH همراستا شوند.

اندیکاتورهای حجم، مانند Volume Profile، نقش کلیدی در تأیید سیگنالها دارند. حجم بالا در زمان BOS نشاندهنده قدرت شکست و در CHOCH نشانه تغییر روند است. اندیکاتورهای مومنتوم مثل RSI و MACD نیز مفید هستند. مثلاً، RSI اگر در زمان CHOCH وارد محدوده اشباع خرید یا فروش شود، احتمال تغییر روند را تقویت میکند.
اندیکاتور MACD هم میتواند با کراساوور خطوط، تأییدیهای برای BOS یا CHOCH ارائه دهد. اندیکاتورهای اسمارت مانی، مانند Smart Money Concepts در پلتفرم TradingView، به طور خودکار BOS، CHOCH و اوردر بلاکها را شناسایی میکنند و تحلیل را سادهتر میکنند. ترکیب این ابزارها، مثل بررسی فیبوناچی در کنار حجم و کندلهای تأییدی، به معاملهگران کمک میکند تا سیگنالهای معتبر را از جعلی جدا کنند و تصمیمات بهتری بگیرند.
چگونه با شناخت ساختار بازار، BOS و CHoCH جعلی را فیلتر کنیم؟
برای جلوگیری از افتادن در دام سیگنالهای جعلی، شناخت دقیق تفاوت BOS و CHOCH و استفاده از ابزارهای تأییدی ضروری است. یکی از بهترین روشها بررسی حجم معاملات است؛ BOS یا CHOCH معتبر معمولاً با حجم بالا و کندلهای قوی (مثل کندلهای اینگالف یا پین بار) همراه است، در حالی که شکستهای جعلی اغلب حجم پایینی دارند.
تحلیل مولتی تایم فریمی نیز نقش مهمی دارد؛ یک BOS در تایم فریم پایین ممکن است در تایم فریم بالاتر فقط نویز باشد، بنابراین بررسی تایم فریمهای بالاتر (مثل 4 ساعته یا روزانه) سیگنالهای قویتر را تأیید میکند. شناسایی نواحی نقدینگی (Liquidity Zones)، مانند سطوحی که استاپلاسها جمع میشوند، هم کمک میکند تا تلههای بازار را تشخیص دهید.
مثلاً، اگر قیمت یک سقف را میشکند اما به سرعت برمیگردد و حجم کمی دارد، احتمالاً یک شکست جعلی است. ترکیب این ابزارها، مثل استفاده از اندیکاتورهای حجم (Volume Profile) و کندلهای تأییدی در کنار تحلیل مولتی تایم فریمی، به شما کمک میکند تا سیگنالهای معتبر را از جعلی جدا کنید و معاملات دقیقتری انجام دهید.
نتیجهگیری
درک ساختار بازار و شناخت دقیق نقاط تغییر یا ادامه روند، یکی از مهارتهای کلیدی هر معاملهگر موفق است. مفاهیمی مثل BOS و CHOCH ابزارهای کاربردی برای تحلیل حرکت قیمت و تصمیمگیری بهتر هستند. زمانی که معاملهگر بتواند تفاوت BOS و CHOCH را در موقعیتهای مختلف تشخیص دهد، میتواند با اطمینان بیشتری وارد معامله شود یا از آن خارج گردد. استفاده از ابزارهای مکمل مانند حجم، کندلهای تأییدی و تایم فریمهای بالاتر، کمک میکند سیگنالهای دقیقتری دریافت شود. همچنین در نظر داشتن مفهوم شکست ساختار در اسمارت مانی باعث میشود فریب حرکات مصنوعی و جعلی بازار را نخوریم. در نهایت، بهترین راه برای تقویت این مهارتها تمرین مداوم در حساب دمو و پایبندی به مدیریت ریسک در تمام معاملات است.