وقتی به نمودار قیمت نگاه میکنیم، فقط بالا و پایین شدن عددها مهم نیست. پشت این حرکتها مفاهیمی پنهان شده است که به معاملهگر کمک میکنند بازار را بهتر درک کند. یکی از این مفاهیم در اسمارت مانی، بحث نقدینگی است.
در همین چارچوب، دو الگوی مهم به نامهای سقفهای برابر (EQH) و کفهای برابر (EQL) نیز وجود دارند. این الگوها نشان میدهند در کجای بازار، بیشتر معاملهگران حد ضرر یا سفارشهای خرید و فروش خود را قرار دادهاند؛ جایی که معمولا هدف اصلی نهادهای بزرگ مالی برای شکار نقدینگی معاملهگران خرد است. شناخت EQL و EQH به شما کمک میکند بفهمید کدام شکستها واقعی هستند و کدام یک فقط تله نقدینگی.
حالا سوال اینجاست: چطور تشخیص این سطوح میتواند جلوی ضررهای ناخواسته را بگیرد و معاملات ما را امنتر کند؟
- EQL و EQH اغلب در تایم فریمهای بالاتر (مثل ۴ ساعته یا روزانه) اعتبار بیشتری دارند.
- ترکیب EQL و EQH با اندیکاتورهای حجمی میتواند تلههای نقدینگی را واضحتر نشان دهد.
- شکستهای واقعی معمولاً با کندلهای قوی و حجم بالا همراه هستند، نه حرکتهای کوتاه و ضعیف.
- تشخیص EQL و EQH به معاملهگر کمک میکند تا استاپلاس خود را هوشمندانهتر و در نقاط امنتری قرار دهد.
سقفهای برابر (EQH) در اسمارت مانی چیست؟
سقفهای برابر (Equal Highs یا EQH) زمانی ایجاد میشوند که قیمت چند بار به یک سقف مشخص برسد ولی موفق به شکست آن نشود. در نگاه سنتی، این الگو به عنوان یک مقاومت قوی شناخته میشود. اما در اسمارت مانی، این ناحیه نشاندهنده جایی است که نقدینگی زیادی روی آن جمع شده است.
در واقع، بالای EQH معمولا حد ضرر فروشندگان و سفارشهای خرید شکست قرار دارند. این حالت باعث میشود که مؤسسات بزرگ قیمت را به بالای این سقفها ببرند تا این سفارشها فعال شوند و نقدینگی آزاد شود. بعد از این اتفاق، معمولا بازار در جهت مخالف حرکت میکند.
به طور خلاصه: EQH در اسمارت مانی ابزاری برای تشخیص محل جمع شدن نقدینگی بالای سقفها است و به ما هشدار میدهد که شکست ظاهری همیشه واقعی نیست.
منظور از سفارشهای خرید شکست یعنی معاملهگرانی که فکر میکنند اگر قیمت از سقف رد شود، روند صعودی ادامه پیدا میکند و سفارش خرید خود را همان بالا گذاشتهاند.
کفهای برابر (EQL) در اسمارت مانی چیست؟
کفهای برابر (Equal Lows یا EQL) الگویی است که قیمت چندین بار به یک کف برسد و نتواند آن را بشکند. در روشهای کلاسیک، این محدوده یک حمایت قوی تلقی میشود. اما در دیدگاه اسمارت مانی، چنین ناحیهای بیشتر به چشم یک تله نقدینگی دیده میشود.
پایین این کفها معمولا حد ضرر خریداران و سفارشهای فروش شکست قرار دارند. وقتی که نهادهای بزرگ قیمت را کمی پایینتر از این کفها میبرند، استاپها فعال شده و نقدینگی لازم آزاد میشود. پس از این شکار استاپ، بازار اغلب با قدرت به سمت بالا بازمیگردد.
به طور خلاصه: EQL به ما نشان میدهد در کجا احتمال شکار استاپها بالا است و میتواند برای شناسایی تلههای نقدینگی صعودی استفاده شود.
منظور از سفارشهای فروش شکست یعنی معاملهگرانی که فکر میکنند اگر قیمت از کف رد شود، روند نزولی ادامه پیدا میکند و سفارش فروش خود را همان پایین گذاشتهاند.
نقش EQL و EQH در شناسایی تلههای نقدینگی
یکی از مهمترین کاربردهای EQL و EQH در اسمارت مانی، شناسایی تلههای نقدینگی است. تله نقدینگی یعنی بازار طوری حرکت کند تا معاملهگران خرد فریب بخورند و سفارشهای خرید و فروش آنها فعال شود، اما بعد بازار در جهت مخالف برگردد.
- در EQH (سقفهای برابر): بالای سقفهای برابر، معمولا پر از حد ضرر فروشندگان و سفارشهای خرید است. وقتی اسمارت مانی قیمت را کمی بالاتر میبرد، این سفارشها فعال میشوند، اما به جای ادامه روند صعودی، بازار سریع نزولی میشود.
- در EQL (کفهای برابر): پایین کفهای برابر، تعداد زیادی حد ضرر خریداران و سفارش فروش قرار دارد. اسمارت مانی ابتدا قیمت را کمی پایینتر میبرد تا سفارشها فعال شوند، سپس بازار را به سمت بالا برمیگرداند.

مثال:
فرض کنید قیمت سه بار به سطح 1.2000 برسد و نتواند بالاتر برود (تشکیل EQH). بسیاری از معاملهگران فکر میکنند اگر این سطح شکسته شود، روند صعودی ادامه دارد. اما اسمارت مانی قیمت را تا 1.2010 میبرد، سفارشهای فروش فعال میشوند و سپس بازار به سرعت به 1.1950 سقوط میکند. این حالت یک تله نقدینگی کلاسیک است.
نحوه معامله بر اساس EQL و EQH
پس از آشنایی با مفهوم EQL و EQH، مرحله بعدی استفاده عملی از آنها در معاملات است. در ادامه، ابتدا نحوه تشخیص نقاط ورود و خروج را بررسی میکنیم و سپس به کاربرد این سطوح در تعیین حد ضرر و حد سود میپردازیم.
تعیین نقاط ورود و خروج با استفاده از EQL و EQH
برای پیدا کردن نقطه مناسب ورود یا خروج، میتوانیم از EQL و EQH کمک بگیریم.
- وقتی سقفهای برابر (EQH) تشکیل میشوند و بازار بعد از یک شکست ظاهری شروع به برگشت میکند، این نقطه میتواند یک فرصت ورود به پوزیشن فروش (Sell) باشد.
- وقتی کفهای برابر (EQL) دیده میشوند و بازار بعد از شکار نقدینگی دوباره به سمت بالا برمیگردد، این نقطه میتواند یک موقعیت خوب برای ورود به پوزیشن خرید (Buy) باشد.
خروج از معامله هم معمولا روی سطوح نقدینگی بعدی یا محدوده حمایت و مقاومت انجام میشود تا سود منطقی ذخیره شود.
تعیین حد ضرر و سود با استفاده از EQL و EQH
وقتی براساس EQL یا EQH در اسمارت مانی معامله میکنیم، باید حد ضرر و حد سود را دقیق مشخص کنیم تا ریسک معامله کنترل شود:
حد ضرر
- اگر بعد از EQH وارد معامله فروش (Sell) شدیم، حد ضرر کمی بالاتر از سقفها قرار میگیرد.
- اگر بعد از EQL وارد معامله خرید (Buy) شدیم، حد ضرر کمی پایینتر از کفها گذاشته میشود.
حد سود
میتوان حد سود را روی اولین سطح نقدینگی بعدی یا نواحی حمایت/مقاومت مشخص کرد. همچنین بهتر است نسبت ریسک به ریوارد حداقل ۱:۲ یا ۱:۳ باشد؛ یعنی سود احتمالی دو تا سه برابر ضرر احتمالی باشد.
به بیان دیگر، حد ضرر همیشه درست پشت EQL یا EQH قرار میگیرد و حد سود روی سطوح مهم بعدی که احتمال واکنش قیمت زیاد است. این روش باعث میشود سود و ضرر شما حساب شده و منطقی باشد.

این تصویر یک نمودار 15 دقیقهای جفتارز GBP/USD است که در آن چند ابزار تکنیکال مانند امواج الیوت، الگوی دابل تاپ و سطوح فیبوناچی اصلاحی مشخص شدهاند.
ارتباط تصویر با هدینگ «تعیین حد ضرر و سود با استفاده از EQL و EQH» این است که:
- نواحی سقف (Top 1 و Top 2) و کف مشخص شدهاند که میتوانند به عنوان EQH و EQL در اسمارت مانی در نظر گرفته شوند.
- در این نقاط، معاملهگر میتواند حد ضرر را پشت سقفها یا کفها قرار دهد.
- همچنین تارگت (Target) و سطوح فیبوناچی به عنوان حد سود در ادامه روند مشخص شدهاند.
تفاوت EQH و EQL با سطوح حمایت و مقاومت کلاسیک
در سطوح حمایت و مقاومت کلاسیک، معاملهگران عادی وقتی قیمت چند بار به یک سطح برسد و نتواند آن را رد کند، آن را حمایت (در کف) یا مقاومت (در سقف) میدانند. یعنی انتظار دارند قیمت از همان نقطه برگردد.

در نگاه اسمارت مانی، این سطوح فقط مقاومت یا حمایت نیستند، بلکه نقطهای هستند که نقدینگی زیادی در آن جمع شده است.
ویژگی | EQL و EQH در اسمارت مانی | حمایت و مقاومت کلاسیک | سقف و کف دوقلو |
---|---|---|---|
تعریف | ناحیهای که نقدینگی (استاپلاسها و سفارشات) در آن تجمع یافته است. | سطحی که قیمت در آن واکنش نشان میدهد و انتظار برگشت از آن وجود دارد. | الگویی که با دو بار برخورد به یک سطح، نشانه تغییر روند است. |
هدف | شکار نقدینگی و سپس حرکت در جهت مخالف. | نقطه ورود یا خروج بر اساس بازگشت قیمت. | سیگنال قطعی برای تغییر روند. |
ریسک | ریسک بالا (تله نقدینگی) | ریسک متوسط (احتمال شکست وجود دارد) | ریسک متوسط (بر اساس قوانین الگو) |
کاربرد | ورود به معامله در جهت مخالف پس از شکار نقدینگی. | ورود به معامله در جهت برگشتی از سطح. | ورود به معامله در جهت معکوس روند. |
نیت بازار | جمعآوری نقدینگی برای ورود بازیگران بزرگ. | بازگشت قیمت از یک سطح مهم. | تغییر کامل روند بازار. |
تفاوت EQH و EQL با الگوهای سقف و کف دوقلو
در تحلیل تکنیکال کلاسیک، این الگوها نشانهای از تغییر روند قطعی هستند. وقتی سقف یا کف دوقلو تشکیل شود، بیشتر معاملهگران انتظار دارند روند بازار معکوس شود و معامله در جهت مخالف باز کنند، اما در EQH و EQL موضوع بیشتر به نواحی نقدینگی مربوط است. بازار معمولاً این سطوح را برای جمعآوری نقدینگی میشکند و لزوماً به معنای بازگشت روند نیست، بلکه میتواند ادامه روند را هم در پی داشته باشد.

تفاوت EQH و EQL با محدودههای عرضه و تقاضا
محدودههای عرضه و تقاضا معمولا نتیجه ورود پرقدرت خریداران یا فروشندگان در گذشته هستند. وقتی قیمت دوباره به این نواحی برمیگردد، احتمال واکنش بازار زیاد است چون معاملهگران بزرگ تمایل دارند سفارشهای باقیمانده خود را در همان نقاط اجرا کنند.

اما تفاوت EQH و EQL با محدودههای عرضه و تقاضا این است که عرضه و تقاضا به نواحی گذشته اشاره دارند که معاملات بزرگ انجام شدهاند، اما EQH و EQL نقاطی هستند که نقدینگی جدید در آن جمع شده و آماده شکار هستند.
نتیجهگیری
شناخت EQL و EQH به معاملهگر کمک میکند تا تلههای نقدینگی را شناسایی کرده و فرق بین شکست واقعی و شکست جعلی را به درستی بفهمند. بنابراین، میتوان با مدیریت بهتر ورود، خروج و تعیین حد ضرر مناسب، معاملات امنتر و سودمندتری داشت.