icon icon Home
icon icon Accounts
icon icon Quick start
icon icon Symbols

چطور با شناسایی اسپایک، کانال و تریدینگ رنج، ساختار حرکت قیمت را بخوانیم؟

نویسنده
مسعود جزینی
مسعود جزینی
calendar آخرین بروزرسانی: 6 آبان 1404
watch زمان مطالعه 1 دقیقه

بازارهای مالی مدام در حال تغییرند و هر روند، معمولا از یک چرخه سه مرحله‌ای اصلی شکل می‌گیرد: اسپایک، کانال و تریدینگ رنج. این چرخه به خوبی نشان می‌دهد که رفتار معامله‌گران و ساختار قیمت چگونه از لحظه خروج از یک محدوده ساکن (آغاز روند) تا زمان رسیدن به تعادل نسبی (پایان روند) تغییر می‌کند.

در تحلیل پرایس اکشن سبکی که به جای تمرکز بر اندیکاتورها، مستقیما خودِ حرکت قیمت را تحلیل می‌کند، تشخیص این فازها و درک روان‌شناسی پشت آنها اهمیتی حیاتی دارد.

در ادامه این مقاله، شما را با مفهوم چرخه «اسپایک-کانال-رنج»، ویژگی‌های هر فاز و نحوه معامله در هر بخش آشنا می‌کنیم.

bookmark
نکات کلیدی
  • رفتار اسپایک، کانال و رنج در تایم‌فریم‌های مختلف متفاوت است و باید متناسب با بازه زمانی تحلیل شوند.
  • ترکیب اسپایک و کانال با الگوهای کندلی مانند ماروبوزو یا اینگالف دقت تشخیص آغاز روند را بالا می‌برد.
  • اسپایک‌ها اغلب پس از انتشار اخبار مهم اقتصادی شکل می‌گیرند و باید با تحلیل بنیادی سنجیده شوند.
  • مرزهای تریدینگ رنج همان نواحی کلیدی حمایت و مقاومت‌اند که جهت احتمالی حرکت قیمت را تعیین می‌کنند.

اسپایک، کانال و تریدینگ رنج چیست؟ 

قبل از پرداختن به جزئیات، لازم است بدانیم که چرخه «اسپایک، کانال و تریدینگ رنج»، سه مرحله متوالی در حرکت بازار هستند:

اسپایک کانال تریدینگ رنج​
  • مرحله اسپایک (Spike): ابتدا، بازار با یک حرکت بسیار قوی، سریع و ناگهانی (به نام اسپایک) یک روند جدید را آغاز می‌کند. 
  •  مرحله کانال (Channel): پس از آن جهش اولیه، حرکت قیمت کمی آرام‌تر شده و وارد یک «کانال» می‌شود. در این حالت، قیمت همچنان در جهت کلی همان روند (مثلا صعودی یا نزولی) پیش می‌رود، اما بین سقف‌ها و کف‌های مشخصی نوسان می‌کند. 
  • مرحله تریدینگ رنج (Trading Range): در نهایت، انرژی روند تمام شده و بازار به تعادل می‌رسد. در این فاز، که به آن «محدوده معاملاتی» یا تریدینگ رنج می‌گوییم، دیگر روند مشخصی وجود ندارد و قیمت صرفا بین یک سطح حمایتی (کف) و یک سطح مقاومتی (سقف) بالا و پایین می‌رود.

چرا شناخت چرخه اسپایک تا رنج برای تریدرها حیاتی است؟

شناخت این چرخه برای تریدرها حیاتی است، زیرا هر فاز بازار (اسپایک، کانال، و رنج) روان‌شناسی و استراتژی معاملاتی خاص خود را می‌طلبد.

هر مرحله رفتار متفاوتی از معامله‌گران را جذب می‌کند:

  • فاز اسپایک: این مرحله پر از هیجان است و معامله‌گران تازه‌کار برای سود بردن از موج سریع اولیه، وارد بازار می‌شوند.
  • فاز کانال: قدرت روند کاهش یافته و نوسانات آهسته‌تر می‌شوند. این فاز برای «معامله‌گران روندی» فرصت‌های خوبی ایجاد می‌کند.
  • فاز تریدینگ رنج: بازار به تعادل نسبی می‌رسد و قیمت در یک محدوده مشخص (بین سقف و کف) در جا می‌زند.
sms-star

خطر اصلی در «تشخیص نادرست» این فازها است. اگر تریدر نتواند تفاوت این مراحل را درک کند، به احتمال زیاد استراتژی اشتباهی را در زمان اشتباهی به کار می‌برد؛ مثلا ممکن است در زمان نامناسب وارد معامله شود یا حد ضرر خود را در جای نادرستی قرار دهد.

به طور خلاصه، درک این چرخه به شما کمک می‌کند تا:
  • رفتار بازیگران اصلی بازار را بهتر تحلیل کنید.
  • نقاط ورود، خروج، حد سود و حد ضرر مناسب‌تری انتخاب نمایید.
  • بدانید چه زمانی باید معامله روندی (در جهت حرکت) و چه زمانی معامله بازگشتی (در محدوده رنج) انجام دهید.
  • از گرفتاری در دام‌های قیمتی و شکست‌های کاذب دوری کنید.

ارتباط ساختار اسپایک کانال تریدینگ رنج با تحلیل پرایس اکشن به سبک آل بروکس

در سبک آل بروکس (پزشک و تریدر معروف آمریکایی)، الگوی «اسپایک و کانال» یکی از الگوهای بنیادین در تحلیل رفتار قیمت (پرایس اکشن) است. در واژه‌نامه brookstrading، بروکس این الگو را اینگونه تعریف می‌کند: بازار ابتدا با یک حرکت بسیار قوی، سریع و یک‌طرفه (مانند یک جهش ناگهانی) یک سطح را می‌شکند که به آن «شکست» یا اسپایک می‌گوییم. بلافاصله پس از این حرکت، هیجان و قدرت اولیه فروکش می‌کند (شدت حرکت کمتر). در این مرحله، طرف مخالف معاملات (مثلا فروشندگان در یک روند صعودی) که حالا قیمت‌های بالاتر را برای فروش جذاب می‌بینند، وارد بازار می‌شوند. این اتفاق، «معاملات دوطرفه» را ایجاد می‌کند؛ یعنی دیگر بازار در کنترل مطلق خریداران نیست، بلکه بین خریداران و فروشندگان کشمکش وجود دارد. این کشمکش و کاهش قدرت، باعث می‌شود که ادامه آن حرکت قوی، دیگر به صورت یک خط صاف و عمودی نباشد، بلکه به شکل یک مسیر نوسانی و با شیب ملایم‌تر، یعنی «کانال»، درآید.  

اسپایک (Spike)؛ آغاز حرکت قدرتمند بازار – فاز اول 

اسپایک، آن جرقه اولیه و قدرتمندی است که بازار را از سکون خارج می‌کند. در ادامه، به بررسی ویژگی‌های ظاهری، دلایل شکل‌گیری و نحوه معامله در این فاز می‌پردازیم.

اسپایک (Spike) چیست و و ویژگی‌های حرکتی آن در نمودار کدامند؟ 

مرحله اول، «اسپایک» نام دارد و زمانی آغاز می‌شود که بازار از محدوده سکون قبلی خود (رنج) خارج شده و یک حرکت ناگهانی، پرشتاب و قدرتمند (صعودی یا نزولی) ایجاد می‌کند. این فاز معمولا با شکست خطوط حمایت و مقاومت، افزایش حجم معاملات و شکل‌گیری کندل‌های بلند همراه است و به دلیل مومنتوم (شتاب) بالا، فرصت‌های جذابی برای معامله‌گران کوتاه‌مدت ایجاد می‌کند.

چطور با شناسایی اسپایک، کانال و تریدینگ رنج، ساختار حرکت قیمت را بخوانیم؟
در نمودار، اسپایک به صورت یک یا چند کندل با بدنه بزرگ و سایه‌های کوتاه دیده می‌شود که نشان‌دهنده حضور بسیار قوی خریداران یا فروشندگان است.

عوامل شکل‌گیری اسپایک و نشانه‌های تشخیص آن 

اسپایک‌ها معمولا در نتیجه انتشار اخبار مهم، تصمیمات بانک‌های مرکزی یا شکست سطوح کلیدی قیمت رخ می‌دهند. نشانه‌های اصلی تشخیص آن عبارتند از:
  • شکل‌گیری کندل‌های بسیار بزرگ هنگام عبور از حمایت یا مقاومت.
  • افزایش قابل توجه حجم معاملات (نشان‌دهنده ورود پول هوشمند).
  • حرکت سریع و مستقیم قیمت، بدون توقف یا پولبک های جدی در لحظات اولیه.
  • بسته شدن کندل‌ها نزدیک به بالاترین قیمت خود (در روند صعودی) یا پایین‌ترین قیمت خود (در روند نزولی).

رفتار معامله‌گران و روانشناسی بازار در فاز اسپایک 

در این مرحله، احساسات غالب بازار، هیجان و «ترس از دست دادن فرصت یا فومو» است. معامله‌گران تازه وارد با هجوم برای پیوستن به روند، به قدرت حرکت اضافه می‌کنند. با این حال، اسپایک می‌تواند نشانه «کلیماکس» یا نقطه اوج هیجان و پایان حرکت نیز باشد. (برای مثال، اگر بلافاصله پس از اسپایک اول، یک یا دو اسپایک دیگر در فاصله کوتاهی شکل بگیرد، اغلب نشان‌دهنده افزایش فشار مخالف است و بازار به زودی وارد فاز «تریدینگ رنج» خواهد شد). بنابراین، معامله‌گران باید به سرعت ریسک خود را مدیریت کنند.

فرصت‌ها و ریسک‌های ترید در حرکات اسپایک

اسپایک‌ها فرصت سود سریع دارند اما بسیار پرریسک هستند. استراتژی معامله در این فاز نیازمند موارد زیر است:

  • ورود سریع: ورود بلافاصله پس از تایید شکست برای جا نماندن از حرکت.
  • حد ضرر کوتاه: قرار دادن حد ضرر نزدیک به کندل اسپایک (مثلا زیر آن در روند صعودی) برای محافظت در برابر بازگشت‌های ناگهانی.
  • مدیریت سود پویا: می‌توان حد سود را بر اساس سطح مقاومت یا حمایت بعدی تنظیم کرد یا بخشی از سود را در اولین اصلاح قیمت ذخیره کرد.
  • حجم معامله کم: به دلیل ریسک بالا، توصیه می‌شود اندازه موقعیت کوچک‌تر از حد معمول باشد.

کانال (Channel)؛ ادامه منطقی روند پس از اسپایک – فاز دوم 

پس از هیجانات و حرکت انفجاری فاز اسپایک، بازار معمولا وارد مرحله «کانال» می‌شود. کانال، ساختاری است که در آن قیمت بین دو خط موازی نوسان می‌کند.

اسپایک کانال تریدینگ رنج​

چگونه بازار از اسپایک وارد فاز کانال می‌شود؟ 

ورود به فاز کانال زمانی اتفاق می‌افتد که شتاب (مومنتوم) اولیه اسپایک کاهش می‌یابد. در فاز اسپایک، بازار تقریبا یک‌طرفه بود (مثلا فقط خریداران قوی حضور داشتند)، اما اکنون نیروی مخالف (مثلا فروشندگان) نیز وارد معامله می‌شود.

این «معاملات دوطرفه» (کشمکش بین خریداران و فروشندگان) باعث می‌شود که حرکت قیمت، دیگر عمودی و سریع نباشد، بلکه متعادل‌تر شده و شروع به ساختن سقف‌ها و کف‌های متوالیِ تقریبا موازی کند. به عبارت دیگر، اسپایک «محرک اولیه» و کانال «ادامه منطقی» آن روند است.

ساختار درونی کانال و نحوه شکل‌گیری سقف و کف‌های متوالی 

ساختار کانال توسط همین نوسانات بین دو خط موازی تعریف می‌شود:

  • در روند صعودی: خط روند اصلی، کف‌های بالاتر را به هم وصل می‌کند و خط کانال، سقف‌های بالاتر را.
  • در روند نزولی: خط روند اصلی، سقف‌های پایین‌تر را به هم وصل می‌کند و خط کانال، کف‌های پایین‌تر را.

این ساختار منظم، نقاط ورود و خروج واضحی را در اختیار معامله‌گران قرار می‌دهد. استراتژی اصلی، خرید در نزدیکی خط روند (کف کانال) و فروش (یا ذخیره سود) در نزدیکی خط کانال (سقف کانال) است.

نقش اصلاح‌ها و کند شدن مومنتوم در فاز کانال 

برخلاف اسپایک، در فاز کانال شتاب حرکت قیمت کمتر و اصلاح‌ها عمیق‌تر و رایج‌تر هستند. هر بار که قیمت به خط روند (کف) بازمی‌گردد، یک «اصلاح» رخ داده که معامله‌گران آن را فرصتی برای ورود مجدد می‌دانند (به خصوص اگر الگوهای کندلی مانند پین بار در آن ناحیه شکل بگیرند).

هرچه کانال طولانی‌تر می‌شود، مومنتوم معمولا ضعیف‌تر می‌شود. نشانه‌های این ضعف عبارتند از:

  • همپوشانی زیاد کندل‌ها: کندل‌های صعودی و نزولی شروع به همپوشانی زیادی می‌کنند (برخلاف اسپایک که کندل‌ها قوی و پشت سر هم بودند).
  • ظاهر شدن کندل‌های مخالف قوی: دیدن کندل‌های نزولی قوی در یک کانال صعودی (و بالعکس) نشانه ضعف روند و قدرت گرفتن طرف مقابل است.

نشانه‌های پایان کانال و آماده‌شدن بازار برای تغییر فاز 

یک کانال نمی‌تواند تا ابد ادامه یابد. پایان فاز کانال معمولا به دو شکل رخ می‌دهد:

  • شکست: قیمت با قدرت از یکی از خطوط (معمولا در جهت روند) عبور کرده و روند جدید یا اسپایک بعدی را آغاز می‌کند.
  • ورود به تریدینگ رنج: روند کاملا متوقف شده، شیب کانال افقی می‌شود و قیمت شروع به حرکت خنثی می‌کند (فاز سوم).

نشانه‌های کلیدی نزدیک شدن به پایان کانال:

  • شکست خط کانال (یا خط روند) با حجم بالا: این مهم‌ترین نشانه تغییر فاز است.
  • افزایش همپوشانی کندل‌ها: همانطور که اشاره شد، این نشانه خستگی روند است.
  • باریک شدن کانال: کاهش فاصله بین سقف‌ها و کف‌ها نشان می‌دهد که انرژی روند در حال تخلیه است.
  • رسیدن به سطوح حمایت یا مقاومت کلیدی: زمانی که کانال به یک مانع قیمتی مهم در تایم فریم‌های بالاتر می‌رسد، احتمال پایان یافتن آن زیاد است.

تریدینگ رنج (Range Trading)؛ توقف و تعادل بازار – فاز سوم 

در نهایت، پس از کاهش انرژی روند در فاز کانال، بازار وارد فاز سوم یعنی «تریدینگ رنج» یا محدوده معاملاتی می‌شود. 

چطور با شناسایی اسپایک، کانال و تریدینگ رنج، ساختار حرکت قیمت را بخوانیم؟

تریدینگ رنج چیست و چه تفاوتی با کانال دارد؟ 

بر طبق Investopedia، تریدینگ رنج یعنی سقفِ این محدوده به عنوان «مقاومت» و کفِ آن به عنوان «حمایت» عمل می‌کند. استراتژی اصلی معامله‌گران در این فاز، خرید در نزدیکی حمایت (کف) و فروش در نزدیکی مقاومت (سقف) است.  تفاوت اصلی هم در «جهت» است:
  • کانال: شیب‌دار است (صعودی یا نزولی) و قیمت در جهت یک روند کلی حرکت می‌کند.
  • تریدینگ رنج: افقی است و روند مشخصی ندارد.
در کانال، یک طرف (مثلا خریداران در کانال صعودی) هنوز کمی قوی‌تر است. اما در رنج، قدرت خریداران و فروشندگان تقریبا برابر است و بازار در حالت خنثی یا «درجا زدن» قرار دارد.

دلایل ورود بازار به فاز رنج پس از روند 

بازار معمولا به دلایل زیر پس از یک روند، وارد فاز رنج می‌شود:
  • ذخیره سود: معامله‌گران بزرگی که در فاز اسپایک و کانال سود کرده‌اند، شروع به بستن معاملات خود و ذخیره سود می‌کنند. این کار باعث توقف روند می‌شود.
  • انتظار برای اخبار جدید: گاهی بازار در آستانه انتشار داده‌های اقتصادی مهم (مانند نرخ بهره یا آمار اشتغال) متوقف می‌شود و تا زمان مشخص شدن داده‌ها، در حالت رنج باقی می‌ماند.
  • توازن قوا: پس از یک حرکت طولانی، هر دو طرف خریداران و فروشندگان خسته شده و به تعادل می‌رسند. بازار تا زمانی که یکی از طرفین قدرت بیشتری پیدا نکند، در این محدوده نوسان می‌کند.

ساختار درونی تریدینگ رنج و نحوه شناسایی محدوده‌های کلیدی

ساختار رنج توسط دو سطح افقی (حمایت و مقاومت) که قیمت به طور مکرر به آنها واکنش نشان داده، مشخص می‌شود. برای شناسایی این محدوده‌ها، کافی است سقف‌ها و کف‌هایی که قیمت از آنها بازگشته است را به هم وصل کنید. معامله‌گران حرفه‌ای از این نواحی کلیدی برای ورود یا خروج از معاملات استفاده می‌کنند و گاهی از ابزارهایی مانند نواحی عرضه و تقاضا یا میانگین‌های متحرک برای تایید اعتبار این سطوح کمک می‌گیرند.

دام‌های قیمتی (فیک بریک اوت) در فاز رنج و نحوه اجتناب از آن 

یکی از بزرگترین چالش‌های معامله در رنج، شکست کاذب یا دام قیمتی است. در این حالت، قیمت برای مدت کوتاهی از محدوده رنج (مثلا از سقف) خارج می‌شود و این تصور را ایجاد می‌کند که روند جدیدی شروع شده، اما بلافاصله با قدرت به داخل رنج بازمی‌گردد و معامله‌گرانی را که با عجله وارد شده‌اند، دچار ضرر می‌کند. برای اجتناب از این دام‌ها:
  • منتظر تایید بمانید: هرگز بلافاصله پس از شکست وارد نشوید. منتظر بمانید تا قیمت، خود را بالای مقاومت (یا پایین‌تر از حمایت) تثبیت کند (مثلا با بسته شدن یک یا دو کندل کامل در خارج از رنج).
  • بررسی حجم: یک شکست واقعی معمولا با افزایش ناگهانی و قوی حجم معاملات همراه است. اگر شکست با حجم کم رخ دهد، احتمال کاذب بودن آن زیاد است.
  • مدیریت حد ضرر: حد ضرر خود را به درستی (مثلا در داخل رنج) قرار دهید تا در صورت بازگشت سریع قیمت، ضرر شما محدود شود.
  • بررسی الگوهای کندلی: ظاهر شدن الگوهای بازگشتی (مانند پین بار) بلافاصله پس از شکست، نشانه قوی از فیک بریک اوت است.

نحوه معامله بر اساس اسپایک، کانال و تریدینگ رنج 

موفقیت در ترید بر اساس این چرخه، به توانایی شما در تشخیص فاز فعلی بازار بستگی دارد. استراتژی معامله در فاز اسپایک (روندی قدرتمند) کاملا متفاوت از استراتژی معامله در فاز تریدینگ رنج (خنثی) است. در ادامه، نقاط ورود، خروج و مدیریت ریسک مناسب برای هر مرحله را بررسی می‌کنیم.

نحوه شناسایی نقاط ورود و خروج و تعیین حد سود و ضرر در فاز اسپایک 

اسپایک کانال تریدینگ رنج​
معامله در فاز اسپایک نیازمند سرعت عمل و پذیرش ریسک بالاتر به دلیل نوسانات شدید است. استراتژی اصلی در اینجا «تعقیب روند» است.
  • نقطه ورود:
    • ورود تهاجمی: بلافاصله پس از بسته شدن یک کندل شکست قوی و پرقدرت.
    • ورود محافظه‌کارانه: انتظار برای اولین پولبک (بازگشت) کوچک پس از اسپایک و ورود در آن پولبک.
  • حد ضرر:
    • حد ضرر باید فشرده و پشت کندل اسپایک قرار گیرد (مثلا زیر کف کندل اسپایک در روند صعودی یا بالای سقف آن در روند نزولی).
  • حد سود:
    • به دلیل اینکه اسپایک آغاز یک حرکت است، تعیین حد سود دقیق دشوار است. بهترین روش، استفاده از نسبت ریسک به ریوارد (مثلا ۱:۲ یا ۱:۳) یا تعیین هدف بر اساس سطوح مقاومت/حمایت مهم قبلی در تایم فریم بالاتر است.

نحوه شناسایی نقاط ورود و خروج و تعیین حد سود و ضرر در فاز کانال 

در فاز کانال، هیجان بازار کاهش یافته و استراتژی از «تعقیب قیمت» به «خرید در کف‌ها» (در کانال صعودی) یا «فروش در سقف‌ها» (در کانال نزولی) تغییر می‌کند.
اسپایک کانال تریدینگ رنج​
  • نقطه ورود:
    • بهترین نقطه ورود، پس از بازگشت قیمت به خط روند اصلی (کف کانال در روند صعودی) و مشاهده نشانه‌های بازگشت (مانند کندل پین‌بار یا الگوی اینگالف) است.
  • حد ضرر:
    • کمی پایین‌تر از خط روند (در کانال صعودی) یا بالاتر از خط روند (در کانال نزولی).
  • حد سود:
    • هدف اصلی، خط کانال (سقف کانال در روند صعودی) است. معامله‌گران حرفه‌ای ممکن است بخشی از سود را در «خط میانی» کانال نیز ذخیره کنند.

نحوه شناسایی نقاط ورود و خروج و تعیین حد سود و ضرر در فاز رنج 

در فاز رنج، بازار هیچ روند مشخصی ندارد و قیمت بین دو سطح افقی نوسان می‌کند. استراتژی در این فاز، «معامله بازگشتی» یا «معامله در لبه‌ها» است.
چطور با شناسایی اسپایک، کانال و تریدینگ رنج، ساختار حرکت قیمت را بخوانیم؟
  • نقطه ورود:
    • خرید در نزدیکی کف رنج (سطح حمایت افقی).
    • فروش در نزدیکی سقف رنج (سطح مقاومت افقی).
  • حد ضرر:
    • باید به صورت فشرده و کمی خارج از محدوده قرار گیرد (مثلا کمی زیر سطح حمایت برای معامله خرید یا بالای مقاومت برای فروش).
  • حد سود:
    • هدف اصلی، لبه مخالف رنج است (مثلا سقف رنج برای معامله خرید).
sms-star

بزرگترین خطر در این فاز، ورود به معامله در «شکست‌های کاذب» است. همیشه منتظر تایید بازگشت قیمت به داخل رنج بمانید.

نقش قدرت، مومنتوم و حجم در تغییر فازهای چرخه اسپایک کانال تریدینگ رنج​ 

رفتار بازار در هر فاز توسط سه عامل کلیدی مشخص می‌شود: قدرت، مومنتوم (شتاب) و حجم معاملات.
  • در فاز اسپایک: قدرت و مومنتوم در بالاترین حد خود هستند. کندل‌های بلند و حجم معاملات بالا، نشان‌دهنده ورود «پول هوشمند» و اعتبار آن حرکت است. (یک اسپایک یا شکست با حجم پایین، به احتمال زیاد یک دام یا شکست کاذب است).
  • در فاز کانال: مومنتوم نسبت به اسپایک کاهش می‌یابد و حجم معاملات متعادل‌تر می‌شود. نشانه‌های پایان این فاز، ضعیف شدن مومنتوم و افزایش «همپوشانی کندل‌ها» (حرکت خنثی و پرنوسان) است که بازار را برای ورود به فاز رنج آماده می‌کند.
  • در فاز تریدینگ رنج: حجم معاملات معمولا به شدت کاهش می‌یابد (بازار در سکون است). هشدار اصلی زمانی صادر می‌شود که حجم به طور ناگهانی افزایش یابد؛ این اتفاق معمولا نشان‌دهنده آغاز فاز اسپایک بعدی و خروج از رنج است.

نتیجه‌گیری

چرخه «اسپایک، کانال و تریدینگ رنج» یک راه ارزشمند برای درک رفتار قیمت و روان‌شناسی بازار است. شناخت این چرخه به معامله‌گران کمک می‌کند تا استراتژی خود را با شرایط بازار تطبیق دهند؛ یعنی نقاط ورود و خروج مناسب را پیدا کنند، حد سود و ضرر را به درستی تنظیم نمایند و از دام‌های قیمتی (مانند شکست‌های کاذب) دوری کنند. علاوه بر این، درک نقش حجم و مومنتوم در هر فاز به شما اجازه می‌دهد تا فریب حرکات کاذب را نخورید و منتظر تایید معتبر برای شکست‌ها بمانید. با به کارگیری ابزارهای پرایس اکشن (مانند خطوط روند، سطوح حمایت و مقاومت و الگوهای کندلی)، می‌توانید این چرخه را در معاملات روزانه خود شناسایی کرده و کارایی استراتژی خود را بهبود بخشید.
ادامه خواندن
not-found
calendar 6 آبان 1404
rate banner
به این مقاله امتیاز بدهید

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

نه ممنون