وقتی شرکتی تصمیم میگیرد سهام خودش را از بازار یا سرمایهگذاران بخرد، اتفاق جالبی در دنیای بورس رخ میدهد. این فرایند که به بازخرید سهام معروف است، میتواند قیمت سهام را بالا ببرد یا حتی نشاندهنده اعتماد شرکت به آینده خودش باشد. اما، این کار همیشه به نفع همه نیست و گاهی چالشهایی هم به دنبال دارد. اگر دوست دارید بدانید بازخرید سهام چطور کار میکند و چرا برای سرمایهگذاران و شرکتها مهم است، این مقاله را از دست ندهید و تا انتها همراه ما باشید.
- بازخرید سهام میتواند یکی از مهمترین روشهای بازگشت سرمایه به سهامداران باشد و در عین حال پیام اعتماد مدیریت به بازار را منتقل کند.
- موفقیت یک برنامه بازخرید به زمانبندی و شرایط بازار بستگی دارد و اجرای آن در قیمتهای نادرست میتواند نتیجه معکوس داشته باشد.
- اثر بازخرید تنها محدود به اعداد و نسبتهای مالی نیست و اغلب به عنوان سیگنال روانی در رفتار سرمایهگذاران عمل میکند.
- اختصاص بیش از حد منابع به بازخرید ممکن است فرصتهای مهم رشد و سرمایهگذاری آینده شرکت را محدود کند.
بازخرید سهام چیست؟
شرکتها گاهی تصمیم میگیرند بخشی از سهام منتشر شده خود را دوباره خریداری کنند و این کار در بازارهای مالی به نام بازخرید سهام شناخته میشود. هدف اصلی چنین اقدامی کاهش تعداد سهام در گردش است که در نتیجه آن سهم بیشتری از سود میان سهامداران باقیمانده تقسیم میشود و ارزش واقعی سهام آنها افزایش پیدا میکند. مدیران شرکتها معمولاً زمانی سراغ این روش میروند که معتقد باشند قیمت سهام کمتر از ارزش ذاتی آن معامله میشود و با این اقدام پیام مثبتی به بازار میفرستند.
نمونهای شناختهشده از این موضوع، برنامه بزرگ اپل در سال ۲۰۱۸ بود که طی آن بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار برای بازخرید سهام خود اختصاص داد و همین تصمیم باعث افزایش اعتماد سرمایهگذاران و رشد قیمت سهام این شرکت شد.
در منابع آموزشی مالی مانند Investopedia این فرآیند به عنوان یکی از ابزارهای مدیریت سرمایه معرفی شده است زیرا میتواند نسبتهای مالی شرکت را بهبود دهد و انعطاف بیشتری نسبت به پرداخت سود نقدی فراهم کند.
تفاوت بازخرید سهام با تقسیم سود نقدی
شرکتها زمانی که منابع نقدی کافی دارند، معمولاً بین دو انتخاب اصلی قرار میگیرند: پرداخت سود نقدی یا بازخرید سهام. پرداخت سود نقدی به سهامداران درآمد مستقیم میدهد، اما در همان سال مشمول مالیات میشود و میتواند فشار بیشتری بر نقدینگی شرکت ایجاد کند.
در مقابل بازخرید، نقدینگی شرکت را به شکلی انعطافپذیرتر مدیریت میکند و سهامداران تنها در صورت فروش سهم خود مالیات مربوط به سود سرمایه را میپردازند. همین موضوع باعث میشود که بسیاری از مدیران در شرایطی که میخواهند پیام اعتماد به بازار ارسال کنند یا نسبتهای مالی شرکت را بهبود دهند، بازخرید را به جای تقسیم سود نقدی انتخاب کنند.
به نقل از CFI: «بازخرید سهام در مقایسه با سود نقدی میتواند روشی کارآمدتر برای بازگرداندن ارزش به سهامداران باشد، زیرا انعطاف بیشتری به شرکت میدهد و از منظر مالیاتی نیز برای سرمایهگذاران جذابتر است.»
روشهای بازخرید سهام
شرکتها برای خرید دوباره بخشی از سهام خود، بسته به شرایط مالی و اهداف مدیریتی، راههای متفاوتی را انتخاب میکنند. هر کدام از این روشها پیامدها و نتایج خاصی دارند و میتوانند تاثیر مستقیمی بر ارزش سهام و اعتماد سرمایهگذاران داشته باشند. آشنایی با این شیوهها کمک میکند تا بهتر متوجه شویم چرا و چگونه یک شرکت برنامه بازخرید سهام را اجرا میکند.
انواع روشهای بازخرید سهام عبارتند از:
- بازخرید مستقیم از بازار (Open Market)؛
- بازخرید از طریق پیشنهاد عمومی (Tender Offer)؛
- مذاکره مستقیم با سهامداران عمده؛
- بازخرید به شکل برنامهریزیشده دورهای.
در ادامه، هر یک از روشهای فوق را شرح میدهیم.

بازخرید مستقیم از بازار (Open Market)
در این روش، شرکت به مرور زمان سهام خود را از بازار آزاد جمعآوری میکند. معمولاً این خریدها از میانگین قیمتی سهام در شاخص بازار انجام میشود و به شرکت اجازه میدهد بدون تعهد فوری، به تدریج سهام مورد نظر خود را بازخرید کند. انعطافپذیری بالا و هزینه کمتر از مهمترین مزایای این روش است.
بازخرید از طریق پیشنهاد عمومی (Tender Offer)
در این حالت، شرکت از سهامداران دعوت میکند سهام خود را با قیمتی مشخص بفروشند. برای مثال، هوم دیپو در سال ۲۰۰۷ چنین روشی را اجرا کرد. شرکتها گاهی برای تأمین نقدینگی این برنامه از ابزارهای مالی مانند اوراق قرضه آمریکا استفاده میکنند که امکان جمعآوری سریع منابع را فراهم میکند.
مذاکره مستقیم با سهامداران عمده
برخی مواقع شرکتها مستقیماً با سهامداران بزرگ مذاکره میکنند تا سهم قابل توجهی را بازخرید کنند. این روش بیشتر برای جلوگیری از تصاحب ناخواسته یا ایجاد ثبات در ساختار سهام کاربرد دارد. نقدینگی موجود در بازار، مشابه شرایطی که در معاملات شبانه فارکس دیده میشود، میتواند در سرعت انجام چنین توافقهایی نقش داشته باشد.
بازخرید به شکل برنامهریزیشده دورهای
در این حالت شرکت برنامهای تنظیم میکند تا در بازههای زمانی مشخص بخشی از سهام خود را بخرد. این شیوه که به نوعی مشابه مدیریت معاملات باز است، به شرکت کمک میکند تا بدون ایجاد تغییرات ناگهانی در قیمت، ساختار سرمایه را به شکلی پایدار مدیریت کند و اعتماد سرمایهگذاران را حفظ کند.
مزایای بازخرید سهام برای شرکتها و سهامداران
بازخرید سهام راهی است که شرکتها برای افزایش ارزش سهام و جلب اعتماد سرمایهگذاران به کار میگیرند. این استراتژی میتواند به بهبود عملکرد مالی، بهینهسازی منابع و تقویت جایگاه شرکت در بازار کمک کند.
بهبود نسبتهای مالی و افزایش سود هر سهم (EPS)
وقتی شرکتی سهام خود را بازخرید میکند، تعداد سهام موجود در بازار کم میشود. این کار سود هر سهم (EPS) را افزایش میدهد، زیرا سود کل شرکت بین سهام کمتری تقسیم میشود. برای مثال، اپل با بازخرید سهام در سالهای اخیر EPS خود را به طور چشمگیری بالا برد که باعث جذابیت بیشتر سهام برای سرمایهگذاران شد. این موضوع با استفاده از ابزارهایی مانند استراتژی ایمپالس سیستم قابل تحلیل است.
مدیریت ساختار سرمایه و کاهش هزینه سرمایه
بازخرید سهام به شرکتها کمک میکند تا ساختار سرمایه خود را بهینه کنند. با کاهش تعداد سهام، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام متعادلتر میشود. برای مثال، برخی شرکتها از بدهی برای تأمین مالی بازخرید سهام استفاده میکنند تا هزینه سرمایه را کاهش دهند و منابع مالی را بهتر مدیریت کنند.
ارسال سیگنال مثبت به بازار درباره ارزش واقعی سهم
بازخرید سهام پیامی قوی به بازار میفرستد که مدیریت به ارزش واقعی سهام شرکت ایمان دارد. برای نمونه، شرکتهای فناوری مانند مایکروسافت با بازخرید سهام نشان میدهند که سهام آنها کمتر از ارزش واقعی قیمتگذاری شده که اعتماد سرمایهگذاران را جلب میکند.
ایجاد انگیزه برای سرمایهگذاران بلندمدت
بازخرید سهام برای سرمایهگذاران بلندمدت جذاب است، زیرا ارزش سهام آنها را افزایش میدهد و مالکیت سرمایهگذاران در شرکت بیشتر میشود. این کار ریسک سرمایهگذاری را کاهش میدهد که با مدیریت ریسک مرتبط است. برای مثال، سهامداران وفادار اپل از بازخرید سهام سود بردهاند، زیرا ارزش سرمایهگذاری آنها با گذشت زمان رشد کرده است.

معایب و ریسکهای بازخرید سهام
بازخرید سهام اگرچه میتواند ارزش سهام را بالا ببرد، اما ریسکهایی نیز به همراه دارد که میتواند برای شرکت و سهامداران مشکلساز شود. این معایب شامل استفاده نادرست از منابع مالی و کاهش توانایی شرکت برای مقابله با چالشهای آینده است.
استفاده نادرست از منابع نقدی شرکت
وقتی شرکتها منابع نقدی خود را صرف بازخرید سهام میکنند، ممکن است از سرمایهگذاری در فرصتهای رشد مانند توسعه محصولات جدید باز بمانند. این کار میتواند رشد بلندمدت شرکت را محدود کند، بهویژه اگر منابع مالی به جای نوآوری صرف خرید سهام شوند.
ایجاد حباب قیمتی کوتاه مدت
بازخرید سهام گاهی باعث افزایش مصنوعی قیمت سهام میشود که میتواند حباب قیمتی ایجاد کند. برای مثال، بازخریدهای غیرمنطقی ممکن است قیمت را به طور موقت بالا ببرد، اما اگر اصول مالی شرکت ضعیف باشد، این افزایش پایدار نخواهد بود.
کاهش انعطافپذیری مالی شرکت در شرایط بحرانی
بازخرید سهام نقدینگی شرکت را کاهش میدهد و در شرایط اقتصادی سخت، مانند بحران ۲۰۰۸، میتواند مشکلساز شود. برای نمونه، Home Depot در سال ۲۰۰۷ به دلیل بازخرید سهام با کمبود نقدینگی مواجه شد و انعطافپذیری مالیاش کاهش یافت.
تاثیر منفی احتمالی بر سرمایهگذاریهای آینده
اختصاص منابع به بازخرید سهام میتواند بودجه تحقیق و توسعه را محدود کند. شرکتهایی که بیش از حد روی بازخرید تمرکز میکنند، ممکن است از سرمایهگذاری در فناوریهای جدید یا پروژههای نوآورانه باز بمانند که به رشد بلندمدت آسیب میرساند.
اجرای بازخرید سهام در زمان اوج قیمتهای بازار میتواند منابع شرکت را هدر دهد و ارزش واقعی برای سهامداران ایجاد نکند.
تأثیر بازخرید سهام بر قیمت و ارزش بازار
شرکتها با اجرای برنامه بازخرید سهام میتوانند به شکل مؤثری بر عرضه و تقاضا در بازار تأثیر بگذارند و این تأثیرات در کوتاه مدت و بلند مدت متفاوت است. در ادامه چهار جنبه مهم این تأثیر را بررسی میکنیم.
تأثیر کوتاهمدت بر افزایش قیمت سهام
با اجرای بازخرید، تعداد سهام در گردش کاهش مییابد و در نتیجه عرضه در بازار کمتر شده و تقاضا میتواند فشار افزایشی بر قیمت وارد کند. این روند در شرکتهایی مانند اپل تجربه شده که پس از اعلام یا اجرای برنامه بازخرید، رشد قیمتی ملموسی را شاهد بودهاند. علاوه بر این، بازخرید میتواند موجب افزایش سود هر سهم (EPS) شود و جذابیت سهم را برای معاملهگران کوتاه مدت بیشتر کند.
تأثیر بلندمدت بر ارزشگذاری شرکت
اگر بازخرید سهام همراه با عملکرد بنیادی قوی باشد و شرکت در مسیر رشد قرار گیرد، میتواند ارزش ذاتی شرکت را تقویت کند. شرکتهایی که برنامههای بازخرید منظم دارند و نقدینگی پایدار تولید میکنند، اغلب در طول زمان ارزش بازار آنها افزایش یافته است.
نقش بازخرید در کاهش تعداد سهام در گردش
کاهش سهام شناور به این معناست که هر سهم باقیمانده، سهم بیشتری از سود شرکت را به خود اختصاص میدهد. این مکانیزم به ویژه در شرکتهای فناوری که درصد بالایی از بازار را در اختیار دارند، باعث بهتر دیده شدن نسبتهای مالی شرکت مانند EPS و ارزش سرانه سهم میشود.
تحلیل رفتار سرمایهگذاران در مواجهه با بازخرید
بازخرید سهام غالباً به مثابه سیگنال اعتماد مدیریت تعبیر میشود و میتواند رفتار سرمایهگذار را به رشد قیمت سوق دهد. اما اگر بازخرید ناشی از نبود فرصت سرمایهگذاری واقعی باشد یا در قیمتهای بالا انجام شود، ممکن است سرمایهگذاران با تردید یا بیاعتمادی واکنش نشان دهند.
نتیجهگیری
بررسیها نشان میدهد که بازخرید سهام میتواند هم فرصتی ارزشمند و هم منبعی از ریسک برای شرکتها و سرمایهگذاران باشد. از یک طرف این اقدام باعث افزایش سود هر سهم، بهبود نسبتهای مالی و ارسال سیگنال اعتماد به بازار میشود و از طرف دیگر اگر بدون برنامهریزی اجرا گردد میتواند نقدینگی شرکت را کاهش داده و فرصتهای سرمایهگذاری آینده را محدود کند. بنابراین ضروری است مدیران پیش از هر تصمیمی، شرایط مالی و استراتژیهای بلندمدت را با دقت تحلیل کنند. همچنین سرمایهگذاران باید به جای واکنش هیجانی، سیاستهای بازخرید هر شرکت را به طور کامل بررسی کرده و سپس تصمیمگیری کنند.