غیرمتمرکز
مرداد 4, 1403
تمرکز زدایی (decentralization) در دنیای ارزهای دیجیتال
در دهه گذشته، با پیدایش ارزهای دیجیتال، امکان تبادل ارز و انتقال مقادیر مالی بدون واسطه مرکزی و اجتناب از بانکها و مؤسسات مالی سنتی ممکن شد. این تغییر نه تنها زمینهساز ارتقاء سرعت و کارایی تراکنشها شد بلکه به دلیل کاهش هزینهها و افزایش دسترسی به ارزها، محبوبیت بالایی نیز برای ارزهای دیجیتال به وجود آورد. با این حال، یکی از چالشهای اساسی در این بسترها، مسئلهی تمرکز زدایی است که برای حل آن، اقدامات و راهکارهایی لازم است.
_ تمرکز زدایی در ارزهای دیجیتال چیست؟
تمرکز زدایی به معنای کاهش نقش نهادهای مرکزی و واسطهها در ارزها و بسترهای مالی است. بسیاری از ارزهای دیجیتال مانند بیتکوین، اتریوم و دیگر ارزها به صورت غیرمتمرکز عمل میکنند، به این معنا که هیچ سازمان یا فرد مرکزی برای کنترل آنها وجود ندارد و تصمیمگیریها به صورت جمعی انجام میشود.
تمرکز زدایی چه مزایایی دارد؟
علاقهمندی به تمرکز زدایی (decentralization) در برخی از موارد به دلیل مزایایی است که این مدل ارائه میدهد. مهمترین دلایل علاقهمندی به تمرکز زدایی عبارتند از:
- امنیت : برخی از افراد و نهادها به دلیل امنیت بیشتر، به ارزها و بسترهای غیرمتمرکز علاقه دارند. برای انجام تغییرات در بلاکچینهای غیرمتمرکز، نیاز به توافق اکثریت شبکه است که این امر باعث کاهش احتمال حملات میشود.
- حریم خصوصی : برخی از افراد بیشتر به حفظ حریم خصوصی و محرمانگی دادههایشان اهمیت میدهند. برخی ارزهای غیرمتمرکز به عنوان راهکارهایی برای حفظ حریم خصوصی و جلوگیری از دسترسیهای ناخواسته به اطلاعات شخصی شناخته میشوند.
- کنترل کاربر : تمرکز زدایی به کاربران این امکان را میدهد که بدون نیاز به موافقت یک نهاد مرکزی، تراکنشها را انجام دهند و کنترل کامل بر داراییهای خود داشته باشند.
- مقاومت در برابر تغییرات سیاسی و اقتصادی : برخی از افراد باور دارند که ارزهای غیرمتمرکز، مقاومت بهتری در برابر تغییرات سیاسی و اقتصادی دارند و از اثرات ناپایداریهای ممکن در کشورها محافظت میکنند.
- شفافیت : برخی از بلاکچینهای غیرمتمرکز به عنوان ابزاری برای افزایش شفافیت و انتشار اطلاعات عمومی شناخته میشوند.
- کاهش هزینهها : ارزها و بسترهای غیرمتمرکز معمولاً هزینههای کمتری برای انجام تراکنشها و انتقال داراییها ارائه میدهند.
- ایجاد اقتصادکاربردی : با تمرکز زدایی، امکان ایجاد اقتصاد کاربردی با کاهش نیاز به واسطههای مرکزی فراهم میشود.
چه چالشهایی پیشروی تمرکز زدایی قرار دارد؟
تمرکز زدایی (decentralization) در دنیای ارزهای دیجیتال و بلاکچین ها، از یک سو مزایا و فواید بسیاری دارد، اما از سوی دیگر نیز با برخی معایب و چالشها روبروست. برخی از این معایب و چالشها عبارتند از:
- امنیت کمتر : در بلاکچینهای غیر مترکز، چندین نهاد یا گروه از نهادها مسئول مدیریت و نظارت بر شبکه هستند. اگر یکی از این نهادها دچار حمله یا تخریب شود، امنیت کل شبکه به خطر میافتد. از طرفی، در بلاکچینهای غیرمتمرکز، تمام کاربران مسئول امنیت شبکه هستند و اگر نقضکننده شفافیت باشند، امنیت شبکه نیز ممکن است به مخاطره بیافتد.
- قابلیت مقیاسپذیری (Scalability) : این مفهوم به ظرفیت و کارایی بلاکچین در پردازش تعداد بزرگی از تراکنشها و افزایش حجم شبکه ارتباط دارد؛ در بلاکچینهای غیرمتمرکز، تمام کاربران شبکه (ماینر ها) مسئول اعتبارسنجی تراکنشها هستند.با افزایش تعداد ماینرها،توان محاسباتی شبکه نیز افزایش مییابد؛اما قابلیت مقیاسپذیری همچنان یک چالش برای بلاکچینها است، به ویژه زمانی که تعداد کاربران و تراکنشها بسیار زیاد باشد.
- کنترل مرکزی : در بلاکچینهای غیر متمرکز ، یک یا چند نهاد مرکزی برای تصمیمگیریها و اعتبارسنجی تراکنشها مسئول هستند. این باعث میشود کاربران کمتر کنترلی بر اطلاعات و داراییهای خود داشته باشند و در صورتی که این نهادها دچار فساد یا نقض اصول عدالت شوند، ممکن است ارزها و اطلاعات کاربران در خطر قرار بگیرند.
- مشکلات قانونی و نظارتی : برخی از ارزهای غیرمتمرکز ممکن است با قوانین و مقررات کشورها در تضاد باشند و باعث ایجاد مشکلات نظارتی و قانونی شوند. همچنین، افرادی که از ارزهای غیرمتمرکز استفاده میکنند، برای تراکنشها و معاملات خود تضمینات کمتری دارند.
- انرژی و محدودیتهای محیطی : برخی از بلاکچینهای غیرمتمرکز مانند بیتکوین از مقدار زیادی انرژی برای فعالیتهای ماینینگ استفاده میکنند که میتواند به مشکلات محیطی منجر شود.
- آموزش و پذیرش : استفاده از بلاکچینهای غیرمتمرکز ممکن است نیاز به آموزش کاربران و نهادها داشته باشد تا از فناوریها و روشهای امنیتی آگاهی کسب کنند و بتوانند به طور موثر از این بسترها استفاده کنند.
تفاوت بلاکچینهای متمرکز و غیرمتمرکز در چیست؟
دو نوع اصلی از بلاکچینها هستند که هر کدام نحوه کارکرد و ویژگیهای مختص به خود را دارند.
1 . بلاکچین متمرکز :
در بلاکچین متمرکز، یک نهاد مرکزی یا یک گروه از نهادها به عنوان مسئول مدیریت و نظارت بر شبکه عمل میکنند. این نهادها معمولاً کار اعتبارسنجی تراکنشها و اضافه کردن بلوکهای جدید به زنجیره بلاکچین را به عهده دارند. در این مدل، بیشترین تصمیمگیریها به دست این نهادها است و کاربران به عنوان اعضای شبکه از قدرت کنترلی واقعی بیتاثیر هستند.
بلاکچینهای متمرکز معمولاً در شبکههای بانکی مورد استفاده قرار میگیرند. بانکها به عنوان نهادهای مرکزی، تراکنشها را اعتبارسنجی میکنند و اطلاعات آنها را در بلاکچین ثبت میکنند. با این حال، کاربران انفرادی کمتر کنترلی بر این فرآیند دارند و اعتماد به نهادهای مرکزی برای انجام این کارها مورد نیاز است.
2 . بلاکچین غیرمتمرکز :
بلاکچینهای غیرمتمرکز ، به این معنا که هیچ نهاد مرکزی یا گروهی از نهاد ها برای مدیریت و کنترل شبکه وجود ندارد. در این مدل، تمام کاربران به صورت همکاری با یکدیگر، فعالیتهای مختلفی از جمله اعتبارسنجی تراکنشها و ایجاد بلوکهای جدید را انجام میدهند.
بیتکوین به عنوان یک بلاکچین غیرمتمرکز معروف است. کاربران بیتکوین، به عنوان ماینرها شناخته میشوند، فعالیتهای محاسباتی را برای تایید تراکنشها انجام میدهند و بلاکهای جدید به زنجیره اضافه میکنند. هیچ نهاد مرکزی وجود ندارد که بتواند این فرآیند را کنترل کند و تصمیمگیریها به صورت جمعی انجام میشوند.
با چه روشهایی میتوان در دنیای ارزهای دیجیتال تمرکز زدایی را توسعه داد؟
1 . ارتقاء فناوری : توسعهی فناوریهای نوین مانند شبکههای بلاکچین و طراحی سیستمهای پیشرفته که بتوانند مسائل امنیتی و مقیاسپذیری را حل کنند، بسیار حیاتی است.
2 . آموزش و پذیرش : برای تمرکز زدایی موفق، آموزش کاربران و نهادهای مالی در مورد فواید و راهکارهای ارزهای غیرمتمرکز ضروری است.
3 . تنظیمات قانونی و نظارت : برخی از ارزهای دیجیتال بهطور کامل به نظارت نیاز دارند تا از تبدیل شدن به وسیلهای برای فعالیتهای غیرقانونی جلوگیری شود.
در انتها باید گفت تمرکز زدایی در دنیای ارزهای دیجیتال چالشها و مزایای مختلفی دارد که برای دستیابی به آیندهای بهتر برای ارزهای دیجیتال، نیاز به پذیرش و اجرای این اصل مهم است. با اتخاذ راهکارهای مناسب و همکاری میان افراد و نهادها، میتوان به ساماندهی بهتر و توسعهی پایدارتر ارزهای دیجیتال دست یافت.