فلگ لیمیت (Flag Limit یا FL) در سبک RTM به ناحیهای گفته میشود که بعد از یک حرکت تندِ قیمتی، بازار کمی توقف میکند و معمولا دوباره در همان جهت ادامه میدهد. در RTM به این ناحیه «زون تصمیم» میگویند، چون هم خریدار و هم فروشنده در آنجا دوباره تصمیم میگیرند و معمولا فرصتهای ورود کمریسکی ساخته میشوند.
فلگ لیمیت در کنار مفاهیمی مانند FTR و Compression معرفی شده و پایه بسیاری از ستاپهای پرایس اکشن است. در بخشهای بعد، تعریف دقیق، روش رسم و شیوه معامله با فلگ لیمیت را توضیح میدهیم.
- فلگ لیمیت در تایم فریمهای بالاتر (مانند روزانه یا چهار ساعته) اعتبار بیشتری دارد و سیگنالهای مطمئنتری میدهد.
- قدرت یک فلگ لیمیت به حجم معاملات در زمان تشکیل بیس هم بستگی دارد؛ حجم پایینتر اغلب نشان دهنده زون قویتر است.
- زونهای فلگ لیمیت تازه تشکیل شده معمولا از زونهای قدیمیتر اعتبار بیشتری دارند.
- هرچه بیس فلگ لیمیت باریکتر باشد، دقت ورود و نسبت ریسک به ریوارد بهتر خواهد بود.
فلگ لیمیت چیست؟
فلگ لیمیت یک زون یا ناحیه باریک قیمتی است که بعد از یک حرکت سریع و پرقدرت در بازار تشکیل میشود. در این ناحیه، قیمت در چند کندل مکث کوتاهی میکند و دوباره مسیر قبلی را ادامه میدهد. مرز بالا و پایین این زون از بیشترین و کمترین قیمت کندلهای مکث گرفته میشود و به صورت یک مستطیل افقی روی نمودار رسم میگردد.

اگر روند صعودی باشد، این مکث معمولا بین دو موج صعودی قرار میگیرد و ساختار رالی بیس رالی یا RBR را میسازد. اگر روند نزولی باشد، بین دو موج نزولی میآید و الگوی دراپ بیس دراپ یا DBD (شکل میگیرد. در هر دو حالت، همان بیس یا مکث، نقش یک زون تقاضا یا عرضه را دارد و بازگشت قیمت به آن میتواند فرصت مناسبی برای ورود به بازار باشد.
ساختار فلگ لیمیت در RTM
همانطور که در تصویر میبینیم، بعد از یک حرکت پرقدرت نزولی ، قیمت برای لحظهای مکث کرده و یک محدوده کوچک ساخته است. به این محدوده، زون فلگ لیمیت گفته میشود.
- خط بالایی (High) بالاترین قیمت بیس است.
- خط پایینی (Low) پایینترین قیمت بیس است.
فاصله بین این دو خط همان جایی است که معاملهگران سبک پرایس اکشن RTM به آن «زون تصمیم» میگویند.
در عمل، وقتی قیمت دوباره به این محدوده برگردد، میتواند فرصت خوبی برای ورود به معامله همجهت با روند اصلی ایجاد کند.

به گفته ForexBee، فلگ لیمیت از حمایت یا مقاومت کلاسیک دقیقتر عمل میکند و برای مشخص کردن نقاط ورود و خروج طراحی شده تا تصمیمگیری سادهتر شود.
تفاوت فلگ لیمیت در RTM با الگوی پرچم کلاسیک
الگوی پرچم کلاسیک در تحلیل تکنیکال یک الگوی ادامهدهنده است. ابتدا یک حرکت پرقدرت داریم که به آن میله پرچم (Flagpole) میگویند. بعد از آن، قیمت وارد یک کانال موازی میشود و بین خط حمایت و مقاومت نوسان میکند. وقتی قیمت از این کانال به سمت بیرون میشکند، معمولا روند قبلی ادامه پیدا میکند. این الگو بیشتر برای تشخیص ادامه حرکت به کار میرود.

اما فلگ لیمیت RTM یک محدوده کوچک افقی (زون تصمیم) است که بازگشت قیمت به آن نقطه نشاندهنده ورود به بازار با احتمال موفقیت بالا محسوب میشود.

تفاوت فلگ لیمیت در RTM با کانال کلاسیک
کانال کلاسیک زمانی شکل میگیرد که قیمت بین دو خط موازی (حمایت و مقاومت دینامیک) بالا و پایین میشود. این کانال میتواند صعودی، نزولی یا حتی افقی باشد و معمولا معاملهگران از برخورد قیمت با سقف یا کف کانال برای ورود یا خروج استفاده میکنند.
اما فلگ لیمیت در RTM یک زون کوچک و افقی است که بعد از یک حرکت پرقدرت بازار ساخته میشود.

نحوه معامله با فلگ لیمیت در RTM
برای معامله با فلگ لیمیت در سبک RTM کافی است سه مرحله ساده را دنبال کنید:- شناسایی روند اصلی: اول باید بفهمیم روند کلی صعودی یا نزولی است. اگر روند پرقدرت رو به بالا باشد، دنبال فلگ لیمیتهای صعودی (RBR) هستیم و اگر روند نزولی باشد، فلگ لیمیت نزولی (DBD) را پیدا میکنیم.
- یافتن فلگ لیمیت: بعد از حرکت سریع بازار، جایی که قیمت کمی مکث کرده و چند کندل کوچک ساخته است، همان زون فلگ لیمیت است. این زون با بالاترین و پایینترین قیمت کندلهای بیس مشخص میشود.
- ورود به معامله: وقتی قیمت دوباره به این زون برمیگردد، منتظر یک نشانه تأیید مانند کندل برگشتی (کندل اینگالف یا پین بار) یا شکست ساختار در تایم فریم کوچکتر میمانیم و سپس وارد معامله میشویم.
نحوه شناسایی نقاط ورود و خروج با استفاده از فلگ لیمیت
- نقطه ورود: وقتی قیمت به زون فلگ لیمیت برمیگردد و نشانههای تأیید (کندل برگشتی یا شکست ساختار) دیده میشود، همان نقطهی ورود است.
- نقطه خروج: خروج معمولا در دو حالت انجام میشود:
- رسیدن قیمت به فلگ لیمیت بعدی در مسیر روند؛
- یا رسیدن به یک سطح مهم حمایت یا مقاومت.
این روش باعث میشود ورودها دقیقتر و خروجها منطقیتر باشند.

نحوه تعیین حد ضرر با استفاده از فلگ لیمیت
قانون: حد ضرر همیشه کمی بیرون از زون فلگ لیمیت قرار میگیرد.
- اگر فلگ لیمیت صعودی باشد، حد ضرر کمی پایینتر از مرز پایینی زون قرار داده میشود.
- اگر فلگ لیمیت نزولی باشد، حد ضرر کمی بالاتر از مرز بالایی زون قرار میگیرد.
هدف: اگر قیمت از این مرز عبور کند، یعنی زون نقض شده و تحلیل اولیه درست نبوده است؛ پس خروج سریع بهترین گزینه است.
به زبان ساده، فلگ لیمیت مانند یک دیوار عمل میکند. اگر قیمت از این دیوار عبور کند، دیگر نباید در معامله بمانیم.
ترکیب فلگ لیمیت در RTM با ابزارهای فیبوناچی برای تعیین تارگت
وقتی در سبک RTM با فلگ لیمیت وارد معامله میشویم، باید جایی برای خروج با سود (تارگت) مشخص کنیم. یکی از بهترین ابزارها برای این کار فیبوناچی (Fibonacci) است.

روش کار:
- بعد از شناسایی زون فلگ لیمیت و ورود به معامله، ابزار فیبوناچی را روی موج حرکت قبلی قرار میدهیم.
- اگر روند صعودی باشد، از کف تا سقف موج را اندازهگیری میکنیم؛
- اگر روند نزولی باشد، از سقف تا کف موج را میگیریم.
- سطوح فیبوناچی اکستنشن (مانند ۱۲۷.۲%، ۱۶۱.۸% و ۲۶۱.۸%) بهترین نقاط برای هدفگذاری هستند.
- وقتی این سطوح با زونهای بعدی فلگ لیمیت یا حمایت/مقاومتهای مهم همپوشانی داشته باشند، تارگت اعتبار بیشتری پیدا میکند.
مزیت این ترکیب:
- فلگ لیمیت نقطه ورود دقیق را به ما میدهد؛
- فیبوناچی محدودههای خروج و تارگتهای محتمل را مشخص میکند؛
- این دو با هم باعث میشوند معاملهگر یک برنامه روشن برای ورود، حد ضرر و خروج داشته باشد.
ترکیب فلگ لیمیت در RTM با میانگین متحرک
میانگین متحرک یکی از سادهترین اما پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است که جهت کلی بازار را نشان میدهد. وقتی که این ابزار را با فلگ لیمیت در RTM ترکیب کنیم، میتوانیم ستاپ معاملاتی دقیقتر و مطمئنتری بسازیم.
روش کار:
- ابتدا روند کلی را با یک یا دو میانگین متحرک نمایی مانند EMA20 یا EMA50 مشخص میکنیم.
- اگر قیمت بالای میانگین متحرک باشد، روند صعودی است؛
- اگر پایین میانگین متحرک باشد، روند نزولی است.
- بعد از پیدا کردن زون فلگ لیمیت (بیس کوچک بعد از حرکت پرقدرت)، بررسی میکنیم آیا این زون همجهت با میانگین متحرک هست یا نه.
- اگر قیمت به فلگ لیمیت برگشت و میانگین متحرک هم همان جهت را تأیید کرد، میتوانیم با اطمینان بیشتری وارد معامله شویم.

مزیت این ترکیب این است که:
- فلگ لیمیت نقطه دقیق ورود را میدهد؛
- و میانگین متحرک جهت کلی روند را فیلتر میکند.
نتیجه این است که معاملهگر وارد پوزیشنهایی میشود که هم جهت روند درست است و هم ریسک پایینتری دارد.
ترکیب فلگ لیمیت در RTM با اندیکاتور MACD
اندیکاتور MACD یکی از محبوبترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است که قدرت و جهت حرکت قیمت (مومنتوم) را نشان میدهد. وقتی این اندیکاتور را با فلگ لیمیت در RTM ترکیب کنیم، میتوانیم ورودهای مطمئنتر و تارگتهای دقیقتری داشته باشیم.

روش کار:
- شناسایی فلگ لیمیت: مانند همیشه، بعد از یک حرکت پرقدرت (رالی یا دراپ)، بیس کوچک را پیدا میکنیم و زون فلگ لیمیت را مشخص میکنیم.
- چک کردن MACD:
- اگر قیمت به زون فلگ لیمیت صعودی رسید، به دنبال کراس صعودی MACD یا عبور MACD از خط صفر هستیم. این حالت نشانه تأیید ادامه روند است.
- اگر قیمت به فلگ لیمیت نزولی برگشت، وجود کراس نزولی MACD یا واگرایی منفی (قیمت بالاتر است اما MACD پایینتر قرار دارد) تأیید خوبی برای فروش است.
به عنوان مثال:
- در روند صعودی اگر قیمت بالای فلگ لیمیت برگشت کند و همزمان MACD یک کراس صعودی داشته باشد، نشاندهنده نقطه مناسب برای خرید است.
- در روند نزولی اگر قیمت به ناحیه فلگ لیمیت نزولی برگردد و MACD زیر خط صفر قرار داشته باشد، نشاندهنده نقطه مناسب برای فروش است.
ترکیب فلگ لیمیت در RTM با اندیکاتور RSI
اندیکاتور RSI ابزاری است که میزان قدرت خرید و فروش در بازار را نشان میدهد. این اندیکاتور بین عدد ۰ تا ۱۰۰ حرکت میکند:
- وقتی بالای ۷۰ باشد، بازار در حالت اشباع خرید است (احتمال اصلاح یا نزول)؛
- وقتی زیر ۳۰ باشد، بازار در حالت اشباع فروش است (احتمال بازگشت یا صعود).
روش کار:
- مانند همیشه، اول زون فلگ لیمیت را بعد از یک حرکت پرقدرت پیدا میکنیم.
- منتظر بازگشت قیمت به این زون میمانیم.
- همزمان RSI را بررسی میکنیم:
- اگر فلگ لیمیت صعودی است و RSI نزدیک به اشباع فروش (زیر ۳۰) یا در حال صعود باشد، در این حالت ورود به خرید اعتبار بیشتری دارد.
- اگر فلگ لیمیت نزولی است و RSI نزدیک به اشباع خرید (بالای ۷۰) یا در حال نزول باشد، در این حالت ورود به فروش مطمئنتر میشود.

- واگرایی RSI نیز بسیار مهم است:
- اگر قیمت به فلگ لیمیت نزولی رسیده اما RSI سقف پایینتری ساخته (واگرایی منفی)، احتمال ریزش قیمت بیشتر میشود.
- اگر قیمت به فلگ لیمیت صعودی رسیده اما RSI کف بالاتری ساخته (واگرایی مثبت)، احتمال رشد بازار بیشتر میشود.
اشتباهات رایج معاملهگران هنگام استفاده از فلگ لیمیت
بسیاری از معاملهگران در استفاده از فلگ لیمیت دچار خطا میشوند. دانستن این اشتباهات کمک میکند از دامهای رایج دور بمانیم و ستاپهای دقیقتری بسازیم.
۱. اشتباه گرفتن فلگ لیمیت با پرچم یا کانال کلاسیک
بعضیها فلگ لیمیت را با الگوی پرچم یا کانال قیمتی اشتباه میگیرند. در حالیکه فلگ لیمیت یک زون باریک و افقی است، نه یک کانال مورب یا الگوی ادامهدهنده.
۲. ترسیم نادرست زون
گاهی معاملهگران فقط بدنه کندلها را در نظر میگیرند یا زون را خیلی باریک و یا وسیع رسم میکنند. در حالی که باید مرزها دقیقا از بیشترین و کمترین قیمت کندلهای بیس گرفته شود.
۳. ورود بدون تایید
بزرگترین خطا این است که صرفا با لمس زون وارد معامله شویم. ورود درست زمانی است که پرایس اکشن یا کندل تأییدی (مانند پینبار یا اینگالف) وجود داشته باشد.
۴. بیتوجهی به تعداد برخوردها
اگر قیمت چندین بار به فلگ لیمیت برخورد کند، زون ضعیفتر میشود. معاملهگران تازهکار گاهی بعد از برخوردهای متعدد هم وارد میشوند و در نهایت با شکست زون ضرر میکنند.
۵. نادیده گرفتن مدیریت ریسک
حتی بهترین فلگ لیمیت هم میتواند بشکند. اگر حد ضرر درست بیرون زون قرار نگیرد یا حجم معامله بیش از حد باشد، یک اشتباه کوچک میتواند ضرر بزرگی بسازد.
۶. استفاده در بازارهای خنثی
فلگ لیمیت مخصوص بازارهای رونددار است. اگر در بازار رِنج یا بدون جهت استفاده شود، معمولا سیگنالهای غلط میدهد.
نتیجهگیری
فلگ لیمیت در سبک RTM ابزاری است که معاملهگر را از حدس و گمان دور کرده و نقاط ورود، حد ضرر و سود را شفافتر میسازد. ترکیب این زون با ابزارهایی مانند فیبوناچی، میانگین متحرک، MACD و RSI باعث میشود هم دقت ورود بالا برود و هم ریسک معاملات کمتر شود.
شرط موفقیت در استفاده از فلگ لیمیت، ترسیم درست زون، صبر برای تایید پرایس اکشن و رعایت مدیریت ریسک است. اگر این اصول رعایت شود، فلگ لیمیت میتواند به یکی از قدرتمندترین ابزارهای معاملهگر برای گرفتن موقعیتهای مطمئن در بازار تبدیل شود.