icon icon Home
icon icon Accounts
icon icon Quick start
icon icon Symbols

چگونه با استراتژی مقیاس‌گذاری (Scaling) مدیریت معاملات را بهینه کنیم؟

نویسنده
sana
sana

سنا دانش آموخته کارشناسی ارشد فیزیک ذرات بنیادی از دانشگاه اراک است. او فعالیت حرفه‌ای خود را به عنوان مدرس فیزیک و کارشناس فروش آغاز کرد و چندین سال در این زمینه مشغول به فعالیت بوده است. سپس به حوزه تولید محتوا روی آورده و پس از مدتی به طور ویژه به تولید محتوای بازارهای مالی ادامه داده است. ترکیب تجربه تدریس مفاهیم پیچیده علمی به زبان ساده و قابل فهم و نیز تجربه فروش، یادگیری مهارتهای ارتباطی قوی، درک بازار و دیدگاه چند بعدی در تولید محتوای تخصصی او در حوزه بازارهای مالی کاملا مشهود است. با سنا از طریق زیر می‌توانید در ارتباط باشید: sana-academy@aron-groups.com

Author
بازبینی کننده
کارشناس اقتصادی
Author
کارشناس اقتصادی

کارشناس اقتصادی در آرون گروپس.

calendar آخرین بروزرسانی: 4 مرداد 1404
watch زمان مطالعه 1 دقیقه

آیا می‌دانید چگونه می‌توانید با یک استراتژی هوشمند، ریسک معاملات خود را تا ۵۰ درصد کاهش دهید و همزمان پتانسیل سود خود را حفظ کنید؟ پاسخ در استراتژی مقیاس‌گذاری در معاملات (Scaling) نهفته است؛ تکنیکی که به معامله‌گران اجازه می‌دهد با ورود و خروج پله‌ای، مدیریت بهتری بر روی معاملات خود داشته باشند.

در این مقاله، به صورت کامل به بررسی مفهوم ورود و خروج پله‌ای (Scaling In/Out)، مزایا و معایب آن و نحوه طراحی یک استراتژی اسکیلینگ موفق می‌پردازیم. با ما همراه شوید تا یاد بگیرید چگونه با این روش حرفه‌ای، کنترل بیشتری بر معاملات خود داشته باشید.

bookmark
نکات کلیدی
  • استراتژی مقیاس‌گذاری به شما اجازه می‌دهد با ورود و خروج پله‌ای، ریسک را کاهش داده و سود را بهینه کنید.
  • ورود پله‌ای (Scaling In) با کاهش میانگین قیمت خرید و مدیریت ریسک اولیه، فشار روانی برای یافتن نقطه ورود بی‌نقص را از بین می‌برد.
  • خروج پله‌ای (Scaling Out) به شما کمک می‌کند تا بخشی از سود خود را تضمین کنید و همزمان به بخش باقیمانده‌ی معامله اجازه دهید تا از ادامه روند احتمالی بازار، سود بیشتری کسب کند.

مقیاس‌گذاری در معاملات چیست و چرا اهمیت دارد؟

مقیاس‌گذاری در معاملات به معنای ورود یا خروج تدریجی از یک موقعیت معاملاتی است. در استراتژی اسکیلینگ، معامله‌گر به جای اینکه در یک نقطه از بازار معامله را ببندد یا به آن وارد شود، در چند مرحله و به صورت ‌پله‌ای این کار را انجام ‌می‌دهد. بدین ترتیب، تریدر تلاش ‌می‌کند که ریسک خود را کاهش داده و پتانسیل سود را افزایش دهد.

استفاده از این استراتژی به دلیل مزایای مختلفی مانند مدیریت ریسک بهینه، بهره‌گیری از نوسانات بازار، قفل کردن بخشی از سود، کاهش ضرر و افزایش فرصت‌های سودآوری، در میان معامله‌گران محبوب است. 

ورود پله‌ای به معامله (Scaling In) چیست؟

همانطور که در Investopedia آمده است، استراتژی ورود پله‌ای به معنای ورود تدریجی به یک موقعیت معاملاتی است. به عبارت دیگر، معامله‌گر به جای این که تمام حجم معامله خود را در یک نقطه وارد کند، با مقادیر کوچکتر وارد می‌شود تا ریسک خود را بهتر مدیریت کند.

 در این روش، حجم معامله به تدریج افزایش می‌یابد و هدف نهایی، بهینه کردن میانگین قیمت ورود است.

استراتژی ورود پله‌ای چگونه عمل می‌کند؟

در استراتژی ورود پله‌ای، در ابتدا معامله‌گر با حجم کوچکی وارد معامله می‌شود تا در صورت تغییر جهت قیمت، ضرر کمتری را متحمل شود. پس از ورود اولیه، اگر قیمت در جهت مطلوب حرکت کند، معامله‌گر به تدریج حجم بیشتری به موقعیت اضافه می‌کند.

در استراتژی ورود پله‌ای، معمولاً از سطوح حمایت و مقاومت برای تعیین زمان‌های مناسب برای اضافه کردن به موقعیت استفاده می‌شود.

sms-star

یکی از اهداف اصلی استراتژی ورود پله‌ای، کاهش میانگین قیمت ورود از طریق خرید در سطوح پایین‌تر است، که در نهایت می‌تواند نسبت سود به زیان را بهبود بخشد.

چه زمانی ورود پله‌ای منطقی است؟

استراتژی ورود پله‌ای زمانی به کار می‌رود که قیمت در حال کاهش است، اما تریدر معتقد است که روند بازار به زودی معکوس شده و قیمت افزایش خواهد شد.

به علاوه، ورود پله‌ای زمانی منطقی است که بازار در حال نوسان باشد یا زمانی که معامله‌گر نتواند پیش‌بینی دقیقی از قیمت بهینه ورود داشته باشد. در چنین شرایطی، تریدر در چند مرحله وارد معامله می‌شود تا در نهایت قیمت ورود بهینه‌تری داشته باشد.

مثال کاربردی از ورود پله‌ای در یک معامله خرید

به عنوان مثال، معاملهگری قصد دارد یک لات از دارایی X را با استفاده از استراتژی ورود پله‌ای (Scaling in) خریداری کند به این صورت که:

  • در ابتدا، روی قیمت 1000 دلار 0.5 لات خرید ‌می‌کند؛
  • با کاهش قیمت به  995 که یک حمایت تاریخی است، تریدر 0.3 لات دیگر خرید ‌می‌کند؛ 
  • اگر قیمت دارایی تا 990  (که سطح حمایتی دیگر است)کاهش یافت، تریدر 0.2 لات دیگر را نیز خرید ‌می‌کند تا قیمت میانگین ورود او به معامله کاهش یابد.
مقیاس گذاری در معاملات

مزایا و معایب ورود پله‌ای نسبت به ورود کامل

ورود ‌پله‌ای نسبت به ورود کامل مزایا و معایبی به همراه دارد که در ادامه به آنها ‌می‌پردازیم.

بنا به مقاله‌ موجود در Babypips، مزایای ورود پله‌ای عبارتند از:

 

  • آرامش روانی: ورود ‌پله‌ای نیاز به بی‌نقص بودن در ورود به معامله را کاهش ‌می‌دهد. در واقع با استراتژی Scaling in، اولین اشتباه آخرین اشتباه نخواهد بود و همین به تریدر آرامش بیشتری ‌می‌دهد.
  • کاهش ریسک: به دلیل ورود تدریجی، نسبت ریسک به ریوارد بهینه شده و ریسک کاهش می‌یابد.
  • انعطاف‌پذیری بیشتر: معامله‌گر می‌تواند موقعیت خود را به تدریج و بر اساس تغییرات بازار اصلاح کند.
  • افزایش پتانسیل کسب سود: در استراتژی مقیاس‌گذاری در معاملات، هرگاه ببینید معامله‌ای سودآور است به تدریج به حجم آن اضافه ‌می‌کنید. در نتیجه، سود شما در یک معامله موفق پله پله بزرگتر خواهد شد.

معایب ورود پله‌ای عبارتند از:

  • افزایش ریسک: اگر چه ورود ‌پله‌ای راهی برای مدیریت ریسک است، اما باید بدانید که با افزایش حجم هر معامله در ورود ‌پله‌ای، ناگزیر در حال افزایش ریسک معاملاتی خود نیز هستید.
  • نقدینگی محدود در ابتدای ورود به معامله: ممکن است در ابتدا با حجم کمی‌ وارد بازار شوید و در نتیجه، از برخی فرصت‌های موجود بهره‌برداری نکنید.
  • نیاز به تجربه و دانش معاملاتی بالا: معامله‌گر باید استراتژی دقیق و شرایط مشخصی برای ورود پله‌ای تعریف کند که نیازمند دانش معاملاتی بالا است.

 خروج پله‌ای از معامله (Scaling Out) چیست؟

استراتژی خروج پله‌ای به معنای بستن تدریجی موقعیت‌های معاملاتی است و معمولا در مورد معامله‌ای رخ ‌می‌دهد که به سوددهی رسیده باشد. هنگامی که قیمت در جهت مطلوب حرکت می‌کند، معامله‌گر می‌تواند بخشی از موقعیت خود را بسته و از سود خود بهره‌برداری کند. این کار باعث می‌شود که در صورت بازگشت قیمت، تریدر ضرر کمتری متحمل شده و بخشی از سود قبلی را حفظ کند.

 

چرا خروج مرحله‌ای از معامله توصیه می‌شود؟

خروج پله‌ای به معامله‌گر امکان می‌دهد تا از سودهای حاصله در برابر برگشت‌های ناگهانی بازار محافظت ‌کند. به علاوه، خروج مرحله‌ای با بستن بخشی از موقعیت در نقاط سودآور و نگه داشتن بخش‌های دیگر، می‌تواند نسبت سود به زیان را بهبود بخشیده و در عین حال ریسک کمتری در موقعیت‌های باقی‌مانده داشته باشد.

همچنین، با استفاده از خروج پله‌ای معامله‌گر می‌تواند احساس کنترل بیشتری روی موقعیت‌های خود داشته باشد و از این طریق اضطراب کمتری را تجربه کند.

روش‌های مختلف خروج پله‌ای

روش‌های مختلفی برای اجرای استراتژی خروج پله‌ای وجود دارد که شامل:

خروج تدریجی بر اساس درصدی از موقعیت

یکی از ساده‌ترین روش‌های خروج پله‌ای این است که یک درصد ثابت از موقعیت خود را در هر مرحله ببندید. این روش به معامله‌گر این امکان را می‌دهد که در هر مرحله مقداری از سود خود را برداشت کند و بخشی از موقعیت را همچنان باز نگه دارد.

به عنوان مثال، فرض کنید یک لات  جفت ارز EURUSD خریداری کرده‌اید. برای اجرای استراتژی خروج تدریجی درصدی به صورت زیر عمل می‌کنید:

  • در مرحله اول، 50٪ از موقعیت (0.5 لات) را می‌بندید؛
  • اگر بازار به نفع شما حرکت کند، در مرحله بعدی 30٪ از باقی‌مانده را می‌بندید؛
  • و در مرحله سوم، باقی‌مانده (20٪) را می‌بندید.

استفاده از سطوح مقاومت و حمایت

معامله‌گر می‌تواند از سطوح تکنیکال مانند مقاومت و حمایت برای تصمیم‌گیری در مورد خروج استفاده کند. به عنوان مثال در یک موقعیت لانگ، هرگاه قیمت به یک سطح مقاومت تاریخی برسد، معاملهگر قسمتی از معامله را بسته و بخشی از سود خود را نقد ‌می‌کند.

چگونه با استراتژی مقیاس‌گذاری (Scaling) مدیریت معاملات را بهینه کنیم؟

مثال کاربردی از خروج پله‌ای در بازار فارکس

به عنوان مثال، تریدری را در نظر بگیرید که روی نماد X یک لات معامله لانگ با قیمت ورود 1000 دلار باز کرده است:

  • دارایی افزایش قیمت یافته تا به قیمت 1300 دلار ‌می‌رسد. در این حالت، معامله 300 دلار سود دارد.
  • از آنجا که این تریدر پیش‌بینی ‌می‌کند که روند حرکت به زودی معکوس ‌می‌شود، تصمیم ‌می‌گیرد که سیو سود کند (بخشی از معامله را ببندد).
  • از سوی دیگر، مطمئن نیست که روند صعودی تمام شده باشد به همین دلیل، از استراتژی خروج ‌پله‌ای استفاده ‌می‌کند. بنابراین، در سطح مقاومت اول 0.5 لات از معامله را ‌می‌بندد و نیمی ‌از سود خود را سیو ‌می‌کند. 
  • با ادامه روند صعودی، 0.3 لات دیگر از معامله را در مقاومت دوم ‌می‌فروشد. 
  • در صورت ادامه روند صعودی، 0.2 باقی‌مانده را با رسیدن قیمت به سطح مقاومت سوم ‌می‌فروشد و به طور کلی از بازار خارج ‌می‌شود.
مقیاس گذاری در معاملات

تأثیر خروج پله‌ای بر نسبت سود به زیان 

خروج پله‌ای به معامله‌گر این امکان را می‌دهد که در شرایط مطلوب از سود بیشتری بهره‌برداری کند و از طرفی، در شرایط غیرمطلوب زیان کمتری متحمل شود. این امر موجب بهبود نسبت سود به زیان می‌شود، زیرا بخشی از موقعیت در مراحل مختلف بسته می‌شود و اگر بازار جهت خود را تغییر دهد، مقدار کمتری از سود از دست می‌رود.

به عنوان مثال، فرض کنید شما وارد یک پوزیشن خرید روی جفت ارز EUR/USD در قیمت 1.2000 با حد ضرر در 1.1900 و تارگت اصلی در 1.2200 شده‌اید. اندازه پوزیشن شما 1 لات است، و نسبت ریسک به ریوارد اولیه 1:2 است.

اکنون سناریوی خروج پله‌ای را در نظر بگیریم:

  • در سطح 1.2100، شما 0.5 لات را با 100 پیپ سود می‌بندید؛
  • باقی پوزیشن (0.5 لات) را تا 1.2200 باز نگه می‌دارید و در آنجا 200 پیپ سود می‌گیرید.

 سود کل به صورت محاسبه می‌شود:

  • از 0.5 لات اول = 100 پیپ × 0.5 = 50 پیپ

     

  • از 0.5 لات دوم = 200 پیپ × 0.5 = 100 پیپ
      * جمع کل سود = 150 پیپ

ریسک اولیه به صورت زیر محاسبه می‌شود:

  • اگر معامله کاملاً خلاف شما پیش می‌رفت، ضرر = 100 پیپ × 1 لات = 100 پیپ

نسبت نهایی سود به زیان: 150 / 100 = 1.5
درحالی‌که در صورت خروج کامل در تارگت اول (مثلاً 1.2100)، فقط 100 پیپ سود می‌داشتید و نسبت ریوارد به ریسک 1:1 می‌شد.  

چگونه یک استراتژی اسکیلینگ موفق طراحی کنیم؟

برای طراحی یک استراتژی اسکیلینگ موفق، لازم است که چندین عامل را در نظر بگیرید که در ادامه مختصرا به آنها ‌می‌پردازیم.

چگونه با استراتژی مقیاس‌گذاری (Scaling) مدیریت معاملات را بهینه کنیم؟

تنظیم حجم مناسب برای ورود و خروج پله‌ای

یکی از مهم‌ترین مواردی که باید در نظر گرفت، تنظیم حجم مناسب برای ورود و خروج پله‌ای است. برای انجام این کار: 

  • از ابتدا حجم کل معامله را مشخص و سپس آن را به بخش‌های مختلف تقسیم کنید.
  • حجم‌های ورود و خروج پله‌ای باید با میزان ریسک مجاز شما هماهنگ باشد بنابراین، به هیچ معامله ای وارد نشوید مگر اینکه نسبت ریسک به ریوارد منطقی برای آن تعریف کرده باشید.
sms-star

با افزایش حجم معامله، میزان ریسک نیز بالا می‌رود، بنابراین برای حفظ نسبت ریسک به ریوارد در ورود و خروج پله‌ای، باید با استفاده از تریلینگ استاپ، حد ضرر را متناسب با هر مرحله افزایش حجم تنظیم کرد.

بهترین ابزارهای تکنیکال برای شناسایی نقاط ورود و خروج پله‌ای

تریدرهای حرفه‌ای برای تعیین بهترین نقاط ورود و خروج در چند مرحله، به ابزارهای تکنیکال مختلفی تکیه می‌کنند تا هم زمان‌بندی دقیق‌تری داشته باشند و هم ریسک معامله را بهتر کنترل کنند. در ادامه با مؤثرترین ابزارهای تکنیکالی که برای ورود و خروج پله‌ای توصیه می‌شوند، آشنا می‌شویم

  • سطوح حمایت و مقاومت 

این سطوح پایه‌ای‌ترین ابزار برای تعیین نقاط ورود و خروج پله‌ای هستند. تریدرها اغلب در نزدیکی حمایت‌ها وارد می‌شوند و در نزدیکی مقاومت‌ها بخشی از سود را ذخیره یا پوزیشن را مدیریت می‌کنند. شناسایی دقیق این سطوح، امکان تقسیم معامله به چند بخش هدف‌گذاری شده را فراهم می‌کند. 

  • ابزار فیبوناچی 

ابزار فیبوناچی به‌ویژه در خروج پله‌ای بسیار کاربرد دارد. سطوح 38.2%، 50%، 61.8% و 161.8% اغلب به‌عنوان نقاط مناسب برای بستن بخشی از پوزیشن یا جابه‌جایی استاپ استفاده می‌شوند. ترکیب فیبوناچی با پرایس اکشن، دقت تصمیم‌گیری را افزایش می‌دهد.

  • اندیکاتور ATR  

برای ورود یا خروج پله‌ای، آگاهی از نوسان بازار ضروری است. اندیکاتور ATR به شما کمک می‌کند بفهمید در چه محدوده‌ای می‌توان انتظار حرکت قیمت را داشت و استاپ‌ها یا تارگت‌های خود را بر اساس آن تنظیم کنید. همچنین در تعیین فواصل بین پله‌ها مفید است. 

این دو ابزار برای تشخیص اشباع خرید و فروش استفاده می‌شوند. با مشاهده واگرایی یا رسیدن اندیکاتور RSI به محدوده‌های بالای 70 یا زیر 30، می‌توان بخشی از پوزیشن را بست یا در سطوح مناسب وارد مرحله جدید معامله شد.

  •  میانگین‌های متحرک 

میانگین‌های متحرک ساده (SMA) یا نمایی (EMA)، مسیر روند را مشخص می‌کنند. عبور قیمت از MA یا تقاطع دو میانگین می‌تواند سیگنالی برای ورود پله‌ای باشد، یا اینکه از MAها برای شناسایی اهداف خروج تدریجی استفاده شود.

  • پرایس اکشن و کندل‌شناسی

الگوهای کندلی مانند پین بار، انگلفینگ، یا اینساید بار در نواحی کلیدی می‌توانند بهترین نقاط ورود یا خروج پله‌ای را نمایش دهند. ترکیب پرایس اکشن با سطوح حمایت/مقاومت یا فیبوناچی، یکی از مؤثرترین روش‌های حرفه‌ای‌هاست.

  •  چنگال اندروز و کانال‌های دینامیک

در حرکات کانالی یا رونددار، استفاده از چنگال اندروز یا رسم کانال‌های صعودی/نزولی، به شناسایی دقیق‌تر نقاط برگشت و سطوح مناسب برای افزودن یا کاهش پوزیشن کمک می‌کند.

نقش روانشناسی معامله‌گر در اجرای استراتژی مقیاس‌گذاری

روانشناسی معامله‌گر نقش بسیار مهمی ‌در اجرای استراتژی مقیاس‌گذاری ایفا می‌کند. به دلیل این که مقیاس‌گذاری نیاز به صبر و انعطاف‌پذیری دارد، معامله‌گر باید توانایی مدیریت احساسات خود را داشته باشد و از تصمیم‌گیری‌های هیجانی اجتناب کند.

مزایا و معایب مقیاس‌گذاری در معاملات

علیرغم مزایای زیادی که استراتژی مقیاس‌گذاری در معاملات دارد، چالش‌هایی نیز وجود دارد که باید در نظر گرفته شوند. در ادامه به بررسی مزایا و معایب مقیاس‌گذاری در معاملات خواهیم پرداخت.

مزایای مقیاس‌گذاری در معاملات عبارتند از: 

  • کاهش ریسک به طور تدریجی: مقیاس‌گذاری این امکان را می‌دهد که معامله‌گر به صورت تدریجی وارد یا از موقعیت خود خارج شود که می‌تواند ریسک کلی معامله را کاهش دهد. ورود و خروج تدریجی باعث می‌شود که اگر قیمت به طور ناگهانی بر ضد پیش‌بینی حرکت کند، ضرر کمتری متحمل شویم. 
  • امکان بهره‌برداری از نوسانات بازار: مقیاس‌گذاری به معامله‌گران این امکان را می‌دهد که از نوسانات کوتاه‌مدت بازار به بهترین شکل استفاده کنند. به عنوان مثال، در استراتژی خروج پله‌ای معامله‌گر می‌تواند به تدریج از موقعیت‌های خود خارج شود و در صورتی که بازار به سود ادامه دهد، سود بیشتری کسب کند. 
  • فزایش انعطاف‌پذیری در مدیریت موقعیت‌ها: مقیاس‌گذاری به معامله‌گر این امکان را می‌دهد که به صورت مداوم موقعیت خود را اصلاح کند. این امر به خصوص در شرایطی که بازار نوسانات زیادی دارد و پیش‌بینی حرکت بعدی دشوار است، بسیار مفید است. 
  • مدیریت روانی بهتر: مقیاس‌گذاری می‌تواند فشار روانی معامله‌گر را کاهش دهد. با کمک مقیاسپذیری در معاملات لازم نیست در انتخاب نقطه ورود یا خروج 100% درست عمل کنید! به علاوه، سیو کردن بخشی از سود و ادامه دادن با حجم کمتر به معامله‌گر، کمک ‌می‌کند که با خیال راحت‌تر معامله را باز نگه دارد. 
  • حفظ سود در شرایط بازار غیرقابل پیش‌بینی: با خروج تدریجی، معامله‌گر می‌تواند سود خود را در برابر برگشت‌های احتمالی قیمت حفظ کند. به عبارت دیگر، اگر قیمت بر خلاف پیش‌بینی حرکت کند، بخشی از سودهای قبلی را از دست نمی‌دهد.

 معایب مقیاس‌گذاری در معاملات عبارتند از: 

  • نیاز به تحلیل دقیق و زمان‌بر: مقیاس‌گذاری نیاز به تحلیل دقیق و مداوم وضعیت بازار دارد. معامله‌گران باید در هر مرحله تصمیم بگیرند که چه زمانی وارد یا خارج شوند که نیاز به دانش و تجربه کافی در تحلیل بازار دارد. 
  • امکان جا ماندن از برخی فرصت‌های بازار: مقیاس‌گذاری در معاملات به ویژه در ورود پله‌ای، ممکن است باعث شود که معامله‌گر از برخی فرصت‌های سودآور غافل شود. اگر بازار خیلی سریع حرکت کند و معامله‌گر به تدریج وارد شود، ممکن است نواحی پر سود را از دست بدهد. 
  • پیچیدگی در مدیریت موقعیت‌ها: مدیریت موقعیت‌های متعدد در مقیاس‌گذاری می‌تواند پیچیده و زمان‌بر باشد. وقتی حجم‌های مختلفی از یک موقعیت باز یا بسته می‌شود، ممکن است معامله‌گر نتواند به راحتی تمام موقعیت‌های خود را مدیریت کند. 
  • هزینه‌های بالای معامله: ورود و خروج مکرر از بازار، می‌تواند منجر به افزایش هزینه‌های معاملاتی (مثلاً اسپرد، کارمزد یا کمیسیون) شود. 
  • نیاز به کنترل دقیق روانشناسی: مقیاس‌گذاری نیاز به کنترل دقیق روانشناسی معامله‌گر دارد. برخی از معامله‌گران ممکن است در مراحل مختلف ورود یا خروج پله‌ای دچار هیجان شده و تصمیمات هیجانی بگیرند که به ضرر آنها تمام می‌شود.
مزایامعایب
کاهش ریسک به طور تدریجینیاز به تحلیل دقیق و زمان‌بر
امکان بهره‌برداری از نوسانات بازارامکان جا ماندن از برخی فرصت‌های بازار
افزایش انعطاف‌پذیری در مدیریت موقعیت‌هاپیچیدگی در مدیریت موقعیت‌ها
مدیریت روانی بهترهزینه‌های بالای معامله
حفظ سود در شرایط بازار غیرقابل پیش‌بینینیاز به کنترل دقیق روانشناسی

نتیجه‌گیری

مقیاس‌گذاری در معاملات، با استفاده از استراتژی‌های ورود و خروج پله‌ای، به معامله‌گران کمک می‌کند تا ریسک خود را بهتر مدیریت کرده و از نوسانات بازار بهره‌برداری کنند. برای استفاده موفق از این استراتژی‌ها، لازم است که معامله‌گران از ابزارهای تکنیکال و روانشناسی معاملاتی به خوبی بهره‌برداری کنند. با استفاده از این استراتژی‌ها، می‌توان به موفقیت‌های بزرگ‌تری در دنیای معاملات دست یافت.

ادامه خواندن
not-found
calendar 4 مرداد 1404
rate banner
به این مقاله امتیاز بدهید

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

نه ممنون